بخش‌های ناگفتۀ برنامۀ هسته‌ای ایران

 

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: تیری میسان
برگرفته از ولتر نت
۲۴ ژوئن ۲۰۲۵

آنچه که در برنامه هسته ای ایران مطرح است ، آن چیزی نیست که همه فکر می کنند. تهران از سال ۱۹۸۸ از تولید سلاح هسته ای منصرف شده است ولی تلاش می کند تا در همکاری با روسیه به اسرار همجوشی هسته ای غیرنظامی دست یابد.اگر ایران موفق شود، به کشورهای در حال رشد کمک خواهد کرد با رهایی از یوغ نفت، استعمار زدایی کنند. آنچه به بمباران برخی از نیروگاه های اتمی ایران توسط ایالات متحده آمریکا مربوط می شود نیز باز احتمالاً آن چیزی نیست که همه فکر می کنند.

و از آنجا که امروز نمی توان بین تحقیقات در مورد همجوشی هسته ای برای امور غیر نظامی و یا نظامی تمیز داد، این امر سخت تر می شود.

مهاتما گاندی (۱۸۶۹ تا ۱۹۴۸) در مقابل امپراتوری بریتانیا مقاومت کرد به این صورت که انحصار کشور سلطنتی را شکست: او خود به ریسیدن نخ هندی پرداخت. امروز ایران مانند محمد مصدق در گذشته تلاش می کند انحصار کنسرنهای نفتی غربی را به کمک دستیابی به همجوشی هسته ای غیرنظامی در هم شکند.

از زمان فروپاشی عراق به دنبال ضربات انگلیسی ها و آمریکایی ها لندن و واشنگتن به بهانه افسانه سلاح های کشتار جمعی عراق، داستان برنامه هسته ای نظامی ایران را تبلیغ کردند. این افسانه از طرف «صهیونیست های تجدید نظر طلب» (که نباید با صهیونیست های معمولی اشتباه شوند) و رهبر آن بنیامین نتانیاهو است بل گرفته شد. در بیست سال گذشته جهان غرب با این تبلیغات تغذیه شد و سرانجام نیز به آن باور کرد با این که بی معنی است چون نتانیاهو در طی این زمان طولانی به طور منظم اعلام می کند که تهران «سال آینده» به «بمب» دسترسی پیدا خواهد کرد.

جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۹۸۸ برنامه اتمی نظامی را دنبال نمی کند. ولی تقریباً از ۳۰ سال پیش این سؤال همیشه مطرح شده است. در اینجا مقاله ای از نیویورک تایمز در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۹۵

ولی حتی با این که روسیه، چین و ایالات متحده توافق دارند که امروز هیچ برنامه هسته ای نظامی در ایران وجود ندارد ولی هرکس می تواند ببیند که ایران در کارخانه های خود مشغول انجام کارهایی است. اما چه کاری؟

در سال ۲۰۰۵ محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و جای سید محمد خاتمی را گرفت. احمدی نژاد یک دانشمند بود که پروژه اش رهایی خلق های استعمار زده بود. به همین دلیل او برآن بود که اگر کنترل اتم ممکن شود او خواهد توانست تمام خلق ها را از یوغ کنسرنهای نفتی فراملیتی رها سازد.

به دنبال آن ایران در دانشگاه های مختلف به تعلیم و تربیت دانشمندان هسته ای اقدام کرد. مسئله این نبود که الیت کوچکی متشکل از چندین صد کارشناس به وجود آید، بلکه هدف تعلیم و تربیت لشگرهایی از مهندسین بود که در این بین بالغ بر ده ها هزار نفر می شود.

در ده سال گذشته موساد دانشمندان اتمی مهم ایرانی را به قتل رساند به این بهانه که از ساختن بمب اتمی ممانعت به عمل آورد. در پس این اقدامات تروریستی برخی از کنسرنهای فراملیتی نفتی قرار دارند که می خواهند مانع از روند تحقیقات ایران در مورد همجوشی هسته ای شوند

ایران در تلاش است تا به همجوشی هسته ای دست یابد در حالی که غرب (در نیروگاه های اتمی خود) به شکافت هسته ای قانع است. شکافت هسته ای به‌معنی تقسیم اتم اورانیوم است در حالی که همجوشی، ادغام هسته اتم های سبک می باشدکه مقدار غیرقابل قیاسی انرژی تولید می کند. تقسیم هسته ای در نیروگاه های غرب صورت می گیرد در حالی که هم جوشی هسته ای در حال حاضر فقط در بمب های گرماهسته ای صورت می گیرد. پروژه محمود احمدی نژاد این بود که از این نوع تولید الکتریسته استفاده کند و امکان استفاده از آن را برای کشورهای در حال رشد مقدور سازد.

این بینش به معنای خمینی گرایانه کلمه یک عمل انقلابی است، یعنی کمک می کند که وابستگی کشورهای در حال رشد را خاتمه دهد و رشد و توسعه اقتصادی آنها را مقدور سازد. احمدی نژاد با دیدگاه انگلیسی از کلنیالیسم که برای ممانعت از رشد و توسعه مستعمرات باید تقسیم کنی تا حکومت کنی رو در رو شده بود. مثلاً باید به‌خاطر آورد که لندن برای هندی ها ممنوع کرده بود که با پنبه ای که خود می کاشتند نخ ریسی و نساجی کنند تا این محصولات تنها در کارخانه های انگلیسی پردازش شود. در واکنش به این قانون مهاتما گاندی در مقابل رژیم سلطنتی انگلیس ایستادگی کرد و به عنوان سرمشقی برای خلق خود به دست خود نخ ریسید و نساجی کرد. به نحو مشابهی پروژه محمود احمدی نژاد قدرت غرب و کنسرنهای نفتی فراملیتی را به چالش کشید.

طبیعی است که انسان در رابطه با سرمایه‌گذاری های ایران در فناوری هسته ای نگران باشد چون به هرحال استفاده از این فناوری بالقوه هم در بخش غیر نظامی و هم بخش های نظامی ممکن است. واضح است که این کاربرد معمولی غیر نظامی نیست و کشف دقیق فرآیندهای هم جوشی می تواند برای اهداف نظامی نیز مورد استفاده قرار گیرد. به هرحال ایران در جستجوی یک منبع پایان ناپذیر انرژی است.

چین و روسیه کراراً اعلام کردند که از سال ۱۹۸۸ در ایران پروژه اتمی نظامی وجود ندارد. برعکس غرب ، روسیه می داند که در مورد چه چیز سخن می گوید، زیرا با تحقیقات ایران در ارتباط است. در بسیاری از مراکز هسته ای ایران (و همین‌طور نیروگاه اتمی بوشهر) روس ها به کار اشتغال دارند. بدیهی است که مسکو نیز مثل غرب از توسعه و گسترش سلاح های هسته ای نگران باشد. ولی برخلاف غرب از نیروی اتمی غیرنظامی نمی هراسد. برمبنای تحقیقات آندری ساخاروف «روساتم» و آکادمی علوم روسیه به تحقیقات خود به ویژه در پروژه «توکاماک» ادامه می دهند. چین، کره جنوبی، کشور سلطنتی متحد و فرانسه با تحقیقات خود در این زمینه مشغولند.

مسکو تنها شریک استراتژیک تهران نیست بلکه قبل از هرچیز در زمینه شکافت هسته ای غیرنظامی با ایران همکاری می کند.

همچنین باید به یاد داشت که ایران از امضا کنندگان پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای NPT است. به همین دلیل ایران زیر بازرسی های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی IAEA قرار دارد. از سال ۱۹۸۸ این آژانس هرگز دلیلی برای اثبات این امر که در ایران یک برنامه اتمی نظامی وجود دارد نیافته است. آژانس برای روشن شدن جنبه هایی از برنامه غیرنظامی سئوالات متعددی مطرح کرد که پاسخی دریافت نکرد که با درنظر گرفتن سرمایه‌گذاری های روسی-ایرانی در تحقیقات همجوشی هسته ای کاملاً قابل درک است. در عمل اسنادی که رسانه های ایرانی دو روز قبل از حمله اسرائیل منتشر کردند، نشان می دهد که رئیس آژانس، رافایل گروسی آرژانتیتی مانند یک جاسوس اسرائیلی رفتار کرده بود و کلیه اطلاعات بازرسان خود را در اختیار اسرائیل قرار داده بود و آن هم با وجود این که اسرائیل سند پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نکرده و لذا عضو IAEA نیست.

تهران در کنفرانس IAEA روز ۴ مه ۲۰۱۰ پیشنهاد «ایجاد منطقه فارغ از سلاح هسته ای در خاور میانه» را ارایه کرد. (۱) این پیشنهاد از طرف کلیه کشورهای منطقه به استثنای اسرائیل پذیرفته شد. در حقیقت این اسرائیل است که به برکت کمک های فناوری فرانسه دارای بمب اتمی می باشد.(۲)

صهیونیست های تجدیدنظر طلب، مانند دوستان نازی خود به آئین «غروب خدایان» معتقدند که نه به زیگفرید بلکه به سامسون، یک قهرمان باستانی یهودی که با کشتن خود قصر فیلیسترها را ویران کرد استناد می کنند

و در نهایت اگر واشینگتن در کنار تل آویو دخالت نکند و بمب های سنگر شکن خود کارخانه غنی سازی فردود را متلاشی نکند نیروهای دفاعی اسرائیل به «گزینه سامسون»(۳)، یعنی نابودی اتمی ایران حتی به قیمت نابودی خود متوسل خواهند شد.(۴)

ژنرال محسن رضایی یکی از افسران بلندپایه پاسداران انقلاب اسلامی و عضو شورای امنیت ملی ایران در مصاحبه ای روز ۱۴ ژوئن گفت: «پاکستان به ما اطمینان داد که اگر اسرائیل علیه ایران از بمب اتمی استفاده کند، پاکستان نیز با بمب اتمی به اسرائیل حمله خواهد برد». ولی وزیر دفاع پاکستان خواجه محمد آصف این حرف را تأیید نکرد. بدون این که انکار کند گفت: «اسرائیل ایران، یمن و فلسطین را زیر نظر گرفته. اگر کشورهای مسلمان اکنون به یکدیگر نپیوندند، همگی با سرنوشت مشابهی روبه رو خواهند شد. ما از ایران حمایت می کنیم و از آن در کلیه مجامع بین‌المللی دفاع خواهیم کرد تا منافع آن را حفظ کنیم.»

به هیچ وجه اطمینانی وجود ندارد که بمب های سنگر شکن GBU-57 دارای این توانایی هست تا در عمق پایگاه فردو رسوخ کند. این پایگاه زیر ۸۰ متر گرانیت ساخته شده است. برای ویران ساختن آن باید چندین بمب سنگرشکن پشت سر هم از یک سوراخ وارد گردد.

و در آخر دولت ترامپ همان‌طور که سخنگوی کاخ سفید، خانم کارولین ایویت اعلام کرد بر این عقیده است: «بگذار صریح بگویم، ایران هرچیز که برای ساختن بمب اتم لازم است در اختیار درد. آنچه که نیاز دارد تصمیم رهبر اعظم است و آنها ۱۴ روز وقت لازم دارند تا تولید این بمب را یک‌سره کنند.»

در نتیجه دولت زیر تلاش های ژنرال «مایکل کوریلا» فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در خاور میانه CentCom از اوائل ژوئن مخفیانه «عملیات پتک نیمه شب» را آماده کرد. برای این کار روز ۲۵ آوریل با همکاران اسرائیلی خود ملاقات کرد و دقیق ترین اطلاعات برای اهداف مورد حمله را جمع آوری کرد و روز ۱۰ ژوئن تحلیل استراتژیک امکاناتی را که تحولات در خاور میانه برای ایالات متحده ممکن خواهد ساخت به کنگره ارایه کرد و در ضمن افشا کرد که او جُنگ وسیعی از گزینه ها را به رئیس جمهور ترامپ ارایه داده است.(۵)

روز ۱۶ ژوئن ترامپ با عجله همایش G7 در کاناناسکیس (کانادا) را ترک کرد. در هواپیمای خود در راه بازگشت به واشینگتن نقد خشمگینانه ای علیه هم پیمانان خود پست کرد: «چون همیشه برای خود تبلیغ می کند، رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون به غلط گفته که من همایش G7 در کانادا را ترک کردم تا به واشینگتن بازگردم تا روی پروژه «آتش بس» بین ایران و اسرائیل کار کنم. این خبر حقیقت ندارد. او نمی داند که چرا من در راه واشنگتنم ولی مطمئناً با یک آتش بس هیچ ارتباطی ندارد. امانوئل مثل همیشه اشتباه می کند. منتظر باشید.»(۶)

در نیمه شب ۲۱ به ۲۲ ژوئن رئیس جمهور ترامپ با زیرپا گذاردن منشور سازمان ملل متحد به یکی از مهم ترین تأسیسات اتمی ایران حمله کرد، ولی نه به نیروگاه بوشهر زیرا در آنجا کارمندان روسی حضور داشتند. ولی این‌طور به نظر می رسد که واشینگتن قبلاً تهران را از حمله خود آگاه ساخته بود. تصاویر ماهواره ای زنجیره ای از کامیون ها در مقابل پایگاه فردو را نشان می داد که ابزار و ادوات از این محل تخلیه می کنند.


این حمله غافلگیرانه را دو جور می توان تعبیر کرد: یا رئیس جمهور ترامپ اسرائیل را از ویرانی سنگین توسط موشک های مافوق صوت فتح ۱ ایران نجات داد و یا برعکس ایران را در مقابل بمب اتمی اسرائیل نجات داد. این واقعیت که پنتاگون سکوهای پرتاب موشک های فتح ۱ را مورد حمله قرار نداد با این که نسبت به نیروگاه های هسته ای غیر نظامی کمتر حفاظت می شد تعبیر دوم را بیشتر متحمل می کند.

به هرحال رئیس جمهور ترامپ با ویران ساختن برنامه تحقیقات اتمی ایران بهانه نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو را از دستش گرفت که از بیست سال پیش به این طرف مشغول جنگ خود در «هفت جبهه» است.

باید به‌خاطر داشته باشیم که رئیس جمهور دونالد ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود دستور قتل خلیفه داعش ابوبکر بغدادی (۲۷ اکتبر ۲۰۱۹) و سپس قتل ژنرال قاسم سلیمانی (۳ ژانویه ۲۰۲۰) را صادر کرده بود. به نظر او مسئله این بود که باید مهمترین رهبر سنی ها و مهم ترین فرمانده نظامی شیعیان ازمیان برداشته می شدند تا هردو گروه آرام و مطیع شوند، که همین‌طور هم شد.

از این رو ممکن است که در ماه های آینده اخبار بدی در انتظار یکی از رهبران اسرائیلی باشد، مثلاً دستگیری بنیامین نتانیاهو توسط مقامات قضایی اسرائیل.

[۱] « Création d’une zone exempte d’armes nucléaires au Moyen-Orient », Réseau Voltaire, 4 mai 2010.
[۲] Israël et la bombe. Histoire secrète du nucléaire israélien, par Avner Cohen, Demi-Lune (2020).
[۳] The Culture of War, Martin van Creveld, Presido Press (2008).
[۴] „Ist die Möglichkeit eines Weltkrieges real?“, von Serge Marchand , Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich , Korrekturlesen : Werner Leuthäusser, Voltaire Netzwerk, 9. April 2024.
[۵] «Full Committee Hearing: “U.S. Military Posture and National Security Challenges AFRICOM + CENTCOM”», U.S. House Armed Services Committee, YouTube, June 10, 2025.
[۶] «Donald Trump», Truth Social, June 17, 2025.