ایران در مقابل اسرائیل: از نگاه آفریقایی‌ها

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: میخائیل گاماندی-ایگوروف
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۲۵ ژوئن ۲۰۲۵

 

در رویارویی بین ایران و اسرائیل، اگرچه در میان برخی محافل پروتستان آفریقایی تحت نفوذ ایالات متحده، حامیان سرسخت رژیم اسرائیل وجود دارند، واقعیت جهان چندقطبی به طور فزاینده‌ای در حال تغییر و همدلی به سوی ایران است.

جنگ بین ایران و اسرائیل – که با تجاوز اسرائیل آغاز شد و اکنون در آستانه تبدیل شدن به یک جنگ بزرگ منطقه‌ای با پی‌آمد‌های جهانی است – توجه نقاط مختلف جهان، از جمله آفریقا را به خود جلب کرده است. شایان ذکر است که نیروهای طرفدار اسرائیل هم‌چنان به جنبش‌های «مذهبی» تحت کنترل منافع واشینگتن تکیه می‌کنند. در همین حال، اکثر کسانی که از جهان‌بینی چندقطبی حمایت می‌کنند، به وضوح هم‌دردی خود را با جمهوری اسلامی ایران ابراز می‌کنند.

مروری مختصر
در حقیقت دیدگاه آفریقایی‌ها در مورد مناقشه ایران و اسرائیل باید حداقل تا حدی از دریچه جنگ جاری اسرائیل علیه فلسطینی‌ها – و در درجه نخست غزه – درک شود. پس از گذشت تقریباً دو سال از آن‌چه که به نسل‌کشی در فلسطین منجر می‌شود،‌ رژیم تل آویو هنوز نتوانسته است نوار غزه، سرزمینی را که به سختی از ۳۵۰ کیلومتر مربع بزرگ‌تر است، به کنترل خود درآورد.

دقیقاً همین شکست است که در پس تلاش‌های رژیم برای تحریک جنگی منطقه‌ای و گسترده با دخالت مستقیم واشینگتن – که اسرائیل ستون اصلی آن در سیاست خارجی و حتی داخلی است – نهفته است. به ویژه اکنون که آشکار شده است که تل آویو در به زانو درآوردن ایران موفق نخواهد شد. پس از متحمل شدن ضربات جدی اولیه، تهران نه تنها به سرعت خود را بازیافت، بلکه با مجموعه‌ای از ضدحملات قانع کننده پاسخ داد.

اکثر کسانی که از جهان‌بینی چندقطبی حمایت می‌کنند، به وضوح هم‌دردی خود را با جمهوری اسلامی ایران ابراز می‌کنند.

وقتی صحبت از دیدگاه آفریقایی‌ها می‌شود، تفاوت قابل توجه با درگیری در فلسطین در این واقعیت نهفته است که اولاً، ما شاهد رادیکالیسم حتی بیش‌تری در میان حامیان اسرائیل هستیم – که اغلب به جنبش‌های مذهبی پروتستانی که آشکارا تحت نفوذ ایالات متحده قرار دارند، مرتبط هستند.

دوماً، کسانی که با ایران هم‌دردی می‌کنند، در درجه نخست افرادی هستند که خود را با ارزش‌های حاکمیت‌گرایانه و پان‌آفریقایی و البته با نظم جهانی چندقطبی هم‌سو می‌دانند.

سوماً – و این نکته حیاتی است – افسانه‌های پیرامون جایگاه فرضی اسرائیل به عنوان یک «ابرقدرت منطقه‌ای» درهم شکسته است. این افسانه‌ها شامل این باور است که هیچ نیروی جدی در منطقه وجود ندارد که قادر به انجام حملات تلافی‌جویانه معنادار به خاک اسرائیل باشد، و این ایده که سیستم‌های دفاع هوایی اسرائیل «شکست‌ناپذیر» هستند. حملات تلافی‌جویانه ایران دقیقاً عکس این‌را ثابت کرد – حتی با این‌که جمهوری اسلامی ایران هنوز به طور کامل از ظرفیت‌های نظامی خود استفاده نکرده است.

این تحولات تأثیر استراتژیکی بر شکل‌دهی افکار عمومی در بسیاری از کشورهای آفریقایی دارد.

تلاش‌های «زامبی‌سازی» با حمایت سیا (سازمان امنیت آمریکا)
با این وجود، علی‌رغم واقعیت‌های روشن دنیای امروز، حامیان رژیم اسرائیل در قاره آفریقا – به ویژه برخی کشورهای غرب آفریقا – هم‌چنان کورکورانه از اقدامات اسرائیل حمایت می‌کنند. آن‌ها هم‌چنین به روایت‌های شبه‌مذهبی استناد می‌کنند که بیش‌تر شبیه رفتارهای فرقه‌ای هستند تا ایمان واقعی.

چنین روایت‌هایی ادعا می‌کنند که مردم اسرائیل «برگزیده» هستند و اقدامات (مهم است به خاطر داشته باشید، دفاعی) ایران و متحدانش ناگزیر به «عذاب الهی» منجر خواهد شد – که همگی با احکام «مسیحی» هم‌سو هستند. با این‌حال، همین حامیان اقدامات اسرائیل قادر به پاسخ به سؤالات اساسی و منطقی نیستند. برای نمونه، اسرائیل مدرن و صهیونیستی چه ارتباطی با اسرائیل کتاب مقدس دارد؟ و چگونه کسانی که خود را «مسیحی» از فرقه‌های مختلف پروتستان و «قوم برگزیده خدا» می‌نامند، می‌توانند عیسی مسیح را به عنوان پیامبر و مسیح موعود انکار کنند؟

همه این‌ها، زامبی‌سازی محض بخش‌های بزرگی از جمعیت در مناطق مختلف آفریقا از سوی به اصطلاح «کشیش‌ها» را تأیید می‌کند، که اغلب چیزی بیش از مأموران سیا و لابی طرفدار اسرائیل نیستند. به طور کلی، این زامبی‌سازی به طرز چشم‌گیری شبیه روش‌هایی است که سال‌ها در اوکراین و سایر کشورهایی که سرویس‌های اطلاعاتی غربی در آن‌ها بسیار فعال بوده اند، استفاده شده است.

با این اوصاف، علی‌رغم تلاش‌های آشکار برای دستکاری افکار عمومی، رویدادهای امروز در حال تقویت اردوگاه کسانی است که قادر به پاسخ به تفکر مستقل و نتیجه‌گیری‌های خود هستند – علی‌رغم تهاجمی‌ترین کارزارهای تبلیغاتی که از سوی حامیان نوستالژیک نظم جهانی تک‌قطبی ناشی می‌شود. تجاوز اسرائیل و پاسخ ایران این موضوع را کاملاً تأیید می‌کند، زیرا تعداد کم‌تری از مردم – چه در آفریقا و چه در جاهای دیگر – حاضر به تحمل دروغ‌های بی‌شرمانه و دستکاری خام و فرقه‌ای هستند.