مهدی عبدالهی، دبیر گروه اقتصاد: دهم آذرماه سال ۱۳۹۸ روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «این بمب ساعتی را جدی بگیرید» سراغ موضوع NEETها رفت. گزارش مذکور از آنجا که جزء اولین گزارشها در این حوزه بود، با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان عام و پژوهشگران مواجه شد. طی دو سال اخیر ادبیات این موضوع در کشور بسط بیشتری یافته است. اما حالا نکته قابلتاملی که در این خصوص وجود دارد، آمار و ارقامی است که اخیرا مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر کرده است. طبق این آمارهای زیرمجموعه وزارت کار، نرخ NEETها در کشور که قبلا حولوحوش ۳۰درصد عنوان میشد، در گزارش اخیر این مرکز به ۷۰ تا ۷۷درصد طی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ رسیده است. این آمار با شواهد قبلی سازگار نیست؛ اما ایران را در سطح جهان به رتبه اول در نرخ NEETها میرساند. البته با فرض اینکه این رقم صحت نداشته باشد، هم طبق دادههای مرکز آمار، کشورمان در کنار کشورهای آفریقایی بالاترین نرخ NEETها را دارد. یکی از جامعهشناسان به «فرهیختگان» میگوید نرخ بالای NEETها، آینده جامعه ایران را در مسیر یک زلزله ۸ریشتری قرار میدهد. اتفاقی که اگر از همین امروز به فکر حل آن نباشیم، در آینده با هزینه گزاف و سیلی محکم سراغ ما خواهد آمد.
مشخصات NEETها
واژه NEET که اولینبار در سال ۱۹۹۹ بهطور رسمی در سطح سیاسی انگلیس مطرح شد، در کمتر از ۱۰ سال در بیشتر کشورهای توسعهیافته و برخی کشورهای درحال توسعه مطرح و بهکار گرفته شد. این شاخص که مختصر واژگان «Not in Employment, Education or Training» بوده، روایتگر وضعیت جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴سالهای است که نه درحال تحصیلند (ترک تحصیل کردهاند) نه مشغول مهارتآموزی و نه در جایی مشغول کار هستند. براساس مطالعات مختلف در کشورهای جهان، این جوانان علاوهبر اینکه فرصتهای آینده خود را از دست میدهند و همچنین بهعنوان سربار خانوار (به لحاظ اقتصادی و معیشت) محسوب میشوند؛ بیش از دیگر گروههای سنی درمعرض بزهکاری، اعتیاد به موادمخدر و ارتکاب اعمال مجرمانه بوده و بر همین اساس سیاستگذاران و برنامهریزان در سطح دنیا بیشترین توجه را برای فراهمکردن امکان اشتغال و مهارتآموزی برای ایندسته از جمعیت معطوف میدارند.
۷۷ درصد جوانان نه شاغلند نه محصل !
براساس گزارش اخیر مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال ۱۳۹۹ از ۱۰٫۵ میلیون جوان ۱۵ تا ۲۴ سال، ۸٫۱ میلیون نفر از آنان نه درحال تحصیلند، نه مشغول مهارتآموزی و نه شاغل. این گروه که از آنان بهعنوان NEETها یاد میشود، سهم بیش از ۷۷ درصدی از کل جوانان در این سن را دارند. این میزان برای مردان ۶۴ درصد و در بین زنان ۹۲ درصد بوده است. بهعبارتی از ۵٫۵ میلیون مرد ۱۵ تا ۲۴ سال ۳٫۵ میلیون نفر از آنان و از پنجمیلیون و ۴۶ هزار زن ۱۵ تا ۲۴ سال ۴٫۶میلیون از آن طی سال ۱۳۹۹ نه درحال تحصیل، نه مشغول مهارتآموزی و نه درجایی شاغل بودهاند.
اگر این آمارهای مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صحت داشته باشد، بهجرات میتوان گفت این جمعیت همین حالا یک مخاطره بزرگ برای کشور و خانوارها محسوب میشود. اما در سوی دیگر، مرکز آمار ایران نیز طی سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نرخ NEETها در کشور را ۲۷٫۴درصد برای سال ۱۴۰۰ و ۲۹٫۴ درصد برای سال ۱۳۹۹ ذکر کرده است. مرکز آمار این رقم را برای مردان ۱۸٫۲ درصد و برای زنان ۳۹ درصد ذکر میکند. در گزارش مرکز آمار تعداد جوانان در شرایط NEETها طی سال گذشته نزدیک به سهمیلیون نفر ذکر شده که ۹۴۱ هزار نفر از آنان را مردان و یکمیلیون و ۹۸۵ نفر از آن را نیز زنان تشکیل میدهند.
اما بررسی دقیقتر آمارهای وزارت کار نشان میدهد نرخ NEETها در سال ۱۳۹۴ حدود ۳۱ درصد، در سال ۱۳۹۵ حدود ۳۰٫۲ درصد و در سال ۱۳۹۶ حدود ۲۹٫۸ درصد بوده است. این مقدار در سال ۱۳۹۷ با جهش عجیبی به ۷۳ درصد و در سال ۱۳۹۸ به حدود ۷۴ درصد میرسد. در سال ۱۳۹۹ نیز که رقم ۷۷٫۴ درصد به ثبت رسیده است. آمار و ارقام مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با جهشی که داشته، کمی دور از واقعیت بهنظر میرسد. همچنین تفاوت قابلتوجه آن با آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد بهرغم اهمیت زیاد موضوع NEETها، سیاستگذار نهتنها چارهاندیشی برای این چالش نکرده، بلکه با فقر اطلاعاتی در این موضوع نیز روبهرو است؛ امری که به گواهی جامعهشناسان میتواند کشور را وارد چالشی اساسی کند.
رتبه یک NEET ایران در جهان
بررسی دادههای آماری بانک جهانی و سازمان بینالمللی کار (ILO) نشان میدهد اگر مبنای نرخ NEETها در ایران را آمارهای وزارت کار قرار دهیم، ایران به رتبه اول جهان در این شاخص میرسد. بهطوریکه نرخ ۷۷ درصدی NEETها در ایران درحالی است که بالاترین رقم آن در جهان مربوط به کشور آفریقایی نیجر با نرخ ۶۸٫۶ درصد است. پس از این کشور، ترینداد و توباگو با نرخ ۵۲ درصدی در رتبه بعدی و کشور کیریباتی با نرخ حدود ۴۷ درصدی در پس از این کشور قرار دارد. بهعبارتی نرخ ۷۷ درصدی NEETها ایران را در رتبه اول جهان و حتی بالاتر از کشورهای عمدتا آفریقایی قرار میدهد. گویان، سومالی، موریس، بورکینافاسو، جمهوری دومینیکن، بوتسوانا، چاد، لیبریا، مولداوی، موریتانی، اردن، لسوتو، بنین، نپال، پاکستان، کوزوو، نامیبیا، فلسطین، مالی، آفریقای جنوبی، تونس، مصر، جامائیکا و گامبیا کشورهایی هستند که در رتبههای ۳ تا ۲۸ قرار دارند، اما اگر نرخ ۲۹ درصدی مرکز آمار ایران و بانک جهانی را مدنظر قرار دهیم، ایران به رتبه ۲۸ جهان میرسد. البته این رتبه گرچه بهتر از رتبه یک است، اما آنطور که توضیح داده شده، در رتبههای قبل از ایران عمدتا کشورهای آفریقایی قرار دارند.
اما نرخ ۷۷ درصدی و حتی ۲۹ درصدی NEETها (گزارش وزارت رفاه و مرکز آمار) در ایران درحالی است در ژاپن این مقدار ۳٫۱ درصد، در ایسلند ۴٫۹ درصد، سوئد و هلند ۵٫۱ درصد، سنگاپور درصد، نروژ ۶٫۳ درصد، جمهوریچک ۶٫۵ درصد، اسلوونی ۶٫۶ درصد، دانمارک ۷٫۱ درصد، در بلژیک ۷٫۴ درصد، در آلمان ۷٫۵ درصد، در پرتغال ۷٫۶ درصد و در ایرلند و فنلاند نیز این مقدار ۷٫۷ درصد است.
نرخ عجیب NEET ها در استانها
درکنار رتبه بالای شاخص NEET ایران در سطح جهان، در داخل کشور نیز بین استانهای کشور، برخی استانها در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند. البته آخرین آمار توزیع استانی NEETها مربوط به سرشماری سال ۱۳۹۵ است که وزارت کار آن را منتشر کرده است. بهطوریکه طبق دادههای آماری، در زمانی که NEETها در کشور ۲۹ درصد بوده، این میزان در سیستانوبلوچستان حدود ۴۸٫۲ درصد، در گلستان ۴۴درصد، در هرمزگان ۴۳٫۸ درصد، در کرمانشاه ۴۲٫۸ درصد، در لرستان ۴۲٫۱ درصد، در آذربایجانغربی ۴۱٫۷ درصد، در خوزستان ۴۱٫۲ درصد، در کردستان ۴۱ درصد، در همدان ۴۰٫۱ درصد و در اردبیل ۳۹٫۶ درصدی بوده است. خراسانشمالی، چهارمحالوبختیاری، زنجان، بوشهر و خراسانرضوی دیگر استانهایی هستند که دارای نرخ بالای NEET هستند. همچنین درکنار استانهای مذکور که بالاترین نرخ NEETها را دارند، استانهای سمنان با نرخ ۲۲٫۶ درصدی، یزد با نرخ ۲۵٫۱ درصدی، اصفهان با نرخ ۲۵ درصدی و تهران با نرخ ۲۸٫۱ درصدی کمترین نرخ NEETها را داشتهاند.
زلزله ۸ ریشتری NEET ها
امیر خراسانی، جامعهشناس شهری و پژوهشگر در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص نرخ ۷۷درصدی NEETها که وزارت کار اعلام کرده، میگوید این نرخ عجیب و غریب است. اگر این نرخ صحت داشته باشد، آسیب اجتماعی که نه؛ باید بگوییم این نرخ زلزله به پا میکند. خراسانی میگوید بالا بودن نرخ NEETها مساله بسیار مهمی است و اگر چارهاندیشی نشود، ممکن است آسیب بسیار جدی و خطرناک به امنیت کشور وارد کند. این جامعهشناس درخصوص NEETها میگوید نرخ بالای NEETها قبل از هر چیزی میگوید شما نیروی کار ارزان زیاد خواهید داشت. درواقع جامعه با تعداد عظیم کارگر آموزشندیده فاقد تحصیل و فاقد مهارت روبهرو خواهد بود. این قشر حتی اگر وارد بازار کشور شود، بهواسطه نداشتن مهارت و آموزش ندیدن و مهمتر از آن بهواسطه تعلق به طبقات کمدرآمد، با پایداری دهکها در نسلهای مختلف روبهرو خواهد شد و تحریک طبقاتی نخواهد داشت. درواقع کسی که کارگر است، چندین نسل کارگر خواهد ماند.این دو مساله هم منشأ آسیبهای جدی بعدی است. این جمعیت خالق یک جامعه دوقطبی خواهد بود. این دوقطبی درنهایت به رودررویی با نظام حاکم و حتی طبقات اجتماعی منجر میشود.
خراسانی در ادامه میگوید: «شما نگاه کنید به ترکیب جمعیتی که در آبان ۹۸ و دیماه ۹۶ به کف خیابانها آمده بود. این افراد در آن حوادث بخش بزرگی از ترکیب معترضان را تشکیل میدادند.» وی با اشاره به اینکه NEETها جمعیتی از فرودستان هستند که کارتنخواب نبوده و یکجایی برای زندگی و غذای گرمی برای خوردن دارند (بهواسطه سرپرست خانوار)؛ اما چون آیندهای برای خود قابل تصور نیستند، میتوانند تهدیدی برای امنیت خود و جامعه باشند. همچنین NEETها چون سازمانیافته و متشکل نیستند (همچون اصناف، اتحادیهها و کارگران و…)، معمولا بیشترین شکل «جنبشهای گسترده کور» را دامن میزنند. اینها چون طرحی هم برای آینده ندارند، به لحاظ امنیتی با جنبشهای کور میتوانند یک زلزله ۸ریشتری را در جامعه رقم بزنند. در کنار این مخاطرات، NEETها بهواسطه سرباری و بالا بردن بار تکفل، در مسیر تضعیف خانواده هم عمل میکنند.»
عامل NEETشدگی
نرخ NEET معیاری از تعداد گستردهای از جوانانی است که میتوانند از طریق کار به توسعه ملی کمک کنند. از آنجا که گروه NEET نه شاغلند، نه برای آینده سرمایهگذاری کردهاند(خارج از روند مهارتآموزی و تحصیلند)، این گروه به طور قابلتوجهی در معرض طرد اجتماعی هستند. علاوه بر این، گروه NEETها به دلیل سطح تحصیلات پایین و درآمد پایین خانوار، علاوه بر اینکه سربار اقتصادی برای خانوار هستند و موجب افزایش بار تکفل میشوند، خود و خانواده را در موقعیتی نامطلوب قرار میدهند. درمورد اینکه ساختار جامعه یا وضعیت شخصی نوجوان یا جوان بیکار دلیل اصلی «NEETشدن» فرد است، بحثهای گستردهای در ادبیات مطالعات مربوط به اشتغال و کار جوانان در جهان انجام شده است. ازجمله پژوهشگری به نام راسل(Russell) و همکارانش در پژوهش خود نتیجه گرفتند چالشها و فرصتهای پیشروی «NEETشدگی» غالبا بهصورت فردی و شخصی دیده میشوند، درحالیکه انتخابهای در دسترس هر فرد یا گروهی(ازجمله انتخاب شغل) تا حد زیادی با عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساختیافته مرتبط است؛ عواملی که اثرات توانمندکننده یا محدودکنندهای روی فرد داشته و ماحصل اقتصاد سیاسی هستند. برایناساس؛ پذیرش نقش و اهمیت ساختار سیاسی و اقتصادی در بیکار ماندن یک جوان بهمعنای اهمیت داشتن جایگاه و مسئولیت نهادهای رسمی ازجمله دولت است، امری که موجب بسیج نیروهای اقتصادی و سیاسی جهت حل مشکل خواهد شد. در سطح جهان سه مولفه: ۱- نحوه گذار از تحصیل به کار، ۲- طرد اجتماعی و ۳- اقتصاد سیاسی بهعنوان اصلیترین عوامل فرآیند NEETشدگی محسوب میشود.
۱- نحوه گذار از تحصیل به کار: این مفهوم به فرآیندی اشاره میکند که در آن جوانان با توجه به اتمام دوران تحصیلی خود، به مشاغل مستقر و رضایتبخشی که با آموزشهای دریافتی آنها هماهنگی دارد، منتقل نمیشوند درنتیجه دورههای وابستگی خانوادگی بلندمدتتر شده و میانگین سن ازدواج و بچهدار شدن بالا میرود. ضعف ساختاری نظام اقتصادی، کیفیت پایین آموزش در مدارس و حوزه آموزشی عالی، ضعف مهارتپذیری و کارآفرینی در دانشآموزان یا دانشآموختگان دانشگاهی، عدم تطبیق عرضه و تقاضای سرمایه انسانی و سیاستهای نامناسب اقتصادی و آموزش عالی ازجمله مواردی هستند که گذار از تحصیل به کار را برای جوانان ایرانی بسیار دشوار کرده است.
۲- طرد اجتماعی: پیامدهای منفی NEET فقط به هزینههای اقتصادی(که رقم قابلتوجهی نیز هست) محدود نمیشود، بلکه پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن نیز دامنگیر جوامع خواهد شد. طرد اجتماعی و سیاسی و کاهش مشارکت این دسته از جوانان در جامعه بههمراه افزایش بیگانگی آنان با هنجارها و ارزشهای اجتماعی، زمینه را برای انحراف و ارتکاب جرائم مختلف فراهم میکند. رویکرد طرد اجتماعی، محرومیت را پدیدهای چندوجهی میداند که فراتر از کمبودهای مادی بر دامنه متنوعی از محرومیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد. طبق این رویکرد، فراتر از فقر و نابرابری، وضع نامساعد اجتماعی میتواند از طریق فرآیندها و سازوکارهای طرد نیز تداوم یابد. از اینرو این رویکرد به کنشها و وقایعی میپردازد که خارج از کنترل افراد در جامعه رخ میدهد و آنها را به حاشیه میراند.
۳- اقتصاد سیاسی: اگرچه عوامل سطح خرد و ترجیحات شخصی در شکلدهی به زندگی جوانان بیاهمیت نیستند و کنشها و باورهای جوانان میتوانند فرصتهای زندگی آنها را تحتتاثیر قرار دهند، اما تصمیمات سیاسی اتخاذشده در سطح ملی و بینالمللی، علاوهبر اینکه قابلیت دسترسی به شغل، تحصیل و کارآموزی را شکل داده و تعیین میکنند، تخصیص منابع به شکل بهینه با دستمزد مناسب، مزایای رفاهی و تسهیلات آموزشی و دسترسی به خدمات عمومی و تامین بودجه و زیرساختهای محلی را نیز تحتتاثیر قرار میدهند. برای مثال درحالیکه دولتها در ایران هنگام انتخابات وعده ایجاد سالانه چند میلیون شغل را میدهند، اما بررسیهای آماری نشان میدهد طی دوره ۱۷ساله ۱۳۸۴ تا بهار ۱۴۰۱ تعداد شاغلان کشور فقط ۲ میلیون و ۷۳۶ هزار نفر افزایش یافته که حاکی از اشتغالزایی خالص سالانه ۱۷۰ هزار نفری است. امری که نشان میدهد برنامه اشتغالزایی دولتها قبل از آنکه رویکرد ساختاری داشته باشد، عمده انرژی خود را صرف پولپاشی بینتیجه کرده است. لذا شکست سیاستهای اشتغالزایی دولتها طی این مدت، در NEETشدن و NEETباقیماندن جوانان بهعنوان بخش بزرگ نیروی کار ایران بسیار موثر بوده است. برایناساس محققان میگویند اثر اقتصاد سیاسی و سیاستهای دولت درNEETشدگی و NEETماندن برای مثال در دورههای رکود اقتصادی قابلتامل است؛ به طوریکه اگر نرخ مشارکت جوانان در طول دوره رکود به دلیل دلسردی ناشی از پیدا کردن کار افزایش یابد؛ این اتفاق ممکن است در یک حرکت صعودی در نرخ NEETها منعکس شود. به طور کلی، نرخ بالایNEET و نرخ بیکاری پایین جوانان ممکن است نشان دهنده دلسردی قابلتوجه جوانان باشد. مورد دیگر زنان هستند. طبق آخرین آمارها در بهار ۱۴۰۱ از کل ۲۳ میلیون و ۵۷۸ هزار شاغل کشور، تنها ۳٫۷ میلیون نفر از آنان زنان هستند. در سالهای قبل از شیوع کرونا تعداد زنان شاغل حتی به ۴٫۵ میلیون نفر هم رسیده است. این درحالی است که تعداد زنان در سن بالای ۱۵ سال در کشور نزدیک به ۳۲ میلیون نفر است. همچنین درحال حاضر حدود ۷۰ درصد از جمعیت فارغالتحصیل دانشگاهی زن، بیکارند. این وضعیت باعث شده نرخNEET در میان زنان بسیار بیشتر از مردان باشد.
چارهاندیشی برای NEETها
از حدود دودهه پیش در بسیاری از کشورهای توسعهیافته سیاستهای رفاهی خاصی را برایNEETها تدوین کردهاند؛ مفهومی که در سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی کشور ما بهطور خاص توجه چندانی به آن نشده است. بر این اساس این موضوع چندان در سیاستگذاری کشور مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. بررسیها نشان میدهد در سطح جهان علاوهبر تلاشهای سازمان بینالمللی کار (ILO) برای گردآوری و تبیین آمارهای مربوط به جمعیتNEETها، محققان زیادی هم در کشورهای مختلف تحقیقات ارزشمندی در این حوزه انجام دادهاند، ازجمله کیلیچ (Kilic) پس از تحقیق درمورد NEET جوانان کشور ترکیه پیشنهادهایی دارد که میتواند برای سیاستگذاری در ایران نیز مناسب باشد. به اعتقاد وی ۱-ارائه آموزشهای نظری و مهارتی جایگزین برای جوانانی که سیستم رسمی مدرسه را ترک میکنند، ۲-نظارت بیشتر بر فرآیند گذار از مدرسه به بازار کار و ۳-ارائه آموزشهای مهارتی و فنی مطابق با نیازهای بازار کار در مدرسه پیشنهادهایی است که دولت میتواند برای تدوین راهبردها و سیاستهای اشتغالزایی جوانان از آنها بهره بگیرد. فورلانگ (Furlong) دیگر محققی است که در این حوزه تحقیقات جامعی داشته است. وی یکی از دلایل اصلی توجه به مفهوم NEET در کشورهای مختلف را افزایش پیچیدگی فرآیند گذار جوانان از تحصیل به کار، تضعیف مسیر تماموقت تحصیل و مهارتآموزی و افزایش الگوهای پارهوقت و ترکیبی مشارکت میداند. به اعتقاد فورلانگ، برای کاهش میزان بیکاری جوانان، قبل از هرچیز باید عواملی که سبب بروز مشکلات برای ورود جوانان به بازار کار و یافتن کار مناسب است، شناسایی شوند. با شناسایی این عوامل، سیاستگذاران کشور مبنایی در زمینه چگونگی مداخله در بازار کار بهمنظور متعادل کردن عرضه و تقاضا در اختیار خواهند داشت.
امیر خراسانی، جامعهشناس و پژوهشگر به «فرهیختگان» میگوید: «توجه داشته باشید ما در کشورمان نهادهای قدیمی مثل خانواده را داریم. این نهاد در چند دهه اخیر بهطور جدی زیر ضرب اقتصاد سیاسی و عملکرد اقتصادی قرار گرفته و در مسیر تضعیف قرار دارد.» وی برای نمونه به رشد ۱۰، ۲۰ برابری قیمت زمین اشاره میکند که یکی از اصلیترین نهاده ساخت مسکن و نهاده تولید و همچنین راهاندازی کسبوکار است. این جامعهشناس میگوید رشد ۱۰، ۲۰ برابری قیمت زمین نمونه قابلتاملی است که نشان میدهد اقتصاد ایران با گیر افتادن در تله سفتهبازی، علاوهبر اینکه خانوار را از دستیابی به مسکن مناسب محروم کرده، در مسیر تضعیف هرگونه سرمایهگذاری در بخش مولد اقتصاد عمل کرده است. خراسانی معتقد است همین یک اتفاق باعث شده بخش مولد جای خود را به سفتهبازی و دلالی بدهد؛ امری که خود را در خالص اشتغالزایی بسیار ناچیز نشان داده است. سرکوب سرمایهگذاری و بخش مولد اقتصاد، خود بانی سرکوب دستمزدها، سرکوب اشتغالزایی و سرکوب نیروی کار بوده است؛ وضعیتی که درنهایت موجب دلسردی جمعیت جوان شده و در افزایش نرخ NEETها موثر بوده است.
وی با هشدار درخصوص بیتفاوتی دولت به موضوع NEETها میگوید امروز اگر به فکر این جمعیت نباشیم، با بالا رفتن سن این افراد، این جمعیت دیگر قابلکنترل نخواهد بود. این جامعهشناس بر این باور است یکی از کمهزینهترین و مهمترین راهحلها در دنیا برای جمعیت NEETها، موضوع آموزشهای فنی و مهارتآموزی خارج از سیستم آموزشی مدارس و دانشگاههاست. وی میگوید اگر از همین حالا با برنامهریزی دولت و بهویژه با کمک مراکز همچون معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان و سازمان فنیوحرفهای بهطور جدی مهارتآموزی NEETها را جدی پیگیری شود، بخش زیادی از این جمعیت میتواند با مهارتآموزی وارد بازار کار شود. خراسانی در پایان تاکید میکند درحالحاضر شما برای کنترل جمعیت NEETها صرفا به ابزار آموزش و مهارتآموزی نیاز دارید اما ۱۰سال آینده جمعیت فعلی NEETها که به سن بالاتر میرسند هم مسکن میخواهد، هم اشتغال میخواهد؛ هم هزینه درمان و… میخواهد.