تارنگاشت عدالت
نویسنده:کیتلین جانستون
برگرفته از: Kommunisten.ch
۲۱ ژانویه ۲۰۲۵
رئیسجمهور جدید ایالات متحده در سخنرانی در مراسم تحلیف خود به شیوه فرحبخشی نشان داد که واشنگتن مرکز امپراتوری رشدیابندهی است که توسط پلوتوکراتهای میلیاردر اداره میشود.
بنابر نظر “جو لوریا” در “کنسرسیوم نیوز”، سخنرانی پرزیدنت ترامپ شامل اشاره به “سرنوشت محتوم” آمریکا بود. ترامپ گفت که در دوران ریاست جمهوری او، ایالات متحده کشوری خواهد بود که قلمرو خود را گسترش خواهد داد. او گذشته وطنگزینان استعمارگر (به ضرر مردمی که قبلاً در آنجا زندگی می کردند) که کشور را ساخته بودند، مورد تجلیل قرار داد و قول داد که کنترل کانال پاناما را در اختیار ایالات متحده قرار دهد.
ترامپ این سخنرانی را درمقابل حضاری ایراد کرد که شامل ثروتمندترین افراد جهان که در کنار کابینه او در بهترین جا نشسته بودند، بود. ایلان ماسک، جف بزوس، مارک زاکربرگ و ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، همراه با اعضای رسمی دولت آینده در میان جمعیت دیده میشدند. “میریام آدلسون”، یکی از اسپانسورهای اصلی اسرائیلی-آمریکایی ترامپ، که به گفته ترامپ به شکل گیری سیاست ایالات متحده در قبال اسرائیل در اولین دوره ریاست جمهوری او کمک فراوان کرده بود، در این مراسم تحلیف بین جو بایدن، کامالا هریس و کلینتون ها نشسته بود. بر اساس گزارش ها، تقریباً ۱۳ میلیاردر با مناصب رسمی در دولت جدید ترامپ فعالیت خواهند داشت.
اگر مرا تحت فشار قرار دهید و مجبورم کنید تا در مورد دونالد ترامپ نکته مثبتی بگویم، میخواهم به مورد زیر اشاره کنم. ترامپ امپراتوری ایالات متحده را بسیار شفاف تر و بازتر می کند، نقاب از چهره آن برمی دارد و صورت زشت واقعی آن را عریان میکند.
اکنون که ترامپ رئیس جمهور شده، ایالات متحده ناگهان زیر کنترل میلیاردرها قرار نگرفته است. ایالات متحده قبلاً هم توسط میلیاردرها اداره می شد. اکنون که ترامپ سوگند یاد کرده، ایالات متحده یکشبه به یک امپراتوری که به دنبال تسلط جهانی باشد تبدیل نشده است. قبلاً هم همینطور بود اما تا به حال، نباید این قدر آشکار به آن اعتراف میشد.
خوب، ترامپ آنچه را که قبلاً زیرگوشی گفته میشد اکنون کاملاً آشکار می گوید. با صدای بلند می گوید. او تنها رئیسجمهوری است که آشکارا لاف میزند که نیروهای آمریکایی در سوریه هستند تا نفت این کشور را برای الیگارشهای آمریکایی تامین کنند، یا از شکست آمریکا در گرفتن نفت از ونزوئلا ابراز تاسف میکند، یا خیلی ساده و روشن میگوید که توسط الیگارشهای صهیونیستی خریداری شده و به آنها تعلق دارد. او نسبت به سایر روسای جمهور تلاش بسیار کمتری برای پنهان کردن ماهیت واقعی امپراتوری ایالات متحده انجام می دهد.
تنها دلیل مخالفت جناحهای مختلف دولت پنهان آمریکا با ریاستجمهوری ترامپ در این سالها به همین دلیل بوده است. علت این نبوده که او تهدیدی برای صدر نشینان دستگاه دیپلماسی است یا اینکه برای سرنگونی دولت پنهان تلاش میکند،بلکه به این دلیل که او را حافظ ناتوان امپراتوری میدانند. یا او اهمیت حفظ چهره ظاهر در مقابل ماشین امپراتوری را درک نمی کند یا برایش بیتفاوت است.
اگر مجبور باشم چیز مثبتی در مورد ترامپ بگویم، فقط همین است. چیزی که مورد پسند برخی از مدیران امپراتوری ایالات متحده نیست، درست همان چیزی است که من در او میپسندم و آن اینکه او امپراتوری ایالات متحده را به شری کم اثرتر تبدیل می کند، زیرا او عملکرد درونی این دستگاه را زیاد پنهان نمی کند، که در تمام مدت در معرض دید باقی می ماند و دنیا می تواند ببیند که سوسیس امپراتوری چگونه ساخته می شود.
البته این طور نیست که در طول هرج و مرج ناشی از زوال عقل در دولت بایدن لحظات زیادی وجود نداشت که این نقاب از چهره امپراتوری برداشته شود. یک مقاله اخیر در مجله تایم با عنوان «چرا پیروزی بایدن در اوکراین باخت زلنسکی بود» مثال خوبی برای این موضوع است. این گزارش به نقل از یکی از اعضای سابق شورای امنیت ملی بایدن می گوید که پیروزی اوکراین هرگز بخشی از اهداف برنامه دولت بایدن نبود.
در پیشگفتار این گزارش آمده بود:
«زمانی که روسیه نزدیک به سه سال پیش به اوکراین حمله کرد، رئیس جمهور جو بایدن برای پاسخ ایالات متحده سه هدف تعیین کرد که پیروزی اوکراین هرگز دربین آنها نبود. عبارتی که کاخ سفید در آن زمان برای توصیف ماموریت خود به کار برد – حمایت از اوکراین «تا زمانی که لازم باشد» – بود که عمداً مبهم نگاهداشته شده بود. این سئوال بی جواب بود که “«زمانی که لازم است تا چه کاری انجام شود؟»
و پیروزی اوکراین هرگز بخشی از پاسخ نبود.
آیا این لحظه ی دریدن نقاب نیست! از مدتهاپیش مشخص شده است که ایالات متحده برای تضعیف و سرگرم کردن مسکو، اوکراین را وارد یک جنگ غیرقابل پیروزی کرد و در روزهای اولیه جنگ به طور فعال مذاکرات صلح برای تعقیب این هدف را تخطئه کرد. حالا که کار به پایان رسیده و عروسک دیوانه دیگر مصدر کار نیست، بالاخره این چیزها را از سرسپردگان بایدن در دولت خودش می شنویم.
و البته غزه هم بود، جایی که به مدت ۱۵ ماه جهان با پخش زنده اولین نسلکشی در تاریخ را در مقابل چشمانش مشاهده کرد، در حالی که سیاستمداران غربی مدام بهانههای مستعمل و نخنما ارایه میکردند. اگر این کابوس فوق العاده وحشتناک یک چیز خوب داشته باشد، این است که چهره واقعی امپراتوری را به همه نشان داد.
هر چه مردم بینش بیشتری نسبت به چهره واقعی امپراتوری کسب کنند، تبلیغات امپراتوری کم اثرتر می شود، زیرا تبلیغات تنها در صورتی عمل می کند که به آن باور کنیم. مانع اصلی برای تحول انقلابی امپراتوری غرب این واقعیت است که شهروندان آن در اثر تبلیغات وسیع مجاب شدهاند تا وضعیت موجود را بپذیرند. هرچه مردم بیشتر چشمان خود را به این واقعیت باز کنند که زیر سلطه روانآزارنی قرار دارند که ما را در چندین جبهه به سمت ویرانی سوق میدهند، به یک حرکت جمعی به سوی جهانی سالم نزدیکتر میشویم.