خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-مریم خرمائی: این روزها که تحولات اوکراین صدر اخبار بین المللی است، هر رسانهای بسته به گرایش خود، از چشم انداز امنیت انسانی یا امنیت دولتها، بازتابی از آنچه که فعلاً در بستر اروپا در جریان است اما میتواند سایر نقاط جهان را هم تحت الشعاع قرار دهد، ارائه میکند.
اینکه نبرد در اوکراین تاکنون بیش از چهار و نیم میلیون شهروند بی گناه را آواره کرده است، اینکه طبق برخی ادعاها، ملی گرایان اوکراینی مانع از خروج غیرنظامیان از مناطق درگیری میشوند تا با سپر کردن آنها، مانع از پیشروی نیروهای روس شوند و هزینههای حقوق بشری جنگ را بالا ببرند، در مقوله امنیت انسانی قابل بررسی است.
اما از منظر امنیت دولتها که از بسیاری جهات با امنیت ملتها همپوشانی پیدا میکند، اقدام نظامی شاید دردناکترین گزینه پیش رو برای انتخاب باشد و این موضوعی است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هرگز آن را رد نمیکند تا آنجا که خود وی، با همه عزم و ارادهای که برای پیشبرد اهدافش دارد، تصمیم برای آغاز عملیات ویژه در اوکراین را تصمیمی دشوار خوانده بود و حتی در سخنرانی که در چهل و هشتمین روز این نبرد داشت، گفت: آنچه در اوکراین رخ میدهد یک تراژدی است، اما هیچ راه دیگری نداشتیم.
ریشههای یک بحران / مروری بر رویدادهای یورومیدان
اوکراین به عنوان تکهای جدا شده از شوروی سابق که حدفاصل روسیه و بلوک غرب را پر میکند، به راحتی میتوانست با رعایت اصل بی طرفی مانع از اصطکاک میان طرفین شود حال آنکه تقلای آمریکا و شرکایش برای دستکاری سرنوشت کشورها، موجب شد تا اوکراین به بزرگترین خلاء امنیتی اروپا تبدیل شود.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در فرمایشاتی که در تاریخ ۱۰ اسفند ایراد کردند، اوکراین را قربانی سیاستهای آمریکا دانسته و فرمودند: رژیم آمریکا «بحران ساز و بحران زیست» است که برای بقای خود به خلق بحران در نقاط مختلف دنیا نیاز دارد.
اگرچه تحولات آن دوره ریشه مردمی داشت اما این را نباید به منزله همراهی حداکثری شهروندان اوکراینی با موج اعتراض تلقی کردایشان همچنین علاج بحران را در گرو شناخت ریشههای آن عنوان کردند. تأمل در این اظهارات، به ویژه در مقوله ریشه یابی بحران ۲۰۲۲ اوکراین، ما را به بازخوانی سلسله رویدادهایی فرا میخواند که نقطه عطف آن به دست کم هشت سال قبل، یعنی حوادث میدان استقلال یا همان یورومیدان، باز میگردد.
«یورومیدان» به معنای میدان اروپا، موجی از تظاهرات در پایتخت اوکراین بود که ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ در میدان استقلال کییف آغاز شد. این اعتراضات بهدلیل تصمیم دولت اوکراین برای تعلیق امضای توافقنامه میان اتحادیه اروپا و اوکراین صورت گرفت- توافقنامهای که بهموجب آن، اوکراین به اتحادیه اروپا میپیوست. این در حالی است که در آن مقطع، دولت اوکراین ترجیح میداد که به جای اروپا، روابط نزدیک تر با روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را انتخاب کند.
اگرچه تحولات آن دوره ریشه مردمی داشت اما این را نباید به منزله همراهی حداکثری شهروندان اوکراینی با موج اعتراضات تلقی کرد. برای مثال، در دسامبر ۲۰۱۳، نظرسنجی منتشر شد که نشان میداد بین ۴۵ تا ۵۰ درصد اوکراینیها از یورومیدان حمایت میکنند حال آنکه به نسبت تقریباً مساوی (بین ۴۲ تا ۵۰ رصد) با آن مخالف بودند.
بنابراین، آنچه در نهایت به سرنگونی «ویکتور یانوکوویچ» رئیس جمهور روس گرای اوکراین منجر شد، نقش آفرینی آمریکا و تبلیغات وسیع رسانههای وابسته به غرب بود.
حضرت آیت الله خامنه ای، در بخش دیگری از اظهارات خود، گفته بودند: آمریکا بود که با دخالت در مسائل داخلی اوکراین، راه انداختن اجتماعات و ایجاد کودتای مخملی و رنگی، حضور سناتورهای آمریکایی در اجتماعات معارضان و جابجا کردن دولتها، این کشور را به این نقطه کشاند.
در بازخوانی تاریخ اوکراین به ویژه فصلی که به آغاز حکومت غربگرایان مربوط است، سفر سال ۲۰۱۴ «جان مک کین» رئیس سابق کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا هم قابل تأمل است. او که اکنون در قید حیات نیست، با هدف دیدار با اپوزیسیون اوکراین و نفت ریختن بر روی آتش اعتراضات، به این کشور سفر کرد.
یک تیر و دو نشان / مهار روسیه و ارتزاق آمریکا از جنگ اوکراین
از دیگر فرازهای اظهارات دوراندیشانه مقام معظم رهبری، اشاره ایشان به ماهیت مافیایی دولت آمریکا بود تا آنجا که شبکههای مافیای سیاسی، اقتصادی و اسلحهسازی درون آن، از گسترش بحرانها در جهان، تغذیه و ارتزاق میکنند.
با تثبیت شرایط جنگ سرد، صنایع اسلحه سازی غرب سود کلانی به جیب میزنداین اظهارات به حدی درست و سنجیده است که حتی در خود آمریکا هم میتوان مثالی در تائید آنها یافت. در همین رابطه، «تولسی گابارد» عضو سابق مجلس نمایندگان آمریکا و از نامزدهای حزب دموکرات در مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، گفته بود: جو بایدن رئیس جمهور آمریکا میتوانست به سادگی با تضمین اینکه اوکراین عضو ناتو نخواهد شد، این بحران را خاتمه دهد. البته واقعیت این است که عضویت اوکراین در ناتو بسیار بسیار بعید است. اکنون سوال این است که پس چرا ناتو و بایدن چنین رویکردی را اتخاذ کردند؟ جواب این است که آنها خواستار حمله روسیه به اوکراین بودند چرا که در درجه نخست، اقدام نظامی پوتین به همتای آمریکایی بهانه اعمال تحریمهای سنگین علیه روسیه را میداد که خودش به منزله محاصره یک کشور از نوع مدرن آن است و در درجه دوم، شرایط جنگ سرد را تثبیت میکرد.
تولسی گابارد در ادامه این استدلال میافزاید: میدانید که منظورم صنایع نظامی و اسلحه سازی است که کنترل دولت بایدن را در اختیار دارند. جنگ طلبان از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آتش این بحران می دمند چرا که به این ترتیب، صنایع تسلیحاتی میتوانند به مراتب بیشتر از آنچه در جریان مبارزه (ادعایی) با القاعده عایدشان شد، از جنگ روسیه و اوکراین عایدی داشته باشند و هزینه همه اینها را مردم اوکراین با (آوارگی) و مردم روسیه (با تحریم) میپردازند.
روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ نیز با گذشت بیش از یک ماه از فرمایشات حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، شاهد نشست پنتاگون با غولهای اسلحه سازی آمریکا بودیم تا با آنها درباره ظرفیت این صنعت برای رفع نیازهای تسلیحاتی اوکراین درصورت به درازا کشیدن جنگ طی سالهای آتی، بحث و رایزنی کند.
بعد از آغاز اقدام نظامی روسیه در اوکراین و ارسال تسلیحات آمریکایی و اروپایی به کی یف، تقاضا برای عرضه و تولید تسلیحات نیز بیشتر شده است. حتی پنتاگون برای سرعت بخشیدن به روند تائید فروش و انتقال اقلام تسلیحاتی تولید شده از سوی شرکتهای آمریکایی طرف قرار داد با وزارت دفاع این کشور، تیمی ویژه را برای پاسخگویی به درخواستها ایجاد کرده است.
نشست اخیر پنتاگون با غولهای اسلحه سازی آمریکا با پیش بینی به درازا کشیدن بحران اوکراین را میتوان نشانهای مبنی بر تمایل واشنگتن به فرسایشی کردن این جنگ تلقی کرد که در راستای پروژه مهار همه جانبه روسیه با تحریمهای اقتصادی سنگین همراه است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هم پیشتر گفته بود که بحران اوکراین در راستای پروژه مهار و بازدارندگی دولت مسکو انجام میشود. وی طی اظهاراتش بارها از فرهنگ، دین و قومیت مشترک میان دو ملت روسیه و اوکراین سخن گفته- اتحادی که با توطئه نفاق آمیز آمریکا خدشه دار شده است.
در واقع، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به عنوان بازوی نظامی آمریکا، روسیه را فریب داد و به عهد خود مبنی بر عدم توسعه به شرق پایبند نبود. اما همزمان، ناتو در بازی دوگانه، اوکراین را هم فریب داد چرا که هرگز قصد نداشت به عضویت این کشور پاسخ مثبت دهد. اوکراین فقط طعمهای برای تنگتر کردن حلقه مهار روسیه بود.
همه اینها نشان میدهد همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند اعتمادی به وعدههای غرب نیست و بهای تکیه به آمریکا، تنهایی و سرگردانی خواهد بود و این از عبرتهای بزرگ جنگ اوکراین است.