usa_rousieh

حقیقت کوتاه ولی تلخ در بارۀ بلوف بایدن در اوکراین

 

تارنگاشت عدالت
 
 
نویسنده: گوردون داف
مترجم: م. قربانی
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
۲۰ ژوئیه ۲۰۲۳
 
 

آمریکایی‌ها آفتابی نمی‌شوند، قدمشان را «به میدان» نمی‌گذارند، همین‌طور در آسمان و دریا هم پیدایشان نمی‌شود. جایی برای حضور مبارزۀ آمریکا در برابر یک قدرت درجه یک وجود ندارد. بگذارید بگویم چرا.

همه چیزِ آمریکا بلوف توخالی است. هواپیمای رادارگریز، سلاح هسته‌ای، وقتی با تهدید کار پیش نمی‌رود، یا به سراغ داعش می‌رود (ممنوع در روسیه) یا از القاعده استفاده می‌کند (ممنوع در روسیه) یا به دنبال یک دوجین گروه‌های تروریستی مثل «مجاهدین خلق» می‌رود که سازمان سیا در خورجین خود از آن‌ها نگهداری می‌کند.

به علاوه، از نخود سیاه‌های معروف به پرچم‌های دروغین استفاده می‌شود، طبق معمول تیراندازی در مدارس، اکثر حملات شیمیایی ساختگی در داخل یا در مشارکت با اسرائیل، گروه‌های معینی در گرجستان در «لابراتوار مرجع ملی»، که در آن سلاح‌های بیولوژیک و شیمیایی تولید می‌کنند و از آنجا به وسیلۀ شرکت بِکتِل و بریتیش پترولیوم از راه ترکیه و جنوب علیه مردم سوریه، یمن یا سراسر آفریقا به کار می‌گیرند.

شمار شواهد موجود غیر قابل باور است، این گزارش‌ها را همراه با شاهد به هر دادگاه و آژانس قابل تصوری تحویل دهید، یک چیز را ثابت می‌کند: کنترل سازمان‌های تحقیقاتی نخستین گام برای دولت-ملتی است که به تروریسم به عنوان سیاست ملی روی می‌آورد.

اجازه بفرمایید در باره جنگ اوکراین صحبت کنیم.

فرض کنید آمریکا تصمیم داشته است که اوکراین را وارد ناتو کند، چیزی که بایدن تا به حال نپذیرفته است، هرچند او تعدادی از نیروهای ذخیره آمریکا را به اروپای شرقی اعزام کرده است.

آمریکایی‌ها، کنگره آمریکا، آماتورهای پنتاگون و مطبوعات قلابی همگی معتقدند نیروی هوایی قدرتمند آمریکا بر روسیه غلبه می‌کند.

چنین چیزی نیست.

همه چیزِ آمریکا بلوف توخالی است. هواپیمای رادارگریز، سلاح هسته‌ای، وقتی با تهدید کار پیش نمی‌رود، یا به سراغ داعش می‌رود (ممنوع در روسیه) یا از القاعده استفاده می‌کند (ممنوع در روسیه) یا به دنبال یک دوجین گروه‌های تروریستی مثل «مجاهدین خلق» می‌رود که سازمان سیا در خورجین خود از آن‌ها نگهداری می‌کند.

می‌دانید، حتی اگر روسیه نمی‌توانست هواپیماهای رادارگریز آمریکایی را سرنگون کند، آن‌ها می‌توانند با سهولت نسبی، این فن‌آوری مطمئناً اغراق شدۀ نیروی هوایی آمریکا را کاملاً «مات» کنند.

هواپیما‌های آمریکایی باید پایگاه داشته باشند.

هر فرودگاه آمریکایی، چه پایگاه هوایی یا تأسیسات مخفی ناتو خارج از بزرگراه‌های آلمان، تمام چنین جاهایی، حتی با تانک‌های مستقر در بیرون به راحتی در محدوده بُرد موشک‌های (روسیه) قرار دارند.

از این بدتر، این‌که روسیه دو نوع موشک دارد، اسکندر و مافوق صوت، که قادرند از هر مانع دفاعی عبور کرده و به آسانی آشیانه‌های «ضد بمب» هواپیماها یا تأسیسات زیرزمینی را منهدم کنند.

نیروی هوایی و شناورهای سطحی نیروی دریایی آمریکا به سرعت از میان می‌روند.

دیگر نیروی هوایی، هواپیمای رادارگریز، یا جنگ هوایی آمریکا بر فراز اروپا وجود نخواهد داشت، اس-۵۰۰‌ ها گران‌ترین هواپیماهای آمریکا را خواهند زد، در حالی‌که هلیکوپترهای جنگی آمریکا با دشمنی روبه‌رو خواهند شد که هرگز برایش آمادگی نداشته اند.

مشکل تنها چند دهه جنگ‌های نیابتی، دشمنان جهان سوم، «ائتلاف‌های» قلابی و حمایت از یک طرف در مقابل طرف دیگر نیست. حتی در ویتنام، با رسماً ۵۸۰۰۰ کشته افکار عمومی مردم آمریکا شکست را احساس و در نهایت علیه بی عدالتی و دروغ قیام کرد. آیا فرزندان و نوه‌های آن نسل عبرت خواهند گرفت؟

آمریکا توان پرداخت خسارت و تلفات را ندارد. آن‌ها توان مبارزه در یک جنگ متعارف در مقابل دشمن ویرانگر را هم ندارند، دشمنی که به «این درک رسیده است» و سابقه اثبات شده‌ای را در زمینه از بین بردن سلاح‌های پیشرفته آمریکا و درهم کوبیدن اوکراینی‌هایی که تحت نظارت پنتاگون آموزش دیده اند، دارد.

در ویتنام، آمریکا به احتمال زیاد حدود ۸۰ هزار کشته داد، به علاوه ۵۰ هزار یا بیش‌تر کشته به خاطر خودکشی (در پنج سال نخست، تخمین اداره نیروی دریایی) و تلفات بعدی که مسکوت گذاشته شده است.

برآورد بیش از یک میلیون تلفات مرتبط با مسمومیت از «عامل نارنجی» در ویتنام از سوابق جنگی آمریکا پاک شده است، اما از قبرستان‌ها پاک نشده است.

برآورد بیش از یک میلیون تلفات مرتبط با مسمومیت از «عامل نارنجی» در ویتنام از سوابق جنگی آمریکا پاک شده است، اما از قبرستان‌ها پاک نشده است.

جنگ ویتنام بهترین‌های یک نسل را نابود کرد، اما هم‌چنین به هر نوع «بسیج» برای جنگ در آمریکا پایان داد، اکنون آمریکا سالانه تا ۶۰ هزار دلار برای استخدام هر مزدوری که احتمالاً به مواد مخدر معتاد، یا دارای سوابق جنایی است، می‌پردازد.

ببینید، همه‌گیری کرونا باعث کمبود نیروی کار عجیب و غریب در ایالات متحده شده است و با بیکاری بسیار پایین، دستمزدها بسیار بالاتر از زمان بحران کووید۱۹ و عدم اعتماد عمومی به دولت، ایالات متحده برای اوکراین یا ناتو نمی‌جنگد.

رسانه‌ها قادر بودند فریادهای اعضای خانواده‌های ۲۵۰.۰۰۰ تا ۴۰۰.۰۰۰ نفری را که برای زلنسکی جنگیدند، ساکت کنند. هر روزه توئیتر مملو از ویدیوهایی است که «باندهای مطبوعاتی» از ربوده شدگان سالمند اوکراینی برای اعزام به جنگ گرفته شده است، در حالی‌که خانواده‌هایشان وحشتزده به اعتراض فریاد می‌زنند.

و هر روز ایلان ماسک این ویدیوها را پاک کرده و آن‌ها را با ویدیو‌های افسانه جنایات جنگی روس‌ها با هوش مصنوعی جایگزین می‌کند.

اگر ماسک به کار و مواضع خود ادامه دهد و لابی اسرائیل و سازمان اِی دی ال (لیگ ضد افترا) اختناق کامل‌ خود را بر مطبوعات آمریکا، مطبوعاتی که کسی به آن اعتماد ندارد، حفظ و اعمال کنند، ممکن است بایدن صلاح بداند آن‌چه را که آمریکا دارد به اروپا بفرستد.

در حال حاضر نیروهای آمریکایی قابل استقرار به ۷۰ هزار نفر بالغ می‌شود. مشکل اینجاست که بدون هیچ برتری هوایی و هواپیما و با توپخانه و خودروهای زرهی، دشمن ۱۷ ماه است کاملاً آنان را ویران کرده است، آن ۷۰ هزار سرباز و حتی ۷۰ هزار سرباز «شرکا»ی ناتو به سرعت فرسوده خواهند شد.

این جنگ از نوع جنگ جهانی اول است، جنگ خندق و سنگر برای ارتشی که (سربازش) به روزی ۶۰۰۰ کالری غذا، زیر کولر و هوای مطبوع و پلِی استیشن عادت کرده است.

این نیز ارتشی است که هیچ کهنه سرباز واقعی در آن باقی نمانده است و از زمان ویتنام تجربه جنگی واقعی نداشته است.

وقتی تانک‌های آبرامز در عراق ویران شدند و یک کارخانه مخفی در لیما، در ایالت اوهایو احداث شد که قطعات آن‌را با چسب به هم بچسباند، پذیرش شکست اسرائیل در سال ۲۰۰۶ در لبنان، به مفید بودن این تانک پایان داد، ولی پنتاگون به آن توجهی نکرد.

وقتی تانک‌های آبرامز در عراق ویران شدند و یک کارخانه مخفی در لیما، در ایالت اوهایو احداث شد که قطعات آن‌را با چسب به هم بچسباند، پذیرش شکست اسرائیل در سال ۲۰۰۶ در لبنان، به مفید بودن این تانک پایان داد، ولی پنتاگون به آن توجهی نکرد.

به همین نحو، آن‌ها شیفته ناوهای هواپیمابری هستند که می‌تواند با موشک منهدم شود، و هم‌چنین عاشق بمب‌افکن‌های میلیارد دلاری هستند.
    
این سرهنگ دیوید هاک‌ورث بود که اصطلاح «شاهزاده‌های اُدکلون زده پنتاگون» را ابداع کرد.

محاسباتی که در پنتاگون انجام شد ادعای ما را رَد می‌کند، ادعایی که هر کارشناس واقعی نظامی آن‌را واقع‌بینانه ارزیابی می‌کند. آمریکا بدون نیروی هوایی به جنگ می‌رود.

آن‌ها بدون قابلیت‌های پزشکی یا هلیکوپتر برای انتقال مجروحین، وارد جنگ می‌شوند. اغلب مجروحین در اوکراین می‌میرند.

آن‌چه نادیده گرفته می‌شود اینست، که همه چیز زیر نظر قرار دارد، نه با ماهواره، بلکه با پهبادهای مجهز به دستگاه‌های نوری حرارتی با کیفیت عالی که در همه جا حضور دارند. آن‌ها همه چیز را در زمان واقعی پوشش می‌دهند، آنان با گلوله‌های توپخانه هدایت شونده، پهبادهای انتهاری و هلیکوپترهای هجومی معروف به «تمساح»، کا-۵۲ روسی، که می‌توانند هر هدفی را مورد اصابت قرار دهند و به سهولت از صحنه بگریزند، هماهنگ عمل می‌کنند.

این چیزیست که اوکراین را برای آمریکا و ناتو غیر قابل بقاء کرده است.

اما مگر روسیه دچار جنگ داخلی نخواهد شد یا تسلیحات آن تمام نمی‌شود؟

به موضوع دیگری اشاره کنیم، قابلیت‌های تسلیحاتی روسیه. آیا آن‌ها از کشور دیگری تأمین (تسلیحاتی) می‌شوند؟ خوب، اگر جواب نه است، و هیچ سند معتبری، علی‌رغم ادعاهای مطبوعات، وجود ندارد که نشان دهد روسیه از تسلیحات وارداتی استفاده می‌کند، لازم می‌شد که کشورهای دیگر هم وارد عمل شوند.

اگر روسیه شکست بخورد، چین تضعیف و ضربه‌پذیر می‌شود.

اگر روسیه شکست بخورد، چین تضعیف و ضربه‌پذیر می‌شود.

بدون زرادخانۀ هسته‌ای روسیه، چین تا به حال گرفتار تلاش‌های وقیحانۀ نه چندان «ایالات متحده» که جنایتکاران جهانی، نخبگانی که ایالات متحده را کنترل می‌کنند، شده بود.

صد‌ها هزار، شاید میلیون‌ها نظامی مایلند و قادرند با ناتو در اوکراین مبارزه کنند. هم‌چنین قابلیت تولید یک میلیون پهباد در سال و ۱۰۰ میلیون گلوله‌های توپخانه برای کوبیدن ناتو وجود دارد.

به علاوه ترس و خشمی، در مواردی چند صد ساله، وجود دارد که دنیا را به حرکت درمی‌آورد، دنیایی که بایدن آن‌را نادیده می‌گیرد.