تحلیل: آیا حملات موشکی ایران به اسرائیل بسیار کاری‌تر بود؟

 

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: راینر روپ
برگرفته از: روزنامه چپ
٢٠ ژوئیه ٢٠٢۵

 

پاسخ ایران بسیار فراتر از انتظار صهیونیست‌ها بود

 

داده‌های دانشگاه ایالتی اورگان نشان می‌دهد: موشک‌های ایرانی ظاهراً بسیار دقیق‌تر و قدرت تخریبی آن‌ها بسیار بیش‌تر از آن چیزی بود که رژیم‌های متجاوز در واشنگتن و اورشلیم انتظار داشتند، در حالی‌که «گنبد آهنین» معروف بر فراز اسرائیل نتوانست به وعده خود عمل کند.

محققان دانشگاه ایالتی اورگان در ایالات متحده، که در تجزیه و تحلیل داده‌های رادار ماهواره‌ای برای تشخیص آسیب بمب در مناطق جنگی تخصص دارند، به تازگی داده‌ها و یافته‌های خود را با روزنامه بریتانیایی تلگراف به اشتراک گذاشتند. این داده‌ها نشان می‌دهد که در جریان به اصطلاح «جنگ دوازده روزه» در ژوئن ٢٠٢۵، موشک‌های بالستیک ایران، از جمله موارد دیگر، به پنج پایگاه نظامی اسرائیل – که قبلاً گزارش نشده بودند – آسیب جدی وارد کردند.

متن زیر تا حدودی بر اساس گزارش روزنامه بریتانیایی تلگراف و هم‌چنین تحقیقات هوش مصنوعی به وسیلۀ رسانه‌های اسرائیلی، ایرانی و سایر رسانه‌های بین‌المللی و هم‌چنین اظهارات منابع رسمی در X، توییتر سابق، تهیه شده است. لازم به ذکر است که نهادهای رسمی در اسرائیل تأثیر حملات ایران را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند یا کاملاً نادیده می‌گیرند، در حالی‌که گزارش‌های ایرانی قطعاً جهت‌گیری مخالف دارند. تجزیه و تحلیل‌های مستقل از داده‌های ماهواره‌ای قطعاً تصویر واضح‌تری را ترسیم می‌کنند.

به گفته تلگراف، داده‌های دانشگاه ایالتی اورگان ظاهراً وسعت کامل حملات تلافی‌جویانه ایران به زیرساخت‌های نظامی اسرائیل را نشان می‌دهد. با این حال، به دلیل قوانین سختگیرانه سانسور اسرائیل، این امر نمی‌توانست علنی شود – ظاهراً برای جلوگیری از نگران کردن مردم. با این حال، دلیل واقعی این پنهانکاری شدید، احتمالاً این بود که این شرمساری، اعتبار اسرائیل را به عنوان یک کشور شکست‌ناپذیر از بین می‌برد و حتی جدی‌تر، منجر به خسارات مالی هنگفتی می‌شود.

اگر دو رژیم جنایتکار جنگی در واشنگتن و اسرائیل به وسعت کامل شکست فن‌آوری‌های دفاع موشکی خود اعتراف کنند، نتیجۀ آن خسارت تجاری عظیمی خواهد بود. تاکنون، سیستم‌های دفاع هوایی اسرائیل و آمریکا – به دروغ، اما با این وجود بسیار موفق – به عنوان بهترین سیستم‌های دفاع هوایی در جهان فروخته شده اند. پذیرش این‌که موشک‌های بومی توسعه‌یافته و تولید شدۀ ایران می‌توانند به تعداد قابل توجهی بر دفاع‌های اسرائیلی-آمریکایی غلبه کنند، می‌تواند به معنای پایان بخش قابل توجهی از صادرات تسلیحات پرسود آن‌ها به ارزش ده‌ها میلیارد دلار برای هر دو کشور باشد.

مروری کوتاه، جهت یادآوری
جنگ تجاوزکارانۀ غیرقانونی و بی‌دلیل اسرائیل علیه ایران که در ١٣ ژوئن ٢٠٢۵ آغاز شد، با هدف نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران انجام گرفت که طبق قوانین بین‌المللی جنایت جنگی دیگری محسوب می‌شود. این امر منجر به مجموعه‌ای از حملات تلافی‌جویانه ایران شد که ظاهراً برای اسرائیل بسیار دردناک‌تر از آن‌چه بود، که قبلاً اذعان شده بود. پیش از آتش‌بس، زمانی که رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند که نتانیاهو به ترامپ اعلام کرده است که در صورت آغاز آتش‌بس از سوی تهران، حاضر به اعلام فوری آتش‌بس است، نشانه‌هایی از این امر وجود داشت.

ظاهراً رژیم صهیونیستی در این برهه از زمان مجبور بود حملات موشکی ایران را با درماندگی فزاینده تحمل کند. این امر منجر به ترس در محافل مربوطه شد که اگر حملات ایران ادامه یابد، صهیونیست‌ها، در ناامیدی فزایندۀ خود، ممکن است به سلاح‌های هسته‌ای متوسل شوند. این بحث، که بخشی از آن علنی بود، ممکن است یکی از دلایلی باشد که آمریکایی‌ها بلافاصله با تهران برای آتش‌بس مذاکره کردند.

اگر دو رژیم جنایتکار جنگی در واشنگتن و اسرائیل به وسعت کامل شکست فن‌آوری‌های دفاع موشکی خود اعتراف کنند، نتیجۀ آن خسارت تجاری عظیمی خواهد بود.

این درگیری در ١٣ ژوئن ٢٠٢۵ با حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای و سایت‌های موشکی ایران و ترور هدفمند دانشمندان هسته‌ای و مقامات ارشد نظامی ایران آغاز شد. به گفته اسرائیل، هدف این عملیات‌ها متوقف کردن یا حداقل به تأخیر انداختن قابل توجه برنامه هسته‌ای ایران بود – اتهامی که تهران قاطعانه آن‌را رد می‌کند. در طول این درگیری، نیروی هوایی ایالات متحده نیز در حملات هدفمند به سایت‌های هسته‌ای ایران به عنوان بخشی از «عملیات چکش نیمه‌شب» شرکت کرد که در آن بمب‌افکن‌های B-2 بمب‌های سنگرشکن را بر روی فردو، نطنز و اصفهان پرتاب کردند.

در پاسخ، ایران موج گسترده‌ای از حملات موشکی و پهپادی را به اهداف نظامی و غیرنظامی اسرائیل، از جمله حمله ویرانگر به بندر حیفا و حمله موشکی به پایگاه هوایی ایالات متحده در العدید در قطر، آغاز کرد. این درگیری سرانجام در ٢۴ ژوئن ٢٠٢۵ با آتش‌بس شکننده‌ای پایان یافت.

داده‌های ماهواره‌ای: کلید کشف خسارات در اسرائیل
این یافته‌های جدید و مهم، از یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه ایالتی اورگان به دست آمده است. این گروه از داده‌های ماهواره‌ای رادار برای تشخیص تغییرات در محیط ساخته شده و در نتیجه شناسایی خسارات بمب در مناطق جنگی استفاده می‌کند. این تیم به رهبری کوری شر، توانست الگوهای انفجار واضحی را در پنج پایگاه نظامی کلیدی در شمال، مرکز و جنوب اسرائیل که تاکنون از سوی طرف اسرائیلی مخفی نگه داشته شده بودند، شناسایی کند.

اهداف شناسایی شده عبارتند از:
پایگاه هوایی تل نوف، در مرکز اسرائیل، قطب اصلی هواپیماهای تانکر و بالگردهای سنگین؛

مرکز اطلاعات گلیوت، در نزدیکی تل آویو، یک مرکز اطلاعات نظامی کلیدی؛

پایگاه زیپوریت، در نزدیکی ناصره، یک مرکز تولید تانک و سیستم‌های تسلیحاتی؛

یک پایگاه اطلاعاتی دیگر اسرائیل، که نام آن فاش نشده؛ و

یک پایگاه لجستیکی نامشخص، اما ظاهراً مهم.

شش موشک ایرانی به پنج پایگاه مختلف اسرائیل اصابت کرد

داده‌های رادار ماهواره‌ای الگوهای برخورد واضحی را نشان داد که نشان‌دهندۀ اصابت مستقیم است. با این حال، از آنجایی که تیم کوری شر هنوز به تصاویر با وضوح بالا دسترسی نداشته است و تحقیقات در محل به دلیل سانسور و پنهانکاری اسرائیل امکان‌پذیر نیست، ارزیابی دقیق خسارات وارده نیز محدود است. با این حال، تیم تحقیقاتی از تجزیه و تحلیل دقیق‌تری خبر داده است که قرار است اواخر این ماه منتشر شود.

دامنه و تاکتیک‌های حملات پهپادی و موشکی ایران
استراتژی ایران طوری طراحی شده بود، که بر پدافند هوایی اسرائیل بار اضافی ایجاد کند. تهران موشک‌های بالستیک را با پهپادهای کند و یکبار مصرف ترکیب کرد، که دومی در درجه اول قصد داشت پدافند هوایی اسرائیل و آمریکا را گیج کند و سیستم‌های دفاعی را بیش از حد اشباع سازد.

طبق داده‌های موجود، ایران در طول جنگ دوازده روزه بیش از ۵٠٠ موشک بالستیک و تقریباً ١١٠٠ پهپاد علیه اسرائیل شلیک کرد. ده‌ها فروند از این موشک‌ها به سیستم دفاعی اسرائیل و آمریکا نفوذ کردند و خسارات شدیدی به زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی وارد کردند. ٢۴٠ ساختمان، از جمله دو دانشگاه، مورد اصابت قرار گرفتند.

مرکز پزشکی سوروکا در منطقه بئر السبع نیز آسیب دید که جنجال خاصی را برانگیخت. طبق بیانیه ایران، این اثر ثانویه یک حمله موشکی بود که مقر اطلاعات نظامی اسرائیل (ستاد IDF C4I ارتش اسرائیل) را در «پارک فن‌آوری‌های پیشرفته گاو-یام نقب»، که آن هم در منطقه بئر السبع است، نابود کرد. بیمارستان کمی بیش از یک کیلومتر از محل انفجار فاصله دارد.

موج شوک ناشی از این ضربه سهمگین به مقر فرماندهی IDF C4I ارتش اسرائیل، تمام پنجره‌های مرکز پزشکی را شکست و بسیاری از بیماران بر اثر پرتاب تکه‌های شیشه مجروح شدند. سپس تبلیغات صهیونیستی این حمله را به عنوان یک «حمله هدفمند و وحشیانه» از سوی ایران به یک بیمارستان به تصویر کشید، در حالی‌که اسرائیل هم‌زمان هر ٣۶ بیمارستان در نوار غزه را یا به طور کامل بمباران کرد یا در ابعاد وسیعی از کار انداخت.

توانایی ایران در وارد کردن بخش فزاینده‌ای از موشک‌های خود از میان سیستم‌های دفاعی اسرائیل، پیشرفت‌های فن‌آوری موشکی ایران را برجسته می‌کند.

بیش از ١٣٠٠٠ نفر در نتیجه حملات ایران بی‌خانمان شدند و بخش عمده‌ای از خسارات به خانه‌های غیرنظامیان ناشی از فعالیت‌های پدافند هوایی خود اسرائیل، مانند ریزش آوار موشک‌های پرتاب شده ایرانی یا موشک‌های رهگیر خود اسرائیل بود که به اهداف خود اصابت نکردند و پس از برخورد با زمین منفجر شدند و در مجموع ٢۸ اسرائیلی را کشتند، با وجود این‌که سیستم‌های هشدار و پناهگاه‌ها به خوبی کار می‌کردند.

افزایش نرخ نفوذ موشک‌های ایرانی
یکی از یافته‌های به ویژه مهم این تحلیل‌ها، افزایش مداوم نرخ نفوذ موشک‌های ایرانی است. در آغاز جنگ، نرخ موفقیت‌آمیز برخورد تنها ٢ درصد تخمین زده می‌شد. با این حال، تا روز هفتم، این رقم تقریباً به ١۶ درصد افزایش یافته بود. و در شب‌های ٢٢ و ٢٣ ژوئن، ویدیوی زنده از اسرائیل نشان داد که موشک‌ها و پهپادهای ایرانی بدون برخورد با هیچ پدافند هوایی قابل توجهی بر حیفا و سایر شهرها فرود می‌آیند. کارشناسان این امر را به عوامل زیر نسبت می‌دهند:

ذخایر موشک‌های رهگیر اسرائیل و آمریکا به پایان رسیده بود.

بهبود فن‌آوری موشکی ایران، از جمله سیستم‌های دقیق‌تر مانند موشک فتاح.

تحولات تاکتیکی، به ویژه هماهنگی ماهرانه پهپادهای کندتر از سوی ایران با ورود هم‌زمان موشک‌های بالستیک فوق سریع بر فراز اهداف مربوطه اسرائیلی، پدافند هوایی را تحت‌الشعاع قرار داد.

این تحول، نقاط ضعف بالقوه در سیستم پدافند هوایی اسرائیل، از جمله «گنبد آهنین» که عملاً غیرقابل عبور تلقی می‌شود و سیستم‌های تاد و پاتریوت، تحت حمایت ایالات متحده را برجسته می‌کند.

پی‌آمدهای استراتژیک
توانایی ایران در وارد کردن بخش فزاینده‌ای از موشک‌های خود از میان سیستم‌های دفاعی اسرائیل، پیشرفت‌های فن‌آوری موشکی ایران را برجسته می‌کند. با زرادخانه‌ای متشکل از حدود ٢٠٠٠ تا ٢۵٠٠ موشک بالستیک، تولید انبوه مداوم و ده‌ها هزار پهپاد، این امر نشان‌دهنده یک عامل بازدارنده رو به رشد در برابر نیات تهاجمی جدید اسرائیل و ایالات متحده است.

استراتژی ایران طوری طراحی شده بود، که بر پدافند هوایی اسرائیل بار اضافی ایجاد کند.

با این حال، پویایی درگیری هم‌چنان بسیار ناپایدار است. با وجود آتش‌بس مورد توافق در ٢۴ ژوئن، هر دو طرف از آن زمان یکدیگر را به نقض آتش‌بس متهم کرده اند. ایران تهدید به حملات تلافی‌جویانه بیش‌تر علیه نیروهای آمریکایی در منطقه کرده است، در حالی‌که اسرائیل اعلام کرده است که قصد دارد به تضعیف عمدی قابلیت‌های نظامی ایران ادامه دهد.

در این زمینه، پی‌آمدهای آن برای کل خاورمیانه چگونه باید ارزیابی شود؟ چه کسی متجاوز در منطقه محسوب می‌شود و این چه عواقبی برای اعتبار ضمانت‌های امنیتی ایالات متحده دارد؟ کشورهای خلیج فارس چگونه استراتژی‌های نظامی و دیپلماتیک خود را با خطرات جدید، از جمله فعالیت‌های گروه‌های نیابتی مانند حوثی‌ها، تطبیق می‌دهند؟ این بحران چه چیزی در مورد آینده برنامه هسته‌ای ایران می‌گوید؟

آیا ایران اکنون چاره‌ای جز دنبال کردن مسیر جمهوری دمکراتیک خلق کره – که به معنای ساخت سلاح‌های هسته‌ای خود برای خنثی کردن تهدید آمریکا/اسرائیل است – ندارد، همان‌طور که بسیاری در شرق و غرب از آن می‌ترسند؟ آیا مسیرهای ممکن دیگری برای رسیدن به آتش‌بس پایدار و احیای توافق هسته‌ای وجود دارد؟ چه چالش‌های سیاسی، استراتژیک و منطقه‌ای در مسیر چنین تلاش‌هایی قرار دارند؟ این سؤالات و سؤالات دیگر هم‌چنان سال‌های آینده ما را به خود مشغول خواهند کرد.