rohani

ثروت ملی یا قدرت ملی؟ اولویت با کدام است؟

 
 
 
برگرفته از: فصلنامه علمی راهبرد، شمارۀ ۳۹
بهار ۱۳۸۵

 

 

 

سخنرانی حسن روحانی، مسئول دفتر تحقیقات استراتژیک در نشست «راهبرد بهره‌برداری از ذخائر گاز کشور»

 

یکی از مباحث مهم و زیربنایی در کشور ما- و سایر کشورها- این است که آیا استراتژی ملی باید مبتنی بر تأمین قدرت ملی و به دست آوردن قدرت و تأمین آن و یا ثروت ملی باشد. یعنی اولویت با قدرت ملی است و یا ثروت ملی؟ خیلی از اختلافاتی که با هم داریم و با جناح‌ها با هم دارند، به همین مسئله زیربنایی برمی‌گردد. من امیدوارم در آینده، مرکز تحقیقات استراتژیک بتواند در این‌گونه مسائل مهم سمینارهایی را برگزار کند. یکی از مشکلات ما در این بیست و هفت سال، این بوده که ما نتوانستیم در زمینه «استراتژی ملی» به اجماع برسیم که یکی از مباحث مهم آن این است که آیا اولویت با «ثروت ملی» است و یا «قدرت ملی»؟ آیا می‌خواهیم فضای ایران در روابط بین‌الملل هم‌چنان فضای امنیتی  باشد یا روزی می‌خواهیم به فضای سیاسی و سپس به فضای اقتصادی برسیم؟

ایامی که تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای قبلی با اروپا مذاکره می‌کرد، یکی از اهدافش این بود که در کنار حفظ و نگه‌داری فن‌آوری هسته‌ای، به روابط جامع اقتصادی با اتحادیه اروپا برسد و فضای امنیتی را به تدریج به فضای سیاسی- اقتصادی تبدیل نماید. امروز هر قراردادی که می‌خواهیم با یک شرکت خارجی منعقد نماییم، بحث ریسک مطرح است. اگر بحث سرمایه‌گذاری خارجی مطرح است و با مشکل مواجهیم به این دلیل است که جهان، فضای کشور ما را امنیتی می‌بیند. ما همواره هزینۀ بسیار بالایی را از لحاظ اقتصادی پرداخت می‌کنیم. سؤال این است که بخش اقتصادی ما تا کی می‌خواهد برای بخش سیاسی و امنیتی یارانه پرداخت کند. این همه که در کشورمان دربارۀ یارانه بحث می‌کنیم، آیا دربارۀ این‌گونه یارانه‌ها هم بحث می‌شود. آیا زمان آن نرسیده که فضای کشور را عوض کنیم و این همه یارانه برای این
فضا، پرداخت نکنیم؟

استراتژی ملی چین
تجارت خارجی چینی‌ها در سال ۱۸۷۸، ۲۰ میلیارد دلار بود. آمار نشان می‌دهد که در سال ۲۰۰۵ به رقم ۸۵۱ میلیارد دلار رسیده است. البته وزیر خارجه چین به من می‌گفت واردات و صادرات چین به حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار رسیده است. جذب سرمایه خارجی در چند سال اخیر به رقم ۳۵۰ میلیارد دلار رسیده است. حتا کمک‌های خارجی چین سالانه به حدود ۶ میلیارد دلار تخمین‌زده می‌شود. درآمد سرانۀ چین نیز اکنون ۱۱۰۰ دلار [است] و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۰ به ۳۰۰۰ دلار برسد. مبنای استراتژی ملی چین در طی سه قرن، قدرتمند شدن بود. رهبران نسل دوم، مبنای مدیریت کشور را افزایش ثروت و قدرت ملی قرار دادند. هم‌اکنون که رهبری چین در اختیار نسل چهارم قرار گرفته است، اولویت بر تولید ثروت است و به تدریج مسئولیت تولید ثروت را هم، از نهاد دولت به جامعه و نهادهای خصوصی منتقل می‌کنند.

اساس بحث این است که کشوری که هم‌چنان در معرض تهدید و تضعیف است، باید در پی قدرت باشد و یا این‌که قدرت ملی در سایۀ ثروت ملی به دست خواهد آمد و این ثروت ملی است که قدرت ملی را می‌سازد و با پر رنگ دیدن قدرت ملی به راحتی و به سرعت به ثروت ملی نمی‌رسیم. البته نکته اصلی همۀ بحث‌ها بحث اولویت است، که کدام یک در شرایط فعلی دارای اولویت می‌باشند. همۀ برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌ها از نوع نگرش و دیدگاه برمی‌خیزد. ما قبل از تدوین سیاست‌ها باید در نگاه و استراتژی خود به اجماع برسیم متأسفانه در این زمینه هنوز تا دستیابی به اجماعِ نظر فاصله زیادی داریم.

برای مطالعه متن کامل این سند به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http:‎//rahbord.csr.ir/article_124176_50e3f21d0cbd55e3fd3880690dccd0b9.p…