گزیدهای از دیدگاههای صریح یک تحلیلگر سیاسی در خصوص سیاستها و چشمانداز انتخاباتی دولت ونزوئلا
بهبود از نظر شاخصهای اقتصادی انکارناپذیر است، اما مشخصۀ آن نابرابری شدید است، که خصلت سرمایهداری وحشی به شمار میآید. این درست در جهت مخالف حرکت جامعه به سوی سوسیالیسم است.
دموکراتیزه کردن مصرفگرایی لجامگسیخته توهمی بیش نیست و بخشهای آسیبپذیرتر را نادیده میگیرد. به عبارت دیگر، نابرابری را در هر دو جنبۀ عینی و نمادین افزایش میدهد.
گفتمان «مصرف بیشتر برابر است با رشد اقتصادی بیشتر که مساوی است با سعادت اجتماعی بیشتر»، از نظر ساختاری، گفتمان دشمن است. و در سیاست، کسانی که با گفتمان دشمن همبالین میشوند، در نهایت فرزند دشمن وبال گردنشان خواهد شد (فرقی هم نمیکند نطفۀ آن موجود با نیت خیر بسته شده یا خیر).
دیگر هیچ تفاوت واضحی بین برنامههای اساسی چاویسم و ضدچاویسم وجود ندارد. و فقدان تفاوت به نفع هر کسی است که «تغییر» را نمایندگی میکند، حتی اگر برنامۀ پیشنهادیاش مبهم یا نادرست باشد.
وسعت پایگاه اجتماعی حامیان انقلاب همچنان رو به کاهش بوده است. علاوه براین، ریزش در میان کسانی که تاکنون وفادارترینها بوده اند، سریعتر است: تهیدستان شهری، دهقانان، و مستمری بگیران.
این روزها، افزایش افسارگسیختۀ قیمتها میتواند برای بخشی از مردم (که درآمد دلاری دارند یا متعلق به طبقۀ صاحبان کسبوکار هستند یا به سفتهبازی در بازار ارز مشغولاند) مجذوب کننده باشد، اما نه برای کسانی که درآمدشان فقط به بولیوار است.
نشانههایی فراوان در دست است دال بر اینکه زمینداران در حال بازگشت هستند و شرکتهای معظم کشتوصنعت از حضور در مناطقی که قبلاً در پی مبارزات طولانی و پر از رنج به تشکلهای روستایی تعلق گرفته بود، متمتع میشوند. ظهور مجدد سیطرﮤ زمینداران در بسیاری از موارد همراه با جرمانگاری فعالیت رهبران دهقانی بوده است، درست مانند آنچه در سالهای قبل از انقلاب بولیواری شاهدش بودیم.
فعالیتها و اعتراضات اتحادیههای کارگری توسط فرآیندهای قضایی یا اقدامات نیروهای امنیتی خفه شده اند.
این روند حتی اگر به حمایت از جناح راست تبدیل نشود، دستکم انفعال سیاسی ایجاد میکند که بر خلاف شور و شوقی است که انقلاب را به پیش برده است.
خودنمایی ولنگارانۀ ثروت در خیابانها یکی از آشکارترین نشانههایی است که میگوید «اوضاع در ونزوئلا روبهراه شده است.» اما باید توجه داشت که برخی از این نمایشها را آن دسته از مقامات دولتی به راه میاندازند که اگر بر اساس درآمد قانونی خود زندگی میکردند، قاعدتاً نمیتوانستند از این سبک زندگی «بچهمایهدارها و بچهمعروفها» لذت ببرند.
با وجود این سناریوی ظاهراً منفی، دلایلی برای خوشبینی در میان اعضای رده بالای حزب سوسیالیست متحد وجود دارد. دلیل اصلی این است که حزب در طول سال ۲۰۲۲ سازمان خود را بازسازی و حتی شعبی در تعدادی از جنبشها و ابتکارات اجتماعی که سابق بر این خارج از حزب عمل میکردند، ایجاد کرد.
چاویسم حاکم، علیرغم تمام عقبنشینیهایی که در این مقاله به آن پرداخته شد، همچنان موضع برتر را حفظ کرده است. البته، این تردید جدی وجود دارد که چشمانداز پیروزی و بقا در قدرت بیشتر ناشی از کاستیهای مخالفان باشد تا ناشی از شایستگیهای حاکمان.