با فروکش کردن نسبی التهابات درباره اقدام اخیر روسیه در بیانیه مشترک با وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس شاید بهتر بتوان با دوری از فضای هیجانزده، تحلیل واقعبینانهای از آن ارائه داد.
در این بیانیه مشترک وزرای خارجه روسیه و شش کشور شورای همکاری خلیج فارس گفته شده است که «وزیران بر حمایت خود از همه تلاشهای صلحآمیز از جمله ابتکار امارات عربی متحده و تلاشهای آن برای دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز برای موضوع جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی دادگستری تاکید کردند و آن را مرتبط با رعایت مقررات حقوق بینالملل و منشور ملل متحد خواندند». این بند درست یادآور بیانیهای است که شیجین پینگ، رئیسجمهور چین پاییز سال گذشته در عربستان امضا کرده بود. در پایان سفر رئیسجمهور چین به عربستان در بند ۱۲ بیانیهای که پکن با اعضای شورای همکاری خلیج فارس امضا کرد، آمده بود: رهبران بر حمایت خود از همه تلاشهای صلحآمیز، از جمله ابتکار و تلاش امارات عربی متحده برای دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز در موضوع جزایر سهگانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) از طریق مذاکرات دوجانبه با رعایت موازین حقوق بینالملل و حل این موضوع با رعایت مشروعیت بینالمللی تأکید کردند.
آن موقع هم کسانی که قرارداد ۲۵ ساله ایران – چین را فروش کشور به چینیها و از دست رفتن استقلال ایران معرفی میکردند ناگهان نگران چرخش چین علیه ایران یا رویگردانی پکن از تهران و دور خوردن کشورمان شدند. مدتی بعد با سفر رئیسجمهور به چین و استقبال بینظیری که شی از سیدابراهیم رئیسی و هیات ایرانی به عمل آورد و توافقاتی که در این سفر به امضای ۲ کشور رسید، تمام آن تحلیلهای هیجانی و البته غیرعلمی رنگ باخت.
البته این به معنای نادیده گرفتن خطای محاسباتی پکن و مسکو نیست و در هر ۲ مورد حساسیتهای بجا درباره منافع ملی ایران منجر به واکنش رسمی دیپلماتیک کشورمان شد که اقدامی ارزنده به شمار میرود. در همین مورد اخیر مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب در یادداشت خود آورد: به دوستان روس خود میگوییم که سادگی نکنند. موضوع جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بر اساس قواعد بینالمللی کاملاً روشن است. اساسا حساسیت جامعه ایرانی به اقتدار کشور و هرگونه اقدامی که شائبه توهین به ایران داشته باشد، درخور ستایش و قابل تقدیر است.
درباره اتفاقات اخیر باید چند نکته را متذکر شد:
۱- متاسفانه روابط بینالملل و سیاست خارجی در کشورمان به فضایی استادیومی و خیابانی تبدیل شده است. در واقع طی سالهای گذشته بویژه در دولت روحانی یکی از آفات، کشانده شدن سیاست خارجی و مباحث روابط بینالملل که عرصه بسیار نخبگانی، تخصصی و پیچیدهای است به حوزه عمومی بوده که دود آن بیش از هر چیزی به منافع ملی کشورمان لطمه خواهد زد.
۲- سیاست خارجی عرصهای نیست که کشورها و دولتها در آن اصطلاحا با یک غوره سردیشان شود و با یک مویز گرمی! در روابط بینالملل که جوهره رفتار اعضای آن بر پایه منافع ملی است، مناسبات دولتها در یک بستر فرآیندمحور و در شبکهای از محاسبات رقم میخورد که بر پایه هزینه – فایده است، بنابراین رابطه ایران و روسیه با امضای یک بیانیه توسط مسکو درباره جزایر سهگانه ایرانی تعریف نمیشود. همانطور که همکاری ۲ کشور در موضوعاتی خاص روابط تهران – مسکو را راهبردی نمیکند. همانطور که بیانیه رئیسجمهور چین و اعضای شورای همکاری خلیجفارس به منظور خارج کردن اعراب از دستان واشنگتن و اقدامی علیه آمریکا بود، اقدام مسکو هم در همین راستا ارزیابی میشود.
۳- درباره اقدام اخیر روسیه باید توجه داشت همانطور که روسیه پای بیانیهای سیاسی را که فاقد هرگونه ارزش حقوقی است درباره جزایر سهگانه ایرانی امضا کرده – که البته به معنای رد حاکمیت ایران بر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک نیست – ایران هنوز هم حاکمیت روسیه بر شبهجزیره کریمه و چهار منطقه جدید را به رسمیت نشناخته است. جالب است که این نکته بهمن سال گذشته مورد اشاره سفیر روسیه در ایران قرار میگیرد. الکسی ددوف، سفیر روسیه در تهران سال گذشته گفت موضع ایران در قبال الحاق شبهجزیره کریمه و دیگر مناطق جدید به روسیه، بر روابط با تهران و توسعه همکاریها تأثیری ندارد. پیش از این حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران گفته بود تهران با وجود روابط عالی که با مسکو دارد، الحاق کریمه و ۴ منطقه جدید به این کشور را به رسمیت نمیشناسد.
۴- این نخستین بار نیست که مسکو دچار خطای ادراکی و محاسباتی میشود. ۲ سال قبل هم سفارت این کشور در تهران اقدام به بازسازی تصویری کرد که واکنشهای زیادی به دنبال داشت. سفارت روسیه در تهران عکسی از ملاقات سفیر این کشور و سفیر وقت انگلیس در حساب توئیتری خود منتشر کرد که در توضیح آن آمده بود: ملاقات «لوان جاگاریان» سفیر روسیه در ایران با رئیس جدید نمایندگی دیپلماتیک انگلیس در ایران «سایمون شرکلیف» در راهپله تاریخی؛ جایی که کنفرانس تهران سال ۱۹۴۳ در آن برگزار شد. در تصویر منتشرشده یک صندلی خالی برای طرف آمریکایی قرار داده شده بود. این تصویر بازسازی تصویر مشهور کنفرانس ۱۹۴۳ تهران به شمار میرفت. مسالهای که در این میان موجب رنجش جامعه ایرانی از رقم خوردن این تصویر شد و آن را توهینآمیز قلمداد کرد این بود که در آن مقطع ایران به بهانه همراهی با دولت هیتلر در اشغال نظامی انگلستان و شوروی بود و سران متفقین با تحقیر پادشاه ایران حتی بدون آنکه به وی اطلاع دهند، به ایران سفر کرده و جلسه تشکیل دادند. همین پیشینه ذهنی باعث شد آن تصویر، با این همانیسازی از آن واقعه، توهین به کشورمان برداشت شود. سفیر وقت روسیه البته اعلام کرد قصد وی از انتشار این عکس صرفا یادآوری اتحاد روسیه با بریتانیا علیه ارتش نازی در طول جنگ دوم جهانی بوده و به هیچوجه هیچ انگیزه و منظور ضدایرانی پشت انتشار این عکس وجود ندارد. جاگاریان تصریح کرد: از اینکه انتشار این عکس باعث سوءتفاهم و رنجش خاطر مردم کشور دوست، ایران شده، ابراز تأسف میکنم. البته سفیر وقت روسیه چند سال پیش از آن هم در سپتامبر ۲۰۱۷ عکسی مشابه با سفیر بریتانیا بر پلههای تاریخی کنفرانس تهران انداخته و در اینستاگرام منتشر کرده بود که در آن زمان هیچ واکنشی به همراه نداشت.
۵- بزرگترین خطای محاسباتی روسیه را باید در بحران سوریه دنبال کرد. حوادث تلخ سوریه در ابتدای امر مسکو را در یک وضعیت منفعلانه و بیتفاوتی قرار داده و تحت تاثیر دیدگاهها و فشار غربیها، روسیه را در آن مقطع متقاعد کرده بود باید برای حفظ سوریه از بشار اسد عبور کرد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در کتاب خاطرات خود درباره بحران سوریه، «صبح شام» که به تشریح مذاکرات فشرده خود به عنوان معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه ایران با مقامات روس برای ترغیب مسکو به حضور در سوریه میپردازد، مینویسد: «ما گفتوگو درباره سوریه را زمانی با مسکو شروع کردیم که نوعی سردی بر کلیت مناسبات دوجانبه حاکم بود». امیرعبداللهیان سپس از سفیر وقت ایران در روسیه نقل میکند مذاکرات درباره سوریه مانند کاتالیزوری در روابط دوجانبه عمل کرد و باب جدیدی برای همکاریهای دوجانبه باز شد. امیرعبداللهیان با شرح گفتوگوی خود با یک مقام امنیتی روسیه در کتاب خود در تشریح تغییر نظر مسکو پس از رایزنی با تهران از این مقام روس نقل میکند: «ما به این جمعبندی رسیدیم که ایرانیها در این سالها از متحدینشان در منطقه با قدرت حمایت کردهاند، حتی در مقابل لشکرکشیهای بزرگ آمریکا هم همین روش را داشتهاند و در نهایت ایران و متحدانش نقش مهمی در تحولات منطقهای ایفا کرده و نتایج قابل قبولی گرفتهاند». این مقام روسی ادامه میدهد: «با بررسی الگوی رفتاری ایران در افغانستان، عراق، لبنان و فلسطین به این نتیجه رسیدیم با حمایتی که ایران از سوریه میکند بشار اسد در قدرت خواهد ماند و ایران حرفش را به کرسی مینشاند».
۶- نخستین عملیات مهم نظامی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ حضور در سوریه با اصرار ایران بود. مسکو بخوبی این نکته را میداند که بازسازی قدرت نظامی خود را در روزهایی که منفعلانه به قدرتنمایی غرب، کشورهای عربی و ترکیه در سوریه چشم دوخته بود، مدیون ایران است، بنابراین روسیه با منافع ژئوپلیتیک مشترکی که با ایران دارد به این نکته واقف است که نباید تهران را ناراحت کند.