نویسنده: مصطفی نصری
برگرفته از : وطن امروز
چهارشنبه ۲ آبان ۱۴۰۳
یادداشت روز
در سالهای اخیر، بحثهایی در فضای سیاسی ایران پیرامون ضرورت حرکت به سمت ساخت بمب اتم به گوش میرسد. این بحثها بویژه در شرایطی که رژیم صهیونیستی تنشهای منطقهای را تشدید کرده است، در محافل سیاسی – رسانهای ایران بیشتر نمود پیدا کردهاند. نخستین بار سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، با اشاره به احتمال تغییر دکترین هستهای ایران، این بحث را مطرح کرد. اکنون حتی چهرههایی مانند حسن خمینی نیز تلویحا در این زمینه اظهار نظر میکنند. با این حال، مقامات رسمی کشور همچنان تأکید دارند سیاست ایران عدم استفاده از سلاحهای کشتار جمعی است. سخنگوی وزارت امور خارجه نیز روز سهشنبه بار دیگر به ایده تغییر دکترین هستهای ایران واکنش نشان داد و تاکید کرد: «سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران عدم استفاده از سلاحهای کشتار جمعی است و این سیاست، مستند به فتوای رهبر معظم انقلاب است». صرفنظر از بحثهای سیاسی، لازم است این ادعاها با واقعیتهای میدانی و شرایط امنیتی کشورهایی که صاحب سلاح هستهای هستند، تطبیق داده شود. بررسی تجربه این کشورها نشان میدهد تنها داشتن سلاح هستهای نمیتواند برای ایران بازدارندگی کافی ایجاد کند. بازدارندگی واقعی مستلزم داشتن ترکیبی از توانمندیهای نظامی متعارف، توانمندیهای نامتقارن، قدرت دیپلماتیک و ثبات اقتصادی و سیاسی است.
* ناکارآمدی بازدارندگی هستهای یکبعدی
چندین کشور با وجود داشتن سلاح هستهای نتوانستهاند به بازدارندگی کامل دست یابند. پاکستان و هند با وجود داشتن سلاح هستهای، همچنان درگیر تنشهای نظامی هستند. هر ۲ کشور بمب اتم دارند اما این امر مانع درگیریهای نظامی بین آنها نشده است. پاکستان همچنین با تهدیدات تروریستی داخلی و ناامنی مرزی مواجه است که سلاح هستهای در مهار آن موثر نبوده است. آفریقای جنوبی نیز در دوران آپارتاید، به صورت مخفیانه سلاح هستهای تولید کرد اما در نهایت تحت فشارهای بینالمللی و به دلیل مسائل داخلی، سال ۱۹۸۹ میلادی تصمیم به نابودی این زرادخانه گرفت. این تجربهها نشان میدهد داشتن سلاح هستهای نمیتواند به تنهایی یک کشور را از تهدیدات و فشارهای خارجی مصون کند بلکه عوامل دیگری مانند ثبات داخلی و سیاستهای منطقهای نیز نقش مهمی در این مساله دارند.
* اسرائیل و سودای خام بازدارندگی هستهای
رژیم صهیونیستی نیز با وجود داشتن سلاح هستهای، نتوانسته در برابر تهدیدات نظامی بازدارندگی ایجاد کند. به دلیل وسعت کم سرزمینهای اشغالی و تقابل با کشورهای هممرز با وسعت جغرافیایی کوچک، استفاده از سلاح هستهای میتواند تشعشعات گستردهای ایجاد کند که حتی خود این رژیم را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، رژیم صهیونیستی گریزی ندارد جز اینکه دست به عصا حرکت کرده و درباره استفاده از سلاح هستهای بلندپروازی نکند. همچنین سلاح هستهای این رژیم نتوانسته در مقابل ایران – که بزرگترین تهدید امنیتی و موجودیتی برای آن محسوب میشود – بازدارندگی ایجاد کند. مصداق این موضوع، ۲ عملیات «وعده صادق» بود که طی آن مواضع نظامی رژیم صهیونیستی با موفقیت مورد هدف قرار گرفت.
* محدودیتهای بازدارندگی هستهای در برابر تهدیدات پیچیده
بازدارندگی هستهای عمدتا در مقابل تهدیدهای دولتمحور موثر است؛ جایی که کشورها به دلیل ترس از پاسخ هستهای از درگیریهای گسترده اجتناب میکنند اما تهدیدات امروزی اغلب از سوی گروههای غیردولتی، تروریست یا حملات سایبری است که با تهدید سلاح هستهای مهار نمیشود. به عنوان مثال، گروههایی مانند داعش که مورد حمایت اسرائیل هستند، بهصورت غیرمتمرکز و با شیوههای غیرمتعارف عمل میکنند و خارج از دامنه بازدارندگی هستهای قرار دارند. در مقابله با تهدیدات سایبری نیز استفاده از سلاح هستهای نه ممکن است، نه منطقی. این تهدیدات که معمولا مرز مشخصی ندارند، از دایره تأثیر سلاح هستهای خارج میشوند. همچنین استفاده از سلاح هستهای به دلیل قدرت تخریب عظیم و آثار ویرانگر زیستمحیطی، تنها در شرایط بسیار خاص و نادر ممکن است. درگیریهای کوچک، حملات نیابتی یا فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی به شکلی است که استفاده از سلاح هستهای در این موارد غیرممکن یا غیرمنطقی است. حتی در صورت استفاده از سلاح هستهای، واکنشهای بینالمللی شدید و تحریمهای گسترده میتواند به انزوای بیشتر کشورها منجر شود. این انزوای بینالمللی، بویژه برای کشورهایی که تحت فشارهای جهانی قرار دارند، چالشی بزرگ محسوب میشود.
* ظرفیتهای فعلی ایران در ایجاد بازدارندگی
برای رسیدن به بازدارندگی موثر، ایران باید مجموعهای از تواناییهای نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی را در کنار هم به کار گیرد. صرف داشتن سلاح هستهای کافی نخواهد بود. ایران تاکنون در توسعه موشکهای بالستیک، کروز و هایپرسونیک به عنوان یکی از ارکان بازدارندگی متعارف سرمایهگذاری کرده است. این توانمندیها در رسیدن به اهداف دوربرد و ایجاد بازدارندگی موثر نقش مهمی ایفا میکنند. نیروی دریایی قوی نیز در کنترل خطوط کشتیرانی و جلوگیری از تهدیدات نظامی در منطقه خلیجفارس و تنگه هرمز نقش مهمی دارد. همچنین پدافند هوایی ایران که طی سالهای اخیر با سرعت زیادی به نسبت گذشته تقویت شده و شاهکارهایی همچون شکار پهپاد «گلوبال هاوک» آمریکا را در تاریخ ثبت کرده است، میتواند تهدیدات هوایی را به حداقل برساند. علاوه بر این، ایران از قابلیتهای نامتقارن مانند جنگ سایبری استفاده میکند. این توانمندیها میتواند در برابر تهدیدات غیرمتعارف و حملات سایبری، بازدارندگی بیشتری ایجاد کند. همچنین برخی تحلیلگران معتقدند ایران میتواند با حفظ توانایی هستهای بالقوه نیز ارکان بازدارندگی خود را تکمیل کند؛ بدون آنکه وارد ساخت بمب اتم شود. این رویکرد میتواند به عنوان ابزاری برای حفظ تعادل قوا در منطقه به کار رود.
* نداشتن بمب اتم به معنی نداشتن توان و دانش ساخت آن نیست
در کنار قدرت نظامی بالفعل ایران – که شامل توانایی در نبرد نامتقارن، موشکهای دوربرد و مهارتهای نظامی پیشرفته است – یک ظرفیت بالقوه نیز وجود دارد که رژیم صهیونیستی ناگزیر از در نظر گرفتن آن در معادلات نظامی خود خواهد بود. نداشتن بمب اتم به هیچ عنوان به معنای نداشتن دانش و توانایی تولید آن نیست. آنطور که منابع و رسانههای غربی اذعان کردهاند، آستانه هستهای شدن ایران بهشدت کاهش یافته. برخی محافل این آستانه را تا ۲ هفته تخمین زدهاند. روزنامه تایمز انگلستان در این باره مینویسد: «ایران کمتر از ۲ هفته با ساخت یک بمب اتم فاصله دارد». فارغ از اینکه این ادعاها با چه نیت سیاسیای طرح میشوند، رژیم صهیونیستی به عنوان رژیمی که تحت تنشهای داخلی و منطقهای قرار دارد، طبعا باید هرگونه تهدیدی را جدی بگیرد. اگر صرفا همین ادعاهای منابع غربی محل استناد مقامات صهیونیست باشد پیام واضحی در آن نهفته است؛ اسرائیل نمیتواند توان بالقوه ایران – که دشمنی توانمند برایش به شمار میرود – را نادیده گرفته و بیمحابا وارد ماجراجوییهای خطرناک شود.
* عوامل غیرنظامی ایجاد بازدارندگی
بازدارندگی موثر نیازمند تلفیقی از قدرت نظامی و دیپلماسی فعال است. ایران باید روابط خود را با قدرتهای منطقهای و جهانی تقویت کرده و از ظرفیتهای اقتصادی خود برای حفظ ثبات و مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی استفاده کند. پایداری سیاسی داخلی و حمایت مردمی از سیاستهای کشور نیز از عوامل کلیدی در ایجاد بازدارندگی پایدار است. بدون حمایت اجتماعی، بازدارندگی خارجی نیز به خطر میافتد.