برگرفته از: فرهیختگان
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
اسرائیل به بهانه نابودی برنامه هستهای ایران جنگ را شروع کرد اما اهدافی که این روزها مورد هدف قرار میدهد، زیرساختهای انرژی و نظامی ایران است. ایران نیز متقابلا در واکنش به حملات اسرائیل، مکانها و زیرساختهای انرژی و موقعیتهای استراتژیک را مورد هدف قرار داده است. اما سوالی که در این میان مطرح است این است که آیا اسرائیل پیشبینی میکرد که پاسخ ایران تا چه اندازه به سرزمینهای اشغالی آسیب میزند؟ برای بررسی این موضوع با احسان کیانی، کارشناس روابط بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
پاسخ ایران را باید ناظر به ادراک طرف اسرائیلی تحلیل کرد
برای پاسخ به این سوال که پاسخ ایران چقدر بازدارنده بوده ابتدا باید تعریف دقیقی از اهداف اسرائیل داشت. موضوعی که احسان کیانی به آن اشاره کرد و گفت: «پاسخ ایران را باید اول ناظر به ادراک طرف اسرائیلی و بهخصوص نتانیاهو محاسبه کرد؛ یعنی تا وقتی متوجه نباشیم یا بهطور دقیق و شفاف به این نتیجه نرسیم که نتانیاهو و بلوک راست اسرائیل، از این حمله چه هدفی را دنبال میکنند، پاسخ ما خیلی مثمرثمر نخواهد بود. طراحی پاسخ باید ناظر بر این باشد که او چه هدفی را از این حمله دنبال کرده است. آیا هدف او صرفاً توقف برنامه هستهای است؟ آیا هدفش تغییر نظام است؟ آیا هدفش ایجاد فشار برای مطالبات بیشتر در سایر حوزهها، مثل حوزههای منطقهای و موشکی است؟»
حفظ بازدارندگی باید با ارائه پاسخی فراتر از انتظار اسرائیل همراه باشد
کیانی به این موضوع اشاره کرد که پاسخ ایران به حمله اسرائیل، در موج اول، شبیه به عملیاتهای پیشین ایران بود و گفت: «موج اول، عمدتاً شبیه عملیاتهای پیشین وعده صادق بود ولی پاسخی که در موج دوم در حیفا انجام شد و منجر به انفجار تشکیلات گسترده شد و تلفاتی به همراه داشت، اتفاقی است که ممکن است بتواند تا حدودی اسرائیل و آمریکا را در مسیر تشدید تنش بهسمت تعامل وادار کند. اما وقتی نتانیاهو حملهای را با این میزان از گستردگی و پیچیدگی طراحی کرده، حتماً پاسخ موشکی ایران را هم در نظر گرفته و آن را در محاسبات خود گنجانده است. در واقع، وقتی عملیاتی را شروع میکند که آغاز آن، ترور چند فرمانده ارشد نظامی و دانشمند هستهای است یعنی تا حدی از هزینه را قبلاً پذیرفتهاند و اسرائیل را برای تحمل بخشی از هزینهها —چه اقتصادی، چه نظامی— آماده کردهاند. اینکه پاسخ ایران در ادامه کجا میتواند بازدارنده باشد، به این بستگی دارد که این پاسخ فراتر از انتظار طرف مقابل باشد. طرف مقابل انتظار تخریب دارد، انتظار تلفات دارد، تلفات رخ میدهد. او ممکن است انتظار آوارگی بخشی از ساکنان مناطق اشغالی را هم داشته باشد. اینها مواردی است که قبلاً هم تجربه شده. ساکنان مناطق اشغالی طی یک سال و چند ماهی که از جنگ غزه میگذرد، هم آواره شدهاند، هم مرتب در پناهگاهها بودهاند، هم مقدار اندکی تخریب و تلفات را تجربه کردهاند، در عملیاتهای حماس و حزبالله. اما اگر اتفاقی بیفتد که فراتر از انتظار باشد —مثلاً زیرساخت انرژی بسیار مهمی نابود شود یا یک شخصیت مهم سیاسی یا نظامی از دست برود— آن وقت ممکن است این بتواند محاسبات او را تغییر دهد و در روند تشدید یا کاهش تنش تجدیدنظر کند.»
صهیونیستها به دنبال وارد کردن ضربات زیرساختی شدید برای ایجاد نارضایتی عمومی هستند
کیانی به این موضوع هم اشاره کرد که هدف اسرائیل طبیعتاً تعطیلی برنامه هستهای ایران نیست و توضیح داد: «هدف اسرائیل برنامه هستهای نیست، به دو دلیل. دلیل اول اینکه عملیات با حذف برنامه هستهای کلید نخورد، بلکه با حذف رهبران نظامی و پدافندی همراه بود و در ادامه هم به مراکز زیرساختی انرژی مثل عسلویه، نیروگاهها و کارخانهها حمله کردهاند و این اهداف هدف قرار گرفتهاند. دلیل دیگر این است که بدون کمک نظامی آمریکا، اسرائیل قادر به آسیب زدن جدی به برنامه هستهای ایران نیست. علاوهبر اینکه بوشهر هم احتمالاً فعلاً جزو اهداف نباشد، چون آسیب به آن میتواند تشعشعاتی به دنبال داشته باشد که متحدان آمریکا در خلیج فارس را هم درگیر کند. به نظر من هدف، وارد کردن ضربات زیرساختی شدید برای ایجاد نارضایتی عمومی، با هدف بروز ناآرامیهای خیابانی است. در طراحی آنها این ناآرامیهای خیابانی باید به نتیجه مطلوبشان منجر شود. در سناریوی آنها، این ناآرامیها باید به تغییر نظام منجر شود. این سناریوی ایدهآل برای رژیم بسیار مطلوب است. در حالت واقعبینانه هم ممکن است منجر به این شود که نظام، تحت فشار اجتماعی مجبور شود پاسخ به اسرائیل را متوقف کند و آن مطالبهای که در میز مذاکره نپذیرفته بود را با فشار بپذیرد. به نظر میرسد این خط در حال پیگیری است.»
پاسخ ایران، واکنشی به حملات صهیونیستها
کیانی به این موضوع هم اشاره کرد که پاسخ ایران به حملات اسرائیل بیشتر واکنشی بوده، گفت: «تصورم این است که فعلاً پاسخ ایران واکنشی بوده؛ یعنی نگاه کرده که اسرائیل کجا را جزو بانک اهدافش قرار داده و متقابلاً همانجاها را جزو اهدافش در مناطق اشغالی قرار داده است. مثلاً مرکز تحقیقاتی زده، مرکز تحقیقاتی را زده. مراکز نظامی زده، وزارت دفاع را زده. اگر بخشی مسکونی بوده، بخشی مسکونی را زده است. ولی اینکه بتوانیم طراحی خلاقانهای داشته باشیم که جایی را هدف قرار بدهیم که او تصور نمیکند، میتواند تاثیر جدی بگذارد. بهجز عملیات در حیفا، بقیه پاسخهای ما را انتظار داشتند و منتظرش بودند. عملیات حیفا هم تا حدی به خاطر اینکه ضربهای به بخشی از زیرساختهای حفاظتی وارد شد و تلفات جدی گرفت، حداقل این است که شهروندان و ساکنان حیفا متوجه شدند این پاسخها جدی هستند و با قصد مرگ آنها انجام میشود و اسرائیل هم همیشه نمیتواند از آنها حمایت کند. این، تفاوت پاسخ ایران با پاسخهای قبلی بود.»
احتمال ورود آمریکا به جنگ، صفر نیست
همزمان با تشدید حملات ایران و رژیم صهیونیستی، ترامپ در پیامی توییتری از لزوم توافق با ایران گفت و متقابلاً هم گفت که اگر لازم باشد وارد جنگ خواهد شد. کیانی در تحلیل این صحبتهای ترامپ گفت: «من معتقدم نباید این توییتها و صحبتها را خیلی جدی گرفت. اسرائیل بدون هماهنگی و همراهی آمریکا وارد نشده است و باید احتمال ورود جدی آمریکا را هم بدهیم، بستگی به ادامه روند نبرد دارد. به هر حال ما نباید این احتمال را صفر در نظر بگیریم.»