جنگ هيبريدی

اسرائیل و حواشی ضداخلاقی در ایران

 
 
نویسنده: محمد رستم‌پور
برگرفته از: وطن امروز
دوشنبه ۱۴ آبان
 
 
تکنیک‌های رژیم صهیونیستی در جنگ هیبریدی
 
 
«سر مار» یا «سر اختاپوس» تعبیر پرتکرار مقامات امنیتی و چهره‌های نظامی رژیم صهیونی در توصیف نسبت ایران و جبهه مقاومت است. برخلاف عده‌ای معدود که پیوند کالبدی و ارتباط جانی جمهوری اسلامی ایران و نهضت‌های مقاومت در کشورهای منطقه را انکار می‌کنند، دشمنان بخوبی دریافته‌اند تا زمانی که یک بازیگر سیاسی رسمی مستحکم همچون ایران وجود داشته باشد، مقابله با جنبش‌های ضدامپریالیستی استکبارستیزی که غرب آسیا را به مهم‌ترین پرونده سیاسی ـ امنیتی آمریکا تبدیل کرده‌اند، آسان نیست. کافی است به وضعیت حزب‌الله لبنان در ۴۰ روز اخیر نگاه کنیم. شهادت ابرمرد جبهه مقاومت و دبیرکل الهام‌بخش جنبش سرسخت حزب‌الله که اسرائیل را به شکل رسواکننده‌ای در ۲ نبرد سهمگین در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ شکست داد، در ساعات و روزهای نخست چنان باورناپذیر بود که عده‌ای از تحلیلگران از چیزی به نام دوران پساحزب‌الله سخن گفتند. نیازی به یادآوری نیست که ۳ واقعه دیگر، یعنی انفجار پیجرها که یک شکست اطلاعاتی آشکار برای حزب‌الله به شمار می‌آمد و همچنین شهادت همزمان فرماندهان یگان عملیاتی رضوان و شهادت مظلومانه سیدهاشم صفی‌الدین، جانشین محتمل سیدحسن نصرالله، وضعیتی نزدیک به «فروپاشی» را برای حزب‌الله پیش آورده بود اما شهادت دبیرکل و سلسله اتفاقات و رخدادهای تلخ و ناامیدکننده به ۴۰ روز نرسیده، حزب‌الله توان عملیاتی خود را بازیابی کرده و حتی ۳ روز پیش شیخ‌نعیم قاسم را به عنوان دبیرکل جدید منصوب کرد. این انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیز و طراحی منحصربه‌فرد نظم عملیاتی با همه تدبیر، ابتکار و سختکوشی نسل جدید فرماندهان حزب‌الله، به پشتیبانی ایران نیز بازمی‌گردد. در نتیجه باید دانست اگرچه اسناد، چهره‌ها و حتی رسانه‌های اسرائیل و آمریکا با تعبیر «سر مار» در آن واحد از ۴ تکنیک «انسانیت‌زدایی از حریف»، «برچسب‌زنی»، «انگاره‌سازی» و «تداعی معانی» استفاده می‌کنند، در توصیف نسبت ایران و جبهه مقاومت بدرستی به ارتباط سر و بدن توجه دارند.
 
در مقابل، برخی معتقدند گزاره «ایران و پروکسی‌هایش» نمی‌تواند توصیف دقیقی از نسبت ایران و گروه‌های مقاومت در لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و یمن باشد و باید از شبکه مقاومت سخن گفت که ایران نیز در یک ضلع مانند باقی اضلاع قرار داد و موقعیت برتر یا مسلطی در مقایسه با سایر اضلاع ندارد. با هر نگاه، چه مخروطی و چه روبیک، مشغول‌سازی ایران و خارج کردن مسأله جنگ از اولویت‌های حاکمیت ایران به شکل برجسته‌ای در دستور کار قرار دارد تا دیگر گروه‌ها منزوی شوند و بیش از آن، در یک هراس استراتژیک نسبت به قابلیت‌ها و امکان‌های خود بی‌ایده و در ادامه بی‌کنش شوند. بنیاد دفاع از دموکراسی، اندیشکده ضدایرانی جنگ‌طلبی مروج تحریم و تهدید ایران، در گزارشی پس از بمباران‌های غیرانسانی جنوب لبنان، تنها راه خروج اسرائیل از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده و هر گونه راه‌حل را دست‌نیافتنی نشان می‌دهد، تبدیل چیرگی‌های نظامی به اهرم‌های سیاسی دانسته. این گزارش به قلم «مارک دوبوویتز» تصریح می‌کند لازم است مخالفت‌های داخلی با مقاومت در مقابل اسرائیل بویژه در لبنان و ایران برانگیخته شود تا دست ایران و حزب‌الله در مذاکرات پایان جنگ پایین آید. دوبوویتز پا را از این هم فراتر گذاشته و از چیزی به نام ترکیبی از اعتصابات مداوم و ناآرامی‌های داخلی سخن گفته و بویژه روی دوقطبی‌سازی اجتماعی و اعتصابات کارگری تمرکز کرده است. پس از انتشار فیلم ناراحت‌کننده دانشجویی که در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات عمل نادرستی انجام داده بود و ۳ روز پس از انتشار فیلم غیراخلاقی واقع‌شده در یکی از شهرهای شمال کشور، چند تحلیلگر وابسته به رژیم صهیونی به لزوم بروز اغتشاشاتی درون ایران توصیه کردند. در شرایط کنونی بویژه با پایمردی سربازانی از وطن از سپاه و ارتش در دفاع از جمهوری اسلامی ایران، پشتیبانی مردمی حداکثری از تصمیم نظام برای مقابله با شرارت‌های رژیم صهیونی وجود دارد. این پشتیبانی به شیوه‌های مختلف از جمله ایجاد هراس در مردم، دوقطبی‌سازی و اختلاف‌اندازی، دستکاری بازار ارز و ارتباط دادن آن با عملیات‌های نظامی و همچنین القای مخالفت مردم با تصمیمات نظام سیاسی که برای تفکیک مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران بویژه در حساب‌های رسمی مرتبط با اسرائیل در شبکه‌های اجتماعی ایکس و اینستاگرام دنبال می‌شود، مورد تردید و هدف تضعیف قرار گرفته است. به صورت مشخص در موضوعات غیراخلاقی نمی‌توان گفت سازمان‌یافتگی یا برانگیختگی جدی وجود دارد اما تلاش برای تبدیل مسائل اجتماعی و نارضایتی‌های عمومی به مسائل امنیتی قطعی است.
 
علاوه بر این نباید تصور کرد عاملان یا مجریان و بازیگران این رخدادها به صورت مستقیم از موساد یا سیا دستور گرفته‌اند اما تولید نارضایتی، ساخت عصبانیت و انحراف توجهات از هر رخدادی که بروز آن در هر کشور و پهنه دیگری محتمل است، در اولویت مواجهه با قدرتمندترین بازیگر جبهه مقاومت است. در جنگ هیبریدی هر عرصه‌ای از خانواده و اقتصاد گرفته تا سایبر و اقتصاد، بستر رویارویی اراده‌هاست و از این نظر است که اسرائیل دریافته مقابله با ایران را اتفاقا باید از داخل ایران آغاز کند. حفظ یکپارچگی، اعتنا به مطالبات صحیح و گفت‌وگوی منطقی و مستدل با افکار عمومی با هدف جلوگیری از رسوب شبهات، گام اول ناکارسازی نقشه اسرائیل است.