ابتکار دیپلماتیک

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: توماس روپر
برگرفته از: آنتی اشپیگل
۱۸ مارس ۲۰۲۵

 

دور از توجه رسانه ها، روسیه، چین و ایران در حال مذاکره برای حل برنامه هسته ای ایران هستند

در حال حاضر موضوعات زیادی مورد توجه رسانه های آلمانی است: مذاکرات درباره اوکراین، بحران های پیرامون اسرائیل، غزه و سوریه، تشکیل دولت در آلمان، اقدامات ترامپ و غیره. آنچه توجه عموم را جلب نمی‌کند این است که روسیه، چین و ایران در حال حاضر در حال مذاکره برای حل برنامه هسته ای ایران هستند.
یکی از کارشناسان خبرگزاری روسی تاس از این مذاکرات خبر داد و من مقاله او را ترجمه کردم.
شروع ترجمه:
فرصت یا بن بست: قالب جدید برای حل مسئله هسته ای ایران
آندری کریلوف درباره نتایج نشست نمایندگان چین، روسیه و ایران در پکن درباره برنامه هسته‌ای ایران
برخی از کارشناسان که معتقدند اکنون دیگر طرفین اصلی به مرز اعتماد رسیده اند، موضوع هسته ای ایران را در بن بست می بینند. با این حال، معتقدم که نشست سه جانبه دیپلمات های بلندپایه چین، روسیه و ایران در پکن فرصت های جدیدی را برای حل این مشکل حاد بین المللی پدیدخواهد آورد. علاوه بر این، منکر نیستم که این تنها بخشی از یک ساختار بین المللی جدید که در حال حاضر در حال ظهور است می باشد.
کارکشته
نشست معاونان وزرای خارجه چین، روسیه و ایران در ۱۵ مارس، به خاطر تصویر به شدت در حال تغییر پیرامون درگیری اوکراین زیاد مورد توجه افکار عمومی جهانی قرار نگرفت. و رایزنی ها هم در سطح وزیران نبود. و بر مبنای این امر که در رابطه با برنامه هسته ای ایران که در دهه ۵۰ در کشور شاهنشاهی با حمایت ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی آغاز شده بود و پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ غربی ها آن را برای جهان خطرناک اعلام کردند نشست های فراوانی صورت گرفته، توجه چندانی به آن نشد.
اما برای کسانی که در جریانند، به نظر می‌رسد که دیدار در پایتخت چین بین «ما ژائوسو» (که ریاست جلسه را بر عهده داشت)، سرگئی ریابکوف و کاظم قریب‌آبادی نه تنها مهم، بلکه دارای اهمیت جهانی بود.
مایلم اشاره کنم که چین و روسیه به هیچ وجه بازیگران تازه کاری در جستجوی راه حل برای موضوع هسته ای ایران نیستند. در سال ۲۰۱۵، روسیه و چین به همراه ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و نماینده اتحادیه اروپا، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را برای حل و فصل اوضاع پیرامون برنامه هسته ای ایران امضا کردند.
برجام نشان داد که یک راه حل سیاسی- دیپلماتیک برای موضوع عدم اشاعه هسته ای اساسا امکان پذیر است. در آن زمان توافقات به دقت مورد بررسی و بر اساس توازن منافع صورت گرفت. حتی در طول توسعه این طرح، طرف روسی اصرار داشت که پایداری و اجرای موثر بلندمدت آن تنها به تدریج و با حفظ رابطه متقابل تضمین می شود. لازم به یادآوری است که ایران موافقت کرد در ازای لغو تحریم های اعمال شده قبلی، تحقیقات هسته ای خود را محدود کند.
اما پس از آن، در اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده از برجام خارج شد. ایران به تدریج از تعهدات خود کناره گرفت، غنی سازی اورانیوم را افزایش بخشید و توانایی های هسته ای خود را گسترش داد.
در ۵ ژانویه ۲۰۲۰، در بحبوحه تشدید تناقضات با واشنگتن، تهران آخرین مرحله تعلیق تعهدات داوطلبانه خود را بر اساس برجام اعلام کرد. در عین حال، طرف ایرانی برگشت‌پذیری فنی گام‌های برداشته شده و آمادگی خود برای بازگشت به پایبندی کامل به تمامی مفاد برجام را در صورت رفع خلأهای موجود در اجرای بخشی از توافق هسته‌ای توسط کشورهای اروپایی تأیید کرد.
ترامپ به محض بازگشت به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، با عجله اعلام کرد که پیامی به آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر ایران ارسال کرده و پیشنهاد مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران نموده. رهبر ایران در واکنش به اظهارات رئیس جمهور آمریکا گفت: جمهوری اسلامی با آمریکا مذاکره نخواهد کرد زیرا واشنگتن تنها به دنبال منافع خود است.
برای بسیاری از ناظران خارجی، این یک بن بست به نظر می رسید. با این حال، نمی‌توان گمان نکرد که آمریکایی ها دقیقاً این واکنش را از قبل با پیام خود محاسبه نکرده بودند.
قالب جدید؟
اگر مکانیسم هایی که تاکنون به کار گرفته شد کمکی به حل مشکل نمی کند، آیا زمان آن نرسیده که رویکرد متفاوتی را انتخاب کرد؟ یعنی به اصطلاح تلاش کرد تا شکست ها را دور زد. این دقیقاً همان کاری است که ما ژائوسو، سرگئی ریابکوف و کاظم قریب‌آبادی در پکن انجام داده‌اند.
طرف چینی تلاش کرد اهمیت مذاکرات را حتی قبل از شروع آنها برجسته کند. مائو نینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «در شرایط کنونی، ما معتقدیم که طرف های ذیربط باید آرامش خود را حفظ کنند، خویشتن داری کنند و از تشدید یا حتی گردش اوضاع پیرامون موضوع هسته ای ایران به رویارویی و درگیری جلوگیری کنند». و از این طریق نشان داد که چین خطر یک تحول منفی در سناریوی کنونی را محتمل می داند.
پکن گلوبال تایمز نظر یک کارشناس چینی که نامش فاش نشده را نقل کرد. وی خاطرنشان کرده بود: «این نشست گامی است که تمایل سه کشور برای گسترش همکاری های استراتژیک را نشان می دهد». من بعید نمی دانم که این کارشناس نماینده وزارت خارجه چین باشد. در هر صورت این طرف چینی بود که به ماهیت استراتژیک رایزنی ها در پکن اشاره کرد.
به نقل از گلوبال تایمز، لیو ژونگمین، استاد موسسه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای، گفت: «دیدار چین، روسیه و ایران در پکن با هدف بررسی فرصت‌های جدید است و ممکن است به گفت‌وگوهایی برای ایجاد یک پلات فرم جدید مذاکره برای حل و فصل موضوع هسته‌ای ایران در آینده منجر شود».
نتایج قابل توجه
بر اساس بیانیه نهایی، این دیدار از نظر محتوا غنی بود، یا به قول دیپلمات ها «پرمحتوی» بود.
ما ژائوسو در این کنفرانس مطبوعاتی گفت: «طرفین بر اهمیت اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد (در حمایت از توافق هسته ای ایران) از جمله پایبندی به جدول زمانی تعیین شده در آن تاکید کردند و از طرف های ذیربط خواستند از هرگونه اقدامی که بر وخامت اوضاع بیافزاید خودداری کنند و در عوض شرایط و جو لازم را برای تلاش های دیپلماتیک ایجاد کنند.
در ادامه این بیانیه آمده است که چین، روسیه و ایران دیپلماسی و گفت‌وگو مبتنی بر احترام متقابل را تنها راه حل مسئله هسته‌ای ایران می‌دانند. ما ژائوسو ادامه داد: «ما بر لزوم پایان دادن به همه تحریم‌های غیرقانونی تأکید می‌کنیم».
دیدگاه روسیه
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین در مسکو درباره موضع روسیه اظهار نظر کرد. وی با بیان اینکه همه گزارش های لازم در زمان مقرر پس از مذاکرات به رئیس جمهور روسیه ارائه خواهد شد، گفت: طرف ایرانی هرگز حتی یک کلمه هم در مورد قصد خود برای دستیابی به سلاح هسته ای در کشورش یا استفاده از آن ابراز نکرده، البته در این زمینه همه تحریم ها و محدودیت ها از نظر ما غیرقانونی است و بنابراین لازم است تلاش های دیپلماتیک برای حل این موضوع ادامه یابد.
پسکوف تاکید کرد که جستجو برای «همه گزینه های ممکن برای راه حل صلح آمیز پرونده هسته ای ایران» ادامه خواهد داشت. وی گفت: روسیه معتقد است که دوستان ایرانی حق دارند که بخش انرژی هسته ای صلح آمیز، نیروگاه های اتمی و ایجاد یک صنعت کامل در کشور خود را توسعه دهند. سخنگوی کرملین گفت: می دانید که طرف روسی نقش فعالی در این زمینه ایفا می کند، ما به دوستان ایرانی خود در این زمینه کمک می کنیم.
چین طرفدار گسترش اجماع است
وانگ یی، عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و وزیر خارجه چین نیز در مورد این رایزنی ها اظهار نظر کرد. وی خواستار رعایت قوانین بین المللی و حفظ یکپارچگی سیستم منع اشاعه هسته ای شد. وی افزود: «در حالی که ما پایبندی ایران به تعهدات خود مبنی بر کنار گذاشتن توسعه تسلیحات هسته ای را به رسمیت می شناسیم، به حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای کاملا احترام می گذاریم».
وانگ یی با لحن معمولاً آشتی جویانه پکن خواستار «تلاش برای گسترش اجماع و جستجوی راه حل های معقول از طریق رایزنی هایی که منافع همه طرف ها را در نظر می گیرد» شد. وزیر امور خارجه از تقویت تماس‌ها با سایر طرف‌ها در موضوع هسته‌ای ایران برای تشویق آنها به «صداقت سیاسی و بازگشت هرچه سریع‌تر به مذاکرات» حمایت کرد.
با این حال، «طرفین دیگر» این بار در پکن حضور نداشتند. و این هنوز یک سوال بزرگ است که آیا کسی موفق خواهد شد که امضاکنندگان سابق برجام را مجدداً دور هم گرد آورد.
فکر می کنم که امروز زمان آن نیست.
نه فقط دیپلماسی
باید توجه داشته باشم که روسیه، چین و ایران تنها در زمینه دیپلماتیک با یکدیگر همکاری نمی کنند. چند روز قبل از رایزنی در پکن، رزمایش دریایی «کمربند امنیتی دریایی ۲۰۲۵» در بندر چابهار ایران به پایان رسید که به گفته وزارت دفاع روسیه، کشتی‌های سه کشور در آن شرکت کردند. خدمه ناوهای “رسکیج” و “قهرمان فدراسیون روسیه آلدار تسیدنژاپوف” و همچنین نفتکش نسبتاً بزرگ ​​”پچنگا” ناوگان اقیانوس آرام از طرف روسیه نمایندگی داشتند. کشتی های این سه کشور جستجو و آزادسازی کشتی های ربوده شده و همچنین شلیک به اهداف دریایی و هوایی را تمرین کردند. خدمه کشتی و هلیکوپتر و نیروهای ویژه برای بازرسی شناورهای مشکوک و پاکسازی آنها از وجود تروریست ها با یکدیگر همکاری کردند.
این رزمایش توسط طرف ایرانی سازماندهی شده بود. این اولین رزمایش نبود که از سال ۲۰۱۸ در دریای عرب صورت می گرفت.
احتمالاً زود است که بخواهیم ارتباط مستقیمی با رایزنی ها در پکن و صحبت از تمایل به تشکیل یک اتحاد نظامی-سیاسی سه جانبه برقرار کنیم، اما به نظر من زمان اجرای آن قابل توجه است.
در این بین
این در حالی است که به دستور ترامپ، ارتش آمریکا عملیات گسترده ای را علیه جنبش انصارالله (حوثی ها) در یمن آغاز کرده است. به گفته فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، این عملیات شامل مجموعه‌ای از حملات هدفمند به تأسیسات حوثی‌ها برای «حفاظت از منافع آمریکا، بازدارندگی از دشمنان و بازگرداندن آزادی دریانوردی» است.
این حملات هوایی صنعا پایتخت یمن و دیگر مناطق این کشور را هدف قرار داد و ده ها کشته و بیش از صد زخمی به جای گذارد.
با توجه به روابط نزدیک حوثی‌ها و ایران، بدیهی است که حوثی‌ها تنها هدف حمله نظامی آمریکا و متحدش – بریتانیای کبیر – نیستند. در واقع، خود ترامپ در پیام خود به صراحت از ایران خواسته است که فورا حمایت از حوثی ها را متوقف کند.
در شرایط بسیار پیچیده بین المللی کنونی، تشدید این تنش در خاورمیانه محتمل است.
به عنوان مثال، حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران. فکر می‌کنم تل‌آویو می‌تواند باور داشته باشد که با انجام این کار، تهدید سلاح هسته‌ای ایران را برای مدت طولانی (اگر نه برای همیشه) از بین خواهد برد. و تهران – و شکی در آن نیست – سعی خواهد کرد پاسخ مناسبی به آنها بدهد.
منافع چیست؟
سه طرف حداقل در ایجاد بستر جدید مذاکره برای موضوع هسته ای ایران چه منافعی دارند؟
برای ایران، حمایت های دیپلماتیک و غیره کشورهای روسیه و چین – دو عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد و قدرت های هسته ای – البته بسیار مهم است. مسکو علاقه مند به تقویت همکاری با ایران، بزرگترین بازیگر منطقه ای در خاورمیانه، با توجه به وضعیت پیرامون پایگاه های نظامی خود در سوریه است. و وضعیت در گذرگاه مرزی ارمنستان و آذربایجان نیز بی تنش نیست. پکن نیز دارای منافع سیاسی، تجاری، لجستیکی و نظامی در این بخش از جهان است. نه روسیه و نه چین نیازی به درگیری در نزدیکی مرزهای خود ندارند. به خصوص زمانی که صحبت از برنامه های هسته ای دیگران به میان می آید.