Ghaza

در راه یک سره کردن معضل فلسطین

 
تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: په په اسکوبار
برگرفته از: روزنامۀ چپ
۱۶ اکتبر ۲۰۲۳
 

باغهای اجدادم و زمینی که زراعت کرده بودم را ربودی و گذشته از این سنگ ها، چیزی برای ما باقی نگذاشتی. وقتی گرسنه شوم، گوشت مهاجم غذای من خواهد بود. محمود درویش، شاعر ملی فلسطین

در این بین تأیید شده که سازمان اطلاعاتی مصر تنها سه روز قبل از عملیات طوفان الاقصی، به همتایان اسرائیلی خود هشدار داده بود که اقدام “بزرگی” از سوی حماس در پیش  است. با این حال، تل‌آویو، با دستگاه امنیتی میلیارد دلاری خود و نیروهای دفاعی اش، این «قوی‌ترین ارتش جهان»، ترجیح دادند این هشدار را نادیده بگیرند.

از  این طریق دو عامل کلیدی پدید آمد:
۱.  تل آویو به “پرل هاربر” خود برای اجرای ترکیبی از “جنگ علیه تروریسم” و نوعی “راه حل نهایی” برای “مشکل غزه” رسید که در حال حاضر در جریان است.
۲. سرکرده سلطه، ایالات متحده می تواند به یک باره انظار عمومی را از تحقیر قریب الوقوع، اجتناب ناپذیر و کیهانی کاخ سفید و ناتو در مراتع شرق اوکراین منحرف کند – شکستی استراتژیک که در مقابل آن، تحقیر در افغانستان بیشتر یک بالماسکه در دیزنی لند خواهد بود.

دوشنبه گذشته،  – به نقل از وزارت دفاع اسرائیل – محاصره کامل”حیوانات انسان‌نما در غزه” به اجراء درآمد. محاصره یک زندان بدون سقف که در واقع ۲،۳ میلیون غیرنظامی را در درون خود جای داده است. یعنی: دیگر نه غذا، نه آب و آب آشامیدنی، نه سوخت و نه کالاهای ضروری.  این یک جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است و چهار اصل اساسی قانون جنگ را زیرپا می گذارد، که ناتو و رسانه های مختلف تحت کنترل الیگارش های آن یا از آن استقبال کرده‌اند یا در بهترین حالت آن را کاملاً نادیده گرفتند.

مسیحیان، مسلمانان، یهودیان و سایر گروه‌های قومی قرن‌ها در صلح و آرامش در فلسطین زندگی می‌کردند تا اینکه پروژه نژادپرستانه صهیونیستی به اجرا درآمد – با تمام ویژگی‌های تفرقه بیانداز و حکومت کنِ استعمار شهرک نشینان.

النکبه، اخراج فلسطینیان از روستاها و سکونتگاه‌های سنتی خود توسط مهاجران یهودی برای نسل‌ها، یادآور وقایع ۷۵ سال پیش است.  ما اکنون و امروز بسیار فراتر از آپارتاید اسرائیل قرار داریم. ما امروز با طرد و اخراج کامل فلسطینی ها از سرزمین خود مواجه هستیم. در ژانویه ۲۰۲۳، نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تاکید کرد و گفت: «مردم یهود حق انحصاری و غیرقابل انکار بر تمام سرزمین های کشور اسرائیل را دارند.»

 اکنون وزارت دفاع اسرائیل درخواستی را به سازمان ملل ارسال کرده است که بیشتر به یک دستور شباهت دارد، که تمام ساکنان بخش شمالی نوار غزه – حدود ۱٬۱ میلیون نفر – به طور کامل به بخش جنوبی به نزدیکی نوار غزه، نزدیک رفح، تنها گذرگاه مرزی با مصر منتقل شوند. این اخراج اجباری جمعی غیرنظامیان مقدمه ای برای نابودی کل شمال نوار غزه، همراه با اخراج و مصادره سرزمین های اجدادی فلسطین خواهد بود و ما را به راه حل نهایی صهیونیست ها برای مسئله فلسطین نزدیکتر می کند.

به انجمن جامعه ستیزان متحد خوش آمدید
 نتانیاهو، یک جامعه ستیز با سابقه شناخته شده، تنها می تواند با جنایات جنگی جاری خود قسر در رود زیرا از حمایت کامل کاخ سفید باند بایدن و وزارت امور خارجه ایالات متحده و اقمار بی ربط ایالات متحده در اتحادیه اروپا برخوردار است.

ما به تازگی شاهد بودیم که بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا،  یک کارمند دولتی با ضریب هوشی نسبتاً پایین که در مورد هر موضوعی علیل و ناتوان به نظر می رسد، چگونه حمایت قاطع ایالات متحده از اسرائیل را تکرار کرد. او به اسرائیل سفر کرد تا «به ویژه به عنوان یک یهودی» از مجازات گروهی مردم فلسطین در غزه حمایت کند و شکوه کرد که پدربزرگش «از قتل عام در روسیه فرار کرده بود» – آن هم در سال ۱۹۰۴. سپس تکنوازی با مضمون ناسیونال سوسیالیستها را به آن اضافه کرد: «ناپدری من از آشویتس، داخائو و مایدانک (یعنی سه اردوگاه کار اجباری پشت سر هم) جان سالم به در برد» که  چشمگیربود. ظاهراً وزیر امور خارجه نمی‌داند که این ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی بود که هر سه اردوگاه را آزاد کرد. پس از آن روسیه، نازی ها و حماس را با هم مخلوط کرد و  به این ترتیب حداقل روز بلینکن ساختار خاصی داشت.

 در اسرائیل، نتانیاهو تنها به دلیل دو شریک متعصب، افراطی و صهیونیست و نژادپرست ائتلافی، که خود را مدافع برتری قوم یهود می دانند، می تواند به عنوان نخست وزیر حکومت کند. او ایتامار بن گویر را به عنوان وزیر امنیت ملی و بزالل اسموتریچ را به عنوان وزیر دارایی منصوب کرد ، که هر دو بالفعل مسئول گسترش شهرک‌ها در سراسر کرانه باختری در مقیاسی شبه صنعتی بودند. اسموتریچ گفته است که «چیزی به نام فلسطینی وجود ندارد، زیرا چیزی به نام خلق فلسطین وجود ندارد.

 Ben-Gvir و Smotrich در نظر دارند جمعیت شهرک نشینان در سراسر کرانه باختری را در مدت زمان بی سابقه‌ای دو برابر کنند و از ۵۰۰ هزار نفر به یک میلیون نفر برسانند. تعداد فلسطینیان در آنجا – که عملاً غیر شهروند اسرائیل محسوب می شوند – ۳٬۷ میلیون نفر است.  همه جا سکونتگاه های غیرقانونی که به طور رسمی مورد تایید مسئولان قرار نگرفته است، از زمین می روید.

در غزه، جایی که فقر ۶۰ درصد و بیکاری جوانان بسیار زیاد است، سازمان های سازمان ملل متحد مایوسانه درباره یک فاجعه انسانی قریب الوقوع هشدار می دهند. بیش از یک میلیون نفر در غزه، عمدتاً زنان و کودکان، به کمک های غذایی سازمان ملل متکی هستند. ده ها هزار کودک در مدارسی که توسط UNRWA  (آژانس سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی) اداره می شود، شرکت می کنند.

 اسرائیل اکنون این افراد را آرام آرام می کشد.  هفته گذشته، حداقل ۱۱ کارمند UNRWA   از جمله چند معلم، یک دکتر و یک مهندس و حداقل ۳۰ کودک، و پنج عضو صلیب سرخ بین المللی و هلال احمر توسط اسرائیل کشته شدند.

 علاوه بر همه اینها، موضوع گاز  را باید در نظر داشت و آن سرقت گاز غزه است که در نظر گرفته شده بود. حداقل ۶۰ درصد از ذخایر عظیم گاز کشف شده در امتداد سواحل غزه-اسرائیل در سال ۲۰۰۰ به طور قانونی متعلق به فلسطینیان غزه است.  پیامد کلیدی راه حل نهایی مسئله فلسطین که در مورد غزه اعمال می شود این است که حاکمیت کامل بر این میادین گازی به اسرائیل منتقل شود، که آن هم یک نقض صریح  دیگر قوانین بین المللی محسوب می شود.

اکثریت مردم جهان در کنار فلسطین قرار دارد
با توجه به دورنمای وحشتناکی که اسرائیل تمام نیمه شمالی غزه را خالی از سکنه می کند، که به صورت زنده از تلویزیون پخش می شود و توسط انبوهی از زامبی های تحت کنترل ناتو تشویق می شود، دور از ذهن نیست که احتمالاً ترکیه، مصر، سوریه، عراق، ایران، لبنان، یمن و دیگر بازیگران عربی، مانند شیخ نشینان حومه خلیج‌فارس، در سطوح مختلف برای ایجاد فشار قاطع علیه اجرای این راه‌حل نهایی صهیونیستی برای مسئله فلسطین، به یکدیگر بپیوندند. تقریباً کل جنوب جهانی، یعنی اکثریت مردم جهان، در کنار فلسطین قراردارد.

البته مشکل این‌جا است که ترکیه یک ملت عرب نیست و از نظر ایدئولوژیک در گذشته نزدیک به حماس بسیار نزدیک بوده است. با فرض اینکه باند فعلی پیرامون نتانیاهو با تعامل دیپلماتیک موافقت کند، شاید امیدوارکننده ترین تیم میانجی از دیپلمات هایی از عربستان سعودی، قطر و مصر تشکیل شود. هند به عنوان رهبر اکثریت جهانی پذیرفته نشده و به نظر می رسد که رهبری هند در رابطه با اسرائیل زیاد موفق نیست.

 بعد می‌مانند حاکمان بزرگ: از یک طرف مشارکت استراتژیک بین روسیه و چین، بعد روسیه و ایران، که به نوبه خود از طریق مشارکت استراتژیک – از جمله در تمام سطوح نظامی – با یکدیگر مرتبط هستند. روابط دیپلماتیک ایران و عربستان که با میانجیگری چین انجام شد هفته گذشته برای اولین بار به تماس تلفنی بین محمد بن سلمان سعودی و ابراهیم رئیسی ایرانی انجامید که حمایت تزلزل ناپذیر خود را از حقوق مشروع مردم فلسطین هماهنگ کردند. بشار اسد رئیس جمهور سوریه اخیراً به چین سفر کرد و در آنجا با افتخار کامل مورد استقبال قرار گرفت.

ویژگی بارز ظرافت‌های دیپلماتیک چین – بسیار گسترده تر از عملیات طوفان الاقصی – در حمایت از حقوق مشروع فلسطین خلاصه می شود. کل جهان عرب و کشورهای اسلامی این را به وضوح احساس می کنند – در حالی که اسرائیل و کشورهای ناتو پذیرای چنین نکات ظریفی نیستند.

 با روسیه وارد سرزمینی می شویم که در جنگ به سر می برد. در آغاز هفته گذشته، پس از چندین بار تلاش، سرانجام الکساندر بن زوی سفیر اسرائیل در روسیه مورد استقبال میخائیل بوگدانوف معاون وزیر امور خارجه روسیه قرار گرفت. این اسرائیل بود که عملاً برای ملاقات با مقام روسی التماس کرده بود.

 بوگدانوف مستقیماً به اصل مطلب پرداخت. او به بن زوی هشدار داد که طرح اسرائیل برای نابودی واقعی غزه، اخراج جمعیت بومی و انجام پاکسازی قومی این «حیوانات انسان‌نما» «ویرانگرترین عواقب را برای وضعیت انسانی در منطقه خواهد داشت.»

این اقدام منجر به یک سناریوی بسیار محتمل می‌شود که پیامدهای آن می‌تواند به همان اندازه ویرانگر باشد: مسکو – با همکاری آنکارا – عملیاتی را با پشتیبانی جنوب جهانی برای شکستن محاصره اسرائیل در غزه آغاز خواهد کرد.

 اگر از نحو اجراء  چشم پوشی کنیم، این راز سر به مهری نیست، که پوتین و اردوغان درباره یک کاروان دریایی بشردوستانه احتمالی ترکیه به غزه صحبت کرده اند که در مقابل حمله اسرائیل می تواند از پایگاه روسیه در حمیمیم سوریه توسط نیروی دریایی و نیروی هوایی روسیه محافظت شو.د این امر خطرات چنین وضعیتی را به سطوحی می‌رساند که تاکنون وجود نداشته است.

هم اکنون روشن است که جنگ نیابتی علیه روسیه در اوکراین و «جنگ علیه تروریسم» اسرائیل در غزه که در آستانه شروع مجدد است، هردو تنها جبهه‌های موازی همان وضعیت وحشتناک جهانی جنگِ در شرف تکوین است.