«… مارپیچ خشونت روز ۱۲ اوت ۱۹۷۶ با کشتار فلسطینیها در تل زعتر باز ادامه پیدا کرد. در اینجا اعضای سازمان فالانژها و نگهبانان درختان سدر، ۳۰۰۰ انسان را با مسلسل، نارنجک و یا کارد به قتل رساندند.
نقطه اوج این روند غمانگیز و ننگین کشتار صبرا و شتیلا، دو اردوگاه آوارگان فقیر در مناطق حاشیهای جنوب بیروت بود. اسرائیل روز ۶ ژوئن ۱۹۸۲ با ۶۰ هزار سرباز (!) وارد خاک لبنان شد تا سازمان آزادی بخش فلسطین یاسرعرفات را نابود کند، که پس از اعتراضات شورای امنیت سازمان ملل متحد و پادرمیانی آمریکا در ماه اوت قرارداد آتشبس پذیرفته شد که بعد از آن خروج مبارزین فلسطینی از بیروت زیر نظر مراجع بینالمللی مقدور گردید. اسرائیل تضمین کامل امنیت فلسطینیهای به جا مانده در اردوگاههای آوارگان (عمدتاً بستگان، زنان، کودکان و سالخوردگان) را به عهده گرفت.
روز ۲۳ اوت “بشیر جمئیل مارونی”، رئیس فالانژها و همپیمان بسیار نزدیک اسرائیل رئیس جمهور لبنان شد. روز ۳ سپتامبر کلیه مبارزین سازمان آزادیبخش فلسطین بیروت را ترک کرده بودند، که اسرائیل قرارداد آتش بس را زیر پا گذارد و با نیروهای خود اردوگاه صبرا و شتیلا را محاصره کرد. نیروهای بینالمللی که برخروج عرفات نظارت میکردند با وجود این وضع روز ۱۱ سپتامبر از لبنان خارج شدند(!) هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود که وزیر دفاع وقت اسرائیل “آریل شارون” این افسانه را پخش کرد که هنوز ۲۰۰۰ جنگجوی سازمان آزادیبخش فلسطین در بیروت حضور دارند و البته سازمان آزادیبخش فلسطین آن را فوراً تکذیب کرد.
نخست وزیر اسرائیل “مناخیم بگین” با “بشیر جمئیل” ملاقات کرد و او را زیر فشار گذارد تا قرارداد صلح با اسرائیل را امضأ کند، حضور نظامی «ارتش جنوب لبنان» به رهبری سرهنگ “سعد حداد” که مورد پشتیبانی اسرائیل قرار داشت را بپذیرد و به مقابله با جنگجویانی که گویا هنوز در اردوگاهها باقیمانده بودند، بپردازد. رئیس جمهور “جمئیل” نه پیشنهاد صلح و نه هیچنوع عملیاتی در درون اردوگاهها را نپذیرفت. در این زمان فالانژه در حال انشعاب به دو فراکسیون هوادار سوریه و هوادار اسرائیل بودند و “جمئیل” کوشش میکرد بین این دو توازن را حفظ کند.
روز سهشنبه ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۲ “بشیرجمئیل” به دنبال یک انفجار عظیم که مقر اصلی فالانژها را کاملاً ویران کرد، به قتل رسید. فلسطینیها و رهبران اسلامی فوراً هرنوع مسئولیتی را رد کردند. اما “آریل شارون” مطلعتر بود (!) و فلسطینیها را مسئول این سوءقصد اعلام کرد و این امر فالانژیستها را تقویت و به انجام اقدامات انتقام جویانه ترغیب کرد. روز چهارشنبه ۱۵ سپتامبر نخست وزیر اسرائیل “بگین” تلگرامی به پدر مقتول فرستاد و تاکید کرد که «از قتل دلخراش این میهنپرست بزرگ و مبارز دلیر آزادی و استقلال لبنان» شوکه شده (!). همزمان با آن ارتش اسرائیل وارد غرب بیروت شد و در جا ۸۸ نفر را به قتل رساند. به اینصورت قرارداد با آمریکائیها که مقرر میداشت بخش مسلمان نشین بیروت نباید اشغال شود، کاملاً با شکست روبهرو شد و همزمان با آن قرارداد صلح با نیروهای مسلمان و سوریه نیز ملغأ گردیده بود. “شارون” چند روز بعد در کنست گفت: «ما وارد غرب بیروت شدیم تا علیه زیربنای به جا مانده تروریستها بجنگیم.»
“آریل شارون” فالانژیستها را که در بیروت تحت فرماندهی وی بودند، دعوت کرد تا اردوگاههای صبرا و شتیلا را «جمع و جور» کنند و «لانه تروریستها را ویران سازند» …