در حالیکه رسانههای بینالمللی خرابکاری در لولههای گاز نورد استریم را مانند یک خبر محلی جلوه دادند، ما آن را یک اقدام جنگی علیه آلمان و هلند و فرانسه میدانیم. درواقع سه لوله تامین گاز شهروندان اروپای غربی به طور همزمان از کار انداخته شد در حالی که در همان لحظه لولهگاز نوینی برای لهستان افتتاح گردید.
همانطور که گارباچف فاجعه چرنوبیل را به عنوان اضمحلال اجتنابناپذیر اتحاد جماهیر شوروی میدانست، ما هم اعتقاد داریم که خرابکاری در لولههای گازی نورد استریم، سقوط اقتصادی اتحادیه اروپا را کلید زده است.
مبارزه ایالات متحده آمریکا برای برقرار نگاه داشتن سرکردگی جهانی خود وارد فاز سوم شده است.
• پس از زیرپا گذاردن تعهدات غرب در مورد عدم استقرار سیستمهای تسلیحاتی خود در اروپای مرکزی و پس از گسترش ناتو به شرق، روسیه که قادر نخواهد بود از مرز طولانی خود دفاع کند، بطور مستقیم مورد تهدید قرار گرفته است.
• با زیرپا گذاردن تعهدات خود پس از جنگ دوم جهانی، واشنگتن «ناسیوالیستهای یکپارچه» (کرملین آنها را نازی مینامد)را به قدرت رساند. نازیها سخن گفتن همشهریان روسیزبان به زبان مادری خود و یا اشتغال در بخشهای خدمات دولتی را ممنوع کردند و در نهایت دونباس بمباران نمودند. روسیه برای پایانبخشیدن به این زجر و شکنجه غیرقابل تحمل چاره دیگری جز دخالت نظامی نداشت.
• دور سوم این تحول اقتدارگرا اکنون در تامین انرژی غرب و مرکز اروپا است. درست در همان روزی که لولهگازی بالتیک کار خود را آغاز کرد، هردو لولهگازی نورداستریم از کار انداخته شد که تورکیش استریم نیز همزمان با آن به دلیل تعمیر و نگهداری قطع شده بود.
این بزرگترین سابوتاژ در تاریخ است. یک اقدام نظامی هم علیه روسیه (۵۱٪) و آلمان (۳۰٪) صاحبان این سرمایهگذاری عظیم ولی همینطور علیه شرکای دیگر هلند(۹٪) و فرانسه (۹٪). و تاکنون هیچ یک از قربانیان این خرابکاری واکنشی از خود نشان ندادهاست.
برای انجام این ویرانی عظیم نیاز به حضور زیردریاییهایی در محل بود که قدرتهای منطقهای هویت آنها را شناسایی کردند. هرچند که هنوز هیچ نشانه رسمی در دست نیست ولی به معنی پلیسی کلام «دوربینهای کنترل» (سونارها) حکم خود را صادر کردهاند. کشورهای مربوطه مطمئناً میدانند که مقصر کیست. یا آنها واکنش نشان نخواهند داد و از نظر سیاسی از نقشه پاک خواهند شد و یا در حال آماده کردن مخفیانه واکنش خود نسبت به این عملیات مخفی هستند که وقتی به اجرا درآید، آنها را به بازیگران سیاسی تبدیل خواهد کرد.
کودتا ۱۹۶۱ در الجزیره و سپس سوءقصدهای مکرر علیه رئیس جمهور فرانسه شارل دوگل را به خاطر آوریم. دوگل میگفت که این سوءقصدها کار سازمان ارتش مخفی OAS است که فرانسویانی را گردهم آورده بود که مخالف استقلال الجزیره بودند. ولی وزیرامور خارجه او موریس کووِ دو مورویل علناً از نقش سازمان مخفی اسپانیایی اوپوس دِ ای و سازمان جاسوسی سیا در سازماندهی و حمایت مالی آن سخن گفت. دوگل به تحقیقات خود ادامه داد و خائنین را شناسایی کرد و دستگاه پلیس و ارتش را از نو سازماندهی کرد و ناگهان ۵ سال بعد خروج فرانسه از فرماندهی ادغام شده در ناتو را اعلام نمود و دوهفته وقت در اختیار این سازمان نهاد تا مقراصلی خود در پاریس دوفین را به بلژیک منتقل کند و وقت بیشتری برای تخلیه پایگاه نظامی ۲۹ پیمان ناتو در کشور درنظر گرفت و سپس سفرهای خارجی خود را آغاز کرد تا دوروئی و تزویر ایالات متحده و از جمله جنگ ویتنام را محکوم سازد. فرانسه فوراً به یک قدرت تعیین کننده در روابط بینالمللی تبدیل شد. این وقایع هرگز رسماً توضیح داده نشد ولی کلیه سیاستمداران وقت میتوانند آن را مورد تایید قرار دهند. (۱)
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی، ایالات متحده نقشهای از جهان تهیه کرده که روابط بینالمللی را به لرزه درآورده و آن ها را مجبور میکند دولتها را سرنگون کنند و جنگ به راه افکنند تا راههایی برای انتقال انرژی از منابع مربوطه ایجاد نمایند. این وظیفه ۸ سال وظیفه اصلی معاون رئیس جمهور، آلگور بود که اکنون به عهده مشاور ویژه رئیس جمهور آموس هوخاشتاین نهاده شده است. جنگ در ترانسنیستریا برای تصاحب و ضبط یک لوله گاز (۲) و سپس به جنگ کوسوو برای بدست آوردن یک راه ارتباطی از طریق بالکان بیاندیشیم، که برای برپا ساختن «کوریدور یا راهرو ۸» صورت گرفت و اکنون بقیه اجزای پازل آشکار شده است.
درک شرارتی که هم اکنون گریبانگیر اتحادیه اروپا شده بسیار سخت است و به احتمال قوی به فروپاشی اقتصادی آن خواهد انجامید زیرا اتحادیه اروپا خود تصمیمات غلطی که برای ورشکستگی آن لازم بود، اتخاذ کرده است.
تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ اتحادیه اروپا عمدتاً با گاز روسیه تامین میشد. این گاز یا از طریق لولهگازی برادری Brotherhood-Pipeline از طریق اوکراین، یا لولهگازی نورد استریم و یا تورکیش استریم منتقل میگردید. ایالات متحده آمریکا که امنیت اتحادیه را تامین میکند هرسه این طرق انتقال را یکی پس از دیگری قطع کرد. طبیعی است که خط لوله گازی برادری هنوز فعال است ولی میتواند هرلحظه بنابه میل کییف مسدود گردد، نورداستریم با خرابکاری مواجه شد و تورکیش استریم میتواند به دلیل تحریمهایی که اتحادیه اروپا به درخواست ایالات متحده اعمال میکند، دیگر تعمیر و نگهداری نشود.
تا ۲۶ سپتامبر اقتصاد اتحادیه عمدتاً برپایه تولید صنایع آلمان میچرخید. به دنبال قطع نورداستریم ایالات متحده آمریکا صنایع آلمان را نابود کرد. طبق فرمول معروف لرد ایسمی، اولین دبیرکل پیمان نظامی ناتو، هدف انگلوساکسونها این است که «آمریکا را در داخل، روسها را در خارج و آلمانها را زیر قیمومیت خود نگاه دارند».
این سیاست بلاانقطاع از دهه ۱۹۵۰ از طرف دولت آمریکا دنبال میشود. نورد استریم توسط ۹ کشور ساخته شد و به ۴ کشور تعلق دارد. این لوله گازی از سال ۲۰۱۱ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ کنگره آمریکا شرکتهایی که در بکارگیری نورداستریم ۱ سهیم بودند را تهدید کرد که آنها را تحریم خواهد کرد. ترامپ شخصاً نوچگی آلمان را مورد استهزأ قرار داد که با گاز روسی سرمست شده است. نه تنها از طرف ایالات متحده بلکه همینطور لهستان نیز موانع قانونی فراوانی ایجاد شد که از تحویل گاز روسیه به اروپا ممانعت به عمل آید. از این منظر، دولت جدیدآمریکا تغییری در سیاستهای خود نداد. آلمان از اینکه آمریکا را خیّر تلقی میکرد، در خطا بود.
در ژوئیه ۲۰۲۱ گویا این توافق حاصل شده بود که نورداستریم ۲ توسط هیدروژن جایگزین گردد… در اوکراین! و سپس، از سال ۲۰۲۴ (تاریخ به پایان رسیدن قرارداد روسیه-اوکراین) از طریق لولهگاز برادری که قرار است مجهز شود، به غرب صادر گردد.
صدراعظم آلمان اولاف شولتز که در دسامبر ۲۰۲۱ انتخاب شد طی تنها چند ماه خطاهای سنگینی را مرتکب شد.
• او تازه انتخاب شده بود که روز ۷ دسامبر به کاخ سفید رفت و کوشش کرد در مقابل درخواست آمریکا مبنی بر عدم پذیرش گاز روسیه توسط آلمان، ایستادگی کند. پس از بازگشت به آلمان تصمیم گرفت نورد استریم را برقرار نگاه دارد ولی در حالی که در جستجوی منابع تجدیدپذیر بود، نورداستریم ۲ را بلوکه کند و توافقنامه ژوئیه را تحقق بخشد. او به خطا فکر میکرد که قادر است جنگافروزی تفکر استراتژیک ایالات متحده، نیازهای صنایع کشور و دکترین سبزها که از اعضای دولت ائتلافی هستند را هماهنگ سازد. ولی او به راه خطرناکی افتاد. در طی کنفرانس مطبوعاتی که رئیس جمهور آمریکا ترتیب داده بود، جو بایدن گفت که کشورش میتواند نورداستریم دوم را نابود کند و او، اگر روسیه وارد خاک اوکراین شود این کار را انجام خواهد داد. برای شولتز بسیار هولناک بود که چگونه ارباب علناً به صورت او تف کرد و گفت که اگر شخص ثالثی بدون ملاحظه دستور او دست به اقدامی بزند او میتواند این سرمایهگذاری چندین میلیارد دلاری را نابود کند. ما نمیدانیم که آیا رئیس جمهور بایدن در پس درهای بسته همینطور به نابودی نورداستریم یک هم اشاره کرده بود یا نه ولی احتمال آن کم نیست. به هرحال به قول روزنامهنگاران آلمانی، صدراعظم با رنگ پریده به آلمان بازگشت.
• خطای دوم او روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ صورت گرفت. او گفت کشور او دیگر حاضر نیست زیر قیمومیت آنگلوساکسونها قرار داشته باشد و میخواهد هم برای امنیت خود و همینطور امنیت اتحادیه اروپا در کل خود کوشش کند. صدراعظم آلمان گفت: «به عنوان بزرگترین ملت، مجهز به بزرگترین قدرت اقتصادی و مستقر در مرکز قاره باید ارتش ما به ستون اصلی دفاع متعارف در اروپا تبدیل گردد». به اینصورت که از «دفاع متعارف» سخن گفت، کوشش کرد حساسیت همسایه فرانسوی و تنها قدرت اتمی اتحادیه را متاثر نسازد. او متوجه نشد به این صورت که تصور میکرد میتواند خود را از تحتالحمایگی نظامی آمریکا خلاص کند ، علیه دکترین «اشترواسیها» رفتار میکند. در سال ۱۹۹۲ پل ولفوویتز راهنمای سیاست دفاعی را به امضأ رساند که بخشهایی از آن توسط روزنامه نیویورکتایمز انتشار یافت. در آن به این امر اشاره میشد که ایالات متحده آمریکا هرگونه آرزوی اروپائیان برای رهایی و برابری را اعلان جنگ تلقی خواهد کرد.(۳)
۶ روز بعد نیروی دریایی ایالات متحده هردو لوله گازی را در دریای شرق منفجر کرد و آلمان را ۱۱ سال به عقب افکند.
همزمان با آن لوله گازی Baltic Pipe چند ساعت پس از خرابکاری توسط رئیس جمهور لهستان، نخستوزیر دانمارک و وزیر انرژی نروژ با سروصدای فراوان افتتاح گردید. این لوله مطلقاً توانایی انتقال انرژی نورد استریم را ندارد ولی کافیست تا منطقه را متحول سازد. روزی صنایع آلمان به خاطر استفاده از گاز روسیه در اتحادیه اروپا غالب بود و اکنون صنایع لهستان که از گاز نروژ استفاده خواهد کرد غلبه خواهد کرد. نخست وزیر لهستان ماتئوش موراویکی هنگام افتتاح لوله گاز نامبرده پیروزمندانه نفرت خود را بیان کرد: «دوران برتری گازی روسیه به پایان رسیده است؛ دورانی که مملو از اخاذی، تهدید و تحمیل بود.»
اقدام جنگی علیه روسیه، آلمان، هلند و فرانسه ما را مجبور میسازد وقایع اوکراین را از نو مورد بررسی قرار دهیم. این اقدام به مراتب مهمتر از آنچه که قبلاً صورت گرفته بود، است. اکنون ایالات متحده آمریکا همپیمانان خود را مود حمله قرار داده است. من در مقالات گذشته خود به تفصیل گفته بودم که هدف «هواداران اشترائوس» با تحریکات خود در اوکرائین چیست. آن چه که اکنون رخ داد نشان میدهد که چرا واشنگتن به عنوان دولت، پروژه اشترائوس را مورد حمایت قرار میدهد و «استراتژی بزرگ» این کشور از دهه ۱۹۵۰ به این سو هیچ تغییری نکرده است.
در عمل اتحادیه اروپا، به استثنای لهستان و ۱۱ کشور همپیمانش در اروپای مرکزی که اعضای ابتکار سه دریا Intermarium (۴) هستند، از نظر اقتصادی فروخواهد پاشید. ورق برگشته و اکنون ورشو رهبری را عهدهدار خواهد شد.
بازندگان اصلی اروپای غربی و روسیه خواهد بود و البته همینطور اوکراین که نابود خواهد شد تا این بازی مهلک ممکن گردد.
[۱] « Quand le stay-behind voulait remplacer De Gaulle », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 10 septembre 2001.
[۲] « Au cœur de la “Guerre du gaz”, la petite République de Transnistrie », par Arthur Lepic, Réseau Voltaire, 3 juillet 2007; und „۱۹۹۲ versuchten die Vereinigten Staaten Transnistrien militärisch zu zerschlagen“, von Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich, Voltaire Netzwerk, 17. Juli 2007.
[۳] « US Strategy Plan Calls For Insuring No Rivals Develop » Patrick E. Tyler and « Excerpts from Pentagon’s Plan : “Prevent the Re-Emergence of a New Rival” », New York Times, March 8, 1992. « Keeping the US First, Pentagon Would preclude a Rival Superpower » Barton Gellman, The Washington Post, March 11, 1992.
[۴] „Die Sabotage des Friedens in Europa“, von Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich, Korrekturlesen : Werner Leuthäusser, Voltaire Netzwerk, 28. Juni 2022.