س: پس از پیروزی گوستاوو پترو در انتخابات ریاست جمهوری در کلمبیا روز ۱۹ ژوئن کراراً صحبت از یک انتخابات تاریخی است. چه چیز در این انتخابات تاریخی بود؟
پ: هرگز در تاریخ پیروزی یک رئیس جمهور اینطور از طرف تودههای مردم جشن گرفته نشده بود. بسیاری از مردم کلمبیا معتقدند که برای اولین بار یک رئیس جمهور چپ به قدرت رسیده است، در حالی که شیوه تفکر پترو در واقع چپ نیست، بلکه تنها دمکراتیک است. ولی به خاطر خاستگاه سیاسی او از جنبش چریکی M-19 پترو اولین رئیس جمهور چپ محسوب میشود. خلق این پیروزی را از آن خود میداند. خلق تاکنون این احساس را نمیشناخت که در یک انتخابات پیروز گردد زیرا در تاریخ کلمبیا شکست، قتل نامزدهای انتخاباتی و تقلب در انتخابات درواقع یک امر بدیهی بود.
س: پترو معرف چیست؟
پ: او نماینده آنچه که در کلمبیای دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۵۰ لیبرالیسم مترقی و رفرممحور محسوب میشد است. او خلأیی را پر میکند که لیبرالیسم به جای گذارده. او نیروهای پایینی را نمایندگی میکند. جنبش چریکی M-19 که او بدان تعلق داشت از یک جنبش سوسیالیستی به یک جنبش خوردهبورژوا-دمکرات متحول شد که نماینده بورژوازی ملی علیه انحصارها بود. این پاسخ همه کسانی بود، که از این نظم نئولیبرالی بی نصیب مانده بودند و مصالحهای بین بورژوازی کوچک و تودههای مردم بود. پترو این سنت سیاسی را با موفقیت با مبارزه سازمانهای بومی و افروکلمبیایی و همینطور جنبش فمینیستی تلفیق کرد.
س: به نظر شما دولت جدید به طور واقعی قادر است به چیز دست یابد؟
پ: حداقل باید ممکن باشد که سیاست اصلاحات ارتجاعی را متوقف نماید و راه نوینی یافته شود. کلمبیا در سطح بینالمللی در رابطه با تغییرات اقلیمی موضعگیری خواهد کرد و حفظ و صیانت از جنگلهای استوایی آمازون را در دستور کار خود قرار خواهد داد. واقعبینانه است که این دولت شکست هیدرولیکی Fracking را متوقف سازد و اصلاحات بازنشستگی مثبتی به نفع اقشار و گروههای اجتماعی محروم به اجرأ درآورد، تحصیلات عالی را تقویت کند، آموزش رایگان را ممکن سازد و سوءمدیریت در بهداشت و درمان را پایان بخشد. همه اینها اگر صورت گیرد برای کلمبیا خیلی زیاد است.
س: فکر میکنید نیروهای دستراستی که اکنون برای اولین بار در اقلیت قرارگرفتهاند، چه خواهند کرد؟
پ: اگر پترو برخی از این اصلاحات را به اجرأ درآورد که حمایت اقشار میانه را تضمین میکند، مطمئناً تقویت خواهد شد و نیروهای راست نخواهد توانست از طریق پارلمان اعمال نفوذ کنند. ولی از قدرت واقعی نیروهای راست که در پارامیلیتاریسم، تجارت با مواد مخدر و بزهکاری سازمانیافته تجلی یافته، بسیار نگرانم.
س: پترو از طرف ارتش و پلیس با چه چالشهایی روبهرو خواهد بود؟
پ: اگر نهادهایی در دولت در ۵۰ سال گذشته تقویت شد، این نهادها اغلب ارتش و پلیس بود. گام اول این است که این دو نیرو به طور روشن از یکدیگر جدا شود. تعیینکننده این خواهد بود که آیا او خواهد توانست نیروهای امنیتی را دمکراتیزه سازد.
س: و در سیاست خارجی؟
پ: پترو دارای استعدادهای دیپلماتیک فوقالعاده است و ریشه در سنن دمکراتیک قاره دارد. او از مدتها پیش از یک چشمانداز بینالمللی برخوردار است که گشایش پانورامای پیمانهای محتمل بین کشورهای آمریکای لاتین و روابط متقابل همسنگ با ایالات متحده آمریکا را ممکن میسازد. جو قاره برای پترو بسیار مناسب است: لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا در اکتبر در برزیل به قدرت خواهد رسید. مکزیک، کلمبیا، برزیل و آرژانتین نقش ویژهای عهدهدار خواهند شد. پترو میتواند حتی خود را تا سطح یک رهبر منطقهای ارتقأ بخشد.
و اگر بتواند این کارها را خوب انجام دهد، چارچوب ذهنی مردم کلمبیا به چپ تمایل خواهد یافت. و اگر همه چیز به خوبی پیش رود دیگر مبارزات انتخاباتی اینطور وحشیانه و با قطببندی صورت نخواهد گرفت و دیگر صحبت بر سر خطر فرضی کمونیسم نخواهد بود. مردم درخواهند یافت که چپ حتماً نباید مترادف با کمونیسم باشد و لازم نیست کمونیست باشید تا به عنوان چپ شناخته شوید. ریسک بازی بالاست و این تولد یک کشور جدید خواهد بود.
۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
*سزار آگوستو آیالا دیاگو استاد دانشگاه ملی کلمبیا در رشته تاریخ است.