sanktion

خدا کند که گربه باشد….

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده:گونار یِشکه
برگرفته از:هینترگروند
۲۹ مارس ۲۰۲۲

 

بخش دوم در ادامه مقاله
 

آمادگی روسیه
روسیه به طور دراز مدت در همه سطوح خود را برای این درگیری با غرب آماده کرده بود.  مثلاً در قرارداد اعتبارهای دولتی  در این اواخر بندی را الحاق کرده بود که بازپرداخت بدهی‌ها و پرداخت بهره‌های حاصل به روبل را ممکن می‌ساخت. روسیه پیشاپیش قیمت گاز را افزایش داده بود و باعث شده بود که ذخایر  گازی کشورهای اروپای غربی کاهش پیدا کند. روسیه تحریم‌ها را پیش‌بینی کرده بود  و همین‌طور در بخش مالی خود را آماده نموده بود. به احتمال زیاد حتی روسیه  خود را آماده کرده تا صدور حامل‌های انرژی خود به اروپای غربی را متوقف کند.
اگر سازمان‌های جاسوسی غرب الگوی  این زمینه‌سازی‌هارا پیشاپیش نشناخته باشند، ناتوانی خود را آشکار می‌کنند. آنها باید می‌دانستند که روسیه درگیری با غرب را دنبال می‌کند و از دید روسیه اوکراین تنها یک علت است و نه دلیل این درگیری است و تضعیف  اوکراین  یک هدف جنبی  در مقابل هدف اصلی یعنی تضعیف غرب می‌باشد. اگر سازمان‌های جاسوسی این را درک کرده و دولت‌ها را آگاه ساخته بودند، در آن صورت  این به معنی شکست و ضعف این دولت‌ها خواهد بود.
آمادگی روسیه روی‌هم رفته کافی بود.  روسیه توانست پرداخت بهره  یک بدهی کهنه دولتی را به دلار انجام دهد. در هفته گذشته  بازار بورس مسکو کار خود را اول با حضور ۳۱ شرکت مجدداً آغاز کرد. قیمت سهام حامل‌های انرژی بالا رفت  و در این بین در بازار بورس روسیه کلیه سهام معامله می‌شود. اقتصاد و سیستم مالی روسیه  شوک پیش‌بینی شده را پشت سر گذارد. غرب ابزار دیگری  در اختیار ندارد  و قادر هم نیست که این وضعیت را تغییر دهد.

تاثیر تحریم‌های غربی
مستقیما قبل حمله روسیه  به اوکراین و همین طور بعد از آن  دولت‌های غربی علناً به چک و چانه زنی پزداختند که کدام تحریم‌ها میسر است  و کدام نیست. این چک و چانه زنی‌ها تا هفته پیش ادامه داشت ولی غرب حاضر نبود  در این درگیری تا جایی جلو رود که حتی به طور کوتاه مدت هم مجبور به تحمل قربانی سنگینی نشود. در نتیجه غرب قادر نبود خسارت سنگینی به روسیه وارد سازد.  تحریم‌ها مانند بسیار از چیزهای دیگر  در سیاست‌های جاری غربی  تنها روی تاثیرگذاری بر انظار عمومی متمرکز بود و نه دیدگاه‌های واقعی. کاملاً روشن نیست که خسارات اقتصادی ناشی از این تحریم‌ها برای روسیه و یا برای غرب سنگین‌تر خواهد بود. در کوتاه مدت احتمالاً خسارات وارده برای اقتصاد روسیه شدیدتر خواهد بود ولی پس از سرمایه‌گذاری و تحول در اقتصاد  در دراز مدت  غرب به ویژه اروپا نسبت به روسیه بیشتر تضعیف خواهد شد.
یک نمونه بارز، عقب‌نشینی شرکت‌های غربی از بازارهای روسیه و اقدام علیه نمادهای وضعیتی  روس‌های ثروتمند در غرب است.  از زمانی که در روسیه افراد ثروتمند و طبقه متوسط مرفه  وجود دارد نمادهای وضعیتی تا حد نسبتاً زیادی غرب محور عمل می‌کنند. روشن است که این امر از دید پوتین معضلی را پدید می‌آورد و احتمالاً از دید روسی۔ ملی حتی حق با اوست. در آینده نمادهای وضعیتی در روسیه دارای ذات روسی خواهد بود که در کوتاه مدت  نارضایتی‌هایی را به وجود خواهد آورد ولی در دراز مدت  جامعه روس را در مقابل غرب منظم خواهد کرد.

وضعیت درونی روسیه
تعدادی از بهترین روشنفکران نخبه علناً علیه جنگ جبهه گرفتند. برخی از آنان کشور را ترک کردند و برخی دیگر موقعیت اجتماعی خود را از دست خواهند داد و به تبعید درونی روی خواهند آورد  و باز تعداد دیگری  پس از بحث‌های درونی مرزهای جدید آن‌چه را که می‌توان علناً مطرح کرد را خواهند پذیرفت.  دفترنامه و یا “کدکس” آنچه را که می‌توان گفت در هر جامعه‌ای وجود دارد و این دفترنامه در غرب هم نازک‌تر شده است. البته از این نمی‌توان نتیجه گرفت که جامعه باید ساکن شود و درجا زند. چین یک نمونه بارز برای آن است که در کنار جو سیاسی انسدادی، تکامل پرخروش اقتصادی و اجتماعی می‌تواند صورت گیرد. روسیه بخشی از روشنفکران نخبه  خود را از دست خواهد داد ولی این هم یک سکه دو روست، زیرا روشنفکرانی که جای‌های خالی شده را پرخواهند کرد، دلیلی برای وفاداری خواهند داشت و علاوه برآن در روسیه می‌تواند جو خوشبینانه‌ای نسبت به اینده پدید آید  زیرا فقدان واردات غربی باید جایگزین شود . سیستم فرهنگی روسیه  به قدر کافی خوب است که نیروهای متبحر  لازم را به بازار عرضه کند. تحریم‌های فناوری  نیز بی اثر خواهد ماند زیرا چین از کلیه فناوری‌هایی که اقتصاد روسیه به آن نیاز دارد برخوردار است و  روسیه می‌تواند آن را در اذای ارایه حامل‌های انرژی که چین شدیداً به آن نیاز دارد، دریافت نماید.
در مورد تعداد واقعی قربانیان ارتش روسیه  در اوکراین  داده‌های معتبری موجود نیست. حتی بالاترین  تعدادی که گفته می‌شود برای شرایط روسیه مشکل بزرگی ایجاد نمی‌کند. بخش عمده نیروهای روسیه در اوکراین   در حال حاضر در مواضع پدافندی قرار دارند تا از موضع برتر در مذاکرات شرکت کنند. طبیعتاً در این مواضع از تعداد قربانیان کاسته  خواهد شد. در مناطقی که جنگ با شدت ادامه خواهد داشت بخش مهمی از قربانیان را جدایی‌طلبان دونباس تشکیل خواهند داد که از دید آنها، آنها برای سرزمین خود مبارزه می‌کنند و همین‌طور مبارزین چچن‌ که به فرهنگ شهادت‌طلبی  معتقدند. احتمالاً پوتین قبل از این‌که بحث و گفتگو در مورد  خسارت‌های انسانی روسیه اجتناب ناپذیرشود، حداقل یک سال وقت خواهد داشت. اگر او قبل از آن  بتواند مذاکرات صلح را به انجام رساند، که از دیگاه روسیه یک پیروزی خواهد بود، خسارات مورد اغماض قرار خواهد گرفت و احتمالاً همین‌طور هم خواهد شد، زیرا نه  اوکراین و نه غرب  می‌توانند به خود اجازه دهند  که انعقاد صلح را این قدر به عقب افکنند.

گزینه‌های غرب
پوتین کماکان ابتکار استراتژیک را در اختیار دارد. او تاکنون تشدید اوضاع را کنترل شده ادامه می‌دهد و هنوز  می‌تواند مراحل تشدید دیگری را عملی سازد بدون این‌که  وضعیت برای او مخاطره‌آمیز شود. برعکس گزینه‌های غربی بسیار محدود است. امکان بیشتری برای اعمال تحریم‌های دیگر تقریباً وجود ندارد و تحریم‌هایی که از نظری تئوریک هنوز وجود دارد  مثلاً متوقف ساختن کامل  واردات انرژی ، به غرب ویژه به اروپا به مراتب بیشتر از روسیه آسیب وارد خواهد کرد. آن‌چه که به امور اقتصادی و اقتصاد مالی مربوط می‌شود، این بخشها تاحداکثر به کار گرفته شده ، بدون این‌که برای غرب  موفقیت‌های تعیین‌کننده‌ای به همراه داشته باشد.
دخالت مستقیم نظامی (البته با اعلام استراتژی مشروط سناریوی خط قرمز استفاده از سلاح شیمیایی و یا بیولوژیک )کماکان رد می‌شود. این رفتار زیاد باورکردنی نیست زیرا غرب  در تاتر جنگی اوکراین  از نظر نظامی مغلوب خواهد بود. هرچند این نظر با درنظر گرفتن مقاومت نسبتاً موفقیت‌آمیز  اوکراین تعجب‌آور به نظر می‌رسد ولی می‌توان آن را استدلال کرد. نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا از رودر رویی با  نیروی هوایی روسیه در سوریه اجتناب کرد. این اقدام به نابودی تعداد زیادی از جنگنده‌ها خواهد انجامید و علاوه براین  با توجه به پخش و مناطق استقرار دفاع هوایی و پدافند ضد هوایی روسیه در سرزمین اوکراین و به ویژه در مناطق جنگی این کشور تسلط بهتری نسبت به نیروهای غرب خواهد داشت. آنچه که به نیروهای پیاده‌نظام مربوط می‌شود، غرب قادر نیست به اندازه کافی نیرو بسیج نماید تا عملیات تهاجمی در اوکراین را سامان دهد. اینجا نیز باید خسارات انسانی را در نظر گرفت. نیروهای اوکراینی  از سرزمین خود دفاع می‌کنند وحاضر به پرداخت هزینه هستند. پس از مدتها که سیاست مداخله نظامی را نفی کرده بود حال ارتش آلمان باید در یک مبارزه عملاً بی فرجام برای آزادی سرزمینی غریب عمل می‌کرد. چنین گزینه نظامی در غرب وجود ندارد. البته این بدان معنی نیست که سیاست‌مداران حتماً کنترل اعصاب خود را از دست نخواهند داد. ولی در آن صورت زیان حاصل از آن به مراتب بیش از  تحریم‌های بیشتر  متوجه غرب خواهد شد و نه روسیه.
تنها گزینه  باقیمانده که امروز دنبال می‌شود  کمک‌های اقتصادی و نظامی به اوکراین است. البته این یک معامله بی صرفه است که البته به علت  اشتباهات گذشته  غرب اجتناب ناپذیر شده است زیرا که اکنون دیگر نمی‌توان اوکراین را کاملاً رها کرد. از طرف دیگر باید به دولت اوکراین نیز تفهیم کرد که چارچوب اعتبارات این کشور محدود است و این کشور باید یک راه حل دیپلماتیک برای استقرار صلح پیدا کند، حتی اگر این راه حل، دادن امتیازات دردناک  سیاسی و  ارضی را  طلب کند. درمقابل باید  یک برنامه بازسازی اوکراین تضمین شود که ارزانتر از ادامه طولانی جنگ خواهد بود. چنین برنامه‌ای هم‌چنین آینده بهتری را برای اوکراین پس از قبول ضررها، به جای  پافشاری و تاکید بر  مواضعی که در هر حال نمی‌تواند حفظ شود پابرجا نگاه داشت باز می‌کند.

واقعاً مسئله بر سر چیست؟
پوتین روز ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ یک تصمیم اساسی گرفت، مطمئناً پس از هماهنگ کردن و موافقت چین. این تصمیم به معنی قطع روابط کلی با غرب  و به کنار گذاشتن غرب به عنوان یک شریک مهم اقتصادی روسیه بود. پوتین براین امر واقف بود و همین‌طور اطرافیان عصبی تر او نیز این را می‌دانستند. ولی این‌که آیا سازمان‌های جاسوسی و روسای دولت‌های غربی از آن اطلاع داشتند یک ماه پس از آغاز جنگ هنوز معلوم نیست. اگر بخواهیم نسبت به واکنشی که دولتهای غربی از خود نشان دادند، حکم کنیم، باید بگوییم که آنها درک نکردند و هنوز با جدیت سعی دارند این امر را از ضمیر خود بزدایند.
می‌خواهم با یک نمونه این امر را بشکافم. اگر غرب امتیازات قابل توجهی به روسیه ندهد، قبل از این‌که اروپا بتواند از نظر اقتصادی  خود را تثبیت کند، انتقال حامل‌های انرژی از روسیه متوقف خواهد شد. این توقف حتی اگر روسیه از قبل برنامه‌های پیشرفته‌ای برای فروش ظرفیت‌های آزاد شده نداشته باشد آسیب بیشتری به غرب وارد خواهد ساخت. پوتین در جستجوی راهی است تا تقصیر قطع انتقال حامل‌های انرژی را به گردن غرب بیافکند. اکنون غرب تب‌آلود فعالیت‌هایی انجام می‌دهد تا  فقدان حامل‌های انرژی روسی را حتی‌الامکان جبران سازد ولی امکانات زیادی موجود نیست. این طور به نظر می‌رسد که سیاست‌مداران از جدی بودن وضعیت آگاه نیستند. در غیر این صورت  مسئله امنیت انرژی  اکنون به مراتب  رادیکال‌تر و فارغ از مصلحت‌اندیشی‌های ایدئولوژیکی دوران قبلا از ۲۴ فوریه صورت می‌گرفت. به جای آن ما شاهد کار دولت و مجلس برحسب business as usual هستیم. می‌توان فکر کرد که گویی فقط اوکراین با روسیه در جنگ است و نه تمام غرب در یک جنگ ترکیبی با روسیه. هرکس که این‌طور می‌اندیشد، اشتباه می‌کند.

پس نویس (۳۰ مارس ۲۰۲۲)
پس از تعامل بین روسیه و اوکراین در ترکیه، روسیه اعلام کرد  فشار نظامی بر پایتخت، کییف را کاهش بخشیده  و نیروهای خود را از آن‌جا عقب خواهد کشید. طرف اوکراینی ادعا کرد که این اقدام احتمالاً تنها یک جابه‌جایی نیروهاست و این نیروها به بخش‌های دیگر جبهه منتقل خواهند شد.  غرب از این نظر اوکراین حمایت می‌کند.
در این مورد چه می‌توان گفت؟ درست است که جابه‌جایی نیروهای روس در وضعیت فعلی  از نظر استراتژیکی منطقی است. ولی این حتماً بدان معنی نیست که این عقب‌نشینی که در واقع اولین گام جابه‌جایی است، را می‌توان گامی برای کاهش تنش تعبیر کرد. روسیه احتمالاً آن را منوط به روند ادامه تعامل و احتمالاً عملیات رزمی  خواهد کرد.
این احتمال می‌رود که  نیروها به آنسوی مرز اوکراین در شمال  و به جبهه‌های شرق رود دنیپر، یعنی در نزدیکی خارکیف منتقل خواهند شد. اگر مذاکرات بعدی با سکون مواجه شود  و یا اگر طرف اوکراینی  بخواهد نیروهای باقیمانده روسیه در نزدیکی کییف را به شدت مورد حمله قرار دهد و علاوه برآن آنگاه که ماریوپول سقوط کرد  احتمالاً این نیروها  حمله گازانبری خود را علیه نیروهای اوکراینی که در جبهه دونباس تجمع کرده اند،  آغاز خواهند کرد.

گونار یاشکه شیمی‌دان و استاد دانشگاه ETH در زوریخ در رشته تشدیدپارامغناطیسی الکترون است.