سرگرد جعفر وکيلی- توران ميرهادی

به مناسبت ١۷ آبان، هفتادمین سالروز تیرباران سرگرد وکیلی

 

برگرفته از: کانال تلگرام شکنجه و امید

 

 

نامه‌‌ای از سرگرد جعفر وکیلی به همسرش توران میرهادی

 

در ۱۷ آبان ۱۳۳۳، قلب تپنده و پُر مهرِ این قهرمان توده‌ای به دستور رژیم جنایتکار شاه به جرم میهن‌پرستی، آرمان‌گرایی و عدالت‌جویی هدف گلوله‌‌های سرسپردگان تبهکار قرار گرفت.

ایمان دارم که عشق و علاقه‌ی تو نسبت به من، نه تنها کمتر از مال من نبود، بلکه بیشتر هم بود و همین امر مرا سوق می‌داد به این طرف که تو را روز به روز بیشتر دوست بدارم. تو از هر جهت پاک‌تر و بی‌آلایش‌تر بودی. تو فرشته‌ای بودی که من قَدرَت را آنچنان که باید نمی‌دانستم. من همه‌ی افراد خانواده را به‌شدت دوست داشتم، ولی تو برایم مقام دیگری داشتی. عشق تو همیشه به من روح و نیرو داده است. از مدت دستگیری‌ام نیز عشق تو از مهم‌ترین عواملی بود که به من اجازه داد شرافت خود را حفظ کنم. من با ایمان به حزب و عشق آتشین تو و بدون دغدغه‌ی‌خاطر می‌میرم. فقط تأسفم در این است که نتوانستم بیشتر برای اجتماع مفید واقع شوم. مدت بس کوتاهی از عشق تو برخوردار شدم. بزرگ‌شدن پیروزمان را ندیدم. پس از خود سوز و گداز عجیبی برای تو و سایر افراد خانواده باقی می‌گذارم. عشق ما عشق طراز نوین، عشق متعلق به انسان‌های طراز نوین است. عشق ما زنده و جاودان خواهد بود. هنگامی‌ که گلوله‌ها بدنم را مشبک خواهد کرد چهره‌ی تابناک نجیب و ملکوتی تو در نظرم مجسم خواهد بود و به من روح خواهد بخشید. تو این صفحات را که در آخرین روزهای زندگی نوشته‌ام به عنوان یادگار عشق ما در محلی محفوظ نگهدار و هر چند یکبار آن را از نو بخوان. تو و پیروز عزیزمان را می‌پرستم و از سر تا پا غرق بوسه می‌کنم.

جعفرِ تو

۱۳۳۳/۸/۱۰

 

******

وقتی جعفر را تیرباران کردند، من ماندم و پیروز. از یکطرف و خانواده‌ی وکیلی از طرف دیگر، که می‌بایست در کنارشان باشم تا بتوانند این درد را یک‌جوری تحمل کنند. وقتی به آن روزها فکر می‌کنم از خودم می‌پرسم اگر قرار بود دوباره چنین وضعیتی پیش بیاید چه می‌کردی؟
دوباره همین کار را می‌کردم.
من خیلی اوقات این شعر آراگون را با خودم زمزمه می‌کنم که اگر قرار بود دوباره زندگی کنی، اگر قرار بود مسیر زندگی‌ات را بتوانی تغییر بدهی، آیا باز هم همین راه را می‌رفتی؟
بعد می‌گویم بله!
باز هم همین راه را می‌رفتم.
من حتی یک لحظه در طول زندگی‌ام نسبت به این عشق و آنچه کردم پشیمان نبودم. نه تنها پشیمان نبودم بلکه همین زمان کوتاه همراه جعفر بودن را یک موهبت و یک شانس خیلی خیلی بزرگ می‌دانم که برایم پیش آمد.

توران میرهادی

١۷ آبان، هفتادمین سالروز تیرباران سرگرد وکیلی