رفتن به محتوای اصلی
Printer Friendly, PDF & Email

گِره تضادهای غرب آسیا پیرامون ایران

تارنگاشت
عدالت

پنجشنبه، ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
نویسنده:
آلکساندر سوارنیک
مترجم:
م. قربانی
برگرفته از:
نیو ایسترن آوتلوک
منتشر شده در تاریخ:
٢۸ ژانويه ٢٠٢۴

تنش‌های نظامی و سیاسی در غرب آسیا حول مناقشه اسرائیل - فلسطین و میل به گسترش و بین‌المللی کردن درگیری - از شکل محلی به منطقه‌ای - شتاب تازه‌ای پیدا کرده است. از یک سو، طرفداران ایران در لبنان، یمن، سوریه، و عراق کمربند تنش شدیدی دور اسرائیل و اهداف (نظامی، سیاسی و بازرگانی) متحدین غربی آن به وجود می‌آورند. از سوی دیگر، نیروهای نظامی و سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیلی-غربی بلوک مشروطی برای متوقف کردن تهدیدات «محور مقاومت» طرفدار ایران، اقدامات تلافی‌جویانه مؤثری انجام می‌دهند.

در نتیجه، در حال حاضر علاوه بر کانون نبرد نظامی بین نیروهای حماس و اسرائیل در نوار غزه، ديگر عملیات و اقدامات خرابکارانه تروریستی با ماهیت محلی و دقیق به کشورها و دیگر بخش‌های منطقه غرب آسیا گسترش داده شده اند (به ویژه در لبنان، عراق، سوریه، یمن، ایران، پاکستان، آب‌های دریای سرخ و خلیج عدن).

تل آویو و واشینگتن طبعاً این فعالیت‌های رزمی حوثی‌های یمن، حزب‌الله لبنان، و گروه‌های شیعه در سوریه، عراق را به تهران و افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مرتبط می‌دانند که نقش هماهنگ و هدایت کننده را ایفاء می‌کنند. تصادفی نیست که سرویس اطلاعاتی اسرائیل اقدامات جسورانه‌ای برای به قتل رساندن افسران ارشد سپاه که مسؤول هماهنگی فعالیت‌های رزمی گروه‌های مرتبط با سوریه و لبنان هستند، انجام داده است.

تنش ایجاد شده در دریای سرخ از سوی حوثی‌ها علیه تجارت و کشتی‌های جنگی کشورهای غربی (یا مرتبط با آنان یا اسرائیل) نیز از سوی آمریکا و اسرائیل به ایران نسبت داده می‌شود. و هر قدر وزیر خارجه ایران، امیر عبدالهیان این نظر مخالفان خود را رد کند، تأثیری بر دیدگاه آنان ندارد.

از دسامبر ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۴ یک رشته عملیات تروریستی (به ویژه حملات به استان‌های سیستان و بلوچستان از سوی گروه سنی جیش العدلِ پاکستان؛ ترور ژنرال سپاه پاسداران ایران، رضا موسوی در دمشق؛ حمله تروریستی گسترده در کرمان در روز بزرگداشت سردار مورد احترام ایرانیان، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، قاسم سلیمانی) ایران را وادار به تلافی‌جويی و انتقام‌گیری کرد.

در این هفته، روزهای ۱۵-۱۷ ژانویه عملیات تلافی‌جویانه سپاه با استفاده از حملات ترکیبی موشک بالیستیک و پهباد در مناطق عراق، سوریه و پاکستان با استدلال حق دفاع از خود انجام گرفت. در نتیجه، ایران اهداف زیر را مورد هدف قرار داد: مراکز جاسوسی و براندازی اسرائیل (یا مرکز منطقه‌ای موساد) در اربیل، پایگاه‌های نیروی هوايی آمریکا در عراق، تأسیسات داعش در شمال سوریه، و مقر سازمان تروریستی جیش العدل در پاکستان، به خاطر پشتیبانی از حملات تروریستی جدايی‌طلبان در ایران.

نظر کارشناسان در مورد اقدامات تلافی‌جویانه ایران متفاوت است. به عنوان مثال، شرق‌شناس روسی، استانیسلاو تاراسوف، اقدام سپاه در عراق را انتقام از حمله ارتش اسرائیل به لبنان و حمله آمریکا به حلب در سوریه می‌داند. در عین حال، وی رد نمی‌کند که واکنش ایران ممکن است به خاطر قتل رهبران حزب‌الله و حماس که از جانب اطلاعات اسرائیل انجام شده است، باشد.

ویچسلاو میخائیلوف معتقد است حملات موشکی ایران (به ویژه به اربیل در عراق و حلب در سوریه) پیام هشدار روشنی به اسرائیل و آذربایجان در مورد اجتناب ناپذیری حمله ایران علیه دولت یهودی و دولت همسایه‌اش، آذربایجان بود. همان‌طور که مشخص است، در اربیل، ایرانی‌ها به مرکز منطقه‌ای «موساد» حمله کردند، جایی که اطلاعات اسرائیل از آنجا فعالیت‌های خرابکارانه و تروریستی علیه ایران را مدیریت و هماهنگ می‌کرد.

تهران نیز به نوبه خود بارها و علناً نظرش را نسبت به مشارکت‌های منطقه‌ای علیه ایران و همکاری‌های نظامی-فنی بین اسرائیل و آذربایجان ابراز داشته است و باکو را برای در اختیار قرار دادن خاکش برای فعالیت‌های اطلاعاتی موساد علیه ایران متهم کرده است. علاوه بر این، ایران با گشایش دالان رنگزور در ارمنستان برای پیوند کشور آذربایجان با منطقه نخجوان و ترکیه علیه حاکمیت دولت ارمنستان و پروژه توران ترکیه مخالف است. اما ایران تا کنون از رویاويی مستقیم نظامی با آذربایجان خودداری کرده است، زیرا ترکیه از پشتیبانی ناتو برخوردار است.

سرانجام فرمانده نیروی هوافضای سپاه، امیر علی حاجی زاده، به شبکه خبری تسنیم گفت که «فاصله نقطه پرتاب موشک بالیستیک از خوزستان ایران تا حلب سوریه ۱۲۰۰ کیلومتر است. به این معنا که ایران قابلیت تکنیکی و اراده سیاسی ضربه زدن از ایران به اسرائیل را دارد. این درست است که ایران، بر خلاف سامانه موشکی، سامانه‌های دفاعی موشکی توسعه یافته‌ای ندارد، که ممکن است برای ارتش جمهوری اسلامی آسیب‌پذیری ایجاد کند.

به نظر من، ايران در حملات ترکیبی موشکی و پهبادی علیه سایت‌های نامبرده در خاک عراق، سوریه، و پاکستان، انتقام همه اقدامات ضد ایرانی مخالفان خود را از آغاز درگیری اسرائیل و فلسطین نشان داد. اساساً آمریکا و ائتلاف غربی مانند ترکیه به سرزمین سوریه و عراق دعوت نشده اند. اگر آنکارا با جدايی‌طلبان می‌جنگد، چرا به خود اجازه می‌دهد استقلال همسایه‌اش سوریه و عراق را نقض کند؟ کردهای سوریه یا عراق چه ربطی به قلمرو ترکیه دارند؟ و امروز آنکارا به خود جرأت نمی‌دهد با همان منطق قدم به مرز ایران بگذارد، زیرا پاسخ مناسبی دریافت خواهد کرد.

همان‌طور که می‌دانیم، عراق و پاکستان حمله موشکی سپاه را مردود دانستند و سفرای خود را برای مشاوره فراخواندند و درباره پی‌آمدهای منفی احتمالی تشدید تنش نظامی در منطقه غرب آسیا هشدار دادند.

بغداد از طریق نخست‌وزیر خود محمد شیاع السودانی، نامناسب بودن حضور نیروهای آمریکايی در به اصطلاح ائتلاف بین‌المللی در خاک عراق را اعلام کرده است. عراقی‌ها، (حداقل شیعیان) خودسری‌های منطقه‌ای آمریکا را برنمی‌تابند، آن‌ها استقرار پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورشان، که گه‌گاه مورد حمله قرار می‌گیرند و باعث اقدامات تلافی‌جویانه واشینگتن می‌شود را تحمل نمی‌کنند. اما، امروز ارتش عراق در موقعیتی نیست که بتواند درگیری مستقیم نظامی با ایران داشته باشد.

چین، پس از حمله ایران به پاکستان، از اسلام‌آباد خواست تا خویشتنداری نشان دهد. وزارت خارجه هند نیز به نوبه خود از حق ایران برای دفاع از خود و حفظ استقلال خود حمایت کرد، که بدون تردید ناشی از روابط تعارض‌آمیز بین دهلی نو و اسلام‌آباد بر سر مناقشه ارضی در جامو و کشمیر است. ناظران دیگری هم از راه دور در حال خوردن پاپ کورن در مقابل صفحه تلویزیون از پاسخ فوری اتمی پاکستان به «خودسری ایران» حمایت کردند.

در نتیجه، یک روز پس از اقدام ایران در ۱۸ ژانویه، نیروی هوايی پاکستان با عبور ۲۰ کیلومتر از مرز جنوب ایران در استان سیستان و بلوچستان، ظاهراً علیه اهداف تروریستی دست به حمله زد. نام رمز عملیات پاکستان «مرگ بر سرمچارها» (جدايی‌طلبان بلوچی) بود. نکته این است که هیچ نشانه‌ای در بیانیه رسمی اسلام‌آباد مبنی بر تلافی حمله ۱۷ ژانویه به چشم نمی‌خورد. برعکس، در سند وزارت خارجه به رابطه برادرانه با مردم ایران اشاره شده است که به طور مشترک با تروریسم و تجزیه‌طلبی مبارزه می‌کنند.

به طور اخص، بیانیه می‌گوید: ایران یک کشور برادر است و مردم پاکستان احترام و علاقه زیادی به مردم ایران دارند. ما پیوسته بر گفت‌وگو و همکاری در چالش‌های مشترک، از جمله تهدید تروریسم، تأکید می‌ورزیم، و به تلاش‌های خود برای یافتن راه‌حل‌های مشترک ادامه می‌دهیم.»

تهران کشته شدن ۹ نفر اتباع غیر ایرانی را تأيید کرد، اگر چه یکی از تأسیسات سپاه نیز تخریب شد. اسلام‌آباد انگیزه حمله خود را با فرمول مشابه درهم کوبیدن گروه‌های تروریستی مستقر در خاک مرزی ایران بیان کرد. اما، نامی از این‌که چه گروهی را مورد حمله قرار داده است، نبُرد. در این صورت چگونه باید ربطی به حمله علیه سپاه پیدا کرد یا این‌که آن‌را تروریست نامید؟

آژانس خبری دولتی ترکیه، آناتولی، گزارش داد که برای اولین بار پس از جنگ عراق و ایران (۱۹۸۰تا ۱۹۸۸) نیروی هوايی یک کشور خارجی (در این مورد پاکستان) ۲۰ کیلومتر از فضای هوايی ایران عبور کرد و مواضع گروه تروریستی را مورد اصابت قرار داد. به عبارت دیگر، ترک‌ها از تفسیر پاکستان حمایت می‌کنند ولی اشاره‌ای به گروه تروریستی نمی‌کنند.

روشن است که زبان دیپلماسی زبان پنهان ساختن نیت در پس واژه‌ها است. تبادل حملات موشکی با موضوع جدايی‌طلبی بلوچ بین ایران و پاکستان بر تشدید تنش و درگیری نظامی در شرقِ غرب آسیا و دخالت احتمالی افغانستان که خود نیز درگیر مسأله بلوچستان است، می‌افزاید. بعید است پاکستان، که کشورهای کلیدی ببرهای آسیا، چین و هندوستان، به امنیت آن علاقه‌مند هستند، وارد یک تنش طولانی با ایران شود.

با این حال، پاکستان نمی‌توانست بدون هماهنگی محلی نسبت به حمله ایران واکنش آرامی نشان دهد، که موقعیت نسبتاً آسیب‌پذیری را برای نخست‌وزیر فعلی، انوارالحق کاکر، ایجاد کرد که وی با عجله نشست داووس را ترک نمود. همان‌طور که می‌دانیم، قرار است به زودی در ۸ ماه فوریه در پاکستان انتخاباتی در شرایط سیاسی پرتنش برگزار شود، زیرا نخست‌وزیر سابق که اکنون در زندان به سر می‌برد، مدعی قدرت و منتقد رهبری ارتش این کشور است. در شرایط بحران اقتصادی و تورم فزاینده، ضعف دولت می‌تواند به بی‌تفاوتی رأی دهندگان منجر شود.

تشدید روابط ایران و پاکستان نیز این‌طور توضیح داده می‌شود که پاکستان عضو باشگاه کشورهای هسته‌ای است، در حالی‌که ایران در آستانه کسب چنین مقامی است. در پاسخ، ایران تاکنون از برگزاری از رزمایش نیروی هوايی سپاه در مرز پاکستان (از آبادان تا چابهار) خبر داده است، در حالی‌که پاکستان در حال عقب‌نشینی جمعیت خود از ۲۰ کیلومتری مرز با ایران است و نیروهایش را در حال آماده‌باش فوق‌العاده قرار داده است. امیدواریم درگیری بین تهران و اسلام آباد به یک جنگ بزرگ تبدیل نشود.
 

 

برچسب‌ها

About behdad

behdad

Comments

حریم خصوصی و کوکی‌ها: این سایت از کوکی‌ها استفاده می‌کند. با ادامه استفاده از این سایت، با استفاده آن‌ها موافقت می‌کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر، شامل نحوه کنترل کوکی‌ها، سیاست کوکی ها را کلیک کنید.