خلق چون دریا و دریا تندخوست
خشم پنهانجوش توفانها در اوست
میتپد دریا ز توفانی شگفت
ناخدا این موج را آسان گرفت
میخروشد موج و یورش میبرد
تازیانهش میزند آن بیخرد
سخت و سنگین مینمایی این زمان
باش تا گرداب بگشاید دهان
گفتمت، اما چه حاصل؟ نشنوی!
باد میکاری که توفان بدروی
ه. الف. سایه
پیشگفتار
قیام ملی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بیتردید یکی از درخشانترین صفحههای تاریخ معاصر مبارزات مردم ایران است. این قیام را تنها میتوان در چارچوب مبارزات تاریخی، گسترده، خونبار و قهرمانانه مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان ایران برای کنترل، اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری از صنعت نفت ایران مورد مطالعه و بررسی قرار داد. نفت ایران، ثروت عظیم ملی همه مردم ایران، اگر در کنترل دولتی ملی و دمکراتیک قرار میگرفت، میتوانست سرنوشت میهن ما و خلقهای زحمتکش آن را به کلی دگرگون کند و جامعه ایران را به کشوری مستقل، بسیار پیشرفته، دمکراتیک، با سازوکارهای مبتنی بر عدالت اجتماعی و با آیندهای روشن و مطمئن برای نسلهای آینده تبدیل کند.
زمینههای عینی اتحاد عمل طبقه کارگر و بورژوازی ملی ایران
این قیام شورانگیز و غرورآفرین در یک همتنیدگی منافع طبقاتی کارگران و زحمتکشان ایران با منافع خردهبورژوازی و سرمایهداری ملی ایران رقم خورد. کارگران و زحمتکشان ایران که در انقلاب مشروطیت نهال جوانی بودند، در دوره ۲۱ ساله حاکمیت بورژوازی وابسته و ملاکان بزرگ به سرکردگی رضا شاه بالیدند، حزب خود را تشکیل دادند و در اعتصاب بزرگ سال ۱۳۰۸ با شرکت ۱۱ هزار کارگر، نخستین مکتب بزرگ مبارزه طبقاتی را از سر گذراندند.
کارگران و زحمتکشان در اعتصاب بزرگ سال ۱۳۲۵ به رهبری حزب طبقه کارگر و شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران با شرکت ۸۰ هزار نفر ضمن دفاع از منافع صنفی و سندیکایی (ساعت کار ۸ ساعته، دستمزدهای سزاوارتر، حق مسکن، حق تشکیل اتحادیههای کارگری، دستمزد برابر برای کارگران و کارمندان ایرانی و هندی، مرخصی سالانه همراه حقوق، به رسمیت شناختن روز جهانی کارگر، پرداخت حقوق برای روز تعطیل جمعه و اجرای قانون کاری که به تازگی تصویب شده بود) پای در میدان سیاست ملی هم گذاشتند و برای نخستین بار خواستار ملی شدن نفت ایران شدند: «در این اعتصاب و تظاهرات یک سخنران زن، شرکت نفت را به باد اعتراض گرفت و گفت: برادران و خواهران، تولید نفت در سرزمین ما تولید جواهر است. باید تلاش کنیم که این جواهرات را پس بگیریم. وگرنه افراد بیارزشی هستیم.» آبراهامیان سپس به وضوح تأکید میکند که: «این سخنان احتمالاً نخستین درخواست ملی شدن نفت بود که به طور عمومی مطرح و شنیده شد. این اعتصاب در تیر ماه همین سال بار دیگر شعلهور شد.») آبراهامیان، کودتا، ۱۳۹۳. ص. ۴۲)
در این اعتصابها که بزرگترین مکتب آموزش مبارزه طبقاتی بودند، کارگران و زحمتکشان دریافتند که سرمایه، نیرویی جهانی است که در همه جا، فارغ از سرزمین، دین، نژاد و جنسیت، با قاطعیت و ددمنشی تمام به دفاع از خود و دولت مدافع منافع سرمایهداران برمیخیزد. به دنبال اعتصاب ۱۳۰۸، انگلیسیها ناوچههای توپدارشان را به آبادان فرستادند. دولت رضا شاه در همکاری آشکار با استعمار انگلستان با برقراری حکومت نظامی، بیست و نه نفر از اعتصابیون را بازداشت کرد. پنج نفر از این بازداشتشدگان تا شهریور ۱۳۲۰، یعنی ۱۲ سال در زندانهای مخوف رضا شاه به سر بردند. ۵۰۰ کارگر هم اخراج شدند. دولت بریتانیا از رضا شاه به خاطر برخورد سریع و مؤثر تشکر کرد. )کودتا، ص. ۴۷) برای مقابله با اعتصاب سال ۱۳۲۵ هم، انگلیسیها دو ناو جنگی به آبادان و یک تیپ هندی را به بصره اعزام کردند…