بیانیهٔ مشترک گروه «۱۰ مهر» و «تارنگاشت عدالت»

 
تارنگاشت عدالت
 
۲۲ بهمن ۱۴۰۲

 

 

 


به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد انقلاب شکوهمند مردم ایران

 

در چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ضدامپریالیستی و مردمی بهمن ۱۳۵۷
مردم زحمتکش میهن ما همچنان در انتظار احقاق حقوق خود هستند

 

چهل و پنج سال از انقلاب ضدامپریالیستی و مردمی بهمن ۱۳۵۷ گذشت. ما چهل و پنجمین سالروز این انقلاب بزرگ میهنی را به همهٔ مردم ایران، به‌ویژه کارگران و زحمتکشان کشور، صمیمانه تبریک می‌گوییم.

تاریخ‌نگاران معاصر از این انقلاب شکوهمند و مردمی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های سدۀ بیستم یاد می‌کنند. اهداف، مطالبات، و مضمون انقلاب بهمن ۱۳۵۷، که در سه خواست استقلال، آزادی، و عدالت اجتماعی خلاصه می‌شد، انقلاب ایران را در ردۀ ترقیخواهانه‌ترین انقلابات معاصر جهان قرار داد. علت اصلی شرکت پرشمار اقشار و طبقات گوناگون شهری و روستایی در این انقلاب، همانا اهداف و مطالبات این انقلاب بود.

انقلاب ایران، که بار اصلی آن بر دوش طبقات زحمتکش ایران و پیروزی نهایی آن به‌دست کارگران نفت و صنایع بزرگ ایران بود، در عین حال که مبشر استقلال کشور و تأمین و تضمین منافع ملی و تمامیت ارضی میهن ما بود، تحقق مطالبات توده‌های مردم ایران از طریق تأمین حقوق دموکراتیک و عدالت اجتماعی برای آنان، و برقراری حکومت قانون را نیز در دستور کار خود داشت. این سه رکن از خواست‌های مردم ایران اجزای جدایی‌ناپذیر و ضامن پیروزی قطعی انقلاب بودند.

اما انقلاب از همان فردای پیروزی خود در برچیدن نظام سلطنتی و برقراری جمهوریت و نیز کسب استقلال سیاسی در غلبه بر سلطۀ امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا، وارد سیر دشوار و پیچیده‌ای شد. از سویی، توطئه‌های آمریکا و متحدان غربی آن علیه انقلاب با کمک مباشران و مزدوران خود در ایران، و از سوی دیگر، رویکرد تنگ‌نظرانهٔ طیفی از گرایشات قشری، موانع جدی بر سر راه انقلاب ایجاد کرد. هم‌زمان، کم‌تجربگی رهبران جدید در ادارۀ کشور، و شتابزدگی و اقدامات افراطی برخی نیروهای چپ در ایجاد خلل بر سر راه پیشرفت انقلاب یاری رساند. ترور رهبران برجسته و پیشرو انقلاب، از یک‌سو، و اقدامات کودتایی توسط وابستگان به رژیم سلطنتی و نفوذی‌های آمریکا و اسرائیل در ایران، از سوی دیگر، مقدمات انحراف کشور را از مسیر انقلابی خود فراهم آورد.

رهبری حزب تودهٔ ایران در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ اعلام کرد:

«مبارزه برای دموکراسی مردمی، مبارزه علیه امپریالیسم و مبارزه برای بهبود بنیادی شرایط اقتصادی و اجتماعی به‌سود توده‌های زحمتکش، همه از مسائل عمدۀ انقلاب ایران هستند. اما در این یا آن لحظه از انقلاب، به‌تناسب مسائلی که مطرح است، این یا آن عنصر از مجموعۀ هدف‌های جنبش انقلابی ایران می‌تواند اهمیت درجه اول پیدا کند. به‌عنوان مثال، مبارزه برای خنثی کردن فشار امپریالیسم آمریکا، در لحظۀ کنونی اهمیت درجه اول دارد، اما این مبارزه بدون دموکراسی خلقی امکان‌پذیر نیست. زیرا اگر خلق نتواند در این مبارزه شرکت کند، قادر نیست تمام نیروی خود را به‌کار گیرد.»

جنگ تحمیلی از سوی حکومت صدام حسین به ایران، از شهریور ۱۳۵۹ تا هشت سال پس از آن، شلیک مهلک دیگری از سوی امپریالیسم و ارتجاع منطقه به انقلاب ایران بود. در طی دوران جنگ بود که مافیاهای اقتصاد نئولیبرالی و دلالان اسلحه یکی پس از دیگری در ایران سر بلند کردند. راه نفوذ اقتصادی امپریالیسم به ایران گشوده شد، و دانش‌آموختگان مکتب شیکاگو و مریدان میلتون فریدمن یک اقتصاد ویرانگر نئولیبرالی را در ایران پایه‌گذاری کردند. این روند در آستانۀ پایان جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد، و پیش از درگذشت آیت‌الله خمینی، با کشتار چهار هزار زندانی سیاسی در زندان‌های مختلف ایران تکمیل شد.

با پایان جنگ ایران و عراق و آغاز ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، چرخش سیاسی ـ اقتصادی ایران با در پیش گرفتن سیاست تعدیل اقتصادی و دور شدن از اهداف عدالتخواهانهٔ انقلاب هرچه بیشتر آشکار گردید. و در اینجا بود که می‌بایست حزب تودۀ ایران، که به‌شکلی قاطع در برابر توطئه‌های امپریالیسم و عوامل آن ایستادگی و همواره از حق و حقوق زحمتکشان در مقابل این روند مقاومت می‌کرد، از سر راه برداشته شود.

اتهام جاسوسی و کودتا به حزب تودۀ ایران، که منجر به دستگیری و شکنجه و سپس اعدام بخش بزرگی از رهبران برجسته، میهن‌دوست و باتجربه، و کادرهای فداکار و مردمی حزب ما شد، برنامۀ از پیش آماده شده‌ای بود که از طرف سازمان‌های سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس و ایادی داخلی آن‌ها به‌اجرا گذاشته شد. یورش به حزب ما در دو مرحله، در بهمن ۱۳۶۱ و اردیبهشت ۱۳۶۲، به‌اجرا در آمد، و رهبری حزبی که در افشای نقشۀ خائنان به کشور برای کودتا در ایران سهمی تعیین‌کننده‌ داشت، خود به‌اتهام واهی کودتا به زیر شکنجه‌های توانفرسا کشیده شد. اما نه آن شکنجه‌ها و نه آن قتل‌ها هیچ‌کدام نتوانست رفیق نورالدین کیانوری، رهبر مدبر حزب ما، و دیگر اعضای رهبری آن را به پذیرش اتهام دروغین کودتا وادار کند.

با اعدام اکثریت کادر رهبری حزب و منزوی کردن چند تن دیگر آنان، خروج عده‌ای از کادرهای حزب ما از کشور، و همچنین دستگیری و اعدام برخی از اعضای رهبری و کادرهای اصلی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و مهاجرت اجباری بخشی دیگر از این نیروهای میهن‌دوست و انقلابی کشور از سرزمین مادری خود، انقلاب ایران یکی از گردان‌های اصلی مدافع خود را از دست داد و راه برای اعمال نفوذ ایادی بیگانه و رشد نیروهای مخالف دموکراسی مردمی و عدالت اجتماعی در ایران هموارتر شد. به این ترتیب، دشمنان قسم‌خوردۀ انقلاب و مردم زحمتکش ایران توانستند در غیاب حزب تودهٔ ایران و دیگر نیروهای صادق مدافع دستاوردهای انقلاب، برنامه‌های ضدمردمی خود را به پیش برند.

در نتیجه، امروز به‌رغم پیشرفت‌های چشمگیر جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های علمی و تکنولوژی نظامی، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، برقراری ارتباطات سیاسی و اقتصادی با کشورهای همسایه، و مناسبات سازنده با جنوب جهانی، میهن ما دورۀ خطیری را از سر می‌گذراند. امپریالیسم آمریکا، با توسل هم‌زمان به روش‌های سخت و ابزار نرم، به‌دنبال براندازی جمهوری اسلامی و تجزیهٔ ایران است و در این مسیر به پایگاه اجتماعی خود در ایران، یعنی سرمایه‌داری بزرگ هوادار غرب، متکی است. این طبقۀ اجتماعی، که خود از مسببان اصلی مشکلات کشور است، نمایندگان خود را هم در درون و هم در بیرون از دستگاه حکومتی جمهوری اسلامی ایران دارد، و چنین به‌نظر می‌رسد که این‌دو برای از پای ‌درآوردن انقلاب مردم ایران تقسیم‌کار نانوشته‌ای میان خود دارند.

با توجه به خطرات جدی ناشی از تهدیدها و توطئه‌های امپریالیسم و کارگزاران داخلی آن علیه جمهوری اسلامی ایران، مسؤولان حکومتی باید درک کنند که گسل‌های بزرگ اجتماعی و شکاف‌های‌ عظیم طبقاتی ناشی از چهل سال سیاست اقتصادی نئولیبرالی و نارضایتی‌های فزایندۀ ناشی از آن، و نبود آزادی‌های دموکراتیک برای توده‌های کار و زحمت و دیگر نیروهای میهن‌دوست، که مبارزهٔ با این سیاست‌های مخرب را برای آنان غیرممکن می‌سازد، امروز به آن چشم اسفندیاری بدل شده‌‌ است که می‌تواند برای به‌زانو درآوردن انقلاب مردم ایران مورد بهره‌برداری امپریالیسم، صهیونیسم، و کارگزاران داخلی آن‌ها قرار گیرد.

امروز امکان تشکل‌یابی برای کارگران و زحمتکشان، و نیروهای میهن‌دوست و انقلابی مدافع آنان، جهت مشارکت در تعیین سرنوشت کشور به یک ضرورت عاجل برای میهن ما بدل شده است. ما از آن دسته از مسؤولان کشور که از این خطرات آگاهی دارند می‌طلبیم که در چهل و پنجمین سال انقلاب باشکوه مردم میهن‌مان، تسهیلات قانونی و حقوقی جهت حضور و فعالیت همۀ این نیروها را جهت مبارزه با دشمنان خارجی، دفاع از استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران، و تلاش برای کوتاه کردن دست استثمارگران و سودجویان از جان و مال مردم ایران و کاستن از رنج توده‌های زحمتکش میهن، فراهم آورند.

 

پیروز باد مبارزۀ مردم ایران بر ضد امپریالیسم و برای استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی

 

گروه «۱۰ مهر» – «تارنگاشت عدالت»

۲۲ بهمن ۱۴۰۲