تارنگاشت عدالت
نویسنده: فلیسیتاس رابه
برگرفته از: روزنامۀ چپ
١ مارس ٢٠٢۵
مصاحبه با ورنر روگِمِر:
آیا «اول آمریکای» ترامپ – به معنای یک تغییر در استراتژی ایالات متحده است؟
منتقدان هژمونی ایالات متحده امیدوارند که دونالد ترامپ، رییسجمهور جدید ایالات متحده، به برتری ایالات متحده و جهان چندقطبی پایان دهد. روزنامهنگار ورنر روگِمِر در مصاحبه با راشیا تودی توضیح میدهد که چرا ترامپ از سلطه آمریکا بر جهان دست نخواهد کشید.
چه سیاست خارجی از دولت جدید آمریکا انتظار دارید؟
راشیا تودی: آقای روگِمِر، آیا بسیاری از منتقدان برتری ایالات متحده به درستی امیدوارند که دونالد ترامپ رییسجمهور جدید ایالات متحده به هژمونی ایالات متحده پایان دهد؟
روگِمِر: این «بسیاری از منتقدان» برتری ایالات متحده در امیدشان کاملاً در اشتباه هستند. ترامپ «اول آمریکا» را میخواهد، مانند اسلاف خود از زمان تأسیس دولت ایالات متحده: ایالات متحده به عنوان «کشورِ خودِ خدا» نظم جهانی را تنظیم میکند، اکنون در تلاشی جدید، آن هم با چند میلیاردر جوانتر، رادیکالتر و صهیونیستها.
ترامپ در سال ٢٠٢۵ اعلام کرد: «ایالات متحده کشوری است که رفاه ما را افزایش میدهد، قلمرو خود را گسترش میدهد و پرچم خود را در افقهای جدید به اهتزاز درمیآورد. ما نیرومندترین ارتشی را خواهیم ساخت که جهان تا به حال دیده است.» در سال ١۹٠۷، وودرو ویلسون، از دیگر حزب سرمایهداری ایالات متحده، دمکراتها، و رییسجمهور ایالات متحده از سال ١۹١٣، قبلاً دقیقاً همین موضوع را اعلام کرده بود: «از آنجایی که کارخانهدار جهان را بازار خود میداند، پرچم ملتش باید از او پیروی کند و دروازههای ملتهایی که به روی او بسته شده اند باید درهم کوبیده شوند.»
ترامپ امروز این را آشکارتر از چربزبانان خندانی چون کلینتون، اوباما، بایدن و هریس میگوید. رییسجمهور تازه منتخب آمریکا آشکارا با شعار «بگذارید نتانیاهو کارش را انجام دهد!» از پاکسازی قومی فلسطین و نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیها حمایت میکند. ترامپ برای چندین دهه، ثروتمندترین اسرائیلی، غول کازینوی صهیونیستی شلدون ادلسون و بنیادش را به عنوان حامی اصلی خود داشت – و او حامی اصلی نتانیاهو بوده و هست!
ترامپ همچنین از جنگ نیابتی اسرائیل برای سازماندهی مجدد خاورمیانه به رهبری آمریکا حمایت و آنرا تأمین میکند. حمایت او شامل عملیات نظامی و جنگی اسرائیل در کرانه باختری، لبنان، سوریه و علیه ایران است. در آمریکای جنوبی، ترامپ از خاویر مایلی، سرمایهدار شرور حمایت میکند، در ونزوئلا نیز مادورو باید سرانجام سرنگون شود، همانطور که کوبای سوسیالیستی باید نابود گردد. اینها تنها چند نمونه از سیاستهای سلطهجویانۀ ترامپ بر جهان است. «جهان چندقطبی» – برای ترامپ، هرگز وجود ندارد.
تغییر سیاستهای اقلیمی ترامپ
راشیا تودی: به نظر میرسد در برخی زمینهها، ترامپ در حال ایجاد یک تغییر سیاسی است، به عنوان مثال در سیاست اقلیمی. تا پیش از این، به نظر میرسید الیگارشی از راکفلر تا بلکراک (BlackRock) موافق بود که جهان بدون توافق سبز و کاهش مصرف دی اکسید کربن از بین خواهد رفت. و ترامپ اکنون میخواهد علیه این موضوع اقدام کند؟
روگِمِر: ترامپ نیاز به انجام کاری در این مورد ندارد. بلکراک به عنوان یک واعظ محیط زیست با چندین مدیر در دولت اوباما و بایدن حضور داشت، اما پس از انتخاب، ترامپ از توافق پاریس خارج شد. این چرندیات اقلیمی-زیستمحیطی جریان اصلی لیبرال هیچگاه جدّی نبوده است! اوباما در شمایل واعظ محیط زیست، بزرگترین مروج گاز فرکینگ بود که برای محیط زیست بسیار مضر و همچنین برای ساکنان همجوار سایتهای حفاری کشنده است.
اوباما اجازه داد گاز فرکینگ را که به عنوان مضر برای محیط زیست بیاعتبار شده بود، به گاز «طبیعی» که با محیط زیست سازگاز است، تغییر نام دهند. همچنین به ابتکار کلینتون رییسجمهور آمریکا از زمان پروتکل کیوتو در سال ١۹۹۸، ارتش، جنگها، مانورها، حضور دایمی نظامی در خشکی، دریا، هوا و فضا و تأمین هزار پایگاه نظامی آمریکا، با موافقت شرکت بلکراک، با موافقت اتحادیه اروپایی و همچنین با موافقت همه دولتهای آلمان، از تمامی ترازنامههای زیست محیطی حذف شدند!
این تا امروز نیز صدق میکند. علاوه بر این، شرکت بلکراک سهامدار عمده در تسلیحات، فرکینگ، نفت، کشتیهای دریایی، سیمان، داروسازی، کشاورزی و مواد شیمیایی باقی ماند. مصارف مواد خام، مواد زیستمحیطی و انرژی در زنجیرههای تأمین جهانی شرکتهای دیجیتال، تحرک الکتریکی و غیره نیز در ترازنامههای زیستمحیطی به طور کامل نادیده گرفته میشوند. هدف این بود که نسل جوان و هوادار سبزها را به عنوان مشارکت کنندگان سیاسی و به عنوان سرمایهگذاران جدید درگیر کند.
فروش اوکراین به رهبری آمریکا
راشیا تودی: ترامپ قول داده است که جنگ در اوکراین را پایان دهد و با روسیه صلح کند. این به ما امید میدهد، اینطور نیست؟
روگِمِر: این ما را به زمان حال و جنبه نظامی امیدوار میکند. جنگجوی نیابتی کوچک اوکراین، به هر حال نمیتوانست هرگز در جنگ پیروز شود، اما برای بلکراک بسیار سودآور بود. پس از چند صد هزار سرباز کشته شده، اوکراین به دلیل سرپیچی و فرار سربازان وظیفه دیگر سرباز جدیدی پیدا نمیکند. اما این تنها به این معنی است که اوکراین درمانده و به طرز ناامیدکنندهای بدهکار است.
نخستین موش آزمایشگاهی مرده است، بنابراین کشور برای حرّاج به رهبری ایالات متحده آماده است. بلکراک از اواخر سال ٢٠٢٢ هماهنگ کننده رسمی «بازسازی» اوکراین بوده است. در حال حاضر نخستین گام این است که ایالات متحده به خاکهای کمیاب و سایر منابع طبیعی دسترسی پیدا کند. و الیگارشهای خدمتگزار اوکراینی و دستنشاندۀ سیاسی آنها زلنسکی، با سرمایهگذاران آمریکایی جایگزین میشوند، که تسلط بر خاک سیاه حاصلخیز را نیز دربر میگیرد.
همزمان ترامپ از کشورهای اروپایی ناتو میخواهد که بودجه نظامی خود را به پنج درصد افزایش دهند. کشورهای اروپایی قدیمی و جدید ناتو باید جنگ علیه روسیه را در درازمدت بر مبنای بسیار گستردهتری ادامه دهند. رهبری ناتو اما، در دستان ایالات متحده باقی میماند. با اینحال، هیچ دولتی از یکی از اعضای اروپایی ناتو که در این تسلیح مجدد شرکت میکند و درباره «حاکمیت اروپا» حرف میزند – خواه مکرون-فرانسه، استارمر-انگلیس، شولتس و مرتس-آلمان، توسک-لهستان و غیره- هیچکدام خواهان خروج از ناتو نیست.
گسترش ناتو در خاور دور
راشیا تودی: اگر ایالات متحده در دوران ترامپ به ظاهر از هژمونی خود به نفع یک جهان چندقطبی کنار بکشد، چه نقشی در آینده در ناتو ایفا خواهد کرد؟
روگِمِر: ایالات متحده همچنان به رهبری ناتو ادامه میدهد و در حال گسترش آن به آسیا، استرالیا، ژاپن، نیوزلند، کره جنوبی، سنگاپور، تایلند و فیلیپین است. این گسترش علیه دشمن اصلی ژئواستراتژیک است که روسیه را قویتر میکند، یعنی جمهوری خلق چین. جهان چندقطبی: صفر!
سرمایهداران آمریکایی خواهان دسترسی بیشتر به تمام اورآسیا از لیسبون تا ولادیوستوک هستند
راشیا تودی: برخی از تحلیلگران روسی مانند الکساندر دوگین از دونالد ترامپ انتظار سیاستی دوستانه با روسیه را دارند و به مذاکرات صلح خوب بین ایالات متحده و روسیه امیدوارند. تحلیلهای خوشبینانه روسی و منافع کنونی ایالات متحده در مورد روسیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
روگِمِر: پایان جنگ کنونی البته خوب است. اما سرمایهداران آمریکایی مانند بلکراک و گروه ونگارد با حضور دو دههای خود در مهمترین شرکتها و بانکهای اتحادیه اروپایی، خواهان دسترسی طولانیمدت، نه تنها بر روسیه، بلکه بر کل اورآسیا «از لیسبون تا ولادیووستوک» هستند، همانگونه که برژینسکی مشاور رییسجمهور آمریکا در سال ١۹۹۷ بیان کرد.
مرتس چه مشکلی با ترامپ دارد؟
راشیا تودی: رییس جدید حزب دمکرات مسیحی و برنده انتخابات، فریدریش مرتس، که به عنوان هماهنگ کننده سابق بلکراک آلمان همچنان منافع ابرثروتمندان بینالمللی و به ندرت منافع مردم آلمان را نمایندگی میکند، به شدت از رییسجمهور جدید ایالات متحده انتقاد میکند.
روگِمِر: مرتس اصلاً با ترامپ مشکلی ندارد. مرتس، یک آفتابپرست ایدئولوژیک، از ترامپ انتقاد کرده است، زیرا مرتس، با حزب دمکرات مسیحی در حال فروپاشی خود، باید به جریان اصلی لیبرال در آلمان نیز خدمت کند. زمانیکه لارنس فینک، مدیر عامل بلکراک، حمایت خود را از ترامپ اعلام کرد و به او در انتخاب وزیر دارایی مشاوره داد، مرتس نیز از آن پیروی کرد.
رییس حزب دمکرات مسیحی یک بدل ارزان از ترامپ است: با تحریکات علیه پناهجویان به نفع شرکتها، با کاهش بیشتر مالیات شرکتها، با مجادلات علیه «احمقهای چپ و سبز» و سپس با «بازگرداندن مجدد عظمت به آلمان.» مرتس به ترامپ پیشنهاد داده است: آلمان و اتحادیه اروپایی حتی گاز فراکینگ و تسلیحات بیشتری از ایالات متحده خریداری خواهند کرد – و ترامپ از تعرفهها چشمپوشی خواهد کرد. بنابراین: مرتس از ترامپ تقلید میکند، اما در عینحال خود را تسلیم میکند.
در نهایت، مرتس کاملاً با بنیادیترین موضع ترامپ موافق است: حمایت اساسی از دولت جناح راست، نژادپرست و نسلکش نتانیاهو. مرتس صراحتاً میخواهد از نتانیاهو در برابر حکم بازداشت دادگاه کیفری بینالمللی محافظت کند، همانطور که ترامپ قبلاً انجام داده است. بنابراین ترامپ اکنون به طور منطقی پیروزی مرتس را در انتخابات تبریک گفته است: «یک روز عالی برای آلمان!» در واقع، این بدان معنی است که مرتس یک آغاز خوب برای «اول آمریکا» است.
اتحادیه اروپایی برای یک قطعه کمی بزرگتر از کیک اوکراینی التماس میکند
راشیا تودی: آیا اتحادیه اروپایی و آلمان برخلاف میل ایالات متحده، «صلح با روسیه» را که ادعا میشود برنامهریزی شده است، عقیم خواهند کرد؟ چرا فون در لاین و شرکاء دولت جدید ایالات متحده را طرد میکنند؟
روگِمِر: این طرد فقط شعاری است! اتحادیه اروپایی و آلمان نمیتوانند مذاکرات بین آمریکا و روسیه را به هم بزنند. آنها از دهه ١۹۹٠ به رهبری ایالات متحده در سرمایهگذاری نئولیبرال، توسعه سیاسی جناح راست و تسلیح مجدد اوکراین کمک کرده اند. اکنون آنها همچنین میخواهند خواسته ترامپ برای افزایش بیشتر بودجه دفاعی را برآورده کنند. بنابراین اتحادیه اروپایی و سرمایهداران تنزلیافته آلمانی فقط التماس میکنند که در هنگام حراج اکراین یک قطعه کمی بزرگتر از کیک را به دست آورند.
بازی با کارگران مهاجر نازلمزد
راشیا تودی: دونالد ترامپ به محدود کردن مهاجرت به ایالات متحده مباهات میکند – طبق شعارهای او، آیا او میخواهد تعداد بیشتری از مهاجران را از اسلاف دمکرات خود اخراج کند؟ برای الیگارشهای ثروتمند، مهاجران غیرقانونی در واقع یک موهبت هستند، زیرا سطح دستمزد کل شاغلان را پایین میکشند.
روگِمِر: ترامپ این کار را آشکارتر از اوباما و شرکاء انجام میدهد. کلینتون در دهه ١۹۹٠ شروع به ساختن حصار الکترونیکی ایمن در برابر مکزیک و قوانین اخراج کرد. این بازی که فراتر از خطوط حزبی به نفع سرمایهداران ایالات متحده انجام میشود، به این صورت است: اجازه دهید میلیونها مهاجر وارد شوند، آنها را دستچین کنید، با تحریک آنها را به کار با دستمزد کم مجبور کنید و بقیه را اخراج کنید. اوباما هم این را تمرین کرد:
در طول ریاست او، سالانه تقریباً ۴٠٠.٠٠٠ مهاجر اخراج شدند، در سال ٢٠١٣ این تعداد ۴٣۸۴٢١ نفر بود. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، اخراجها به میزان قابل توجهی کمتر بود. مراجعان مولتی میلیاردر او، که فقط در ایالات متحده حضور دارند، حتی به کارگران نازلمزد بیشتری نیاز داشتند – در حالیکه کنسرنهای سیلیکون-ولی (Silicon-Valley) اوباما به طور نامریی میلیونها کارگر نازلمزد خود را در کشورهای فقیر در سراسر جهان استثمار میکنند. اینکه این واقعیت در اروپا شناخته شده نیست، فقط نشان دهندۀ حماقت لیبرالی حاکم در اینجاست.
دولت جدید آمریکا در خاورمیانه چه سیاستی را دنبال میکند؟
راشیا تودی: ترامپ بلافاصله پس از تحلیف خود پیشنهاد اخراج کامل فلسطینیها از فلسطین را مطرح کرد. فریاد اعتراض علیه این پاکسازی قومی در اینجا چندان بلند نیست.
روگِمِر: ایالات متحده میخواهد با کمک جنگجوی نیابتی اسرائیل، که از تسهیلات و تسلیحات بسیاری برخوردار است، خاورمیانه را دوباره سازماندهی کند. این برای دههها ادامه داشته است. تمامی شرکتهای سیلیکون-ولی و بلکراک در اسرائیل حضور دارند. آنها به شرکتهای نوبنیان فنآوری در آنجا کمک مالی میکنند و فنآوری نظارتی پیشرو در جهان را با ارتش و سرویسهای مخفی اسرائیل توسعه میدهند. ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود، پیمان ابراهیم، همکاری بین سرمایهداران برجسته اسرائیل و کشورهای خلیج را سازماندهی کرد. اکنون مولتی میلیاردرهای ترامپ در حال سرمایهگذاری در این کشورهایی هستند که میخواهند از نفت فاصله بگیرند و با ترامپ، کنسرنهای سیلیکون-ولی نیز خواهند آمد.
دولت ترامپ منافع چه کسانی را نمایندگی میکند؟
راشیا تودی: ترامپ در واقع منافع چه کسی را نمایندگی میکند؟ و اهداف کلی حکومت او چیست؟
روگِمِر: ترامپ در ابتدا نماینده هستۀ مرکزی ابرمیلیاردرهایی بود که خودش به آن تعلق دارد و فقط در ایالات متحده حضور دارند: کوسههای املاک و مستغلات، شرکتهای لجستیکی و ورزشی یا میلیاردرهای خاندان کوک (والمارت). با اینحال، در سالهای اخیر، نسل جوانتر سیلیکون-ولی، از جمله پیتر تیل (پیپال، فیسبوک، پالانتیر)، الکس کارپ (پالانتیر/تشخیص چهره) و ایلان ماسک (تسلا، اسپیس ایکس، استارلینک، ایکس)، و همچنین شرکتهای کریپتو و فرکینگ به تدریج به آن پیوسته اند.
به تدریج، نسل قدیمی سیلیکون-ولی با اَپِل، آمازون، فیس بوک/متا و همچنین بلکراک به ترامپ گرویدند. آنها میخواهند حوزۀ سود جهانی خود را با «اول آمریکا» گسترش دهند، در کشورهای خلیج فارس، در اسرائیل/فلسطین، در سوریه و در هند سرمایهگذاری کنند. آنها همچنین میخواهند بهرهبرداری از منابع طبیعی را نه تنها در اوکراین، بلکه مثلاً در کانادا و گرینلند نیز در دست بگیرند و بار دیگر به “حیاط خلوت” آمریکای لاتین دسترسی پیدا کنند.
در نهایت، مولتی میلیاردرهای جوان ترامپ حالا میخواهند مانند اسلاف سیلیکون-ولی خود جهانی شوند. تاکنون اینها به حزب دمکرات گره خورده بودند. اکنون که تاریخ مصرف حزب دمکرات از نظر ایدئولوژیک پایان یافته است، دیگر نوبت جمهوریخواهان مدرن شدۀ ترامپ فرا رسیده است. به همین دلیل است که آنها «دولت پنهان» مقامات فدرال ایالات متحده را که از سوی هزاران مشاور دمکرات پردرآمد هدایت میشود، تعطیل میکنند – و «دولت پنهان» خود را مستقیماً در شرکتهای خود ایجاد میکنند. این مبارزه طبقۀ گسترش یافته سرمایهدار ایالات متحده از نظر ایدئولوژیک با تحریکات ضد پناهندگی و ضد چپی تشدید میشود. همچنین اشاره فزایندهای به «ملت ما زیر سایۀ خدا» وجود دارد و صهیونیسم به طور آشکارتری مورد توجه قرار میگیرد: تقریباً نیمی از تیم دولت ترامپ را مولتی میلیاردرهای صهیونیست تشکیل میدهند.
با اینحال، حمایت افراطی از ایالات متحده آمریکا به عنوان «تنها قدرت جهانی» بیش از هر چیز از سوی یک عامل خارجی تعیین میشود: بقیه جهان بسیار بزرگتر در حال سازماندهی مجدد خود هستند. تحریمهای آمریکا علیه روسیه حتی از جانب «بهترین دوستان» نیز دور زده میشود. اتحادهایی مانند بریکس BRICS، سازمان همکاری شانگهای SCO، جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب CELAC، انجمن همکاری چین و آفریقا FOCAC و بنیاد اورآسیا EEF، در حال گسترش هستند – و شامل جمهوری خلق چین، بزرگترین قدرت صنعتی، اقتصادی و تجاری در جهان میشود. نتیجه این است که از نظر منطق سیستمی و در درازمدت، «اول آمریکا» بیش از هر زمان دیگری در خطر است.
گلوبالیستهای کلینتون/اوباما قبلاً اکثریت جمعیت خود را حذف کرده بودند – همانطور که سرمایهداران ترامپ اکنون اکثریت جمعیت خود را کنار گذاشته اند. در عینحال، کشورهای اتحادیه اروپایی که قبلاً از سوی ایالات متحده فقیر شده بودند – به ویژه «بهترین دوست آنها» آلمان – اکنون فقیرتر میشوند. با اینحال، انتظار میرود که آنها تسلیحات خود را افزایش دهند و برای جنگ نیابتی بعدی، بزرگتر و سودآورتر علیه روسیه آماده شوند. در نهایت، کشورهای فقیر اتحادیه اروپایی نیز باید در جنگ طولانیمدت علیه دشمن سیستماتیک و اصلی، یعنی چین، کمک کنند.
سرمایهداران تازه گلوبالیست ایالات متحده، که اخیراً پشت ترامپ جمع شده اند، در حال سازماندهی بازی آخر خطرناک حکومت الیگارشی بسیار غنی خود هستند، که به پایان سیستماتیک خود نزدیک شده است. آنها به دنبال همدستان جدیدی میگردند و دست نشاندههای قبلی در کوتاه یا میانمدت قربانی میشوند. نسلکشی «خدا خواسته» به دست جنگجویان نیابتی در خاورمیانه اکنون نشان میدهد که از چه ابزارهای وحشیانهای به طور طبیعی استفاده میشود.
تمام آن چیزی که بشریت نیاز دارد این است که خود را از مرحلۀ آخر این بازی مرگبار نجات دهد. این رهایی در شرف وقوع است، اما باید در اروپا با قدرت بیشتری نسبت به قبل سازماندهی شود.