(این یادداشت اندکی پس از درگذشت فرمانده فیدل کاسترو، رهبر تاریخی انقلاب کوبا نگاشته شده و بازنشر آن به مناسبت رخدادهای چند روز اخیر صورت میگیرد.)
تکراریترین اظهارنظرها در رسانههای غالب [آمریکا] دربارهٔ درگذشت فیدل کاسترو این است که او «دیکتاتور» بود. این کلمه تقریباً در همهٔ عنوانهای خبری گنجانده شده است. از انقلاب ۱۹۵۹ تاکنون رسانههای آمریکایی غالب، به روال معمول، کوبا را «دیکتاتوری» مینامند؛ اما کوبا چه کرده یا فاقد چه چیزی بوده است که آن را دیکتاتوری مینامند؟
فقدان «مطبوعات آزاد»؟ فارغ از این سؤال که رسانههای غربی چقدر آزاد هستند، اگر آزادی را ملاک بگیریم، چنانچه کوبا اعلام میکرد از حالا به بعد همه میتوانند هر رسانهای مایلند داشته باشند، چه اتفاقی میافتاد؟ چقدر طول میکشید تا پول سیا – پول مخفی و نامحدود سیا برای تأمین مالی تشکیل انواع جبههها در کوبا-تقریباً همهٔ رسانههایی را که ارزش مالکیت و کنترل داشته باشند، تحت مالکیت و کنترل خود درآورد؟
آیا کوبا فاقد «انتخابات آزاد» است؟ کوباییها به طور منظم در سطوح شهرداری، منطقهای و ملی انتخابات برگزار میکنند. آنها انتخابات مستقیم برای ریاستجمهوری ندارند اما آلمان، انگلستان و بسیاری کشورهای دیگر هم انتخابات مستقیم ندارند. در کوبا رییسجمهور از سوی پارلمان – مجمع ملی اقتدار مردم – انتخاب میشود. عملاً پول هیچ نقشی در انتخابات ندارد، همچنین سیاستهای حزبی، از جمله حزب کمونیست، زیرا هر نامزدی به عنوان فرد در کارزار انتخاباتی شرکت میکند.
به علاوه، معیاری که با آن باید انتخابات کوبا را قضاوت کرد چیست؟ آیا این است که آنها شرکتهای خصوصی عظیم ندارند تا یک میلیارد دلار به پای انتخابات بریزند؟ برای اغلب آمریکاییها غیرقابل تصور است که انتخابات آزاد و دمکراتیک بدون تمرکز پول شرکتهای بزرگ امکانپذیر یا عملی باشد. آیا رالف نادر۲ میتوانست وارد فهرست نامزدهای انتخاباتی همهٔ ۵۰ ایالت شود، در مناظرههای انتخاباتی شرکت کند و رقیب دو حزب انحصاری در تبلیغات رسانهای باشد؟ دراینصورت به نظر من او برندهٔ انتخابات میبود. انگار آنچه نظام انتخاباتی کوبا کم دارد نظام محشر الکترالکالج است که در آن کاندیدای با رأی بیشتر لزوماً برندهٔ انتخابات نیست. آیا این آخرین نمونهٔ مضحک دمکراسی [منظور پیروزی ترامپ با رأی الکترالکالج است] لازم نبود تا ما را متقاعد کند بالأخره باید از شر این نظام خلاص شویم؟ اگر نظام الکترالکالج نمونهٔ دمکراسی است، چرا نباید آن را در انتخابات محلی و ایالتی به کار گیریم؟
آیا کوبا به دلیل دستگیری مخالفانش دیکتاتوری نامیده میشود؟ در سالهای اخیر، همچون همهٔ دورانهای تاریخ آمریکا، چند ده هزار فعال ضدجنگ و دیگر تظاهرکنندگان در آمریکا دستگیر شده اند. پنج سال پیش در زمان جنبش اشغال والاستریت ۷ هزار نفر دستگیر شدند و بسیاری مورد ضرب و جرح و بدرفتاری پلیس قرار گرفتند. یادتان باشد ایالات متحده برای کوبا مثل القاعده است برای واشنگتن؛ فقط بسیار قدرتمندتر و نزدیکتر و عملاً بدون استثناء، کوباییهای ناراضی را مورد حمایتهای مالی و … قرار داده است. آیا واشنگتن ملاقاتهای متعدد گروهی از آمریکاییها با اعضای شناختهشدهٔ القاعده و دریافت پول از آنها را نادیده میگیرد؟ در سالهای اخیر آمریکا افراد بسیاری را در آمریکا و خارج از آن تنها با ادعای تماس داشتن با القاعده براساس شواهدی بسیار کمتر از آنچه ناراضیان کوبایی را به آمریکا مرتبط میکند، دستگیر کرده است. تقریباً همهٔ «زندانیان سیاسی» کوبا از ایندست ناراضیان هستند. اگرچه دیگران سیاست تدابیر امنیتی کوبا را دیکتاتوری قلمداد میکنند اما من آن را دفاع از خود مینامم.
————————————–
۱- ویلیام بلوم نویسنده، تاریخدان و تحلیلگر سیاست خارجی آمریکا بود که در دسامبر ۲۰۱۸ درگذشت. کتاب ارزندهٔ سرکوب امید از جمله آثار اوست.
۲- رالف نادر سیاستمدار لبنانیتبار آمریکایی است که چهار دوره نامزد انتخابات ریاستجمهوری بوده است.