anjoman hojatieh

از انفعال انجمن حجتیه پس از انقلاب تا نفوذ در سیاست

 
 
 
 
برگرفته از: فارس
منتشر شده در تاریخ: ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
 
 
کابینه حسن روحانی، حیاط خلوت حجتیه
 
 
 
 

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، انجمن حجتیه که پیش از پیروزی انقلاب مخالفت شدیدی با نهضت اسلامی داشت و قیام علیه طاغوت در عصر غیبت را باطل می‌انگاشت و برای شیعیان نسخه قعود و سکوت در برابر حکام جور را می‌نوشت، پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام نوپای اسلامی هم موضع تقابلش با جریان انقلاب را حفظ کرد. 

شیخ محمود حلبی رهبر و مؤسس انجمن حجتیه پس از پیروزی انقلاب صریحاً نسبت به امام خمینی موضع گرفت و به حرکت انقلابیون اعتراض کرد. او درباره امام می‌گفت: «یک خودکاری در دستش گرفته و یک اعلامیه نوشته می‌خواهد آمریکا را شکست بدهد (در شناخت حزب قاعدین زمان صفحه ۵۸).»

انجمن حجتیه با استناد به ظواهر برخی روایات، اصل انقلاب را زیر سؤال می‌برد و بیان می‌کرد باید نشست تا امام زمان بیاید و کارها را انجام دهد. حلبی با طعنه در مورد امام می‌گفت: «یک چند صباحی است که دارند تشجیع می‌کنند اما به بیراهه می‌روند. ملتفت نکته باشید. اول شما یک افسر یک پیشوا و رهبر معصوم پیدا کنید یک رهبری که بتواند اداره اجتماع کند روی نقطه عصمت، نه عدالت، عدالت کافی نیست.»

جواب «آقا» به شبهه نهی از قیام 

بیت‌الغزل انجمن در نفی انقلاب و مبارزه با طاغوت، استناد به چند روایت با مضمون نهی از قیام در عصر غیبت است. خوب است پاسخ این شبهه را از زبان رهبری معظم، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بخوانیم. ایشان در این باره می‌گویند: «بد فهمیدن دستور دین جزو ضعف‌های درونی است. بعضی‌ها خیلی از چیزها را نمی‌فهمند.مبارزه می‌کردیم بعضی‌ها به استناد روایاتی که می‌گفت «هر پرچمی که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدی برافراشته شود در آتش است» با مبارزه مخالف بودند. می‌گفتند: آقا شما قبل از مبارزه حضرت صاحب الزمان می‌خواهید مبارزه شروع کنید؟ خب این پرچم مبارزه را که بلند می‌کنید در آتش است. معنای حدیث را نمی‌فهمیدند. یک عده از صدر اسلام از زمان ائمه که شنیده بودند مهدی ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، ادعای مهدی‌گری می‌کردند بعضی بر خودشان هم امر مشتبه بود. بد نیست بدانید هم در بنی‌امیه ادعای مهدویت بود، هم در بنی‌عباس هم در افراد دیگری تا امروز. بله این پرچم مهدویت را کسی بلند کند در آتش است این معنایش این نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند. مردم برای تشکیل جامعه الهی و جامعه اسلامی و علوی مبارزه و قیام نکنند. این بد فهمیدن دین است می‌بینید این‌ها همه موانع درونی این بود که بعد از آن که انقلاب پیروز شد ما ملت ایران با این زمینه‌ها می‌خواستیم کشور را به سمت آن اهداف ببریم(منویات رهبری در دیدار با اساتید و دانشگاهیان شهر شیراز در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷).»

کشته‌شده‌های جنگ شهید نیستند!

حسن رحیم پور ازغدی درباره توجیهات انجمنی‌ها برای فرار از جبهه و جنگ می‌گوید: «من یادم هست همان موقع هم طلبه‌ها دو تیپ بودند. یک عده به اصطلاح مقدس‌نما و مقدس‌مآب می‌گفتند که جهاد و این حرف‌ها در شأن ما نیست و شأن علما این حرف‌ها نیست. به این‌‌ها می‌گفتم شما‌ها زمان شاه احتیاط می‌کردید و وارد سیاست نمی‌شدید حالا هم احتیاط می‌کنید؟ علیه امام و علیه انقلاب موضع می‌گیرید؟ علیه جنگ حرف می‌زنید؟ برای شهدا یادتان است که بعضی از این بزرگان آن موقع اعلامیه می‌دادند این‌ها که در جنگ کشته می‌شوند، شهید نیستند. یکی دو تاشان تا حد مرجعیت بودند و رساله داشتند (سخنرانی رحیم‌پور ازغدی درباره انجن حجتیه در تاریخ ۴ مهر ۱۳۹۱).»

انجمنی‌ها پس از انقلاب به سه دسته تقسیم شدند: دسته اول کسانی بودند که  به انقلاب پیوستند، در میان این‌ها جوانان نیز حضور داشتند که دست‌کم چند سالی انجمنی بودن را تجربه کرده بودند اما بعدها به صف انقلابی‌ها پیوستند. این افراد بعد‌ها با نام «عباده الصالحون» مشهور شدند. آن‌ها اگرچه به صف انقلابیان پیوستند و حتی خدماتی را هم در روند انقلاب مبذول داشتند، اما همچنان متأثر از معرفت شناسی انجمن حجتیه و افکار مکتب تفکیک بودند. دسته دوم در برابر انقلاب بی‌تفاوت ماندند و دسته سوم به انتقاد از انقلاب پرداختند و به صف مخالفان دیندار پیوستند.

انجمنی‌های همیشه منفعل در برابر اتفاقات و رویدادهای حساس پس از انقلاب هیچ موضع رسمی‌ای اتخاذ نکردند. آنها در برابر تظاهرات و شورش‌های جریان بنی‌صدر و حزب خلق مسلمان هیچ واکنشی نشان ندادند؛ و حتی پس از اینکه آیت‌الله شریعتمداری به علت همکاری با صادق قطب‌زاده از مرجعیت ساقط شد و به حصر خانگی رفت سعی کردند چندان جبهه‌گیری خاصی نداشته باشند. انجمن تنها موضعی که ضد بنی صدر گرفت پس از عزل رسمی او از ریاست جمهوری بود و تا پیش از آن مخالفتی را در برابر او اظهار نکردند.

ماجرای تعطیلی دفاتر انجمن

کشمکش‌های جریان انقلاب اسلامی با انجمن حجتیه ادامه داشت؛ تا اینکه امام طی یک سخنرانی از انجمن حجتیه به خاطر تفکرات متحجرانه‌اش انتقاد سختی کرد. امام خمینی در ۲۱ تیر ماه سال ۱۳۶۲ به مناسبت عید فطر در سخنرانی خود با اشاره غیرمستقیم، انجمن را چنین مورد خطاب قرار داد: «اسلام آمریکایی در زمان شاه هم بود. کسی حق نداشت دخالت در هیچ امری بکند. اسلام آمریکایی این بود که ملاها باید بروند درسشان را بخوانند چه کار دارند به سیاست؟ با صراحت لهجه می‌گفتند. از بس تزریق شده بود در این مغزها، باورشان آمده بود که باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم، چه کار داریم به این‌که به ملت چه می‌گذرد؟ آن امر مردم و امر حکومت با قیصر است به ما چه ربطی دارد؟ یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب الزمان بیاید حضرت صاحب مگر برای چه می‌آید؟ حضرت صاحب می‌آید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید. این دسته بندی‌ها را برای خاطر خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید، این دسته بندی‌ها را بردارید و در این موجی که الآن دارد این ملت را به پیش می‌برد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان را خواهد شکست.(صحیفه نور جلد ۱۸ صفحه ۳۱).»

پس از این نطق امام، بلافاصله انجمن حجتیه طی اعلامیه‌ای تعطیلی دفاتر خود را در سرتاسر کشور اعلام کردند. محمدحسن رحیمیان از مسئولان دفتر امام می‌گوید: «وقتی اعلامیه انجمن را به امام نشان دادیم و گفته شد انجمن اعلام انحلال کرده است، به هنگام قرائت متن وقتی به کلمه «تعطیل» برخورد شد امام با تبسم فرمودند: «تعطیل غیر از انحلال است. این‌که فایده ندارد و این کار اثری ندارد. آنها فاسد هستند کار خودشان را می‌کنند (در سایه آفتاب صفحه ۲۲۹).»

انقلابی‌تر از انقلابیون

امام بعدها در منشور روحانیت به صراحت در مورد انجمنی‌ها سخن به میان آورد. ایشان در بخشی از این نامه تاریخی خود می‌گوید: «دسته دیگر از روحانی نمایانی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه دربار می‌ساییدند، یک مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس‌نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است. امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‌اند! تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فساد است و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از این‌که در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد فریاد وا اسلاما سر می‌دهند. دیروز حجتیه‌ای‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند.»

قصه پرغصه نفوذ انجمن حجتیه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چه در زمان دایر بودن دفاتر انجمن حجتیه و چه پس از تعطیلی این دفاتر، نهادهایی بودند که انجمن چشم طمع به آن‌ها برای نفوذ دوخته بود. از جمله این نهادها و ارگان‌های دولتی می‌توان به سپاه پاسداران، حزب جمهوری اسلامی، استانداری‌ها، دادگاه‌های انقلاب و به ویژه آموزش و پرورش اشاره کرد. افراد نفوذی انجمن در تمام نهادها رخنه کرده بودند و در برخی از شهرها نظیر اصفهان استانداری راهم قبضه کردند.

مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی در خاطراتش درباره نفوذ انجمن در ارتش می‌نویسد: «از اداره دوم ارتش آمدند و از نفوذ انجمن حجتیه شکایت داشتند (کارنامه و خاطرات‌ هاشمی رفسنجانی صفحه ۴۴۷).» ایشان در سال ۶۲ در مورد انجمن می‌نویسد: «آقای [حمید] زیارتی آمد. اخیراً به امر امام مسئول مرکز اسناد انقلاب اسلامی شده است. امام گفتند افراد حجتیه‌ای را بیرون بریزید…(همان صفحه ۱۰۴).»

عباس سلیمی نمین درباره نفوذ انجمن در وزارت امور خارجه می‌گوید: «یکی از نهادهای مورد توجه انجمن حجتیه وزارت خارجه بود. به هر حال سفیر شدن در یک کشور خارجی امکان سیاسی بسیار بالایی تلقی می‌شود که برخی از عناصر این جریان به چنین مقاماتی دست پیدا کردند.»

کابینه روحانی حیات خلوت انجمن حجتیه

چیزی که مسلم است این است که انجمن حجتیه بعد از انقلاب در برخی از سیاست‌های خود تغییراتی ایجاد کرده است. از همین رو از آنها به «انجمنی‌های جدید» یا «نئوانجمنی» تعبیر می‌شود. خصوصیاتی در این گروه است که در انجمنی‌های سنتی وجود نداشت. انجمنی‌های سنتی اعتقاد داشتند چون تشکیل حکومت در زمان غیبت وظیفه ما نیست، بنابراین نباید در سیاست ورود پیدا کرد، اما نئوانجمنی‌ها بر خلاف اسلاف خود معتقدند که باید در سیاست و حکومت داری ورود پیدا کرد و از این طریق و متناسب با این شرایط اهداف انجمن را پیش برد.

 حجت‌الاسلام مسیح مهاجری از مدافعان و حامیان حسن روحانی رئیس جمهور سابق ایران درباره نفوذ انجمن در این دولت می‌گوید: «برخی از اعضای حلقه اصلی روحانی عضو انجمن هستند. این را من و برخی از بزرگان از همان اول به روحانی گفتیم، ولی به راحتی از کنارش عبور کرد.» (۱)

پی‌نوشت:
۱. نامه‌نیوز، گفت‌وگو با مسیح مهاجری، ۱۳۹۷/۱۲/۱۳