بسیاری از مفسران غربی وجود دارند که ظاهراً با ناراحتی عمیق از اینکه کشوری که پرچم سوسیالیسم را در دست دارد میتواند از نظر اقتصادی تا این حد موفق باشد، به طرز خستهکنندهای عملکرد سوسیالیستی چین را انکار میکنند و بر سرمایهداری بودن نظام آن اصرار میورزند.
دومینیکو لوسوردو: «نگرشی که جنبش واقعی را به نام خیالات و رؤیاهای خود محکوم میکند و زير نام آینده دور و اتوپیایی، تحقیر خود را نسبت به آنچه اکنون و در نزديک "به وقوع میپيوندد" بیان میکند، چنين نگرشی کاملاً با مارکس و انگلس بیگانه است. و مارکسیسم را از هر محتوای واقعی رهاییبخش محروم میکند.»
به جهانبینی علمی ماتریالیسم دیالکتیک میگویند، واز آنجایی که برخاسته از دستآوردهای علم است، اشاعه دهنده تئوریک علوم است و علم را در ارجحیت قرار میدهد. در همانحال، این یک جهان بینی مارکسیستی است، که نشانگر جامع ترین دیدگاه به واقعیت(طبیعت و جامعه) است. اساس مارکسیسم را ماتریالیسم دیاکتیک میگویند.
شاید بسیاری از فعالین چپ مارکسی می دانند که پزشک متخصص، دکتر مرتضی محیط، سوابق مبارزاتی طولانی علیه امپریالیسم به رهبری امریکا و در دفاع از سوسیالیسم داشته است. ایشان در برنامه های تلوزیونی هفتگی خود بارها مدعی شده که «سوسیالیسم هنوز در هیچ کشوری به اجرا در نیامده و فروپاشی شوروی به این دلیل صورت گرفت که آنچه در انقلاب اکتبر روسیه رخ داده بود، اصلاً سوسیالیستی نبوده است.»
هنوز، حمایت از چین در میان نیروهای چپ در کشورهایی مانند بریتانیا و آمریکا درواقع موضعی نسبتا حاشیه ای است. بسیاری از گروههای مارکسیستی در کشورهای مذکور براین باورند که چین یک کشور سوسیالیستی نیست؛