تارنگاشت عدالت
در عربستان سعودی اجلاسی صورت خواهد گرفت که طی آن غرب کوشش خواهد کرد کشورهای جنوبجهانی را به سوی خود بکشد تا در تعاملات آتی با روسیه به موقعیت بهتری دست یابد. هم اکنون روسیه اولین خواستهای خود را فرموله کرده است.
آنچه سیاستمداران غربی تا چندی پیش انکار میکردند، هم اکنون در شرف وقوع است. غرب خواستار تعامل با روسیه است، زیرا ایالات متحده در جستجوی رهیافتی از ماجراجویی اوکراین میباشد. شعار «تا آنجا که لازم باشد، از اوکراین حمایت خواهیم کرد» روز به روز کمتر به گوش میرسد.
سند “راند” به اجراء در میآید
من کراراً گزارش کرده بودم که شواهد در مورد اجرای سند راند که در ژانویه منتشر شد روز به روز آشکارتر میشود. در سند انستیتوی راند به دولت ایالات متحده توصیه میشد رهیافتی از ماجراجویی در اوکراین جستجو شود، زیرا اهدافی که ایالات متحده دنبال میکرد، ازجمله تلاشی اقتصاد روسیه، انزوای بینالمللی روسیه و تضعیف شدید ارتش روسیه، تاکنون حاصل نشده است.
درعوض ایالات متحده مجبور شده اوکراین را در این بین با ۱۰۰ میلیارد دلار حمایت مالی کند و پایان این کمکها نیز هنوز معلوم نیست و به قول “راند” در حالی که ایالات متحده آمریکا در این مناقشه چیزی به دست نخواهد آورد، زیرا برای ایالات متحده اینکه مرزهای اوکراین کجا باشد اصلاً مهم نیست و ارزش اینهمه هزینه را ندارد. من در ماه فوریه در مورد این سند و شواهدی که مبین اجرای آن است، گزارش کردم.
جمله کلیدی سند راند این است:
« یکشبه تغییر دراماتیک سیاست ایالات متحده، غیرممکن است – چه از نظر سیاست داخلی و چه در مقابل همپیمانان – و در هرصورت بخردانه نخواهد بود.»
در این بین سیاست ایالات متحده به شدت تغییر کرده، زیرا از زمان اجلاس ناتو در ویلنیوس دیگر سخنی از عضویت اوکراین در ناتو در میان نیست و به جای آن فقط صحبت از تضمین امنیت انتزاعی اوکراین برای دوران پس از مناقشه با روسیه است. علاوه برآن دیگر صحبت حمایت از اوکراین «تاوقتی که لازم باش» نیز نیست بلکه تعامل با روسیه توصیه میشود. البته غرب رسماً از«طرح صلح» زلنسکی حمایت میکند.
رسماً ادعا میشود که اگر اوکراین مایل به تعامل با روسیه باشد غرب از کیف حمایت خواهد کرد ولی در واقع به کییف تفهیم شده که در آینده نزدیک باید با روسیه تعامل کند زیرا با در نظر گرفتن مبارزات انتخاباتی در پیش و همینطور مقابله با چین، ایالات متحده دیگر نمیتواند و نمیخواهد به حمایتهای ویرانگر خود ادامه دهد.
از این رو موضوع جالب دیگر این نیست که کییف در چه زمانی خواستار مذاکره با مسکو خواهد شد – که احتمالاً در سال جاری و شاید حتی در پائیز صورت خواهد گرفت – بلکه شرایط مسکو در این مذاکرات چه خواهد بود
در نتیجه درست آنچه که در سند راند در ماه ژانویه آمده بود به اجراء در میآید: ایالات متحده قصد دارد از مناقشه اوکراین خارج شود و از این رو سیاست خود را طی کمتر از ششماه به طور «دراماتیک» تغییر داد.
از این رو موضوع جالب دیگر این نیست که کییف در چه زمانی خواستار مذاکره با مسکو خواهد شد – که احتمالاً در سال جاری و شاید حتی در پائیز صورت خواهد گرفت – بلکه شرایط مسکو در این مذاکرات چه خواهد بود.
در هفتههای اخیر – حداقل در رسانههای آمریکایی – کراراً سخن از تغییر سیاست واشنگتن میرفت ولی رسانههای آلمان در این زمینهها معمولاً بسیار کند عمل میکنند و به جای آن همیشه طوطیوار تبلیغات رسمی غربی را بازگو میکنند، در حالی که خواننده در رسانههای آمریکایی از مطالب دیگری مطلع میگردد. لذا تعجب برانگیز بود که اوایل ماه اوت حتی روزنامه “دی ولت” آنچه که وبسایت آنتیاشپیگل ماههاست مطرح میکند، مبنی بر اینکه کییف زیر فشار غرب مجبور خواهد شد در زمستان به آتش بس با مسکو گردن نهد، را گزارش کرد.
در اینجا نگاه میکنیم که چه با سرعت و شتاب همایش در عربستان سعودی آماده شد و کدام کشورها، چه نظراتی بیان داشتند و سپس نگاه میکنیم که روسیه چه اشارههایی در مورد شرایط شرکت در مذاکرات را مطرح ساخته است. روشن است که روسیه در مورد «طرح صلح زلنسکی» صحبت نخواهد کرد زیرا این طرح عملاً تسلیم بی شرط و شروط روسیه معنی میدهد.
روشن است که روسیه در مورد «طرح صلح زلنسکی» صحبت نخواهد کرد زیرا این طرح عملاً تسلیم بی شرط و شروط روسیه معنی میدهد.
اینکه طرف پیروزمند خود را تسلیم کند تاکنون در تاریخ بشری بیسابقه بوده است. بیشتر انتظار میرود که کییف زیر فشار ایالات متحده آمریکا در آینده نزدیک «طرح صلح» تجدیدنظر شدهای را ارایه کند.
گفتگوهای در پیش در عربستان سعودی
برای شرکت در گفتگوهای عربستان سعودی تقریباً از ۳۰ کشور دعوت به عمل آمده است و رسماً کییف مبتکر این اجلاسیه شناخته میشود. کاخ سفید علناً اعلام کرد که هدف از این مذاکرات جلب حمایت بینالمللی جنوب جهانی از «طرح صلح» زلنسکی است که بسیار عجیب به نظر میرسد زیرا به عنوان نمونه افریقا طرحی به مراتب واقعبینانهتر ارایه کرده است.
این که کشورهای عضو بریکز (به غیر از روسیه که به این همایش دعوت نشده) در این همایش شرکت میکنند را ایالات متحده میتواند به حساب پیروزی خود بگذارد زیرا ایالات متحده امیدوار است بتواند این کشورها را به سوی خود بکشد. البته این امید غیرمحتمل است زیرا عملاً بعید به نظر میرسد که چین که از طرف ایالات متحده به عنوان تهدید درجه یک ژئواستراتژیکی معرفی شده، به مقابله با همپیمان خود روسیه بپردازد.
موضع جنوب جهانی
همینطور در مورد کشورهای دیگر عضو بریکز آمریکا موفقیتی کسب نخواهد کرد. مثلاً برزیل اعلام کرد که «غیرممکن بتوان اجماعی برسر پیشنهاد اوکراین به دست آورد». صاف و پوستکنده بگوییم که هیچ کشور غیر غربی در عربستان سعودی در مورد فانتازی زلنسکی در مورد کاپیتولاسیون روسیه حرفی نخواهد زد. فرستاده ویژه رئیس جمهور برزیل به تلاشهای به نظر او بسیار مثبت کشورهای افریقایی برای یافتن راه حلی برای بحران اوکراین اشاره کرد و علاوه براین گفت قابل قبول نیست که مواضع روسیه درنظر گرفته نشود:
«نمیتوان تردیدهای امنیتی روسیه را نادیده گرفت. آنها واقعی است. یا اینکه هدفتان، تحریک روسیه است؟»
البته بریکز و جهان جنوبی اولویتهای دیگری قایل هستند و مناقشه اوکراین را زیاد مهم نمیپندارند، زیرا در سه سال گذشته جنگهای زیادی صورت گرفت – به ویژه در جهان جنوبی – بدون اینکه غرب در آن موارد چنین هیاهویی به راه بیاندازد. برعکس، زیرا که اغلب این جنگها ، غرب به رهبری ایالات متحده تجاوزگر و جنگافروز بود. و به خاطر همین در جنوب جهانی رفتار غرب در رابطه با اوکراین فریبکارانه و سالوسانه تعبیر میگردد علاوه براینکه تقریباً کلیه کشورهای جنوب جهانی براین عقیدهاند که غرب با این هدف که اوکراین را به جمع ناتو وارد کند، مقصراصلی ایجاد این مناقشه است. خواست برزیل مبنی براین که نمیتوان تردیدهای روسیه در زمینه امنیت ملی (که عضویت اوکراین در ناتو آن را تشدید خواهد کرد) را نادیده گرفت، نیز در تایید همین امر است . چنین نظراتی تقریباً از کلیه کشورهای جهان جنوبی شنیده میشود.
مثلاً مکزیک تا آنجا پیش رفت که شرکت خود در گفتگوهای عربستان سعودی را لغو کرد زیرا به نظر این کشور یافتن راه حل تنها هنگامی ممکن خواهد بود که هردو طرف مناقشه سرمیز گفتمان حضور داشته باشند و از آنجا که روسیه برای شرکت در این همایش دعوت نشده مکزیک گفتگوها را بیمعنی میداند.
از «مذاکرات» نمیتوان سخن گفت بلکه بیشتر واشنگتن دیکته خواهد کرد که کییف کدام ضمانتهای امنیتی را مطلوب تعبیر کند.
در ضمن خبر دیگری باز مبین این است که مناقشه اوکراین به طور جنبی مورد توجه جهان جنوبی است: هندوستان به عنوان رئیس وقت G20 اعلام کرد که در حاشیه همایش سران G20 که در سپتامبر سال جاری در دهلی نو تشکیل خواهد شد، مذاکراتی در رابطه با اوکراین صورت نخواهد گرفت.
وضعیت مایوسکننده اوکراین
برای رهبران کشورهای غربی (و واقعگرایان در کییف) از مدتها پیش روشن است که اگر قرار باشد از روسیه برخی امتیازات گرفته شود، وقت بسیار ذیق است زیرا وضعیت نظامی کییف بسیار مایوس کننده میباشد. ضدحمله بزرگ اوکراین که با بوق و کرنا اعلام شد شکست خورده و گزارشات جاری نشان میدهد که کییف در این بین آخرین نفرات ذخیره خود را وارد نبردی بیفرجام کرده است.
احتمالاً برای منضبط کردن کییف، رسانههای آمریکایی کراراً انتقادهای دولت و نظامیان آمریکا از رهبران اوکراینی را منتشر کردند. مثلاً فرستنده تلویزیونی CNBC با استناد به منابع خود گزارش کرد که دولت اوکراین کراراً توصیههای آمریکا در مورد ماموریتهای جنگی را نادیده گرفته است که باعث نارضایتی نظامیان آمریکایی شده.
همینطور دولتمردان در ورشو که از حامیان سرسخت اوکراین در اتحادیه اروپا به شمار میروند، ناراضیند و به جای انتقاد از این که چرا لهستان مرزهای خود را برای غله اوکراینی بسته، خواستار ابراز حقشناسی بیشترند. کوششهای رهبری اوکراین برای آرام کردن وضع به خاطر پوچی و یاس، بیشتر ترحم ایجاد میکند. مثلاً رئیس شورای امنیت اوکراین که یکی از عقابهای رادیکال و ناسیونالیست مغرور است در واکنش به انتقاد لهستان، قدردانی خود از لهستان را طی یک پیام ویدئویی، آنهم به سه زبان (اوکراینی، لهستانی و انگلیسی) منتشر کرد. در این پیام دیگر جایی برای نمایش غرور و اعتماد به نفس باقی نمانده بود.
برای اوکراین تنها وضعیت نظامی مایوسکننده نیست بلکه همینطور مردم نیز ظاهراً روحیه خود را باخته و اخلاق به صفر رسیده است. در شبکههای اجتماعی از مدتها پیش به این سو ویدئوهای فراوانی وجود دارد که نشان میدهد چگونه مردان در روز روشن و در خیابانها توسط کماندوهای سربازگیری با خشونت جلب میشوند و اکنون حتی کییف رسماً اعتراف کرده که بسیج سربازان جدید با مشکلات زیادی روبه رو میباشد.
دولت روسیه متاسفانه حق دارد و اوکراین در حال خون دادن است و آمریکاییها تا آخرین اوکراینی علیه روسیه خواهند جنگید و ادامه بیمعنی ضدحمله شکست خورده مبین این امر است.
با این که دولت آلمان کماکان در بوق کمک به اوکراین «تا آنگاه که لازم است» میدمد ولی ظاهراً دولتمردان آلمان صدور بیشتر اسلحه به اوکراین را بیفایده میدانند زیرا تاکنون هیچ موفقیت نظامی به بار نیاورده است. روزنامه “دیولت” با استناد به اظهارات رسمی دولت آلمان نشان داد که برلین در تحویل سلاحهای وعدهداده شده بسیار تعلل میکند.
تضمین امنیتی به جای عضویت در ناتو
از آنجا که عضویت در ناتو دیگر مورد بحث نیست اکنون در مورد ضمانت های امنیتی برای اوکراین سخن میرود، هرچند که ضمانتهای امنیتی زیاد هم «واقعی» نیست، زیرا اگر غرب زیر رهبری ایالات متحده آمریکا میخواست به اوکراین ضمانتهای «واقعی» بدهد، از اوکراین در جنگ علیه روسیه حمایت میکرد ولی غرب این کار را نکرد و در آینده نیز نخواهد کرد زیرا چنین کاری جنگ اتمی را به دنبال خواهد داشت و دولت آمریکا حاضر نیست نیویورک را قربانی اودسا کند.
وعده ضمانتهای امنیتی تنها یک کار خواهد کرد، آنهم کتمان شکست غرب است که عملاً در جنگ اوکراین علیه روسیه صورت میگیرد. همینطور کییف نیز بهانهای برای عرضه به مردم خود لازم دارد تا بتواند خسارتهای جانی و مالی وارده را توجیه کند.
از این رو در هفته جاری ایالات متحده و اوکراین «مذاکرات» در مورد ضمانتهای امنیتی را آغاز کردند و ما مشتاقیم بدانیم که آیا آنچه در پایان حاصل میشود تقریباً با «مدل اسرائیلی» که اسناد “راند” توصیه میکند، مطابقت دارد. از «مذاکرات» نمیتوان سخن گفت بلکه بیشتر واشنگتن دیکته خواهد کرد که کییف کدام ضمانتهای امنیتی را مطلوب تعبیر کند.
این که مناقشه اوکراین موضوعی است که خارج از جهان غرب و روسیه به طور جدی مورد علاقه هیچ کشوری نیست را از آنجا میتوان دید که زلنسکی اعلام کرده که هم اکنون ۱۲ کشور ضمانتهای امنیتی اوکراین را (که رسماً هنوز معلوم نیست چگونه خواهد بود) پذیرفتهاند. به قول زلنسکی این کشورها شامل بلژیک، دانمارک، فنلاند، ایرلند، ایسلند، هلند، نروژ، پرتغال، رومانی، سوئد، اسپانیا و چکای یعنی کلیه کشورهای غرب مشترک است بدون حتی یک کشور جهان جنوبی.
روسیه چه میخواهد؟
سئوال اصلی این است اگر روز کییف خواستار مذاکره شد، روسیه چه توقعاتی خواهد داشت. در این زمینه اولین نشانهها از مسکو هویدا شده است. جهت یادآوری میخواهم قبلاً اشاره کنم که از اول قصد مسکو چه بود.
روسیه در کنار حفاظت از حقوق شهروندان روستبار در اوکراین قبل از هرچیز میخواست که اوکراین یک کشور بیطرف بماند و دست از سیاستهای روسستیز بردارد. خطر عضویت اوکراین در ناتو یکی از دلایل اصلی آغاز عملیات نظامی روسیه بود.
ولی روسیه از ابتدا آمادگی خود برای مذاکرات را اعلام کرده بود. این کییف بود که راه حل مذاکرهای را که تقریباً آماده بود پس گرفت و اعلام کرد که تصمیم نهایی باید در میدان جنگ گرفته شود.
در این بین تصمیم عملاً در میدان جنگ گرفته شده و اوکراین باخته و غرب تلاش دارد راه خروج از این ماجراجویی در اوکراین را پیدا کند. البته روسیه از آوریل ۲۰۲۲ که اوکراین میز مذاکرات را ترک کرد کراراً تکرار کرده که هرچه این مناقشه بیشتر به درازا کشیده شود، خواستهای روسیه بیشتر خواهد شد.
روسیه سلاحهای هستهای خود را از بلاروس بیرون خواهد آورد مشروط براینکه ایالات متحده آمریکا نیز حاضر شود تا «کلیه سلاحهای هستهای خود خارج از سرزمین آمریکا را به آمریکا بازگرداند» و «زیرساختهای مربوطه در اروپا را ویران سازد».
در نتیجه سئوال این است که روسیه چه خواهد خواست و یا این اساساً قانع به مذاکرات با اوکراین خواهد بود و یا اینکه ایالات متحده را نیز به سر میز خواهد کشید تا مثلاً مسئله ضمانتهای دوجانبه امنیتی، که روسیه در دسامبر ۲۰۲۱ به عنوان آخرین تلاش برای جلوگیری از تشدید وخامت در اوکراین مطرح کرده بود را مجدداً احیاء کند.
سلاحهای هستهای و حقوق اقلیتها
در مورد خواستهای محتمل روسیه اولین نشانهها به چشم میخورد. مثلاً آلکسی پولیشچوک یکی از مقامات بلندپایه وزارت امور خارجه روسیه گفت که روسیه سلاحهای هستهای خود را از بلاروس بیرون خواهد آورد مشروط براینکه ایالات متحده آمریکا نیز حاضر شود تا «کلیه سلاحهای هستهای خود خارج از سرزمین آمریکا را به آمریکا بازگرداند» و «زیرساختهای مربوطه در اروپا را ویران کند.»
این یکی از نکاتی است که روسیه در پیشنهاد خود برای تضمینهای امنیتی متقابل از ایالات متحده آمریکا درخواست میکند، که هیچ قدرت اتمی بعد از این خارج از مرزهای کشور خود سلاح هستهای مستقر نسازد. سادهتر بگوییم، آمریکا باید سلاحهای هستهای خود را از اروپا خارج کند و انبارها و سکوهای پرتابی مربوطه آن را ویران سازد. باید منتظر شد و دید که آیا پولیشچوک این جمله را به طور تصادفی قبل از نشست جده مطرح کرده و یا اشارهای به توقع روسیه در صورتی که کییف و غرب خواستار آغاز مذاکره شوند، است.
اظهارات دیگری از وزارت امور خارجه روسیه، این بار شخصاً توسط وزیر امور خارجه روسیه لاورف بسیار روشن و صریح در مورد آغاز مذاکرات بود. لاورف خواستار حفاظت از اقلیت روستبار در اوکراین شد.
این که آیا این درخواست به این معنی است که اوکراین حقوق اقلیت روستبار در اوکراین را باید تضمین کند و یا مسکو در این زمینه دیگر به کییف اعتماد نخواهد کرد و سخنان لاورف به معنی لزوم الحاق مناطق روس نشین اوکراین به روسیه میباشد، باید منتظر بود و دید.
با اطمینان میتوان گفت که روسیه خواستار به رسمیتشناختن مناطق سابق اداری اوکرایینی، یعنی کریمه، دونتسک، لوهانسک، ساپروژیه و خرسون به عنوان قلمرو روسیه خواهد بود و جای بحث و گفتگو نخواهد گذارد. ولی همینطور مناطق اودسا و خارکف نیز عمدتاً روسنشین است و پس از کودتای مایدان در سال ۲۰۱۴ جزو سنگرهای جدی اعتراضات بود، که باخشونت و بعضاً به کمک ارتش اوکراین سرکوب شد. اینکه آیا مسکو این مناطق را نیز طلب خواهد کرد یا نه، تاکنون کسی جز دولت روسیه نمیداند.
علاوه براینها روسیه پس از دروغهای آمریکا طی ۲۰ سال گذشته دیگر به حرف ایالات متحده اعتماد نخواهد کرد و از غرب خواستار اعتمادسازی پیشاپیش خواهد بود. مسکو دیگر با حرفها و وعدههای توخالی ایالات متحده راضی نخواهد شد.