oghab

خانه نامرئی کابوس اسرائیل

 
 
 
برگرفته از: فرهیختگان
۱۴۰۱/۱۱/۱۹

 

 

رونمایی از پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی ارتش یعنی ایجاد حریم امن برای تیزپروازهایی با برد موشک ۳۰۰۰ کیلومتر
 

میهمانان ارزشمندی قرار است وارد ایران شوند که ارتش جمهوری اسلامی ایران دست به چنین خانه‌تکانی عظیمی زده و از  پایگاه هوایی راهکنشی عقاب ۴۴ خود در زیر زمین رونمایی کرد. هرچند تقریبا همه میهمان جدید نیروی هوایی ارتش را می‌شناسند و شماتیک آن در کتیبه ورودی پایگاه به تصویر کشیده شده است اما سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش فقط گفته است: «پایگاه‌های نیروی هوایی میزبان «جنگنده‌های جدید» خواهند بود.» نام این جنگنده‌های جدید، «سوخو ۳۵» یکی از قدرتمندترین جنگنده‌هاست که نسل ++۴ به حساب می‌آید. ایران برای روزآمدسازی و افزایش تعداد جنگنده‌های خود، از سال‌ها قبل به دنبال خرید جنگنده بود. شهریور سال ۹۴ سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور در حاشیه بازدید از نمایشگاهی در روسیه مذاکرات برای خرید جنگنده سوخو ۳۰ از روسیه را تائید کرد اما گفت که جزئیات مربوط به خرید این جنگنده‌ها باید از طریق وزارت دفاع رسانه‌ای شود. ایران در آن برهه به دلایل مختلف نتوانست سوخو ۳۰ از روسیه بخرد. اما سال گذشته و در جریان سفر سیدابراهیم رئیسی به روسیه، در جریان دیدار روسای جمهور دو کشور، توافق بر سر خرید جنگنده نهایی شد.  شهریو ماه امسال امیر سرتیپ حمید واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش به برنا گفت «خرید جنگنده‌های سوخو ۳۵ از روسیه در دستورکار نیروی هوایی است.» منابع غربی مدعی هستند که خلبانان ایرانی در روسیه دوره‌های تخصصی برای کار با این جنگنده را گذرانده‌اند و احتمالا ظرف هفته یا ماه‌های آینده این جنگنده‌ها راهی تهران شوند. تهران در این پایگاه هوایی، جدا از جنگنده‌های روسی، توانسته با تمامی تجهیزات الکترونیکی و تسلیحات، هواپیماها را به‌روز کرده، پادهای جنگ الکترونیک را ارتقا داده و روی جنگنده‌های خود نصب کند.ساخت این پایگاه ناشناخته که حدود ۸ سالی طول کشیده، نقشه دشمن برای هرگونه اقدام پیش‌دستانه علیه توان هوایی ایران را بی معنا کرده است. آمریکا و رژیم‌صهیونیستی گمان می‌کردند در هر نبردی با ایران، با تکیه بر توان هوایی خود می‌توانند پایگاه‌های هوایی و باندهای پروازی ایران را هدف قرار داده و بخشی از توان تهران را در همان ابتدا زمین‌گیر کنند. اما ایران با ساخت پایگاه‌های متعدد زیرزمینی، این نقشه را بر باد داد. آنگونه که سرلشکر محمد باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح ایران گفته است، عقاب ۴۴ یکی از چندین پایگاه زیرزمینی ایران است. احتمالا ایران با توجه به تهدیدات، در چند نقطه متفاوت در کشور این پایگاه‌های ضدنفوذ را ایجاد کرده است. در این گزارش به بررسی اهمیت ساخت این پایگاه ویژه و همچنین تجهیزاتی که در آن به نمایش درآمد، پرداخته شده است.

  مزیت پایگاه‌های زیر‌زمینی 
انتقال پایگاه‌های نظامی از سطح زمین به اعماق کوه‌ها مزیت‌های واضحی به‌ویژه از نظر حفاظت دارد، اما با وجود آشکار بودن برخی از این موارد، مزیت‌های ناشناخته‌ای در این خصوص وجود دارد. همچنین باید توجه داشت مزیت‌های شناخته‌شده نیز دارای ابعادی بیشتر از آنچه در نگاه اول به دست می‌آید، هستند.

 ۱- امنیت
زنجیره‌ای از تسلیحات (جنگنده‌ها)، مهمات (بمب‌ها و موشک‌ها)، تجهیزات الحاقی (غلاف‌های پادکار الکترونیک و نشانه گذاری)، مخازن سوخت، پرسنل (خلبانان و تکنسین‌ها) و اتاق‌های کنترل پرواز در این پایگاه‌ها از آسیب حملات دشمن در امان می‌مانند. تا پیش از مرحله پرواز، تمام اقدامات لازم مانند تعمیرات، چک و نصب تسلیحات در داخل تاسیسات قابل انجام است. جنگنده‌ها تنها برای پرواز از آشیانه زیرزمینی خود خارج می‌شوند که نیاز به زمان کمی برای حضور در سطح زمین دارد. در برخی پایگاه‌ها، مراحل اولیه باند پروازی در داخل استحکامات قرار دارند که باعث شده جنگنده در آخر باند در محیط باز قرار گیرد.

۲- پنهان‌کاری
پایگاه‌های زیرزمینی به‌غیر از امنیت در برابر حملات، از مزیت پنهان‌کاری نیز بهره می‌برند. این پنهان‌کاری دارای چند لایه است. در نخستین لایه استعداد، فعالیت‌ها و میزان آمادگی پایگاه قابل‌ارزیابی نخواهد بود زیرا ماهواره‌های جاسوسی راهی به این پایگاه ندارند. در لایه دوم، رهگیری پروازها از این پایگاه با توجه به قرار داشتن در بین کوه‌ها و مسیر پروازی که از بین آنها می‌گذرد، بسیار دشوار است. کوه‌ها مانع عبور امواج رادارهای دشمن می‌شوند. 

در لایه سوم پایگاه‌های زیرزمینی به این دلیل که اغلب در زمان صلح غیر‌فعالند و در زمان جنگ فعال می‌شوند، از پنهان‌کاری بالایی برای وارد آوردن ضربات غیرمنتظره به دشمن برخوردارند. در زمان صلح پروازی از این پایگاه‌ها صورت نمی‌گیرد تا قابل شناسایی شوند، بلکه در زمان جنگ ناگهان جنگنده‌ها از آن برمی‌خیزند.

۳- کاهش هزینه
هرچند ایجاد پایگاه در دل کوه با توجه به تمهیدات لازم برای ساخت، هزینه‌بر است اما به‌دلیل ویژگی‌هایی که دارد در عمل به کاهش هزینه‌ها منجر می‌شود. 

پایگاه‌های زیرزمینی به دلیل استحکام و نفوذ‌ناپذیری بیرونی نیازمند پدافند هوایی گسترده‌ای نیستند. از سوی دیگر چنین پایگاه‌هایی در امور متعددی مانند پرتاب موشک‌های کروز، پهپادهای انتحاری و تهاجمی کاربرد دارند. با‌توجه به استفاده مجتمع از پایگاه‌های زیرزمینی، تعداد کمتری پایگاه ساخته خواهد شد که صرفه‌جویی‌هایی در پی دارد. در ساخت پایگاه‌ها در سطح زمین، تلاش بر این است که آنها تا حد ممکن دارای تعدد و پراکندگی باشند. به‌عنوان نمونه تلاش می‌شود برای استقرار ۴۸ فروند جنگنده که ۴ اسکادران عادی را شامل می‌شود، به جای یک پایگاه، ۲ تا ۴ پایگاه با فواصل زیاد ایجاد شود تا دشمن برای حمله و آسیب به تمام استعداد نظامی موجود با سختی روبه‌رو گردد. 

۴- نزدیکی به میدان جنگ 
پایگاه‌هایی که در سطح زمین واقع شده‌اند باید به اندازه کافی از میدان نبرد دور باشند تا زیر آتش گسترده قرار نگیرند. همچنین در صورت تهاجم زمینی دشمن در نزدیکی محل نبرد، امکان سقوط پایگاه‌های نزدیک به این محل وجود دارد. پایگاه وحدتی دزفول در نخستین روزهای جنگ تحمیلی چنین وضعیتی داشت به‌گونه‌ای که نیروهای رژیم بعث موفق شدند به ۱۱ کیلومتری این پایگاه برسند. به همین دلیل وحدتی در نخستین ماه‌های جنگ، سه بار در معرض تخلیه کامل قرار گرفت. این پایگاه به دلیل نزدیکی به خاک عراق همواره زیر حملات هوایی قرار داشت و در برخی مواقع زیر برد توپخانه‌ای و راکتی دشمن نیز قرار می‌گرفت. 

عراق نیز به دلیل حملات هوایی ایران تعداد زیادی از جنگنده‌های خود را از پایگاه‌های مجاور با مرز ایران به پایگاه‌های اچ-۳ در نزدیکی مرز اردن منتقل کرد؛ هرچند درنهایت ایران این پایگاه را نیز در عملیاتی پیچیده مورد‌ضربه قرار داد تا تمهید انتقال هواگردها به دور از میدان نبرد کارساز نباشد. 

پایگاه‌های زیر‌زمینی اما به دلیل آسیب‌ناپذیری، نیازی به فاصله زیاد از میدان نبرد ندارند بلکه جنگنده‌ها و موشک‌های موجود در آن قادرند با صرف کمترین زمان به دشمن آسیب برسانند. 

  رونمایی از پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی چه مسائلی را آشکار می‌سازد؟
رونمایی از پایگاه پایگاه زیرزمینی عقاب ۴۴ پس از ساخت تاسیسات زیرزمینی هسته‌ای، شهرهای موشکی و پهپادی از معنای خاصی برخوردار است، زیرا نشان می‌دهد زیرزمینی‌سازی به یک سیاست‌ کلان برای تهران مبدل شده است. 

۱- زیر‌زمینی‌سازی لازمه عصر جدید 
وجود تاسیسات زیرزمینی و قرار داشتن‌شان در دل کوهستان پدیده‌هایی منحصر به امروز نیستند. چین نیز بیش از نیم‌قرن پیش، پایگاه‌هایی مملو از جنگنده را در دل کوهستان ایجاد کرده و موشک‌های بالستیک خود را در پایگاه‌هایی مشابه ذخیره‌سازی می‌کرد. کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد و کشوری مانند یوگسلاوی نیز از تاسیسات مقاوم در‌برابر تسلیحات هسته‌ای برای مدیریت جنگ برخوردار بوده و پایگاه‌های هوایی متعددی در دل کوه ایجاد کرده بودند. 

با این حال در عصر کنونی با توجه به فراگیر شدن تسلیحاتی مانند پهپادها و ریزپرنده‌ها، زیرزمینی‌سازی به یک لازمه تبدیل شده و دیگر تنها یک مزیت نیست.  ایران در حوزه هسته‌ای درحال انتقال تاسیسات بیشتری به داخل زمین است. تهران پس از آنکه در تیرماه سال گذشته کارخانه شرکت تسا در کرج که محل مونتاژ سانتریفیوژها بود مورد حمله کوادکوپترها قرار گرفت، آن را به داخل کوه‌های نطنز منتقل کرد.  زیرزمینی شدن همانند گذشته تنها برای مقابله با «حملات نامتعارف هسته‌ای» یا «بمباران‌های گسترده» صورت نمی‌گیرد، بلکه دلیل کوچک‌تری مانند حملات پهپادی و ریزپرنده‌‌ها نیز یافته است.  پایگاه‌ها از طریق «حملات بیرونی» و «خرابکاری داخلی» امکان آسیب دیدن دارند. با توجه به آنکه حملات بیرونی تاثیرات مخرب بالایی داشته و علیه اهداف متعددی قابلیت اجرا دارند، با زیرزمینی شدن پایگاه‌ها، حفاظت از آنها تا میزان زیادی افزایش می‌یابد.  هرچند خرابکاری نیز می‌تواند آسیب‌هایی درپی داشته باشد، اما میزان آن به‌ اندازه حملات نظامی یا حتی ریزپرنده‌ها نیست. همچنین اقدامات خرابکارانه را نمی‌توان در نقاط مختلف به‌صورت متوالی ترتیب داد. 

۲- تمرکز بر حمله دوم است نه حمله پیش‌دستانه
راهبرد نظامی ایران بر مبنای حمله اول یا حمله پیش‌دستانه نیست و به این ترتیب رویکردی تهاجمی ندارد. ایران بر حمله دوم که انتقامی می‌باشد، متمرکز شده است. 
چنین سیاستی نه‌تنها ناشی از دفاعی بودن سیاست‌های ایران است، بلکه نشان می‌دهد تهران امکانات زیادی داشته و اعتماد بالایی به ظرفیت‌های خود دارد. این درحالی است که رژیم‌صهیونیستی به‌دلیل وسعت کم و تمرکز جمعیتی شدید مدعی است چاره‌ای جز به‌کارگیری حملات پیش‌دستانه ندارد. 

۳ -ایران به‌دنبال زنجیره بازدارندگی 
ایران به‌دنبال بازدارندگی تک‌وجهی نیست، بلکه قصد دارد زنجیره‌ای از بازدارندگی را ایجاد کند. تاسیسات هسته‌ای مانند فردو در عمق کوه ساخته شده‌اند، شهرهای موشکی و پهپادی نیز همین‌گونه‌اند. زیرزمینی‌سازی پایگاه‌های هوایی که آنها نیز برای عملیات‌های تهاجمی طراحی شده‌اند، نشان‌دهنده تلاش برای توسعه ابعاد بازدارندگی از هرسو است. 

ایران در حوزه فرانظامی، «بازدارندگی علمی-‌ ملی» را پیگیری می‌کند که با نهادیه ساختن علوم و تکثر و تعدد بخشیدن به قاعده دانشمندان در جامعه مانع از برانداختن و نابودی یک کشور، حتی درصورت شکست می‌شود. وضعیت آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم که به اشغال درآمدند و حتی وضعیت از هم پاشیده روس‌ها پس از فروپاشی شوروی، نمونه‌ای از این بازدارندگی است. این کشورها و ملت‌ها با وجود وضعیت دشوار نه‌تنها از بین نرفتند، بلکه به‌سرعت خود را بازیابی کردند. وضعیت آلمان و ژاپن پس از اشغال در جنگ جهانی دوم حتی از وضعیت بسیاری از متحدان آمریکای در جنگ که با این دو کشور از لحاظ جمعیت و وسعت قابل مقایسه بودند، بهتر بود.   تهران به‌زعم کارشناسان بین‌المللی «بازدارندگی هسته‌ای» را در سطح کسب «توانایی» ساخت -‌نه تولید محصول نهایی- پیگیری می‌کند. بر این اساس اگر ایران توانایی فنی و صنعتی لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای داشته باشد حتی اگر به ساخت و انبار این سلاح‌ها مبادرت نورزد، دیگران نتیجه‌گیری لازم را خواهند داشت.  دیگر حوزه‌ای که ایران بازدارندگی را در آن پیگیری می‌کند «بازدارندگی متعارف اشباعی» است که تفاوت‌هایی با «بازدارندگی متعارف» دارد. در غیاب سلاح هسته‌ای، «بازدارندگی متعارف» بر این مبناست که یک ارتش از چنان توانی برخوردار باشد که دشمن بداند قادر به پایان بخشیدن به جنگ نیست. این دیدگاه توسط ایران در زمان نظام پهلوی پیگیری می‌شد که شامل ایجاد نیروی هوایی و زمینی قدرتمند بود تا علیه عراق به‌کار رود. با این حال این بازدارندگی از جهاتی دچار محدودیت است، زیرا علیه قدرت‌های بزرگ قابل پیگیری نیست و نمی‌تواند در‌برابر آنها پایداری ایجاد کند.

این بازدارندگی همچنین علیه کشورهای غیر هم‌مرز قابل اجرا نیست. «بازدارندگی متعارف اشباعی» از جهاتی با «بازدارندگی متعارف» متفاوت است. در این نوع بازدارندگی، مبنا تعداد جنگنده‌ها و تانک‌ها و تعداد سربازان نیست، بلکه بر مبنای موشک‌های بالستیک، کروز و پهپادها طراحی شده و دارای پیوست‌هایی در منطقه مانند گروه‌های نظامی و شبه‌نظامی است. در بازدارندگی متعارف اشباعی، برخلاف بازدارندگی متعارف، زمان بسیار کوتاه‌تری مدنظر است. دشمن به‌جای درگیر شدن ۶ ماهه با ارتشی که می‌خواهد تانک‌های خود را به مرز انتقال داده و وارد سرزمین دشمن کند، بلافاصله طی چند ساعت یا چند روز آماج حملات موشکی و پهپادی قرار گرفته و از هرسو خود را با گروه‌های نظامی فعال مواجه می‌بیند. در این شرایط دشمن با فضایی اشباع‌شده برخورد می‌کند، به‌گونه‌ای که در مدتی کوتاه، بارانی از راکت، موشک‌های بالستیک و کروز و پهپاد به سمتش راهی شده و همزمان شبکه‌ای از گروه‌های نظامی در اطراف مرزها و حتی در داخل آن فعال می‌شوند. ایران با رونمایی‌های پی‌در‌پی از تاسیسات زیرزمینی‌شده خود که برای تهاجم غیر‌منتظره طراحی شده‌اند، درحال تقویت «بازدارندگی متعارف اشباعی» خود است. 

  بررسی تهدیدات سردار باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح 
سردار محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح روز گذشته پیش از آنکه پایگاه عقاب ۴۴ رونمایی شود در سخنانی در حرم مطهر امام‌خمینی‌(ره) ضمن اشاره به تهدیدات نظامی رژیم‌صهیونیستی علیه ایران و با خط و نشان کشیدن برای تل‌آویو به نکته دیگری نیز اشاره داشتند. رئیس ستادکل نیروهای مسلح تهدید کردند درصورت استفاده از پایگاه‌های موجود در کشورهای پیرامون ایران برای حمله، به غیر از رژیم‌صهیونیستی، این کشورها نیز بلافاصله مورد هجوم قرار می‌گیرند. خط و نشان‌های سردار باقری نشان‌دهنده مسائلی عمیق‌تر است:

۱- غرب می‌خواهد دیوانه‌های رژیم را خرج تهاجم کند
به لحاظ منطقی حمله رژیم‌صهیونیستی به ایران امکان‌پذیر نیست اما مشکل آنجاست که در این رژیم کسانی روی کارآمده‌اند که سید‌حسن‌نصرالله آن‌ها را دیوانه توصیف می‌کند. از سوی دیگر غرب نیز به‌صورت همزمان آرایشی تهاجمی علیه تمام رقبای خود از روسیه، چین تا ایران اتخاذ کرده و از سوی دیگر نمی‌خواهد خود مستقیما هزینه این تهاجمات را پرداخت کند. به همین دلیل غرب با وجود درگیری با روسیه، هزینه‌های مستقیم آن را برعهده اوکراین گذاشته است. در غرب آسیا و برای مهار ایران نیز احتمال دارد غرب، رژیم‌صهیونیستی را خرج اهداف خود کند. ایران با تهدید تل‌آویو و دولت‌های مرتجع پیرامونی برای آمریکا نیز آشکار ساخت درصورت توطئه برای آسیب به ایران تمام دارایی‌های خود را در آتش خواهد دید. 

۲-نقش‌برآب کردن اهداف ادراکی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی 
آمریکا و رژیم‌صهیونیستی قصد دارند با رزمایش و ابراز تهدید مداوم، قدرت تضعیف‌شده خود در منطقه را با سروصدا، همانند سابق نشان دهند. تهدیدات متقابل ایران که با ابزارهای معتبر بیان می‌شود می‌تواند آبی بر آتش این اقدامات باشد. 

۳- استفاده از فرصت واکنش برای رونمایی از قدرت
اگر ایران در شرایط عادی دست به رونمایی از توانایی‌های خود بزند، به داشتن رویکردی تهاجمی متهم می‌شود. در هر سطح از تهدید نیز سطح مشخصی از توانایی‌ها قابل آشکارسازی هستند و تناسب باید در آن رعایت گردد. 
ایران با توجه به رزمایش‌های متعدد آمریکا و فضایی که در افکار عمومی بین‌المللی آفریده، نه از جایگاهی تهاجمی بلکه از جایگاه بازدارندگی دست به رونمایی از توانایی‌های خود زده است. 

۴- مرحله به مرحله از «صلح» «آمادگی جنگی» تا «جنگ» 
ایران از پایگاهی رونمایی کرده که در زمان صلح، غیر‌فعال و در زمان جنگ فعال است. تهران قصد دارد «رونمایی» را مرحله‌ای میانی بین صلح و جنگ قرار داده و حرکت خود را از صلح به سمت آمادگی جنگی نشان دهد. 

ایران با رونمایی نه همانند صلح وجود پایگاه را مخفی داشته و نه همانند جنگ آن را با اقدام جنگی آشکار می‌سازد بلکه از مرحله صلح به سمت جنگ گام برمی‌دارد بدون آنکه به آن وارد شود. 

  موشک کروز هواپرتاب عاصف 
در حاشیه رونمایی از پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی موشک کروز هواپایه بردبلند «عاصف» نیز به نمایش درآمد. این موشک که دارای قدرت انفجاری بالا برای نابودی استحکامات است از بمب‌افکن‌های سوخو-۲۴ پرتاب می‌شود. درخصوص این موشک نکاتی وجود دارد:
۱- تصویر منتشرشده از موشک عاصف نشان می‌دهد که این موشک مشابه موشک کروز سومار است. ایران از موشک سومار که خود ریشه‌هایی در موشک خا-۵۵ شوروی دارد، موشک کروز زمین پایه هویزه و موشک ضدکشتی ابومهدی را تولید کرده است. به نظر می‌رسد موشک عاصف نیز نمونه هواپرتاب ساخته‌شده براساس سومار باشد. موشک سومار در نسخه‌های مختلف زمین‌پرتاب دارای برد بین ۱۳۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر است.
۲- اگر موشک عاصف نمونه هواپرتاب موشک سومار باشد، با توجه به برد ۲۵۰۰ کیلومتری نسخه زمین‌پرتاب سومار، موشک عاصف با توجه به شیوه پرتاب، به برد بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر دست خواهد یافت. باید توجه داشت عاصف پیش از پرتاب دست‌کم بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر نیز توسط بمب‌افکن سوخو-۲۴ حمل می‌شود که قابل محاسبه در برد نهایی است. موشک عاصف می‌تواند به‌راحتی به مرکز اروپا برسد.
۳- تجهیز جنگنده‌های ایران به موشک کروز باعث افزایش شدید قابلیت تهاجمی آنها می‌شود زیرا به جز تعداد معدودی از کشورها، هیچ کشوری هرچند بهترین جنگنده‌ها را خریداری کرده باشد، به موشک‌های کروز دوربرد هواپرتاب دسترسی ندارد. برخی کشورها از طریق واردات تعداد محدودی موشک کروز با برد ۳۰۰ کیلومتر دارند که یک‌چهارم تا یک‌دهم برد موشک عاصف است. مصر نمونه‌ای از این کشورهاست که پس از ناکامی در خرید سلاح‌های دورایستا از آمریکا، مجبور شد ۳۰ جنگنده رافائل از فرانسه خریداری کرده و پس از مدت‌ها مذاکره با پاریس درنهایت به ۵۰ تیره از موشک کروز SCALP دست پیدا کند. برد این موشک در نمونه صادراتی زیر ۳۰۰ کیلومتر است.
۴- با موشک کروز دوربرد جنگنده‌های ایران بدون آنکه در برد پدافند هوایی یا حتی محدوده عمل جنگنده‌های شکاری دشمن قرار گیرند می‌توانند به اهداف خود حمله کنند.

  مسیر ۴۴ ساله‌ای که طی شده
به گفته سردار محمد باقری ایران در ابتدای انقلاب تنها ۵ درصد از نیازهای خود را در داخل تولید می‌کرد اما امروز این میزان به ۹۰ درصد رسیده است. مسیر ۴۴ ساله‌ای که تاکنون طی شده ثمراتی داشته  که ایران را از یک وارد‌کننده صرف به سازنده بزرگ تسلیحات، هواپیماهای ترابری، جنگنده و قطعات حساس آنها تبدیل کرده است. در ادامه تلاش شده به بازخوانی این پیشرفت‌ها پرداخته شود.

۱- ساخت جنگنده
ساخت جنگنده‌های ایرانی از آذرخش شروع شد و به صاعقه و کوثر رسید. این سه جنگنده جزء مهم‌ترین جنگنده‌های ساخت ایران هستند که تمام فرآیندهای طراحی و ساخت آنها به طور کامل در کشورمان انجام شده است. از جنگنده صاعقه دو نمونه ۱ و ۲ ساخته شده است. اصلی‌ترین ماموریت صاعقه پشتیبانی نزدیک هوایی از نیروهای سطحی مستقر در میدان رزم است. صاعقه توانایی حمل انواع بمب‌های سقوط آزاد و راکت را دارا بوده و برای درگیری‌های هوایی نیز با نصب یک موشک سایندوایندر در دو سر بال‌های خود تکامل پیداکرده است. صاعقه همچنین موشک‌های ماوریک، مارک ۸۰، سی بی یو و سایر بمب‌های بومی را می‌تواند با خود داشته باشد. در هنگام رونمایی قدرت پیشرانه صاعقه توسط دو دستگاه موتور J ۸۵ تامین می‌شد که سرعتی معادل ۱٫۸ برابر سرعت صوت را برای آن رقم می‌زند. از آنجایی که کشورمان موتور ملی اوج را رونمایی کرده به احتمال زیاد نسل‌های جدید صاعقه به این موتور بومی مجهز شوند. بیشترین وزن محموله این هواپیما بیش از ۴ تُن و وزن خالی این هواپیما ۸ تُن و بیشترین وزن برخاست این هواپیما بین ۱۵ تا ۱۸ تُن است. برد این جنگنده نیز در حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ کیلومتر تخمین زده می‌شود. همچنین محفظه شیشه‌ای خلبان به صورت ضدگلوله طراحی شده که موجب می‌شود تا امنیت خلبان به طور کامل در برابر گلوله‌های دشمن تامین شود.

به غیر از صاعقه، کوثر هم توانایی‌های قابل‌توجهی دارد. هواپیمای جنگنده کوثر ازجمله طرح‌های خاص و مهم ایران در سال‌های اخیر بوده که از زمان معرفی تا به امروز، صحبت‌ها و تحلیل‌های زیادی در خصوص آن مطرح شده که مساله تجهیزات قابل نصب بر روی آن از جمله نکاتی بوده که در سال‌های اخیر کم‌وبیش به آن پرداخته شده است. اما مدتی بود که خبر جدیدی از تجهیزات و سامانه‌های جدید نصب شده روی این پرنده ایرانی وجود نداشت تا اینکه اخیرا تصویری جالب از یک فروند هواپیمای کوثر رویت شد که در زیر بال آن، یک بمب مجهز به بالک‌های جمع‌شونده نصب شده است. بمب به شکل بسیار قابل توجهی، شبیه به سری SDB است و به نظر، نسل جدیدی از بمب‌های هدایت ماهواره‌ای ایرانی باشد. نکته جالب اینکه این بمب مرموز ایرانی پیش از این در زیر پهپادهای کمان۱۲ و کرار مشاهده شده بود ولی این اولین بار است که روی یک پرنده سرنشین‌دار در ایران نصب شده است. وزن سبک این بمب در عین حال این امکان را فراهم می‌کند که نه فقط روی پهپادها بلکه در تعداد بیشتری روی پرنده‌های سرنشین‌دار نصب شود. در شهریور ماه سال گذشته اعلام شد سه بحث توسعه توان جنگال، عملیات مشترک با پهپادها و البته توسعه سلاح‌های دورایستا برای پرتاب از هواپیمای کوثر در صنایع هوایی وزارت دفاع آغاز شده و حالا با نصب این بمب‌های هدایت‌شونده می‌توان گفت یک گام مهم در طرح مجهزسازی هواپیماهای سری کوثر برای حضور در نبردهای پیشرفته قرن جدید برداشته شده است.

۲- ساخت موتور توربوجت اوج
وابسته بودن طراحی موتورهای هوایی به محاسبات دقیق ساخت این موتورها را به فرآیندی پیچیده و زمانبر تبدیل کرده است. ایران اما در این زمینه چنددهه‌ای است که مشغول فعالیت است. مهندسی معکوس موتور توربو جت «جی ۸۵» گام مهمی در این مسیر محسوب می‌شود که سال ۹۵ برداشت شد. این موتور که اکنون تحت‌عنوان موتور توربوجت «اوج» شناخته می‌شود، می‌تواند هم در هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی و هم در جنگنده‌های ایرانی، چون کوثر نصب شود و مورداستفاده قرار گیرد. اوج اولین موتور جت ساخت ایران است که قابلیت عملکرد پروازی تا ارتفاع ۵۰ هزار پا را دارد و مجهز به سامانه‌های متعددی است که در شرایط مختلف عملیاتی و آب‌وهوایی از توانمندی بالایی برخوردار است و قابلیت نصب روی انواع پرنده‌های با وزن برخاست حداکثر ۱۰ تن را دارد. دومین دستگاه از این موتور نیز در سال ۱۳۹۶ تولید و تست آن در آزمایشگاه موتور ملی اوج صورت پذیرفت و آزمون‌های زمینی، تاکسی و پروازی این موتور نیز در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روی هواپیمای بومی کوثر با موفقیت انجام شد. موتور توربوجت اوج با دارا بودن بیش از ۱۴ هزار قطعه بر مبنای موتور آمریکایی «جی ۸۵» نصب‌شده روی هواپیمای جنگنده اف ۵ ساخته‌ شده که از موتورهای دارای قابلیت و عمر مناسب در سطح جهان محسوب می‌شود و ساختش ایران را در زمره هشت کشور پیشرفته در زمینه ساخت موتور قرار می‌دهد. خط تولید موتور توربوجت ملی اوج سال ۹۹ در سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع افتتاح شد. به‌گفته وزارت دفاع این خط تولید این قابلیت را دارد که با استفاده از ظرفیت‌های داخلی کشور، هزینه‌های ساخت موتور ملی اوج را نسبت به تامین آن از منابع خارجی ۵۰ درصد کاهش دهد. موتور ملی اوج در جنگنده‌های ساخت صنایع دفاعی کشورمان مانند جت کوثر و جت آموزشی یاسین نیز به‌کاررفته و به‌نظر می‌رسد تا مجموعه صنایع دفاعی کشورمان از این موتور بومی در دیگر جنگنده‌های ساخت داخل که در دست طراحی و ساخت است هم بهره ببرند. فناوری بسیار پیچیده موتور اوج موجب ایجاد یک جهش بلند در دانش طراحی و فناوری ساخت در صنعت هوایی کشور شده و فناوری به‌کاررفته در موتور اوج به‌عنوان یک بسته مرجع، زمینه ورود کشور به فاز طراحی و ساخت موتورهای توربوفن و توربوشفت نیمه‌سنگین و سنگین کلاس هوایی و صنعتی را فراهم کرده است.

۳- موشک‌های هوابه‌هوا
نخستین سابقه عملکردی متخصصان هوافضایی کشورمان در بحث موشک‌های پیچیده هوابه‌هوا، به دوران جنگ تحمیلی بازمی‌گردد که با هدف عمردهی این تسلیحات، همچنین تولید برخی قطعات ازجمله باتری‌های موشک، فعالیت‌هایی را آغاز کردند. این فعالیت‌ها به اهداف مهمی ازجمله راه‌اندازی موشک‌های راهبردی فینیکس منتهی شد که به‌عنوان اصلی‌ترین سلاح هواپایه کشورمان در مقابل نیروی هوایی رژیم بعثی عراق مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت، پس از مدتی و بااطمینان از طولانی شدن جنگ، فرماندهان ارشد و تصمیم‌گیر بر این مهم اتفاق‌نظر پیدا کردند که ذخایر باارزش و حساس موشک‌های «فینیکس» باید برای شرایط خاص حفظ ‌شوند، لذا نیازمند موشکی تازه جهت بهره‌برداری روی تامکت‌های نهاجا هستند. پس از ماه‌ها تست‌های زمینی و پروازی و طی آزمایش‌های گوناگون در میادین نبرد واقعی، نهایتا موشک‌های هدایت راداری نیمه‌فعال MIM-23 Hawk که جهت پرتاب از سکوهای پدافند هوایی زمین پایه مورداستفاده قرار می‌گرفتند با تغییراتی، قابلیت هماهنگی با رادار پیشرفته هواپیماهای F-14  را پیدا کردند و به‌عنوان سلاحی جدید تحت‌عنوان سجیل معرفی شدند. تنها دو تیر از این موشک به‌دلیل جثه بزرگ خود روی جنگنده قابل‌نصب بود، درحالی‌که هر جنگنده F-14 توانایی حمل تا شش فروند موشک «فینیکس» را داشت. با ‌وجود این حرکت جدید که خودکفایی بزرگی در عرصه صنعت هوایی به‌حساب می‌آمد، نتیجه خود را نشان داد. یک فروند جنگنده «سوپراتاندارد» بر فراز خلیج‌فارس و یک فروند میگ ۲۹ در پایان جنگ در منطقه غرب کشور به‌وسیله سجیل‌ها از دارایی نیروی هوایی عراق کم شدند.

با پایان جنگ جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش به‌عنوان مجری طرح‌های هوابه‌هوا، موشک جدید خود به نام «فاطر» را معرفی کرد که به‌نظر می‌رسید نسخه بهینه‌سازی شده AIM-9 سایدوایندر است که پیش از انقلاب از ایالات‌متحده خریداری‌ شده و با هدف بهره‌گیری روی جنگنده‌های غربی موجود و قابلیت هدایت حرارتی فعالیت می‌کرد. در این پروژه، هدف ابتدایی بهبود عملکرد و عمردهی موشک‌های موجود بود که زمان طولانی از خرید آنان می‌گذشت و هدف ثانوی نیز ساخت نمونه مشابه سایدوایندر با توجه به تجربه موفق این موشک طی جنگ هشت‌ساله بود، درنتیجه این فعالیت‌ها، اخبار گوناگون از بهینه‌سازی انواع تسلیحات هوابه‌هوای موجود در ساختار نیروی هوایی را می‌شنویم که گاهی در رزمایش‌ها نیز به‌صورت عملی مورد تست قرار می‌گیرند.

۴- تولید «شبیه‌ساز پرواز» تمام ایرانی
درباره دیگر مواردی که شاهد روند رو به توسعه آن در این حوزه بوده‌ایم می‌توان به «شبیه‌سازهای پرواز» ساخت ایران اشاره کرد. شبیه‌سازهایی که به دو بخش کلی شبیه‌سازهای ثابت FTDو (Flight training device) و شبیه‌سازهای متحرکFFTو (Full flight trainer) تقسیم می‌شود. 

آموزش خلبانان و قسمت قابل توجهی از تمرین‌ها از طریق شبیه‌سازهای ثابت پیگیری می‌شود. این دسته از شبیه‌سازها عموما با هدف آموزش رفتار دینامیکی هواپیما و چگونگی کارکرد ابزارهای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. بیش از ۱۰ سال پیش بود که نشانه‌هایی از نتیجه نخستین تلاش‌های مهندسان ایرانی در این حوزه رسانه‌ای شد و روند توسعه‌ای پروژه تولید شبیه‌ساز پرواز به نمایش عموم درآمد.

کارفرمای پروژه این شبیه‌ساز پرواز ثابت هواپیما موسوم به ایران ۱۴۰ در سال ۱۳۸۹ شرکت هواپیماسازی ایران (هسا) معرفی شد. نکته قابل توجه دیگر آنکه سازه مکانیکی کابین، سطوح کنترلی آن و سوئیچ‌های مکانیکی ازجمله مواردی است که توسط شرکت هسا تولید شده و می‌شود.

درباره شاخص‌ترین ویژگی‌های این شبیه‌ساز‌های پرواز می‌توان به مواردی مثل «شبیه‌سازی سیستم خلبان خودکار»، «شبیه‌سازی پنل استاد خلبان»، «شبیه‌سازی سیستم GPS»، «شبیه‌سازی سیستم جلوگیری از برخورد ترافیک هوایی (TCAS)»، «شبیه‌سازی سیستم هشدار نزدیکی زمینی (EGPWS)»، «شبیه‌سازی پنل ابزار دقیق هواپیما»، «شبیه‌سازی چشم‌انداز بیرون هواپیما»، «شبیه‌سازی پوسته زمین با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای»، «شبیه‌سازی سامانه صوتی هواپیما»، «نمایش دریاچه‌ها، جنگل‌ها و شهرها»، «نمایش چراغ‌ها و نور جلوی هواپیما در شب»، «بازتاب نور خورشید روی آب و برف»، «قابلیت ایجاد ترافیک‌های هوایی و تعریف انواع سناریوهای پروازی»، «قابلیت نمایش محیط ۳۶۰ درجه به‌طور همزمان»، «امکان تغییر وضوح دید در تمامی ساعات شبانه‌روز»، «شبیه‌سازی آب‌و‌هوا به‌طور تصادفی و یا واقعی همان منطقه»، «قابلیت نمایش انواع ابر دوبعدی و سه‌بعدی در چندین لایه»، «شبیه‌سازی تمامی ساعات شبانه‌روز با لحاظ جزئیات و زوایای نور و طول سایه اجسام» و «در‌نظر گرفتن جزئیات نور چراغ‌ها، ساختمان‌ها، خیابان‌ها و فرودگاه‌ها در ساعات مختلف شبانه‌روز» اشاره کرد. 

اخیرا و در آذرماه امسال بود که سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اعلام کرد دستگاه شبیه‌ساز پروازی با نام تجاری فراسیم (FARASIM) تولید کرده است که تمامی قطعات آن ساخت ایران بوده و هزینه نهایی تولید آن، ۵۰ درصد کمتر از هزینه‌های تولید معادل خارجی این محصول است. درباره مهم‌ترین ویژگی‌های این دستگاه شبیه‌ساز ایرانی هم به سیستم کنسول و اساتید پیشرفته با قابلیت‌های تنظیم شرایط جوی، شرایط پروازی، مراحل پروازی و نرم‌افزار مدیریت دسترسی به سیستم اشاره شد.

سوخو-۳۵‌هایی که در راهند

بنا به گفته مقامات پارلمانی ایران، تهران در اوایل سال آینده فرآیند دریافت جنگنده‌های سوخو-۳۵ را از روسیه آغاز می‌کند. این جنگنده‌ها نسل ۴ پلاس به حساب می‌آیند که نزدیک‌ترین رده به جنگنده‌های نسل پنجم به شمار می‌روند. سوخو-۳۵ به غیر از بدنه، در دیگر تجهیزات با جنگنده‌های نسل پنجم قابل مقایسه است. با این وجود در بدنه این جنگنده به‌طور گسترده‌ای از مواد مرکب بهره گرفته شده تا وزن و بازتاب راداری کاهش یابد.

سوخو-۳۵ هرچند مانند جنگنده سوخو-۳۰ مولتی‌رول است و می‌تواند در نقش‌های مختلفی همچون رهگیری اهداف هوایی، حمله به اهداف ثابت و متحرک زمینی و حتی شناورها به کار رود اما تخصص اصلی آن شکاری رهگیر است. با خریداری این جنگنده امنیت آسمان ایران به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد و حتی برخی تهدیدات موجود در زمینه عملیات هوایی علیه کشور نیز بلااثر می‌شود.

درباره تعداد سوخو-۳۵‌های سفارش داده شده چند روایت وجود دارد. یک روایت که به گمانه‌زنی رسانه‌های بین‌المللی مربوط است تعداد این جنگنده‌ها را ۲۴ فروند ارزیابی می‌کند. این رسانه‌ها مدعی‌اند روسیه احتمالا ۲۴ فروند جنگنده‌ای را که به سفارش مصر ساخته شده اما قاهره به دلیل فشار آمریکا قادر به تحویل گرفتن آنها نیست، به تهران تحویل می‌دهد. روایتی دیگر اما می‌گوید قرارداد ایران و روسیه شامل خرید ۴ اسکادران (۴ اسکادران هرکدام ۱۲ جنگنده) و همچنین حق گزینش ۲ اسکادران دیگر است. ایران در این صورت ۴۸ فروند جنگنده را خریداری کرده و می‌تواند خرید ۲۴ فروند دیگر را درصورت نیاز، نهایی سازد. درصورت تکمیل این قرار داد ایران به ۷۲ فروند سوخو-۳۵ دست می‌یابد. با وجود تمرکز رسانه‌ها بر سوخو-۳۵ اما احتمالا ایران جنگنده‌های دیگری را نیز از روسیه خریداری خواهد کرد که می‌تواند شامل تعداد بیشتری سوخو-۲۴ به‌صورت دست‌دوم یا جنگنده‌های سوخو-۳۰ شود.