تارنگاشت عدالت
نویسنده : گلریز ارگوس
برگرفته از لینکه تسایتونگ
۱۰ آپریل ۲۰۲۵
نه درگیری، بلکه تقسیم غنیمت
علیرغم رفتار ظاهریشان، اسرائیل و ترکیه در سوریه دشمن یکدیگر نیستند، بلکه بازیگرانی همکار هستند که در حال تقسیم سوریه در راستای برنامههای منطقهای طراحیشده توسط ایالات متحده می باشند.
دو کشور که از متحدان آمریکا هستند و توسط حکام پوپولیستی رهبری می شوند، سیاست خارجی را به یک نمایش داخلی تبدیل کرده اند. این دو متحد واشنگتن در حالی که مخفیانه یک پروژه مشترک را در سوریه دنبال میکنند، به صورت ظاهر دشمنی خود را به نمایش میگذارند.
آیا ترکیه و اسرائیل، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، میتوانند واقعاً در سوریه در مقابل یکدیگر قرار بگیرند؟ یا این که دارند فقط نقشهای تعیینشدهای را در تئاتری بازی میکنند که فیلمنامهاش جای دیگری نوشته شده است؟
«وظیفه ترکیه در خاورمیانه»
«ترکیه در خاورمیانه وظیفهای دارد. این وظیفه چیست؟ ما یکی از روسای مشترک پروژه خاورمیانه بزرگ و شمال آفریقا هستیم. و ما این وظیفه را انجام میدهیم.»
این حرف را اردوغان در اواسط دهه ۲۰۰۰ بیان کرد و بارها نقش ترکیه را به عنوان رئیس مشترک پروژه خاورمیانه بزرگ – ابتکار استراتژیک واشنگتن برای تغییر شکل منطقه تحت قیمومیت آمریکا و اسرائیل – تأیید کرد.
پس از پیروزی حزب عدالت و توسعه (AKP) در انتخابات ۲۰۰۲، اردوغان در کاخ سفید حاضر شد و اعلام کرد که از نظر استراتژیک با ایالات متحده متحد است، «نه تنها در مورد عراق، بلکه در بسیاری از مسائل دیگر». در سال ۲۰۰۵، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، آشکارا از او به خاطر «حمایت قوی» وی از این پروژه تشکر کرد و اردوغان گفت: «تماسهای ما با کشورهای مربوطه، از جمله سوریه، ادامه دارد.»
با وجود درگیریهای علنی با اسرائیل – مانند رویارویی معروف «یک دقیقهای» اردوغان با شیمون پرز، نخستوزیر وقت اسرائیل در داووس در سال ۲۰۰۹ – تحریکات او همیشه برای مخاطبان داخلی جذاب بوده است، در حالی که اتحاد ساختاری آنکارا با تلآویو بدون چالش باقی مانده است.
از داووس تا دمشق
از آن زمان، غرب آسیا در آتش می سوزد: عراق عملاً فروپاشیده، نوار غزه از صفحه روزگار محو شده، سوریه تکه تکه شده و حزب الله لبنان به شدت تضعیف شده است. در بحبوحه هرج و مرج ناشی از تحریک خارجی، ترکیه قلمرو خود را در شمال سوریه تثبیت کرده و با ادعای مبارزه با حزب کارگران کردستان (پ ک ک) و پرورش گروههای نیابتی اسلامگرا مانند سازمان داعشی هیئت تحریر الشام (HTS)، که اکنون قدرت را در دمشق در دست دارد، حملات خود را توجیه میکند.
در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، زمانی که هیئت تحریر الشام دولت سوریه را سرنگون کرد، اردوغان این «پیروزی» را جشن گرفت. اما آنچه در پی آمد نه صلح و نه مقاومت در برابر اسرائیل بود. در عوض، ارتش اشغالگر با پیشروی تهاجمی به جنوب سوریه، از منطقه حائل سازمان ملل در بلندیهای جولان عبور کرد، آخرین بقایای استحکامات سوریه را نابود کرد، قلمرو اطراف استانهای مرزی مهم قنیطره و درعا را ضمیمه خاک خود کرد و اشغال کوه حرمون را دائمی اعلام نمود.
تل آویو اکنون در مقابل دروازههای دمشق ایستاده است. سربازان او غیرنظامیانی را که علیه اشغال اعتراض میکردند، کشتند، در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، خود را حامی دروزیهایی که با پیشروی هیئت تحریر الشام مخالفند، نشان می داد و هشدارمی داد که: «ما اجازه نخواهیم داد نیروهای سازمان هیئت تحریر الشام یا ارتش جدید سوریه وارد منطقه جنوب دمشق شوند.» ولی، احمد الشرع، رهبر تحریرالشام – که خانوادهاش اهل بلندیهای جولان است و به آنکارا وفادار است – حتی یک کلمه هم در مورد مخالفت با حمله اسرائیل بیان نکرد.
هماهنگی خاموش در رابطه با کردهای سوریه
حتی با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تحت حمایت آمریکا که آنکارا آن را شاخهای از PKK میداند هماهنگی ضمنی وجود دارد.
در حالی که مقامات اسرائیلی آشکارا از خودمختاری کردهای سوریه حمایت میکنند، الهام احمد، مسئول امور خارجه نیروهای دموکراتیک سوریه، در ماه فوریه با گیدئون سار، وزیر امور خارجه اسرائیل، صحبت کرد و به جروزالم پست گفت:
« بحران خاورمیانه ایجاب میکند که همه درک کنند که یک راه حل دموکراتیک برای منطقه بدون ایفای نقش اسرائیل و مردم یهود امکانپذیر نخواهد بود».
در ماه مارس، در حالی که نیروهای امنیتی تحت رهبری هیئت تحریر الشام در سرزمینهای تازه تصرف شده مشغول قتل عام علویان بودند، شراع و مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه، به طور غیرمنتظرهای توافقی را امضا کردند. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، غیرمستقیم گفت: «پیشنهاد ما به دولت جدید اعطای حقوق کردهای سوریه است که برای رئیس جمهور ما بسیار اهمیت دارد.»
در واقع، یک توافق عملی در سوریه در حال ظهور است: ترکیه شمال را در اختیار می گیرد، هیئت تحریر الشام از ادلب تا دمشق فعالیت میکند، نیروهای دموکراتیک سوریه شرق کشور را در اختیار دارند و اسرائیل مالکیت جنوب را ادعا می کند. تکهتکه شدن سوریه تصادفی نیست – این نتیجهی تداخل پروژههای امپریالیستی است.
منافع مشترک، مناطق جداگانه
به گفته حسنی محالی، روزنامهنگار سوری، بازیگر سومی هم پشت این ترتیبات وجود دارد:
«پشت دروزیها و کردها در سوریه، اسرائیل و امارات متحده عربی ایستادهاند.» امیر آشنا، تحلیلگر سیاسی، با صراحت بیشتری میگوید: «نمیتوان انتظار داشت که روابط سیاسی و اقتصادی ترکیه با غرب به این کشور اجازه دهد تا وارد درگیری نظامی با اسرائیل شود که فراتر از لفاظی باشد.» از نظر او، ترکیه بیش از حد بدهکار و بیش از حد در معرض خطر رویارویی واقعی در سوریه است.
این تحلیل در ماه فوریه، زمانی که اردوغان در آنکارا از الشرع استقبال کرد، وزن بیشتری پیدا کرد. گزارش شده است که ترکیه در تلاش است تا ارتش جدید سوریه را آموزش دهد و به پایگاههای هوایی کلیدی در استان حمص، از جمله پالمیرا و T4 که نزدیک به مناطق تحت کنترل اسرائیل هستند، دسترسی پیدا کند.
در دوم آوریل، اسرائیل با حملات هوایی به همین پایگاهها پاسخ داد. خبرگزاری دولتی ترکیه، آناتولی، حتی از این رویداد فیلمبرداری کرد، گویی میخواست تأیید کند که پیام دریافت شده است.
خطوط قرمز و پیامهای خاموش
رسانههای اسرائیلی این حملات را «پیامی روشن به اردوغان» توصیف کردند. روز بعد، سار ترکیه را به تلاش برای ایجاد یک سوریه «تحتالحمایه» متهم کرد. وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، حتی با استفاده از نام مستعار دوران فعالیتش درزمان القاعده، خطاب به الشرع گفت: «من به ابومحمد الجولانی، رهبر سوریه، هشدار میدهم: اگر به نیروهای متخاصم اجازه ورود به سوریه بدهید و منافع امنیتی اسرائیل را به خطربیافکنید، بهای سنگینی خواهید پرداخت.»
در ۴ آوریل، پس از اجلاس ناتو، فیدان در مصاحبهای با رویترز سعی کرد تنشها را کماهمیت جلوه دهد:
«ما خواهان رویارویی با اسرائیل در سوریه نیستیم، زیرا سوریه متعلق به سوریها است. اگر دولت سوریه میخواهد با اسرائیل به توافق برسد، این به خودشان مربوط است».
آشنا، تحلیلگر سیاسی، معتقد است که تنشها بین دو بازیگر اصلی خارجی در تخریب سوریه و عقب راندن ایران اجتنابناپذیر بود:
«ایجاد تنش بین این دو کشور که بیشترین نقش را در نابودی دولت سوریه و بیرون راندن ایران و متحدانش از سوریه داشتند، اجتنابناپذیر بود. با این حال، بین منافع این دو کشور در مورد تقسیم خاک و حاکمیت سوریه، تفاوتها و تضادهایی وجود دارد.»
آشنا میافزاید: «در نهایت، اسرائیل بسیار خوشحال است که رژیم اسد، که بخش جداییناپذیری از محور مقاومت بود، سرنگون شده و ارتش سوریه از بین رفته است. سوریه در ضعیفترین حالت خود قرار دارد و مهرهای است که اسرائیل میتواند هر طور که بخواهد آن را دستکاری کند. اسرائیل باید از ترکیه به خاطر همکاری و نقش «ضروری» آن در رساندن سوریه به این وضعیت سپاسگزار باشد. اما اسرائیل همچنین میخواهد مناطق سوریه در نزدیکی خطوط مقدم اسرائیل و جنوب لبنان به عنوان یک منطقه امنیتی تحت کنترل اسرائیل باقی بمانند.»
فدرالیسم، چندپارگی و تجدید سازمان
پس چرا تل آویو اکنون آنکارا را تحت فشار قرار میدهد؟ تلاش ترکیه برای تشکیل ارتش جدید سوریه با تمایل اسرائیل برای ضعیف نگه داشتن سوریه از نظر نظامی در تضاد است. تل آویو میخواست با حملات هوایی، خط قرمزهایی را برای این وضعیت ترسیم کند. و به نظر میرسد ترکیه فعلاً شرایط را پذیرفته است.
در همین بین، ایالات متحده به حملات هوایی خود به یمن ادامه میدهد و در جریان سفر نتانیاهو به کاخ سفید در ۸ آوریل، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، دیدگاه خود را مطرح کرد.
ترامپ از «رابطه عالی» خود با اردوغان صحبت کرد و او را «مردی سرسخت، بسیار باهوش نامید که کاری انجام داد که هیچ کس دیگری قادر به انجام آن نبود».
ترامپ به نتانیاهو اهرم فشارش را یادآوری کرد و گفت: «من معتقدم میتوانم هر مشکلی که با ترکیه دارید را حل کنم. منظورم این است که تاوقتی که منطقی هستید، باید منطقی بمانید. ما باید منطقی باشیم.»
ترامپ قبلاً این تاکتیک فشار را امتحان کرده است. وقتی او در سال ۲۰۱۸ خواستار آزادی اندرو برانسون، کشیش زندانی آمریکایی شد، اقتصاد ترکیه زیر فشار تحریمها فرو ریخت و کشیش آزاد شد. در سال ۲۰۱۹، ترامپ همزمان با آغاز عملیات دیگری در سوریه، به اردوغان نوشت: «سختگیر نباش. دیوانگی نکن.»
دعوا بی دعوا، فقط تئاتر
محالی استدلال میکند: «هیچ مبارزه ای در کار نیست.» «فقط نقش ها تقسیم شده و این یک صحنه سازی بزرگ است.» اگر چنین نبود، سار برای دیدار با محمد بن زاید، رئیس جمهور امارات، در ابوظبی حضور پیدا نمی کرد و نچیروان بارزانی، رهبر کردها، از طریق امارات راهی مجمع دیپلماسی آنتالیا نمیشد. آشنا سؤال می کند: «آیا می خواستند در این مجمع برای او بازاریابی کنند؟ آنها این وظیفه را به اردوغان واگذار کردند.»
آشنا خاطرنشان میکند که نزدیکی اخیر ترکیه به کردها – که ناشی از استراتژی این کشور در سوریه است – با دیدگاه اسرائیل مغایرتی ندارد. در واقع، عدم درگیری نظامی در هفته گذشته نشان میدهد که یک توافق ضمنی با نیروهای دموکراتیک سوریه از قبل برقرار شده است.
آنکارا که اکنون حمایت خود را از مدل فدرالی در سوریه، همانطور که در عراق نشان داد، اعلام میکند، به نظر میرسد محدودیتهای اعمال شده توسط حملات اسرائیل را پذیرفته است و – همانطور که در لبنان انجام داد به نفوذ بدون ارتش بسنده خواهد کرد. و بنابراین دقیقاً در مدار استراتژیکی که توسط واشنگتن شکل گرفته و توسط تل آویو اجرا میشود، باقی میماند.