راستش را بخواهید صحبت از فواید و تاثیرات ورزش بر جسم و روان آدمی، مانند صحبت از وجود خورشید در آسمان روز است. علیرغم تمام هشدارها در افزایش ابتلا به بیماریهای مرتبط با کمتحرکی اما در سالهای اخیر طبق مطالعات و گزارشهای اظهار شــده وضعیت ورزش همگانی در کشور از نظر مشارکت ورزشــی و پیامدهای ناشی از آن در وضعیت نامطلوبی قــرار دارد. پیشبینی میشود کمتحرکی در ایران در ســال ۱۴۰۵ در بخش مردان ۷۶ درصد و در بخش بانوان به ۸۳ درصد افزایش پیدا کند. همچنین طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس؛ وضعیت ورزش همگانی در کشور از نظر دسترسیپذیری به ورزش در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. طبق گزارشها؛ ســرانه اماکن ورزشی هر ایرانی معادل ۷۰ ســانتیمترمربع اعلام شده است که در برخی استانها این مقدار به ۴۰ سانتیمترمربع هم میرسد. تاکنون در جهت شناسایی موانع توسعه ورزش همگانی در ایران مطالعات خوبی صورت گرفته و بیشتر موانع در دو سطح موانع ســاختاری و مدیریتی است. بهرغم تلاشها و برنامهریزیهای صورت گرفته همچنان وضعیت ورزش همگانی در کشور با شرایط مطلوب فاصله زیــادی دارد. در قانون اساسی دولت موظف به بهکارگیری همه امکانات خود در امر ورزش شده و کلمه تربیت بدنی در عرض آموزشوپرورش آمده است. این امر نشاندهنده اهمیت زیاد ورزش در نظر قانونگذار و دارای ارزشی برابر با آموزشوپرورش است اما قانونی در راستای دستیابی به اهداف قانون اساسی، مشخص کردن وظایف و صلاحیت نهادهای ورزشی، ایجاد مکانیسمهایی برای رشد و گسترش ورزش، حمایت از ورزشکاران، توجه به ظرفیت ورزش کارکنان و کارگران و… تدوین نشده است.
همچنین عدم شفافیت میزان بودجه تخصیصیافته به بخش ورزش کارمندان و کارگران از دیگر معضلات ورزشهای همگانی است. به بیانی ساده میتوان دریافت که بودجه تخصیصیافته به ورزش کارگری و همچنین کارمندان به واسطه ادغام با سایر بخشهای بودجه ورزش همگانی و از طرف دیگر، ادغام بودجه ورزش همگانی با ورزش قهرمانی؛ بودجه ورزش همگانی چندان دقیق نیست. نتیجه چنین امری زمینه عدم تحقق اهداف مرتبط با ورزش همگانی را فراهم کرده است. بیتوجهی به سازوکارهای اجرایی ازجمله فراهم کردن زیرساختها و در نظر گرفتن محل مناسب برای استفاده عموم مردم در رشتههای مختلف ورزشی از دیگر مشکلات ورزشهای همگانی است. به عبارت دیگر، یکی از الزامات برای ورزش عمومی، دستیابی به فضاهای ورزشی مناسب است. در شرایط موجود و برمبنای آمارهای ارائهشده، این امر محقق نشده و نیازمند بازنگری است. براساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران؛ استانهای سمنان با ۶۶٫۱، البرز ۵۷٫۶ و فارس ۵۶٫۹ به ترتیب بیشترین درصد و استانهای کرمان با ۳۸٫۸، لرستان با ۳۵٫۵ و سیستانوبلوچستان با ۲۰٫۲ کمترین درصد فعالیت ورزشی را گزارش کردهاند. نتایج، حاکی از آن است که بیش از ۷۰ درصد افراد ورزش کرده، به صورت انفرادی و کمتر از ۳۰ درصد این افراد به صورت گروهی ورزش میکنند. محل سکونت با ۳۷ درصد بیشترین مکانی بوده است که افراد در آنجا ورزش کردهاند. ۲۱٫۹ درصد افراد در پارکها، ۲۱٫۴ درصد در سالنهای ورزشی خصوصی، ۸٫۳ درصد در سالنهای ورزشی عمومی و ۱۱٫۳ درصد در سایر فضاهای عمومی ورزش کردهاند. بررسی آمارهای موجود نشان میدهد که میزان استفاده از فضاهای ورزشی عمومی در حدود ۸ درصد در کل کشور است. این امر بیانگر آن است که مشکلات ساختاری در حوزه فعالیت ورزشی کارمندان و کارگران وجود دارد.
همچنین پژوهشهای موجود دیگر از طرح آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوارها که با هدف شناخت فعالیتها و رفتارهای فرهنگی خانوارها و استفاده از آن برای برنامهریزیهای فرهنگی کشور طراحی شده است نشان میدهد که در سال ۱۳۹۹ برای افراد ۱۵ ساله و با حجم نمونه ۴۳ هزار و ۷۰۰ خانوار نمونه شهری و ۱۸ هزار و ۸۶۰ خانوار نمونه روستایی یعنی در مجموع ۶۲ هزار و ۵۶۰ خانوار، ۴۶٫۵ درصد از افراد ۱۵ ساله و بیشتر اظهار کردهاند ورزش میکنند و ۵۳٫۵ درصد ورزش نمیکنند. همچنین ۹۲ درصد اماکن ورزشی وزارتخانهها، ارگانها و نهادها در اختیار عموم مردم نیست و تنها ۸ درصد اماکن ورزشی ارگانها و نهادها در اختیار عموم مردم قرار میگیرد. این امر نشان میدهد که حوزه سیاستگذاری نیازمند مداخلات متفاوت در حوزه ورزش کارمندان دولت و کارگران است. برمبنای آمار منتشرشده، دسترسی کارگران به اماکن ورزشی درقیاس با کارمندان دولت اختلاف چشمگیری دارد.
براساس آمار منتشرشده توسط فدراسیون ورزشهای همگانی، کمتحرکی مردم ایران در ۱۰ سال گذشته بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته است. چنین آماری بیانگر آن است که ۵۱ درصد مردم ایران ورزش نمیکنند. درواقع بیش از ۴۲ میلیون نفر از ایرانیان هیچگونه فعالیت ورزشی ندارند. شواهد آماری نشان میدهد که کم تحرکی کارمندان و کارگران نیز سیری صعودی داشته است. از سویی، آمارها بیانگر آن است که حدود ۶۴ درصد زنان دچار کمتحرکی هستند.
از جمله چالشهای موجود در حوزه ورزشهای همگانی میتوان به فقدان بانک اطلاعاتی از وضعیت آمادگی جسمانی و کیفیت زندگی جوامع هدف، سرانه پایین زیرساختها و اماکن ورزشی، کمبود منابع مالی و نرسیدن اعتبارات درنظر گرفته شده برای بخش ورزشهای همگانی، افزایش هزینه ورزش بهخصوص همراه با افزایش تورم در کشور و فقدان سیاستگذاری مناسب در حوزه الزامات مرتبط با حوزه ورزشهای همگانی اشاره کرد.
مرکز پژوهشهای مجلس چند کشور اروپایی و آمریکایی را در رابطه با وضعیت ورزشهای همگانی مورد مطالعه قرار داده است و بهطور تفصیل گزارشی از دلایل موفقیت این کشورها در این حوزه منتشر کرده است. از جمله دلایل موفقیت کشورهایی مانند فنلاند، هلند، سوئد، دانمارک، استرالیا و ژاپن در حوزه ورزشهای همگانی؛ تبدیل ورزش کردن به یک فرهنگ است. جامعه هدف این سیاست بهطور خاص کودکان و جوانان است. این درحالی است که میبینیم به جز درس تربیت بدنی، وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم، سیاست خاصی در رابطه با فرهنگسازی ورزش انجام ندادهاند. همچنین براساس گزارش خبرگزاری دولت؛ حدود ۶ هزار طرح نیمه تمام ورزشی که بعضا نیز تکمیل نشدهاند، در کشور وجود دارد که برای تکمیل این تعداد طرحهای ورزشی نیمه تمام به بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است درحالیکه بودجه عمرانی وزارت ورزش و جوانان تا ســال ۱۴۰۱ سالیانه حدود دو هزار میلیارد تومان بوده است. همچنین طبق گزارش مذکور دولت توانسته تا پایان سال ۱۴۰۱ برای اتمام ۱۰۰۰ طرح برنامهریزی کند.
از طرفی دیگر کمبود اماکن و فضاهای ورزشــی در کشور یک مساله جدی است و سرانه اماکن ورزشی در یک دهه گذشته بین ۵۰ تا ۸۰ سانتیمترمربع در نوسان بوده است. بنابراین از نظر دسترسیپذیری به ورزش و سرانه اماکن ورزشی نیز ورزش همگانی کشور در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و توزیع عادلانه امکانات در کشور صورت نگرفته است. تا جایی که در همین تهران بهعنوان پایتخت کشور؛ برخی از مناطق به هیچ امکانات یا کمترین امکانات دسترسی دارند. همچنین همانطورکه پیشتر اشاره شد میزان مشارکت ورزشی در کشور بسیار پایین گزارش شده است بهطوریکه برخی مطالعات اذعان کردهاند ۹۰ درصد ایرانیان فعالیت حرکتی کافی ندارند. با وجود تلاشها و برنامهریزیهای صورت گرفته همچنان وضعیت ورزش همگانی در کشور با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارد.