kerman

بازگشت به خشونت کور دهه ۶۰

ادعاهای جعلی برخی اکانت‌های اسرائیلی در مورد هدف قرار داده شدن فرماندهان سپاه، دست‌های پشت‌پرده ماجرا را خیلی زود لو می‌دهد. این ادعاها اگرچه خیلی زود تکذیب می‌شود اما نشان می‌دهد رژیم‌صهیونیستی با اهدافی از پیش تعیین‌شده دست به این اقدام زده است.

 خبرها از آمار مصدومان و کشته‌شدگان حادثه تروریستی روز چهارشنبه گلزار شهدای کرمان مثل دو حادثه تروریستی سال گذشته در شاهچراغ شیراز متعدد بود. درست مثل علت حادثه که برخی رسانه‌ها در لحظات ابتدایی و پیش از انفجار دوم با عجله آن را «انفجار کپسول گاز» عنوان کرده بودند. تا لحظه نگارش این مطلب آخرین آمار از شهدا و مجروحان حادثه را رئیس اورژانس کرمان اعلام کرده است؛ ۱۰۳ نفر از هموطنان‌مان را از دست داده‌ایم و ۱۴۱ نفر نیز مجروح شده‌اند که حال تعدادی از آنها وخیم گزارش شده و هر لحظه ممکن است بر آمار شهدا بیفزاید. ادعاهای جعلی برخی اکانت‌های اسرائیلی در مورد هدف قرار داده شدن فرماندهان سپاه، دست‌های پشت‌پرده ماجرا را خیلی زود لو می‌دهد. این ادعاها اگرچه خیلی زود تکذیب می‌شود اما نشان می‌دهد رژیم‌صهیونیستی با اهدافی از پیش تعیین‌شده دست به این اقدام زده است. اهدافی که ترور شهید سید‌رضی موسوی نیز در راستای تحقق آن انجام شد. در ادامه به بررسی علل و پیامدهای این اقدام تروریستی پرداخته می‌شود.

رژیم‌ صهیونیستی برای احیای قدرت نرم نیاز به دشمنی بزرگ‌تر دارد
عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر و تداوم شکست‌‌های میدانی از نیروهای مقاومت فلسطینی در غزه، توانمندی اغراق شده اطلاعاتی و نظامی رژیم‌صهیونیستی را در جهان زیر سوال برده است. این شکست باعث می‌شود ساکنان رژیم‌صهیونیستی نسبت به حاکمان خود کاملا بی‌اعتماد شده و دیگر از راهبردهای آنها حمایت نکنند. رژیم‌صهیونیستی برای اینکه این تاثیر را از بین ببرد تلاش برای نابودی حماس را به‌عنوان هدف معرفی کرد تا بتواند نهایتا خود را پیروز جنگ معرفی کند. تداوم شکست‌های نظامی این راهبرد را خنثی کرد و حال رژیم‌صهیونیستی برای اینکه بار روانی این شکست را کمرنگ کند، سعی دارد دشمنی بزرگ‌تر برای خود تراشیده و ایران را طرف‌ حساب خود معرفی کند بلکه شکست‌ در نبردهای نظامی غزه توجیه‌پذیر‌تر شود.

بهانه‌تراشی برای جنگ مستقیم ایران و آمریکا
رژیم‌صهیونیستی برای اینکه بتواند ایده تشکیل یک ائتلاف نظامی در حمایت از خود را جا بیندازد، نیاز به این دارد دامنه جنگ را گسترده‌تر کند و نهایتا پای ایران را به جنگ باز کند. به همین دلیل هم پس از ترور سردار موسوی اجتماع مردمی در سالروز شهادت حاج‌قاسم را هدف قرار داده است به این امید که جریحه‌دار شدن افکار عمومی ایران را وادار به واکنش هیجان‌زده در میدان کند. اسرائیل از طریق ایجاد بستری برای رویارویی مستقیم بین ایران و آمریکا قصد دارد حمایت‌های نظامی بیشتر دریافت کند تا بتواند در نبرد غزه برای خود دستاورد بسازد. فقدان چنین دستاوردی باعث شده تا این رژیم با دستپاچگی هر چه بیشتر از طریق کشتار مردم بی‌گناه آمار تلفات را بالا ببرد به این امید که حداقل در افکار عمومی خود، شکست‌خورده محسوب نشود. هزینه این سیاست گسترش واکنش‌های اجتماعی ضد‌صهیونیستی در جهان است. واکنش‌هایی که روزبه‌روز قدرت نرم رژیم‌صهیونیستی و حامیانش را از بین برده و تلاش جبهه مقاومت برای نابودی این رژیم را مشروعیت می‌بخشد.

نیاز اسرائیل به تصویر جعلی از نبرد با ایران
اسرائیل حتی اگر پای ایران به جنگ باز نشود با خبررسانی از ترور فرماندهان به‌دنبال ایجاد تصویری جعلی از وجود چنین جنگی در فضای رسانه‌ای است تا حداقل بتواند بار شکست از حماس را در برابر مردم خود کمرنگ کند. به همین دلیل نیز بعد از ترور چند فرمانده جبهه مقاومت در لبنان و سوریه از جمله سید‌رضی موسوی درمورد حادثه تروریستی در کرمان نیز ادعای شهادت چند فرمانده سپاه را مطرح می‌کند. چنین دروغی نیز با هدف توجیه به شهادت رسیدن کودکان و مردم بی‌گناه حاضر در مراسم گفته می‌شود.

نتیجه معکوس یک ترور
آمریکایی‌ها بعد از ترور حاج‌قاسم در سال ۹۸ به‌دنبال این بودند شرایط منطقه را به‌نفع خود تغییر دهند، اتفاقی که در واقعیت امر نتیجه عکس داد. پایگاه‌های آمریکا مدام مورد هدف گروه‌های مقاومت قرار می‌گیرد، امری که نشان می‌داد آمریکا قدرت سابق را در منطقه ندارد. در ادامه همین شرایط نیز نظامیان آمریکایی، افغانستان را ترک کردند و همان گروهی که سال‌ها به بهانه مبارزه با آنها حضور نیروهایش در افغانستان را توجیه کرد، بر افغانستان حاکم شد؛ این شکست واضحی برای آمریکا در منطقه بود. بر این اساس حضور آمریکا در منطقه محدود و تا حدی نیز با چالش مواجه شد. در سمت دیگر نیز اوضاع برای اسرائیل متفاوت شد. اسرائیلی‌ها نیز درگیر جنگی شدند که شروع غافل‌گیرانه آن، آسیب جدی به قدرت نظامی و امنیتی آنها وارد کرده و ادامه این جنگ هم این شکست را ادامه‌دار کرد. اگر ناتوانی اسرائیل در مبارزه با یک گروه مقاومت را کنار بگذاریم، حالا صهیونیست‌ها در چند جبهه دیگر نیز درگیر جنگ هستند که این موضوع ادامه جنگ را با چالش مواجه کرده است. صهیونیست‌ها حالا علاوه‌بر حزب‌الله و حماس باید با حوثی‌های یمن نیز بجنگند که این امر عملا توان نظامی اسرائیلی‌ها را تقلیل داده است. از طرف دیگر در فضای افکارعمومی نیز همه تلاش‌های چندساله اسرائیل برای ساخت تصویری صلح‌طلب از اسرائیل بر باد رفت. حالا فضای افکارعمومی علیه اسرائیل و ارتش رژیم‌صهیونیستی است. این موضوعات بعد از ترور شهید سلیمانی با شدت بیشتری صورت گرفت، هدف و برنامه اسرائیل و آمریکا با ترور شهید سلیمانی محقق نشد و می‌‌توان گفت نتیجه معکوس داشت. اگر بخواهیم رفتارهای چند وقت اخیر اسرائیل در جنگ غزه را مورد تحلیل قرار دهیم این امر به‌وضوح مشخص بود اسرائیلی‌ها ضعف نظامی خود در مقابله با حماس را در حمله به مردم و ساکنان نوار غزه جبران می‌کنند. امری که روز گذشته در حمله تروریستی به گلزار شهدای کرمان، تکرار شد. ناتوانی در میدان مبارزه باعث شد آنها برای جبران شکست با دستپاچگی اقدامات تروریستی و خرابکارانه علیه مردم ایران انجام دهند.

قدرت نرم موثر‌تر  از  قدرت نظامی
در شرایطی که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی با اقدامات نظامی و خرابکارانه علیه ایران سعی در تضعیف کشور داشتند، قدرت نرم ایران این معادله را کاملا معکوس کرده ‌است. شرایط میدانی که بعد از ترور شهید سلیمانی در منطقه به رژیم‌صهیونیستی و پایگاه‌های آمریکایی تحمیل شده است بیش از آنکه محصول اقدامات نظامی مستقیم ایران باشد محصول تسری ایده مقاومت به سایر نقاط منطقه است. رهبر انقلاب نیز در همین رابطه روز گذشته در دیدار با مداحان، تکیه جمهوری اسلامی به قدرت نرم را راهبرد اصلی کشور در ۴۵ سال اخیر خواندند و گفتند: «به داشتن تسلیحات پیشرفته منطبق با نیاز کشور و موثر در مقابل توانایی دشمنان باور داریم، اما اعتقاد عمیق داریم که قدرت نرم یعنی تسلیحات فکری، زبانی و منطقی قوی موثرتر است و باید گسترده‌تر شود.» ایشان اثر قدرت سخت را مقطعی و از بین‌رفتنی برشمردند و با اشاره به فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان و نفرت عمیق مردم عراق از کاخ‌سفید، افزودند: «قدرت سخت نتوانست حضور آمریکا را در این دو کشور ماندگار و موفق کند، اما قدرت نرم توانسته است گروهی به‌ظاهر در اقلیت مانند مردم فلسطین را در کانون توجه دنیا قرار دهد که این به‌خاطر مظلومیت، صبوری و ایستادگی مردم فلسطین است.» اتفاقات چند وقت اخیر باعث‌شده رژیم‌صهیونیستی و آمریکا پس از میدان نظامی در افکار عمومی نیز خود را بازنده ببینند. به همین دلیل مردم عادی را در مقابل خود دانسته و انتقام شکست را در میدان غیر‌نظامی از زنان و کودکان می‌گیرند.

چیزی برای پنهان کردن باقی نمانده است
نگاهی به اقدامات و فعالیت‌های رژیم‌صهیونیستی این گزاره را تایید می‌کند که اسرائیلی‌ها همواره به‌دنبال این بودند که با زورگویی و قدرت‌نمایی، حرف خود را به کرسی بنشانند اما برای اینکه با واکنش منفی افکارعمومی در جهان مواجه نشوند به‌دنبال این بودند برای خود نوعی مشروعیت اجتماعی به‌وجود بیاورند. در همین چهارچوب نیز همواره به‌دنبال این بودند که چهره‌ای مظلوم از صهیونیست‌ها در دنیا به تصویر بکشند که هولوکاست و اتفاقات اینچنینی نیز به همین منظور مطرح می‌شوند، اما نکته قابل توجه این است بعد از اینکه تلاش‌های آنها برای نمایش این تصویر از خود با شکست مواجه می‌شوند، بی‌توجه به واکنش‌ها به اقدامات و فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند. امری که مشخصا مردم و افکارعمومی جهان را به دشمنان خود تبدیل می‌کند، اما مساله این است اسرائیلی‌ها باید باخت‌های خود در میدان جنگ را جبران کنند. بر همین مبنا نیز به مردم و غیرنظامیان حمله می‌کنند. اتفاقی که در غزه با حمله به مدارس و بیمارستان‌ها رخ داد، در اروپا و آمریکا نیز با دستگیری و جریمه معترضان به اقدامات صهیونیست‌ها تداوم پیدا کرد. در همین چهارچوب نیز حمله تروریستی به گلزار شهدای کرمان اتفاق افتاد.

روش تکراری برای انتقام
آنچه در کرمان رقم خورد، شیوه جدید از انتقام‌گیری محسوب نمی‌شود. سال گذشته که هدف غربی‌ها از به آشوب کشیدن ایران و ایجاد ناامنی با استفاده از آشوب خیابانی محقق نشد، عاملان پشت صحنه رو به اقدامات کور تروریستی کردند تا با کشتار مردم بی‌گناه هم از آنها انتقام بگیرند و هم به طریق دیگری ناامنی و ترس را در جامعه ایجاد کنند.

رژیم‌صهیونیستی در رفتاری مشابه با گروهک تروریستی تابع خود یعنی داعش پس از آنکه در میدان نبرد از نیروهای مقاومت شکست خورد انتقام خود را از کودکان و زنان بستری در بیمارستان گرفت. اکنون رژیم‌صهیونیستی تاوان شکست از نیروهای مقاومت در منطقه را از مردم عادی که برای بزرگداشت شهید سلیمانی در گلزار شهدای کرمان حاضر بودند، گرفته است تا عصبانیت خود از افزایش قدرت نرم ایران پس از ترور شهید سلیمانی را نشان دهد.

رفتار مشابه صهیونیست‌ها و تروریست‌های منافقین با مردم
گرو‌ه‌هایی که برای قدرت یافتن خود قائل به‌ نظر مردم نبوده و تکیه بر زور دارند پس از شکست در تحقق اهداف‌شان، مردم عادی را هدف قرار داده و انتقام خود را از آنها می‌گیرند. اتفاقی که در کرمان رخ داد و اتفاقاتی که هر روز در غزه رخ می‌دهد، نشان‌دهنده و یاد‌آورد جنایات گروهک تروریستی منافقین در دهه ۶۰ است. این گروهک که بنیان خود را بر مبارزه مسلحانه می‌دید و نسبت به اقناع مردم برای مبارزه اجتماعی اقبال نشان نمی‌داد نهایتا نیز در جلب نظر مردم برای کسب قدرت ناکام ماند و از صحنه کنار زده شد. گروهک منافقین پس از طرد شدن از جامعه رو به انتقام از مردم کوچه و بازار آورد تا هم با ایجاد ناامنی، توانمندی حاکمیت در اداره جامعه را به چالش کشیده و نارضایتی عمومی ایجاد کند و هم با ایجاد رعب و وحشت، بدنه مردمی را به عدم‌حمایت از جمهوری اسلامی وادار کند. مشابه همین رفتار را رژیم‌صهیونیستی در غزه دارد. صهیونیست‌ها از طرفی با بمباران گسترده مردم عادی را در غزه به خاک و خون می‌کشند و از سوی دیگر با مقصرنمایی حماس سعی در ریزش بدنه اجتماعی حامی این نیروی مردمی دارند. صهیونیست‌ها همچنین قصد دارند با این کشتار در بدنه مردمی ایجاد ترس کرده و آنها را از حمایت نیروهای مقاومت بازدارند.

رویکرد ایجاد وحشت در این منطقه جواب نمی‌دهد
رژیم‌صهیونیستی با هدف ایجاد وحشت و کاهش محبوبیت اجتماعی نیروهای مقاومت، مردم عادی را هدف قرار می‌دهد اما این اقدامات تاکنون نتایجی کاملا معکوس در این باره داشته است. مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی و افزایش محبوبیت حماس در فلسطین نشان می‌دهد رویکرد جنایت نه‌تنها محبوبیت نیروهای مقاومت را کاهش نمی‌دهد بلکه با اثبات حقانیت آنها بر این محبوبیت افزوده و حمایت‌های مردمی را افزایش می‌دهد. حمایت‌هایی که باعث می‌شود ‌انگیزه نیروهای مقاومت برای مقابله با جنایت صهیونیست‌ها روزبه‌روز بیشتر شود. اقدامات اینچنینی نه‌تنها تمایل مردم مقاومت را در منطقه بیشتر کرده، بلکه روایت جعلی حامیان رژیم‌صهیونیستی را در جهان باطل کرده و بر دامنه حمایت‌های جهانی از مقاومت افزوده است. تداوم این جنگ باعث می‌شود روزبه‌روز بر قدرت نرم جبهه مقاومت افزوده شده و راهبرد‌های نظامی حامیان رژیم‌صهیونیستی شکست‌های بیشتری را تجربه کنند. به تعبیر بهتر هر چقدر جنگ‌ سخت تشدید شود بر سرعت زوال رژیم‌صهیونیستی افزوده می‌شود.