تارنگاشت عدالت
نویسنده: لاری سی. جانسون
برگرفته از: لینکه تسایتونگ
۱۴ ژوئن ۲۰۲۵
حمله ناحق و بی دلیل اسرائیل به ایران در سحرگاهان روز جمعه آغازکامل یک جنگ را کلید زد، که احتمالاً چهره منطقه را تغییر خواهد داد. با صراحت می گویم… این یک جنگ است. ولی با این حال طلیعه روشنی نیز در افق به چشم می خورد: از آنجا که اسرائیل برای حملات مکرر به ایران باید از نیروی هوایی خود و از جنگنده های شکاری خود برای دفع پهپادها و موشک های ایران استفاده کند، مردم فلسطین در نوار غزه برای مدتی از شر بمباران های روزمره اسرائیل خلاص شده و نفس راحتی خواهند کشید.
چه حادثه ای روی داده است؟ حمله اول اسرائیل توسط پهپادها از درون تریلرهای کامیون بود، تاکتیکی که اوکرائینی ها روز اول ژوئن علیه نیروهای استراژیکی هوایی روسیه به کار بردند. ولی ظاهراً اسرائیل در این زمینه موفق تر از اوکراین عمل کرد زیرا پهپادهای صهیونی چندین سوءقصد موفق به فرماندهان بلندپایه نظامی ایرانی و برخی از دانشمندان هسته ای ایران انجام دادند. البته اگر فکر می کنید این ایده را اسرائیلی ها کشف کردند، اشتباه می کنید.
هنوز تصویر مشخصی در دست نیست که چه خساراتی را بمب و موشک های اسرائیلی در ایران به بار آوردند ولی حمله در تعداد و ابعاد خود بسیار مهم بود، که البته توانایی ایران برای مقابله به مثل را متأثر نساخت، و این توانایی شب شنبه و ساعات آغازین روز شنبه (به وقت اورشلیم)به نمایش گذاشته شد. ایران هم خسارات سنگینی به اسرائیل وارد کرد و بنا بر گزارشات واصله مقر اصلی فرماندهی ارتش اسرائیل در تل آویو مورد اصابت قرار گرفت و به سه فرودگاه نظامی نیز با موفقیت حمله شد.
در جهان به اصطلاح نظم مبتنی بر قوانین بینالمللی، اسرائیل بدون دلیل جنگی را آغاز کرد و ایران مطابق با فصل هفتم، بند ۵۱ منشور سازمان ملل متحد واکنش نشان داد.ولی با این حال غرب ایران را محکوم می کند و در رابطه با ادعای اسرائیل که این جنگ در راستای حق دفاع از خود صورت گرفته، انظار عمومی را دستکاری و تحمیق می کند. که مزخرف و بی معنی است!
معتقدم که حمله اسرائیل بخشی از یک عملیات نظامی و امنیتی بینالمللی است که در آن ایالات متحده آمریکا، کشور سلطنتی متحده، فرانسه و آلمان شرکت داشتند و از آن حمایت می کنند.ما روز ۳۱ مه که یکی از مقامات نظارت کننده سازمان ملل متحد دو گزارش با هدف نشان دادن ایران به عنوان یک کشور پلید منتشر کرد، اولین نشانه ها را شاهد بودیم.
گزارشی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز شنبه به کشورهای عضو فرستاده شد، می گفت که اندوخته اورانیوم تا ۶۰ درصدغنی شده ایران دو برابر شده و به ۴۰۸،۶ کیلوگرم رسیده است.
بنا بر تخمین آژانس این مقدار اورانیوم اگر تا ۹۰ درصد غنی شود می تواند تا ۹ بمب اتمی تولید کند.
گزارش دوم مدعی بود که ایران ده ها سال پیش در سه محل مخفیانه فعالیت های هسته ای با موادی انجام داده که به اطلاع آژانس نرسانده است.
رویترز نوشت که نتایج گزارش «جامع» آژانس «راه را برای ورود ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان گشود که هیئت رئیسه، ایران را متهم اعلام کند که وظایف و مسئولیت های خود را نقض کرده است.»
دیپلمات ها در مقابل رویترز گفتند که با استناد به نتایج گزارش، چهار قدرت غربی آژانس را زیر فشار قرار دادند که در نشست بعدی خود در ژوئن اعلام کند که ایران وظایف خود مندرج در قرار داد منع گسترش سلاح های هسته ای را اجرا نمی کند.
این تاکتیک در سال ۲۰۰۲/۲۰۰۳ به کار گرفته شد تا توجیهی برای حمله به عراق فراهم شود، که ایالات متحده مدعی بود عراق دارای سلاح های کشتار جمعی است. امروز می دانیم که این ادعا دروغی بیش نبود ولی تبلیغات اثر کرد تا در آمریکا و اروپا جو حمایت از تهاجم آماده شود. امروز هم ما شاهد تلاش های مشابهی هستیم البته با این تفاوت که ایران به غلط متهم می شود که قصد دارد با غنی سازی اورانیوم به سلاح هسته ای دست یابد. دروغ در مورد سلاح کشتار جمعی در عراق و اتهامات کنونی علیه ایران تنها به این خاطر ساخته شد تا اقدامات نظامی برای تغییر رژیم توجیه شود.
مانند حمله نافرجام اوکراین به نیروی هوایی استراتژیک روسیه در ۱ ژوئن، اولین حمله اسرائیل به ایران با فیلم ها و تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی همراه با گزارش های نفس گیری از خسارات گسترده و فراگیر همراه بود.
البته حقیقت دارد که اسرائیل تعداد زیادی از هدف ها در ایران را مورد اصابت قرار داده است ولی این حملات نتوانست توانایی ایران در دفع حمله را از بین ببرد و ایران امروز درست این کار را انجام داد و به ظن یقین در آینده نیزبه این کار ادامه خواهد داد.
معتقدم وقتی صحبت بر سر اقدامات نظامی پایدار هوایی و موشکی است، ایران در مقابل اسرائیل دارای یک امتیاز است. نسبت به اسرائیل ایران دارای تعداد بیشتری پهپاد و موشک است. اسرائیل حداقل امروز به این تکیه می کند که با ناوگان های شکاری F-35 و F-16 خود به ایران حمله کند. ولی مشکل اینجا است که ظرفیت نیروی هوایی اسرائیل به مرور زمان کاهش خواهد یافت زیرا به دلیل استفاده شدید و تعمیر و نگهداری عادی جنگنده ها به از کارافتادگی مکانیکی دچار خواهند شد.
طبق جدیدترین اطلاعات (۲۰۲۴/۲۰۲۵) هر جنگنده F-35 LightningII نسبت به نوع و شرایط استفاده تقریباً ۱۰ تا ۱۴ ساعت بابت هریک ساعت پرواز تعمیر و نگهداری لازم دارد. با وجود بهبودها در سال های اخیر جنگنده های F-35 هنوز به مراتب بیش از جنگنده های کهنه مثل F-16 که بابت هر یک ساعت پرواز ۵ تا ۶ ساعت تعمیر و نگهداری لازم دارد، نیازمند کنترل و تعمیر است. مدت پرواز از اسرائیل به مرزهای ایران و بازگشت به فرودگاه مادر بیش از ۳ ساعت به طول می انجامد. حال حساب کنید … هر جنگنده F-35 که برای حمله به ایران اعزام می گردد باید روی هم رفته ۳۰ ساعت تعمیر و بررسی شود. شک دارم که اسرائیل بتواند سرعت کنونی استفاده از جنگنده هایش را بیش از یک هفته بر پا نگهدارد.
ولی برعکس ایران با داشتن موشک ها و پهپادهای بالیستیک از امتیاز بیشتری برخوردار است. تاکتیکی که ایران می تواند مورد استفاده قرار دهد این است که در دور اول و دوم موج حمله موشک ها و پهپادهای کهنه خود را به کار گیرد تا سیستم پدافند هوایی اسرائیل را خسته و تضعیف کند و بعد می تواند با به کار گرفتن موشک های مافوق صوت به کار خود ادامه دهد. اگر روسیه، چین و کره شمالی تصمیم گیرند که کماکان ایران را از نظر نظامی تأمین کنند، توان اسرائیل در دفاع از حملات آتی به پایان خواهد رسید.
صهیونیست ها از نظر نظامی در وضعیت ناگواری به سر می برند زیرا امکانات و منابع دفاعی آنها هماکنون به شدت مورد استفاده قرار گرفته است. اسرائیل از عمق استراتژیک برخوردار نیست تا عملیات خشن علیه غزه، غرب رود اردن، جنوب لبنان و سوریه را برپا نگاه دارد و به طور همزمان به حملات هوایی خود علیه ایران ادامه دهد.