از زمان حمله اسرائیل به غزه، سه نظرسنجی جداگانه نشان می دهد که مردم عرب و مسلمان حمایت خود از متحدان منطقه ای واشنگتن را به سوی محور مقاومت در غرب آسیا تغییر داده اند.
از زمان حمله اسرائیل به غزه، سه نظرسنجی جداگانه نشان می دهد که مردم عرب و مسلمان حمایت خود از متحدان منطقه ای واشنگتن را به سوی محور مقاومت در غرب آسیا تغییر داده اند.
این می تواند گامی رهاییبخش باشد. دهها سال روایتهای غربی با هدف بهرهبرداری از اختلافات غرب آسیا، پاشیدن بذر نفاق در میان جوامع بیشمار منطقه و تحمیل اهداف سیاست خارجی غرب فارغ از منافع مردم محلی درگیر، منطقه را به ویرانهای تبدیل کرده است.
جنگ غزه حفره ای به وسعت کیلومترها در دروغ ها و افسانه هایی که حداقل از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ غرب آسیا را با درگیری های داخلی روبه رو کرده ، ایجاد نموده است.
شیعیان در مقابل سنیها، ایران در برابر عربها، سکولارها در برابر اسلامگرایان: اینها سه روایت از شریرترین روایتهای غرب است که به دنبال کنترل و هدایت منطقه و مردم آن میباشد و حتی حاکمان عرب را به اتحادی ملحدانه با اسرائیل کشانده است.
واقعیت ها نافی رویا است
یک درگیری نادر، خام و وحشی توسط واشنگتن لازم بود تا تودههای غرب آسیا را از خلسه رویایی خود خارج کند. همچنین نسل کشی اسراییل در نوار غزه بلافاصله پاسخ این سوال را ارایه کرد که کدام اعراب و کدام مسلمانان واقعاً حامی و کدام مخالف آزادی فلسطینند.
ایران، حزبالله، گروههای مقاومت عراق و انصارالله یمن، که توسط روایات غربی مورد تحقیر قرار گرفتند – اکنون به نظر میرسد تنها بازیگران در منطقه هستند که خواه از طریق کمک مالی، تسلیحاتی یا درگیریهای مسلحانه با هدف کاهش و پراکنده کردن امکانات نظامی اسرائیل مایل به حمایت از خط مقدم غزه میباشند.
در رابطه با کشتار غزه به اصطلاح «اعراب میانهرو»، نامی نادرست برای دیکتاتوریهای مستبد و غربزده عرب که مطیع منافع واشنگتن هستند، به چیزی فراتر از ابراز تاسف لفظی نپرداختند.
سعودی ها جهت درخواست حمایت از خلق فلسطین، اجلاس سران کشورهای عربی و اسلامی را برگزار کردند، گروهی که نه قرار بود حرفی بزند و نه گامی بردارد و امارات و اردن به اسرائیل توان دهی کردند در حالی که انصارالله مسیر دریایی را مسدود کرد. مصر مقتدر میزبان هیئتهایی شد، درحالی که کافی بود فقط گذرگاه رفح را باز کند تا به مردم فلسطین اجازه غذا خوردن بدهد. قطر، که در زمانی یکی از حامیان اصلی حماس بود، اکنون در حال مذاکره برای آزادی اسرای اسرائیلی است و در عین حال میزبان اعضای «میانه رو» حماس که با مبارزان راه آزادی غزه مخالفنداست. و تجارت ترکیه با دولت اشغالگر اسرائیل همچنان سر به فلک کشیده است (صادرات ترکیه به اسرائیل از نوامبر تا دسامبر ۲۰۲۳ قریب ۳۵ درصد افزایش یافته است.)
برای «عربهای میانهرو» متمایل به غرب، فلسطین پرچمی است که به دقت محافظت میشود که گهگاه در ملاء عام به اهتزاز در میآورند اما در خلوت خرابکاری میکنند. بنابراین امروز آنها از آنچه که رسانه های اجتماعی و ده ها میلیون تظاهرکننده به وضوح بیان می کنند، متحیر و وحشت زده به نظر می رسند: آری، فلسطین همچنان آرمان اصلی اعراب و مسلمانان مانده است. ممکن است متزلزل شود، اما هیچ چیز مانند این نبرد خاص بین حق و باطل قدرت به حرکت درآوردن توده های منطقه را ندارد.
تغییر کفه ترازو به نفع مقاومت
نبرد بین محور مقاومت در منطقه و متحدان اسرائیل هنوز در مراحل اولیه است، اما نظرسنجیها از هماکنون تغییر چشمگیری در افکار عمومی به نفع محور مقاومت نشان میدهد.
بررسی نظرسنجی بین اعراب که در یک دوره شش هفته ای انجام شد – سه هفته قبل و سه هفته پس از طوفان الاقصی – اولین نشانه از تغییر برداشت اعراب را ارائه می دهد. اگرچه این نظرسنجی محدود به تونس بود، ولی محققین استدلال میکنند که این کشور میتواند «به اندازه غیر قابل تصوری به عنوان یک نشانگر تلقی گردد» و دیدگاههای مشابهی با دیگر کشورهای عربی دارد.
«تحلیلگران و مقامات میتوانند تصور کنند که دیدگاههای مردم در سایر نقاط منطقه شبیه تغییرات اخیر در تونس، تغییر کرده است.»
نتایج این نظرسنجی باید برای تصمیمگیرندگان غربی بسیار با اهمیت باشد: « در این نظرسنجی از ۷ اکتبر به این سو، هر کشوری که دارای روابط مثبت یا گرم با اسرائیل است، شاهد کاهش محبوبیت خود در میان تونسیها بوده است.»
محبوبیت ایالات متحده آمریکا و پس از آن متحدان غرب آسیا که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده اند با بیشترین کاهش روبه رو بوده است. برای روسیه و چین، هر دو کشور بیطرف، تغییرات کمی رخ داده، در حالی که محبوبیت رهبری ایران افزایش یافته است. تحقیقات نامبرده نشان داد:
«سه هفته پس از آغاز این حملات، علی خامنهای، رهبر ایران، دارای رتبه محبوبیتی است که با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و محمد بن زاید، رئیسجمهور امارات هم سنگ یا بیشتر از آن است.»
قبل از ۷ اکتبر، تنها ۲۹ درصد از مردم تونس نظر مثبتی نسبت به سیاست خارجی خامنهای داشتند. این رقم پس از پایان نظرسنجی به ۴۱ درصد افزایش یافت و حمایت مردم تونس در روزهای پس از اظهارات رهبر ایران در ۱۷ اکتبر در مورد “نسل کشی” اسرائیل در نوار غزه بیشتر شد.
چرخش سعودی
قبل از عملیات مقاومت فلسطین در ۷ اکتبر، که لشکر غزه ارتش اسرائیل را نابود کرد و از اسرا به عنوان اهرمی برای مبادله اسرا استفاده کرد، تمرکز اصلی ژئوپلیتیک در منطقه، چشمانداز یک توافق مبتکرانه عادی سازی بین عربستان سعودی و تل آویو بود. دولت جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، در هر فرصتی خواستار شتاب بخشیدن به این روند بود، که به عنوان کارت طلایی برنده برای انتخابات ریاست جمهوری آتی او تلقی می شد.
اما عملیات طوفان الاقصی، عربستان سعودی را که مقدّس ترین اماکن اسلام است، از هرگونه شانسی برای امضای این معامله سیاسی محروم کرد. و با حملات هوایی اسرائیل به غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه، گزینه های ریاض روز به روز بیشتر کاهش می یابد.
نظرسنجی که بین ۱۴ نوامبر و ۶ دسامبر توسط یک موسسه واشنگتن انجام شد، زمین لرزه در احساسات انظار عمومی عربستان را اندازه گیری می کرد:
«بیش از ۹۶ درصد موافقند که « در اعتراض به اقدامات نظامی اسرائیل در غزه، کشورهای عربی باید فوراً تمام تماسهای دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و غیره خود را با این رژیم قطع کنند.»
در عین حال، ۹۱ درصد معتقدند که این جنگ در غزه با وجود ویرانی ها و تلفات جانی، یک پیروزی برای فلسطینی ها، اعراب و مسلمانان است. این یک بیانیه تکان دهنده ولی وحدت بخش برای کشوری است که تاکنون به روایت های غربی شدیداً پایبند بوده ، روایت هایی که به دنبال جدا کردن فلسطینی ها از اعراب، اعراب از یکدیگر، و مسلمانان از یکدیگر در امتداد خطوط دینی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی است.
با این که عربستان سعودی یکی از معدود کشورهای عربی است که حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است، حمایت از حماس ۳۰ درصد ، یعنی از ۱۰ درصد در ماه اوت به ۴۰ درصد در ماه نوامبر، افزایش یافته است و این در حالی که اکثراً – ۹۵ درصد – اعتقاد ندارند که گروه مقاومت فلسطین در ۷ اکتبر افراد غیرنظامی را کشته است.
در این بین، ۸۷ درصد از سعودیها بر این عقیده اند که «رویدادهای اخیر نشان میدهد که اسرائیل آنقدر ضعیف و در درون متفرق است که روزی میتوان آن را شکست داد.» از قضا این نظر دیرینه محور مقاومت است. حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، پس از شکست مقاومت لبنان در ۲۵ مه ۲۰۰۰، گفت: «اسرائیل از تار عنکبوت ضعیفتر است.»
قبل از ۷ اکتبر، سعودیها به شدت طرفدار روابط اقتصادی با اسرائیل بودند، اما حتی این رقم از ۴۷ درصد در سال گذشته امروز به ۱۷ درصد کاهش یافته است، با این که نگرش سعودی ها نسبت به محور مقاومت همچنان منفی است – باید به یاد داشت که عربستان از زمان انقلاب ۱۹۷۹ کانون تبلیغات ضد ایران و شیعه در منطقه بوده است – البته این نگرش منفی ممکن است تا حد زیادی به خاطر کنترل شدید رسانه ها باشد. بر خلاف مشاهدات تودههای عرب، ۸۱ درصد مردم عربستان همچنان معتقدند که محور مقاومت «نمیخواهد به فلسطینیها کمک کند»
چرخش فلسطین
به همان اندازه مهم برای گفتمان در مورد برداشت های اعراب، تغییری است که از ۷ اکتبر در میان خود فلسطینی ها مشاهده می شود. یک نظرسنجی که توسط مرکز تحقیقات سیاست و نظرسنجی فلسطین (PSR) بین ۲۲ نوامبر و ۲ دسامبر در کرانه باختری اشغالی و نوار غزه انجام شد، دیدگاههای اعراب را منعکس میکند، البته با برخی تفاوتها.
پاسخدهندگان در نوار غزه طبیعتاً نسبت به «درست بودن» عملیات طوفان الاقصی حماس، که باعث کشتار مردم در نوار غزه توسط اسرائیل شد، که در آن بیش از ۲۲۰۰۰ غیرنظامی – اکثراً زنان و کودکان – تا کنون به طرز وحشیانهای به قتل رسیده اند، تردید بیشتری نشان دادند. در حالی که حمایت از حماس در غزه فقط افزایش اندکی یافت، این حمایت در کرانه باختری سه برابر شد، در حالی که تحقیری که نسبت به تشکیلات خودگردان فلسطینی (PA)، که از طرف غرب حمایت می شود و از رام الله حکومت می کند، ابراز می شود، در هر دو سرزمین فلسطینی تقریباً یکسان است.
حمایت از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و حزب فتح او به شدت آسیب دیده است. درخواست ها برای استعفای او نزدیک به ۹۰ درصد است، در حالی که نزدیک به ۶۰ درصد (بالاترین میزان ثبت شده در نظرسنجی PSR در مورد این موضوع) از پاسخ دهندگان خواستار انحلال تشکیلات خودگردان هستند.
بیش از ۶۰ درصد از فلسطینی هایی که در نظر پرسی شرکت داشتند (۷۰ درصد در کرانه باختری) معتقدند که مبارزه مسلحانه بهترین راه برای پایان بخشیدن به اشغال است. ۷۲ درصد موافقند که حماس با عملیات ۷ اکتبر تصمیم درستی اتخاذ کرده و ۷۰ درصد معتقدند که اسرائیل در ریشه کن کردن مقاومت فلسطین در نوار غزه شکست خواهد خورد.
فلسطینیها نسبت به بازیگران منطقهای و بینالمللی که به گفته آنها نوار غزه را در برابر نقض بیسابقه حقوق بینالملل توسط اسرائیل تنها و بیپناه رها کردهاند نظر خوبی ندارند.
۸۰ درصد پاسخ دهندگان بیشترین حمایت را مدیون یمن و پس از آن قطر (۵۶ درصد)، حزب الله (۴۹ درصد)، ایران (۳۵ درصد)، ترکیه (۳۴ درصد)، اردن (۲۴ درصد)، مصر(۲۳ درصد)، امارات متحده عربی (۸ درصد) و عربستان سعودی (۵ درصد) میدانند.
در این نظرسنجی، محور مقاومت از نظر رتبه بندیِ محبوبیت در منطقه غالب است، در حالی که کشورهای عرب و مسلمان دوست آمریکا که تا حدی دارای روابط با اسرائیل هستند، دارای وضعیت ضعیفی می باشند. نکته قابل توجه این است که از چهار کشور و گروهی که فلسطینیها را که اکثریت آنها سنی است، دوست دارند، سه کشور، از اعضای اصلی محور مقاومت «شیعه» هستند، در حالی که پنج کشور تحت رهبری سنیها از نظر محبوبیت دارای بدترین وضعیت می باشند.
این دیدگاه فلسطینی به کشورهای غیرمنطقهای نیز تعمیم مییابد، به طوری که پاسخ دهندگان بیشترین رضایت را از متحدان محور مقاومت روسیه (۲۲ درصد) و چین (۲۰ درصد) دارند، در حالی که متحدان اسرائیل، مثل آلمان (۷ درصد)، فرانسه (۵ درصد)، بریتانیا (۴ درصد) و ایالات متحده (۱ درصد) زیاد محبوب نیستند.
اعداد به جنگ آینده بستگی دارد
سه نظرسنجی مختلف نشان می دهد که برداشت اعراب از جنگ اسرائیل در غزه به طور چشمگیری تغییر کرده است. احساسات عمومی متمایل به دولت ها و بازیگرانی که به طور فعال از اهداف فلسطین حمایت می کنند میشود و از کشورهایی که تصور می شود از اسرائیل حمایت می کنند، دور می گردد.
سال جدید با دو رویداد مهم آغاز شد. اولی، عقب نشینی نیروهای ذخیره اسرائیلی از نوار غزه، به درخواست واشنگتن و یا به دلیل تلفات جانی و جراحات غیرقابل تحمل در بین نیروهای اشغالگر و دومی، ترور تکان دهنده صالح العاروری رهبر حماس و شش تن دیگر در بیروت در دوم ژانویه بود.
همه چیز نشان می دهد که جنگ اسرائیل نه تنها ادامه خواهد داشت، بلکه حتی در منطقه گسترش خواهد یافت. ساختارهای دریایی جدید ایالات متحده در دریای سرخ دیگر بازیگران بین المللی را وارد صحنه کرده و تل آویو به طور قابل توجهی حزب الله لبنان را تحریک می کند.
اما با تشدید تقابل بین این دو محور، برداشت اعراب به طور قطع از سلطهطلبان قدیمی به سمت کسانی که مایل به مقاومت در برابر این حمله آمریکا و اسرائیل به منطقه هستند تغییر خواهد کرد.
با گسترش جنگ هیچ تسهیلی برای واشنگتن و متحدانش به وجود نخواهد آمد. آنها هر چه بیشتر برای شکست حماس و نابودی غزه تلاش کنند و هر چه بیشتر یمن، عراق و سوریه را با موشک بمباران کنند و محور مقاومت را محاصره نمایند، احتمال پذیرش روایت سنیها در مقابل شیعهها و یا ایران در برابر اعراب و یا سکولارها علیه اسلام گرایان، که منطقه را برای دهها سال تقسیم و منشق نگاه داشته، توسط مردم عرب بیشتر خواهد شد.
موج حمایتی که از رویارویی عادلانه با بزرگترین ستمگران منطقه بسیج شده است، را نمیتوان متوقف کرد. افول غرب در منطقه یک واقعیت است، اما گفتمان غربی اولین قربانی این جنگ می باشد.