ایلان پایه که خود از بازماندگان فاجعه جنایات فاشیستهای المانی میباشد انسانی شجاع و منصف است. وی در قسمتی از کتاب چنین مینویسد: «هنگامی که جنبش صهیونیستی دولت خود را در فلسطین تشکیل داد، وارد جنگی نشدند تا قسمتی از سرزمین فلسطین ر ا به اشغال خود درآورند، بلکه هدف آنان پاک کردن سرزمین فلسطین از کلیه ساکنان اولیهاش بود. من شخصاً ژنرالهایی را که به این اعمال شنیع دست زده اند، به عنوان جنایتکاران جنگی که به نسلکشی ملت فلسطین دست زده اند، متهم میکنم.»
و در بخش دیگری چنین ادامه میدهد: «در تاریخ دهم مارس ١۹۴۸، یازده نفر از رهبران قدیمی صهیونیستها که در میانشان دو افسر جوان نیز دیده میشدند، آخرین جرح و تعدیلها را در برنامهای که به قصد نسلکشی ملت فلسطین تنظیم شده بود، به عمل آورده و سپس به واحدهای نظامی ارسال داشتند تا برای برنامه عملی بسیار گستردهای آماده شوند. نام برنامه نسلکشی «دالت» بود. این برنامه به مدت شش ماه به اجرا درآمد و در طی آن نیمی از ملت فلسطین یعنی هشتصد هزار نفر یا کشته شده و یا مجبور به فرار شدند. ۵۳١ روستا به طور کامل نابود و یازده شهر به طور کامل از ساکنانش تخلیه شد. برنامه «دالت» یک نسلکشی آشکار است که تا به امروز ادامه دارد و از نظر قانون بینالمللی جنایت علیه بشریت محسوب میشود.»
اما هدف از طرح مسأله فلسطین و جنایاتی که در حق این ملت مظلوم انجام گرفته و اکنون نیز با شدت تمام ادامه دارد، تنها شرح مظالم به شیوه فرصتطلبان نیست، بلکه مسأله مهمتر آن به ویژه از نظر نیروهای سوسیالیست، تحلیل طبقاتی این فاجعه میباشد و آن اینکه، نظام استعماری اروپا که وارد مرحله پیشرفته سرمایهداری شده بود، برای حفظ منافع آتی خود نیازمند پایگاهی مطمئن در قلب کشورهای عربی و اسلامی بود تا اجاره ندهد تحولی دمکراتیک و استقلالطلبانه در این کشورها پیش آید. لذا آنان به شیوه سیاست مستعمراتی سابق، اسرائیل را نیز در همان سبک و سیاق به وجود آوردند. دفاع سرسختانه آمریکا و اروپا از اسرائیل نه از سر دفاع از یهود و یا دفاع از حقوق بشر و …، بلکه مطمئناً در جهت حفظ منافع غارتگرانه امپریالیستی سرمایهداری است. وگر نه دول اروپایی بیشترین قتل و کشارهای تاریخی را در حق یهودیان مرتکب شده اند و اکنون قربانیان دیروزی خود را بسیج کرده تا به جلادان ملل خاورمیانه تبدیل شوند و از منافع سرمایه حفاظت کنند. بدون شک روزی که در نتیجه تحولات رو به گسترش خاورمیانه اوضاع تغییر کند، آنان دیگر از مستعمره خوددفاع نخواهند کرد. وظیفه مقدم نیروهای مترقی است که با تجزیه و تحلیل طبقاتی سیاستهای فریبکارانه آمریکا و اروپا و جنایات بیحد و حساب فاشیستهای صهیونیست اسرائیل را افشا و محکوم کنند. ترجمه قسمت پایانی کتاب ایلان پابیه نیز میتواند به روشن شدن این معضل کمک کند.
*****
روزشمار مهم تاریخی سرنوشت ملت فلسطین
١۸۷۸- روز یکم سپتامبر و تأسیس نخستین مستعمره صهیونیستی در فلسطین به نام (بیتح نکفا).
١۸۸٢- مهاجرت ٢۵٠٠ یهودی از اروپای شرقی به فلسطین.
١۸۹١- بارون مورس دو هرش، اولین مرکز کمکهای مالی به یهودیان برای مهاجرت به فلسطین را تأسیس میکند.
١۸۹۶- هرتزل اولین کتاب خود را در مورد تشکیل دولت یهود در فلسطین انتشار میدهد.
١۸۹۷- تشکیل اولین کنگره صهیونیستها، مؤسس آنان نحمان سرکین، اظهار میدارد که فلسطین باید به خاطر ما از سکنه خالی گردد.
١۹٠١- تشکیل صندوق ملی یهود برای خرید زمین در فلسطین.
١۹٠۴- ١۹١۴- ورود چهل هزار یهودی به فلسطین، نسبت جمعیت یهودیان در فلسطین ۶% شده است.
١۹٠۵- یسردائیل زنگویل از رهبران یهودیان: ما باید فلسطینیها را از وطنشان اخراج کنیم، وگر نه با کمبود زمین روبهرو خواهیم شد.
١۹٠۷- تشکیل اولین کیبوتز (تعاونی کشاورزی).
١۹٠۹- شروع تأسیس شهر تلآویو، پایتخت کنونی اسرائیل.
١۹١١- ارسال یادداشت به کنگره صهیونیستها مبنی بر جابهجا کردن فلسطینیها از سرزمین خودشان.
١۹١۴- شروع جنگ جهانی اول.
١۹١۷- صدور وعده بالفور مبنی بر پذیرش تشکیل دولت یهودی با موافقت دولت انگلستان.
١۹١۸- نیروهای نظامی دولتهای ائتلاف سرزمین فلسطین را به اشغال خود در میآورند. در حقیقت جنگ به پایان خود رسیده و پایان حکومت عثمانی اعلام میگردد.
١۹١۹- اعراب کنگرهای تشکیل داده و با وعده بلفور در مورد تشکیل دولت یهودی مخالف میکنند. در این سال «هاییم رایزمن» از رهبران معروف صهیونیست طی نامهای از کنگره صلح در پاریس میخواهد که اسرائیل را آنچنان برای یهودیان به رسمیت بشناسند که انگلستان برای انگلیسیها به رسمیت شناخته شده است. تعدادی دیگر از اعضای کنگره یهودیان درخواست میکنند که باید فلسطینیها را واداریم تا از سرزمین خود خارج شوند. و در همین زمان وینستون چرچیل چنین مینویسد: «ما متعهد شده ایم که یهودیان اروپا را به فلسطین آورده و برایشان دولت تشکیل دهیم و این امر واجب و مسلّمی برای ما میباشد، ساکنان بومی فلسطین باید اخراج شوند.
١۹١۹-١۹۳۳- سه هزار و پانصد یهودی دیگر به فلسسطین مهاجرت میکنند و در این موقع جمعیت یهودیان در سرزمین فلسطین تا ١۳% بالا میرود. اکنون یهودیان مالک ۳% از زمینهای قلسطین شده اند.
١۹٢٠- تشکیل سازمان نظامی و محرمانه «هاگانا». در این دوره کنگره عالی «سان ریمو» برای صلح، به انگلستان اجازه میدهد تا سرپرسرتی مسأله صلح فلسطین را به عهده بگیرد.
١۹٢١- تظاهر گسترده اعراب فلسطین در شهر حیفا بر ضد ورود یهودیان اروپایی به شهرشان.
١۹٢٢- «کنگره بینالملل» رسماً سرپرستی انگلستان را برای فلسطین با اکثریت آرا به تصویب میرساند. در این دوره آمار رسمی دولت انگلستان در مورد تعداد جمعیت و مشخصات ساکنان فلسطین از این قرار است:
مسلمانان ۸۷%، یهودیان ١١%، مسیحیان ۹٫۶%. کل جمعیت فلسطین ۷۵۷١۸٢ نفر،
١۹٢۳- سرپرستی انگلستان بر فلسطین به طور رسمی قطعیت یافته است.
١۹٢۴-١۹٢۸- شش هزار و هفتصد نفر یهودی جدید از لهستان به فلسطین مهاجرت میکنند. نسبت جمعیت یهودیان به ١۶% درصد میرسد. در این سال آنان ۴% از زمینهای فلسطین را در مالکیت خود دارند.
١۹٢۵- «حزب تعدیلسازی» در پاریس به وسیله رهبران صهیونیست تشکیل و اصرار میورزند که دولت یهودی باید در فلسطین و شرق اردن تأسیس گردد.
١۹٢۹- در باره «دیوارندبه» میان یهودیان و مسلمانان درگیری پیش میآید. ارتش انگلستان برای آرامش دخالت میکند که منجر به کشته شدن ١۳۳ یهودی و ١١۶ نفر از مسلمانان میگردد.
١۹۳٠- «کنگره بینالملل» هیأتی را برای حل و فصل مشکل «دیوارندبه» به فلسطین میفرستد.
١۹۳١- در این سال سازمان نظامی «اورگون» نیز برای کشتار اعراب به وسیله صهیونیستها تأسیس میگردد. در این دوره یک سرشماری انجام میگیرد و نتایج حاصله چنین است: کل جمعیت فلسطین یک میلیون و سیصد هزار نفر است که ١۶٫۹% آنان را یهودیان شامل میشوند. مدیر برنامه توسعه فلسطین که یک انگلیسی است گزارش میدهد که در نتیجه مستعمرهسازی یهودیان بسیاری از اعراب زمینهای خود را از دست داده و فاقد زمین شده اند.
١۹۳٢- تأسیس اولین حزب منظم سیاسی در فلسطین به نام «حزب استقلال».
١۹۳۵- کشف مقداری اسلحه قاچاق در بندر یافا متعلق به صهیونیستها.
١۹۳۶- کمیتههای ملی در سراسر فلسطین در کنگرهای گرد هم میآیند و شعاری را در دستور کار قرار میدهند که از این پس بدون حضور وکیل، مالیات پرداخت نخواهند کرد. هدف از اتخاذ این تصمیم این بود که آنان باید به نسبت جمعیت خود در دولت استعماری نماینده داشته باشند.
١۹۳۷- «کمیته بیل» توصیه میکند که فلسطین باید تقسیم و ۳۳% زمینها به یهودیان واگذار گردد. در نتیجه بخشی از ساکنان اصلی، یعنی فلسطینیها باید از زمینهای خود اخراج شوند. در این دوره همه سازمانها و ارگانهای سایسی متعلق به فلسطینیها، به وسیله دولت استعماری انگلستان منحل و پنج نفر از رهبرای سیاسی فلسطینیها از سرزمین خود اخراج میشوند. انگلستان برای سرکوب مبارزات رو به گسترش فلسطینیها و متوقف کردن انقلاب آنان دادگاههای نظامی تشکیل میدهد.
١۹۳۸- سازمان نظامی «اورگون» به وسیله انفجار ١١۹ فلسطینی را به قتل میرساند. در مقابل فلسطینیها نیز ۸ یهودی را به قتل میرسانند. انگلستان برای سرکوب انقلاب فلسطین، نیروهای تازهنفسی را وارد کارازار میکند.
١۹۳۹- یکی از رهبران صهیونیست به نام «جابونتسکی» مینویسد: همچنان که در منطقه بالتیک کوچ اجباری انجام گرفته، در فلسطین نیز میتواند اجرا گردد. اعراب فلسطینی باید سرزمین خود را تخلیه و به یهودیان واگذارند. مجلس عوام انگلیس در این دوره بر محتوای کتاب سفید صحه میگذارد. در این کتاب گفته میشود که به فلسطینیها، استقلال مشروط اعطا خواهد شد. آنان باید ببپذیرند که سالانه ١۵٠٠٠ یهودی از اروپا به فلسطین مهاجرت کنند.
شروع جنگ جهانی دوم
١۹۴٠- آغاز کار سازمانهای دولتی وابسته به استعمار انگلیس برای انتقال مالکیت زمینهای فلسطینیها به سازمانهای صهیونیستی.
١۹۴۳- مهاجرت ١۵٠٠٠ نفره یهودیان اروپا به فلسطین به واسطه دولت انگلستان تمدید میگردد.
١۹۴۵- پایان جنگ جهانی دوم
١۹۴۷- انگلستان به «سازمان ملل متحد» به جای کنگره بینالملل تأسیس یافته است، اطلاع میدهد که نیروهای خود را از فلسطین خارج میکند. سازمان ملل تازهتأسیس، کمیتهای برای تقسیم فلسطین تشکیل میدهد. در تاریخ ٢۹ نوامبر ١۹۴۷، به موجب مصوبۀ ١۸١ تقسیم فلسطین رسمیت مییابد. از این زمان طرد گستردۀ فلسطینیها توسط صهیونیستها آغاز میگردد.
١۹۴۸- هیجدهم فوریه جنگ میان فلسطینیها و یهودیان آغاز میگردد. «هاگانا» سازمان نظامی یهودیان خدمت سربازی را اجباری اعلام کرده و از همه زنان و مردان یهودی، میان سنین ٢۵- ۳۵ سال دعوت میکند که به ارتش بپیوندند.
١۹۴۸- روز ششم ماه مارس، «سازمان نظامی هاگانا» آمادهباش عمومی اعلام میکند.
١۹۴۸- دهم مارس، طرح عملیات «دالت» آخرین مراحل حرج و تعدیل خود را برای قتلعام گسترده فلسطینیها به پایان میبرد. در این دوره نسلکشی گسترده فلسطینیها در روستاها و شهرهای فلسطین آغاز میگردد.
١۹۴۸- ترومن، رییسجمهور آمریکا در نوزده مارس متعهد میشود که از صهیونیستها در فلسطین حمایت کند.
١۹۴۸- ١۹ و ٢٠ مارس، رهبران عرب آتشبس با یهودیان را میپذیرند، بدون اینکه قانون تقسیم فلسطین را به رسمیت بشناسند. اما صهیونیستها آتشبس را نپذیرفته و به جنگ ادامه میدهند.
١۹۴۸- ۳٠ مارس تا ١۵ می، عملیات «پاکسازی» ساحل به دست «هاگانا» آغاز میشود. همۀ فلسطینیهای ساکن منطقۀ ساحلی حیفا و یافا قتلعام میشوند و کل منطقه از وجود آنها «پاک» میشود.
١۹۴۸- یکم آوریل. اولین مجموعۀ سلاح شامل ۴۵٠٠ قبضه تفنگ، ٢٠٠ قبضه مسلسل سبک، ۵ میلیون فشنگ از چکسلواکی به فلسطین وارد شده و در اختیار «هاگانا» قرار میگیرد تا به راحتی بتوانند به کشتار فلسطینیها بپردازند.
١۹۴۸- چهارم آوریل، «هاگانا» مسؤولیت عملیات «دالت» را به عهده میگیرد. این عملیات شامل اشغال روستاهای مابین جادۀ تلآویو و شهر بیتالمقدس بوده که همۀ ساکنان آن نابود میشوند.
١۹۴۸- نهم آوریل، قتلعام دیریاسین انجام میگیرد.
١۹۴۸- هفدهم آوریل، سازمان ملل متحد به موجب مصوبهای در خواست آتشبس میکند.
١۹۴۸- ٢٢ آوریل، شهر حیفا کاملاً به وسیلۀ صهیونیستها از وجود فلسطینیها «پاک» میشود.
١۹۴۸- ۳٠ آوریل، «هاگانا» به منطقۀ قدس غربی هج.م برده و اهالی شهر را مجبور میکند که خود را به نیروهای انگلیسی تسلیم کنند. قدس غربی اشغال میشود و همۀ اهالی آن به زور از شهر اخراج میشوند.
١۹۴۸- ۳ ژوئن، تا این تاریخ ١۷۵٠٠٠ تا ٢۵٠٠٠٠ فلسطینی از خانه و کاشانۀ خود با زور اخراج، آواره و یا کشته شده اند.
١۹۴۸- ١٢ تا ١۴ ژوئن، اسلحههای تازه از چکسلواکی در دسترس «هاگانا» قرار میگیرد.
١۹۴۸- ١۳ ژوئن، یک گردان از سربازان عرب به بعضی از مستعمرات یهودیان حمله میکند. شهر یافا، به طور کامل به دست نیروهای «هاگانا» سقوط میکند.
١۹۴۸- ١۴ ژوئن اسرائیل به طور رسمی اعلان استقلال نموده و سرپرستی انگلستان به پایان میرسد. دولت آمریکا به رهبری ترومن، دولت اسرائیل را به رسمیت میشناسد.
١۹۴۸- ۸ تا ١۸ ژوئن، بار دیگر جنگ میان طرفین درمیگیرد. دو شهر «لد» و «رامله» به اشغال یهودیان در میآید.
١۹۴۸- ارتش اسرائیل به شهر قدیمی قدس حمله برده، اما موفق به اشغال شهر نمیگردد.
١۹۴۸- ١۸ ژوئیه تا ١ اکتبر، آتشبس به وسیلۀ مأموران سازمان ملل به اجرا درمیآید. با این وجود، اسرائیل آتشبس را شکسته و تعدادی از روستاهای فلسطینیها را به اشغال خود درمیآورد.
١۹۴۸- ٢۹ تا ۳١ اکتبر، اسرائیل طی عملیاتی به نام «حیرام» هزاران فلسطینی را از روستاهای خود طرد کرده و روستاها را اشغال میکنند.
١۹۴۸- ۴ نوامبر، سازمان ملل درخواست آتشبس فوری کرده و از دولت اسرائیل میخواهد تا نیروهای خود را از اماکن اشغال شده خارج کرده به جای نخست بازگرداند. در همین زمان سازمان ملل به موجب مصوبۀ شمارۀ ١۹۴ به پناهندگان فلسطینی حق میدهد که به سرزمین، خانه و کاشانۀ خود برگردند، اما ارتش اسرائیل عقبنشینی نکرده و از طرفی اجازۀ بازگشت به فلسطینیها را هم نمیدهد.
١۹۴۹- ماه نوامبر، ارتش اسرائیل با اشغال روستاهای بیشتری، سکنۀ آنها را به درون خاک لبنان اخراج میکند.
١۹۴۹- ٢۴ فوریه، آتشبس میان مصر و اسرائیل به اجرا در میآید.
١۹۴۹- در پایان ماه فوریه، ارتش اسرائیل مابین ۳٠٠٠ تا ۴٠٠٠ روستایی را از منطقه فالوجه اخراج میکند.
١۹۴۹- ٢۳ مارس، میان لبنان و اسرائیل، آتشبس برقرار میشود.
١۹۴۹- سوم آوریل و بیستم ژوئیه، میان اسرائیل، سوریه و اردن، آتشبس برقرار میگردد.