زمانی که جهان نیازمند صلح است و آنرا طلب میکند، غذا میخواهد و خواهان سوخت و کود با قیمت نازلتر است، کوبیدن بر طبل جنگ دوچندان میشود. عکس: برگرفته از سایت pressenza.com
*****
تنها بین ژانویه تا ماه مه سال ۲۰۲۲ میلادی، ایالات متحده متعهد شده است بیش از ۴۰ میلیارد دلار به جنگ اوکراین کمک کند، اتحادیه اروپایی نیز خود را متعهد به پرداخت بیش از ۲۷ میلیارد یورو کرده است؛ اما غرب در پاسخ به تلاش سازمان ملل در قبال بحران غذایی جاری ۵ میلیارد دلار کمک کرده است.
به تازگی دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، هشتار داد که دنیا در حال عبور از «بحران گرسنگی جهانی بیسابقه» است که صدها میلیون نفر را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ فاجعهای که به خاطر کمبودهای مواد غذایی ناشی از خشکسالی و پیآمدهای تغییرات اقلیمی، سالهای پاندمی کرونا، نابرابری، فقر، بحران جهانی، جنگ در اوکراین و سیاستهای تحریمی به وجود آمده است.
او تأکید کرد که هیچ کشوری از عواقب اجتماعی و اقتصادی آن مصون نخواهد ماند، در حالیکه پیشبینی میشود که این وضعیت در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ وخیمتر شود و میتواند به چند قحطی بیانجامد.
گوترش بر کوششهای سازمان ملل برای صلح در اوکراین و آزادسازی صادرات مواد غذایی و کودها از کشورهای درگیر تأکید ورزید و آنرا یکی از عوامل غیرقابل کنترل بالا رفتن قیمت مواد غذایی و سوختی که به تشدید بحران جاری منجر شده است، دانست.
وی همچنین خواهان معافیت بدهی کشورهای فقیر شد تا بتوانند اقتصادشان را از غرق شدن نجات دهند، و از بخش خصوصی خواست تا برای ثبات در بازارهای مواد غذایی کمک نمایند.
به همین نحو، سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) در گزارش اخیرش درباره چشمانداز غذایی آورده است که بهای جهانی واردات غذا نسبت به سال ۲۰۲۱ تا ۵۱ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت، و این برای بسیاری از کشورهای ضربهپذیر که بهای بیشتری میپردازند و غذای کمتری دریافت میکنند، نگران کننده است.
با اینکه نداهای دعوت به صلح، تخفیف در بدهیهای جهان سوم؛ ایجاد صندوقهای مالی سازمان ملل برای مواجهه با لحظات بحرانی؛ توقف جنگ در اوکراین، که به یک منبع بیثباتی در اروپا تبدیل شده است؛ و تقبل سیاستهای جوابگوی تغییرات اقلیمی و مهاجرت در سطح جهان، رو به فزونی دارد، غرب تنها با تهدید و نزاع بیشتر، با گره زدن همه راهحلها و چالشهای آینده به جنگ، پاسخ میدهد.
هر یک از بیانیههای دولت ایالات متحده، متحدین نزدیکش و ناتو، مملو از تکبر، مداخله و تنشافزایی در مناقشه کییف، و حتی فراتر از آن علنی کردن خصومت اعلان نشده، بدون کمترین دیپلماسی، علیه مسکو و پکن است.
اهداف برتریجویانه، آمرانه، آمریکا-محور و همآورد خواهی نشست سران ناتو از همان لحظه بازگشایی آن در مادرید و اظهارات دبیرکل آن، یِنس استولتنبرگ، علیه روسیه و چین، گزینش این دو قدرت و استفاده از زبان اهانتآمیز و دشمن خواندن آنان به عنوان «رژیمهای خودکامهای که آشکارا نظم بینالمللی را زیر پا میگذارند»، آشکار بود.
ناتو به جای آن که نشستی برای رفع مشکلاتی که بشر را تهدید میکند برگزار کند، برنامههای تولید تسلیحات بیشتر، کمکهای نظامی چند میلیارد دلاری به اوکراین، گسترش ناتو علیه مسکو، افزایش هزینه و سرمایهگذاری در صنعت جنگ، ایجاد پایگاههای نظامی جدید آمریکا را در اروپا ادامه میدهد، به جای کمکهای انساندوستانه در جهت توقف جریان مهاجرت از «جبهه جنوب» (نامگذاری جدید) سیاست امنیتی بیشتری اتخاذ میکند؛ رهبران انگلیس و آمریکا با ایجاد هراس بیشتر برای توجیه تحریمهای برنامهریزی شده علیه روسیه و چین، با تکبر دوران جنگ سرد و خطر هستهای، با نشان دادن چنگ و دندان اصرار میورزند.
طبق آمار انستیتوی کیل (Kiel) آلمان برای اقتصاد جهان، تنها از ماه ژانویه تا ماه مه امسال ایالات متحده متعهد شده است بیش از ۴۰ میلیارد دلار در زمینه جنگ به اوکراین کمک کند، اتحادیه اروپایی و بانکهای آن نیز ۲۷ میلیارد دلار کمک کرده اند.
غرب در مورد کوششهای سازمان ملل برای حلوفصل بحران غذایی جاری جهان از ۵ میلیارد دلار فراتر نرفت.
نخستین اظهارنظر هیأتی که بایدن در نشست سران در مادرید رهبری میکرد این بود که آنها حضور نظامیشان را در لهستان، رومانی، اسپانیا، ایتالیا، انگلستان و آلمان و نیز در منطقه بالکان افزایش میدهند. وی همچنین یادآور شد که اعزام چرخشی نیروهای زرهی، هوایی، دفاع هوایی و نیروهای عملیات ویژه در منطقه بالتیک را «افزایش» خواهد داد.
زمانی که جهان نیازمند صلح است و آنرا طلب میکند، غذا میخواهد و خواهان سوخت و کود با قیمت نازلتر است، جوزف بایدن، استولتنبرک و نخستوزیر انگلیس بر طبل جنگ میکوبند و از بحران جدیای که در جنگ اوکراین دامن زده اند برای تحکیم و گسترش هر چه بیشتر ناتو و منافع ژئو-استراتژیک واشینگتن استفاده میکنند.
علیرغم خطرهای گرسنگی، نابودی، جنگ سوم یا جنگ آخر جهانی (نابودی اتمی) و علیرغم تلفات بیشمار، هزینههای عظیم، پیآمدها و بحرانهایی که برای کره زمین به همراه میآورد، در دنیای بهتزده از پاندمی، خشکسالی، قحطی، مهاجرتهای غیرقابل کنترل، یا دیگر چپاولگریها و غارتگریهای جنگ، به بهای پنتاگون، کاخ سفید و غرب اصرار زیادی بر جلوگیری از صلح دارند.
هر چند برخی از مفسران آمریکایی و اروپایی به صورت ناپختهای به توصیف خطرات احتمالی ناشی از رفتار جنگافروزانه بایدن و متحدین وی میپردازند، وزن منافع گروهی حزب دمکرات را که بر جلوگیری از بازگشت ترامپ متمرکز است، پنهان نمیکنند، آنها به یک مناقشه فشار قوی، یک تنش بزرگ نیاز دارند که به کمک آن وضعیت خود را به عنوان جریان یک «میهندوست» جا بیاندازند تا به آنها اجازه دهد در ماه نوامبر برنده انتخابات میان دورهای باشند.
در مورد نتایج نشست مادرید، یکی از مفسران اسپانیایی بیپرده گفت:
«ناتو، که به تشخیص رییسجمهور (فرانسه) ماکرون دچار “مرگ مغزی” شده است، دوز یادآور معجزهگر توسعهطلبی دریافت کرده است… اینکه آیا چنین توسعهای امنیت بیشتری با خود به همراه میآورد را ستارگان تعیین میکنند، حتی اگر ستارگان آن از نوع پرچم آمریکا باشند، چرا که دولتهای آمریکا همیشه طبق نقشهها و منافع خود عمل میکنند: یکجانبه، همانطور که در افغانستان و دیگر جنگها شاهد بوده ایم.»