kargaran

بیانیه بزرگداشت اول ماه مه (١١ اردیبهشت)، روز جهانی کارگر

 
نویسنده: خسرو باقری
برگرفته از: مجله دانش و امید شماره ۱۷
اردیبهشت ۱۴۰۲

 

به قلم دکتر تقی ارانی (۱۳۱۵/۱۹۳۶)

 

پیش‌گفتار:

بیانیه اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت)، روز جهانی کارگر، به قلم دکتر تقی ارانی (۱۲۸۱ـ ۱۳۱۸)، یکی از سه رهبر تجدید حیات حزب کمونیست ایران- در کنار عبدالصمد کامبخش (۱۲۸۲ـ‌۱۳۵۰) و سرهنگ عزت‌اللـه سیامک (۱۲۷۵ـ ۱۳۳۳)- و رهبر گروهی که پس از بازداشت‌های بین سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۶ به گروه ۵۳ نفر شناخته شد، از منظر تاریخی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد؛ زیرا از یک طرف بیانگر جسارت انقلابی دکتر ارانی و یارانش حتی پس از تصویب قانون سیاه ضد اشتراکی رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۰ است و از طرف دیگر بیانگر بینش ژرف و علمی مبارزان ایرانی در آن مقطع تاریخی است.

این بیانیه تاریخی به مهم‌ترین رویدادهای پیش از آغاز جنگ جهانی دوم می‌پردازد و به آنها پاسخی درست و انقلابی می‌دهد. اکنون که پس از ۸۷ سال از انتشار این بیانیه، بار دیگر آن را مطالعه می‌کنیم از درایت، بینش علمی، وطن‌دوستی نویسندگان و نیز هواداری بیانیه از انترناسیونالیسم، دفاع شجاعانه از حقوق و آزادی‌های دموکراتیک، حمایت قاطعانه از صلح، و سرانجام دفاع بی‌خدشه از آرمان بزرگ انسان ترقی‌خواه یعنی سوسیالیسم، هم شگفت‌زده می‌شویم و هم بر خود می‌بالیم. حتی امروز هم مفاد این بیانیه حاوی درس‌های بزرگی برای مبارزان ایران است. برای تاکید بر مضمون و نیز بینش علمی و انقلابی بیانیه، گزاره‌های اصلی آن را منتشر و سپس از خوانندگان دعوت می‌کنیم که به مطالعه کامل بیانیه بپردازند.

۱. بیانیه در سال ۱۹۳۶، یعنی سه سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ ۱۹۴۵/۱۳۱۸ـ‌۱۳۲۴) وقوع این جنگ هولناک را که از قلب اروپا آغاز شد و سپس بخش بزرگ جهان را در هم نوردید و به قتل عام بیش از پنجاه میلیون انسان منجر شد، پیش‌بینی می‌کند.

۲. هدف سرمایه‌داری جهانی در برافروختن این جنگ خانمانسوز، تقسیم مجدد جهان و نابودی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان میهن رنجبران جهان بود. بیانیه تأکید می‌کند که علت جنگ جهانی اول هم تقسیم جهان میان امپریالیست‌های استعمارگر بود.

۳. فاشیسم که در زیر لوای آن این جنگ به راه خواهد افتاد، چیزی نیست جز سرمایه‌داری مسلح که بزرگ‌ترین خطر برای صلح و آزادی است.

۴. امپریالیسم انگلستان به دست گماشته خود، رضا شاه پهلوی، در ایران سه هدف را دنبال می‌کند: استثمار زحمتکشان ایران، سرکوب آنها و استفاده از آنها به عنوان گوشت دم توپ برای تجاوز به اتحاد شوروی.

۵. دستگاه‌های دولتی، چه در مقیاس کشورهای امپریالیستی و چه در مقیاس کشورهای مستعمره یا نیمه مستعمره چون ایران، ابزار استثمار و سرکوب زحمتکشانند. دزدان بزرگ تنها به کمک دزدان کوچک این کشورها، قادرند ملت‌ها را غارت کنند.

۶. حکومت رضا شاه پهلوی، حکومت ملاکان و سرمایه‌داران است. ملت ایران باید علیه شوینیسم- وطن‌پرستی دروغین- که رضا شاه مبلغ آن است، مبارزه کند.

۷. در سایه حاکمیت سیاه رضاه شاه پهلوی، در حالیکه توده مردم از دانش و بهداشت محرومند و در فقر و جهل و بیماری بسر می‌برند، بهترین امکانات کشور در اختیار سرمایه‌داران خارجی و سرمایه‌داران و ملاکین داخلی است.

۸. بعضی اقدامات ترقی‌خواهانه دولت رضا شاه نه از سر دلسوزی برای ملت ایران، بلکه تحت فشار توده مردم، شرایط بین‌المللی و تأثیر اتحاد شوروی است و به‌هیچ‌وجه به رژیم، وجهه ملی، مترقی و خلقی نمی‌دهد. راه‌آهنی که در ایران احداث می‌شود نه برای بهبود وضع اسف‌بار زحمتکشان ایران، بلکه برای کنترل و حفظ منافع انگلستان در هند انجام می‌گیرد.

۹. ملت ایران استقلال نسبی خود را که پس از قرارداد ۱۹۱۹ (۱۲۹۸) میان ایران و انگلستان در معرض خطر قطعی قرار گرفته بود، مدیون اتحاد شوروی است.

۱۰. مردم ایران باید با تشکیل یک جبهه متحد ملی، از ورود ایران به ورطه جنگ جهانی آینده جلوگیری و صلح، ترقی اجتماعی و حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را تامین کنند.

۱۱. تنها سوسیالیسم است که می‌تواند به استثمار زحمتکشان پایان دهد؛ صلح را در سراسر جهان تأمین کند و به توحش سرمایه‌داری پایان دهد.

۱۲. مردم ایران باید بر اتحاد خود با همه ملت‌های ترقی خواه جهان در مبارزه علیه فاشیسم آلمان، ژاپن و ایتالیا و نیز امپریالیست‌های انگلستان و آمریکا- که فاشیسم را در دامن خود پرورش دادند- تاکید کنند.

۱۳. محبوسان زندان قصر از پشت میله‌های زندان، اتحاد و همبستگی خود را با تمام هم زنجیران خود در نظام‌های سرمایه‌داری اعلام می‌کنند و به آن‌ها و خلق اتحاد شوروی درود می‌فرستند.

….