ایالات متحده آمریکا کوشش میکند تا از طریق انحصارها واقدامات سرکوبگرانه و محدودیت فناوری در بخشهای فناوری پیشرفته، توسعه و تکامل علمی-فنی و اقتصادی کشورهای دیگر را مانع گردد.
• ایالات متحده زیر لوای حفاظت از مالکیت فکری، آن را انحصاری میکند. ایالات متحده با استفاده از موضع ضعف کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای در حال رشد، در رابطه با حقوق مالکیت فکری و ضعفهای نهادی در بخشهای مربوطه توسط انحصارها سودهای کلانی کسب میکند . در سال ۱۹۹۴ ایالات متحده موافقتنامه جنبههای تجاری حقوق مالکیت فکری TIPS را به امضاء رساند و در نتیجه رفتار و معیارهای آمریکایی شده برای حفاظت از مالکیت فکری را در جهت تضمین و تثبیت انحصار فنآوری خود تحمیل کرده.
ایالات متحده برای محدود کردن تولید نیمرسانا در ژاپن در دهه ۱۹۸۰ «۳۰۱» آزمایش صورت داد و قدرت تعامل خود در تعامل دوجانبه را توسط قراردادهای چندجانبه تقویت کرد، ژاپن را متهم به تجارت غیرمنصفانه کرده و عوارض گمرکی تلافیجویانه وضع کرد که ژاپن به امضاء قرارداد نیمرسانا بین ایالات متحده و ژاپن مجبور شد. از این طریق شرکت ژاپنی تولیدکننده نیم رسانا از صحنه رقابت جهانی بیرون افکنده شدو سهم بازار آن از ۵۰٪ به ۱۰٪ سقوط کرد. در این بین شرکتهای تولیدکننده نیمرسانا آمریکایی فراوانی با حمایت دولت آمریکا بیشترین سهم بازار جهانی را به خود اختصاص دادند.
• ایالات متحده آمریکا مسایل مربوط به فناوری را سیاسی میکند و آنرا به سلاح تبدیل کرده و از آن به عنوان سلاح ایدئولوژیکی استفاده مینماید. این کشور به این صورت که بیش از حد مسئله امنیت ملی را مهم جلوه داد از قدرت دولتی استفاده کرده و شرکت چینی هوآوای را زیر فشار قرار داد و تحریم کرد، راههای دسترسی به محصولات هوآوای در بازارهای آمریکا را مسدود ساخت، تحویل تراشه و سیستمهای عامل را قطع کرد و دیگر کشورها را مجبور کرد تا ایجاد شبکه محلی ۵G توسط هوآوای را ممنوع سازند. این کشور حتی کانادا را مجبور کرد تا مدیر مالی هوآوای، خانم ونگ مانژو را بدون دلیل تقریباً ۳ سال زندانی کند.
ایالات متحده آمریکا یک سلسله بهانه خلق کرد تا علیه شرکتهای تکنیک بالای چینی با توان رقابت جهانی وارد عمل شود و بیش از ۱۰۰۰ شرکت چینی را در لیست تحریمها قرار داد. علاوه براین آمریکا کنترل بیوتکنولوژی، هوش مصنوعی و دیگر تکنولوژیهای سطح بالا را به اجراء گذاشت، محدودیت صادرات و همینطور کنترل سرمایهگذاری در این بخشها را تشدید کرد، آپلیکیشنهای چینی رسانههای اجتماعی مانند TikTok و WeChat را سرکوب کرد و به هلند و ژاپن فشار آورد صدور تراشهها و ابزار و فناوری مشابه آانها به چین را محدود نمایند.
ایالات متحده آمریکا همینطور در سیاستهای خود در مقابل متخصصان فناوری چینی نیز با دو معیار عمل میکند. برای خنثی کردن و سرکوب محققین چینی از ژوئن سال ۲۰۱۸ مدت اعتبار ویزا برای دانشجویان چینی در رشتههای مشخص فناوری بالا کوتاه شد و کراراً مواردی پدید آمد که دانشمندان و دانشجویان چینی که در برنامههای تبادل دانشجو و یا برای تحصیل به ایالات متحده سفر کرده بودند، به طور غیر موجه اجازه ورود به کشور نیافتند و تحقیقات و بازرسیهای گسترده علیه دانشمندان چینی، که در ایالات متحده به کار اشتغال داشتند، صورت گرفت.
گرایشات تاریخی به سوی صلح، توسعه و تکامل، همکاری و منافع متقابل، توقفناپذیر است
• ایالات متحده آمریکا به بهانه حفاظت از دمکراسی موقعیت انحصاری خود در رابطه با فنآوری را تثبیت میکند. از طریق تاسیس بلوکهای فناوری کوچک مانند « پیمان تراشه» و یا «شبکههای پاکیزه» این کشور به فناوری پیشرفته برچسب «دمکراسی و حقوقبشر» چسباند و مسایل فناوری را به مسایل سیاسی و ایدئولوژیکی تبدیل نمود تا بتواند بهانهای برای محاصره تکنولوژیکی کشورهای دیگر پیدا کند. در ماه مه ۲۰۱۹ ایالات متحده آمریکا از ۳۲ کشور برای شرکت در کنفرانس امنیتی ۵G پراگ پایتخت چکای دعوت کرد و پیشنهاد پراگ را منتشر نمود تا محصولات ۵G چین را از رقابت محروم کند. در آوریل ۲۰۲۰ وزیرامورخارجه وقت ایالات متحده، مایک پمپئو طرح ۵G clean path را مطرح کرد که هدفش ایجاد پیمانی با شرکا در زمینه ۵G بود که به کمک ایدئولوژی مشترکشان در زمینه دمکراسی و لزوم حفاظت از «امنیت سایبری» به یک دیگر مربوط بودند. این اقدامات در واقع کوشش ایالات متحده برای حفظ سرکردگی فناوری خود به کمک پیمانهای تکنولوژیکی است.
• ایالات متحده آمریکا با استفاده از حملات سایبری و استراق سمع از سرکردگی فناوری خود سوءاستفاده میکند. این کشور مدتهاست که به خاطر دزدیهای سایبری بیشمار خود به عنوان «امپراتوری هکرها» بدنام شده و در سطح جهان مسئول شناخته میشود. این کشور برای حملات سایبری و کنترل در همهجا از کلیه ابزار و امکانات موجود، از جمله استفاده از سیگنالهای ایستگاه پایه آنالوگ برای دسترسی به تلفنهای همراه با هدف سرقت اطلاعات، دستکاری آپلیکیشنها، نفوذ به سرورهای ابری و سرقت از طریق کابلهای زیر دریایی استفاده میکند. این لیست را میتوان همینطور ادامه داد.
کنترل و استراق سمع توسط ایالات متحده به طور تصادفی صورت میگیرد. هرکس میتواند قربانی این کنترل و استراق سمع گردد فارغ از این که دوست و یا دشمن و یا حتی رهبر کشورهای همپیمان منباب مثل خانم آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و یا چندی از روسای جمهور فرانسه باشد. کنترل و حملات سایبری ایالات متحده آمریکا مانند”Prism”، “Dirtbox”، “Irritatnt Horn” و یا “Telescreen Operation ” مبین آن است که ایالات متحده آمریکا همپیمانان و شرکای خود را به شدت کنترل میکند. استراق سمع همپیمانان و شرکا اکنون در سطح جهان خشم و برافروختگی ایجاده کرده است. ژولیان آسانژ، موسس ویکیلیکز، وبسایتی که برنامههای استراق سمع و کنترل ایالات متحده آمریکا را افشاء کرد، میگفت: «توقع نداشته باشید که یک ابرقدرت استراق سمع و کنترل، با احترام و یا افتخار رفتار کند. تنها یک قاعده وجود دارد و آن اینکه اصلاً قاعده و قراری موجود نیست.»
ایالات متحده آمریکا با قدرت خود ، حقیقت را نادیده گرفته و به نفع منافع ویژه خود، حق را پایمال میکند. جامعه بینالمللی روز به روز بیشتر در مقابل این اقدامات یکجانبه، خودخواهانه و سلطهطلبانه مقاومت کرده و آنها را مورد انتقاد قرار میدهد.
V. سرکردگی فرهنگی- ترویج روایتهای کاذب
توسعه فرهنگ آمریکایی در سطح جهان بخش مهمی از سیاست راهبردی خارجی ایالات متحده را تشکیل میدهد. این کشور کراراً ابزار فرهنگی را به کار گرفته تا سرکردگی خود را در سطح جهان تقویت کرده و تثبیت نماید.
• ایالات متحده آمریکا ارزشهای آمریکایی را در محصولات خود مثلاً در فیلمهای سینمایی جاسازی میکند. ارزشها و شیوه زندگی آمریکایی در فیلمها، برنامههای تلویزیونی، انتشارات و موضوعات و برنامههای رسانهای موسسات فرهنگی عامالمنفعه که توسط دولت تامین مالی میشود، القاء میشود. از این طریق آن چنان فضای فرهنگی و انظار عمومی ایجاد میشود که فرهنگ آمریکایی حکومت میکند و سرکردگی فرهنگی تثبیت میگردد. “جان یهما” دانشمند آمریکایی در مقاله خود «آمریکایی کردن جهان» اسلحه واقعی گسترش فرهنگی آمریکا را افشاء کرد: هالیوود، کارخانجات طرح-تصویر در خیابان مدیسون و خطهای تولید کمپانی ماتل و کوکاکولا.
راههای مختلفی برای برقراری سرکردگی فرهنگی ایالات متحده وجود دارد و فیلمهای آمریکایی بیش از بقیه مورد استفاده قرار میگیرد. سهم این فیلمها در بازار جهانی امروز بیش از ۷۰٪ است. ایالات متحده با مهارت از تلون و تنوع فرهنگی خود استفاده میکند تا نژادهای مختلف را مجذوب خود سازد. وقتی که فیلمهای هالیوود جهان را تسخیر کرد، ارزشهای آمریکایی را که با آن مربوط است، فریاد خواهد زد.
• سرکردگی فرهنگی آمریکا تنها از طریق «دخالت مستقیم» صورت نمیگیرد، بلکه همینطور از طریق «نفوذ رسانهای» و به عنوان «شیپوری برای جهان» اعمال میگردد. رسانههای غربی که مغلوب و تحت تاثیر ایالات متحده قرار دارند، به ویژه در شکل دهی به افکار عمومی جهان به نفع دخالتهای آمریکا در امور داخلی کشورهای دیگر نقش بزرگی ایفاء میکنند.
کشورهای بزرگ باید طوری رفتار کنند که در شان آنها است و پیشگام اجرای مدل جدیدی از روابط بین کشورها باشند که گفتمان و شراکت را مقدم بر تقابل و یا گروهبندی قرار میدهد.
ایالات متحده کلیه شرکتهای رسانهای اجتماعی را به شدت سانسور میکند و خواستار اطاعت مطلق آنهاست. به گزارش شبکه کسب و کار فوکس، مدیرعامل توئیتر، الون ماسک روز ۲۷ دسامبر ۲۰۲۲ اعتراف کرد که کلیه پلاتفرمهای رسانههای اجتماعی با دولت آمریکا همکاری میکنند تا محتوی مطالب را سانسور کنند. افکار عمومی در ایالات متحده مرعوب دخالتهای دولت برای جلوگیری از اظهارات نامطلوب است. گوگول اغلب برخی از صفحات را پاک میکند.
وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا رسانههای اجتماعی را دستکاری میکند. در دسامبر سال ۲۰۲۲ وبسایت تحقیقاتی مستقل آمریکایی The Intercept افشاء کرد که در ژوئیه ۲۰۱۷ مامور فرماندهی مرکزی آمریکا، “ناثانیل کاهلر” به تیم روابط اجتماعی توئیتر دستور داده بود که حضور ۵۲ حساب عرب زبان را در لیستی که او ارایه کرده بود برجستهتر کند و با ۶ حساب با اولویت رفتار شود. یکی از این ۶ حساب در توجیه حملات پهپادی آمریکا در یمن بود مثلاً با این ادعا که حملات بسیار دقیق بوده و فقط تروریستها را کشته و نه مردم غیرنظامی را. پس از دستور کاهلر ، توئیتر حسابهای نامبرده عربی را در یک «لیست سفید» قرار داده تا اخبار مشخصی را بیشتر تبلیغ کند.
• وقتی سخن از آزادی مطبوعات است، ایالات متحده آمریکا رفتاری دوگانه اعمال میدارد. این کشور رسانهکشورهای دیگر را شدیداً زیر فشار قرار میدهد و با ابزار و وسایل مختلف آنها را به سکوت وادار میکند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا رسانههای اصلی روسیه مانند رشیاتودی و یا اسپودنیک را از کشورهای خود بیرون راندند. پلاتفرمهایی چون توئیتر، فیسبوک و یوتیوب، حسابهای رسمی روسیه را علناً محدود میکنند. نتفلیکس، آپل و گوگل کانالها و آپلیکیشنهای روسی را از خدمات و فروشگاههای آپلیکیشن بیرون افکندند. در رابطه با محتویاتی که به روسیه مربوط میشود ، سانسور شدید و بیسابقهای اعمال میگردد.
• ایالات متحده آمریکا از سرکردگی فرهنگی خود برای دامن زدن به «تکامل صلحآمیز» کشورهای سوسیالیستی سوءاستفاده میکند. آنها رسانههای خبری و موسسات فرهنگی ایجاد میکنند که روی کشورهای سوسیالیستی متمرکز شده است. آنها مقادیر سنگینی از ثروت عمومی را صرف رایو و تلویزیون میکنند تا نفوذ ایدئولوژیکی خود را تقویت کنند و این بلندگوها کشورهای سوسیالیستی را با چندین و چند زبان مختلف شب و روز مورد حملات تبلیغاتی قرار میدهند.
ایالات متحده آمریکا از اطلاعات دروغ به عنوان پیکانی برای حمله به کشورهای دیگر استفاده میکند و در پیرامون آن یک زنجیره صنعتی ایجاد نموده است: گروهها و افراد منفرد وجود دارند که داستان خلق میکنند و با آن در سطح جهان دست به تکدی میزنند، تا افکار عمومی را با حمایت تقریباً نامحدود مالی منحرف نمایند.
ایالات متحده آمریکا باید یک نگاه جدی به خود بیافکند و آنچه کرده را به نقد کشد، نخوت و پیشداوریهای خود را به کنار نهد و با رفتار سلطهگرا و قلدرمابانه خود وداع نماید.
نتیجهگیری
یک اقدام عادلانه حمایت گستردهای برای مدافعان آن ایجاد میکند در حالی که یک اقدام غیرعادلانه و ناحق مدافعان آن را به طرد و انزوا محکوم میکند. رفتار سرکردگی طلب، سلطهگر و مستبد که استفاده از قدرت را برای ارعاب و سرکوب ضعفا به کار میگیرد و با حیله و تزویر آنها را چپاول میکند و یک بازی مجموع-صفر انجام میدهد، خسارات عظیمی وارد میکند. گرایشات تاریخی به سوی صلح، توسعه و تکامل، همکاری و منافع متقابل، توقفناپذیر است. ایالات متحده آمریکا با قدرت خود ، حقیقت را نادیده گرفته و به نفع منافع ویژه خود، حق را پایمال میکند. جامعه بینالمللی روز به روز بیشتر در مقابل این اقدامات یکجانبه، خودخواهانه و سلطهطلبانه مقاومت کرده و آنها را مورد انتقاد قرار میدهد.
کشورها باید به طور متقابل به یکدیگر احترام بگذارند و متساویالحقوق عمل کنند. کشورهای بزرگ باید طوری رفتار کنند که در شان آنها است و پیشگام اجرای مدل جدیدی از روابط بین کشورها باشند که گفتمان و شراکت را مقدم بر تقابل و یا گروهبندی قرار میدهد. چین با هرنوع سلطهگری و قدرت طلبی مخالف است و هرگونه دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را رد میکند. ایالات متحده آمریکا باید یک نگاه جدی به خود بیافکند و آنچه کرده را به نقد کشد، نخوت و پیشداوریهای خود را به کنار نهد و با رفتار سلطهگرا و قلدرمابانه خود وداع نماید.