روسیه و چین اخیراً کتباً از ایالات متحد آمریکا خواستند که به منشور سازمان ملل و کلام مندرج درآن احترام بگذارد. این گام که فارغ از هرنوع خشونت و پرخاشگری است نه تنها نحوه عمل کرد سازمان ملل، سازمان نظامی ناتو و اتحادیه اروپا، بلکه کلیه گامهای برداشته شده ایالات متحده پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی را زیر سئوال قرار میدهد. این امر ظاهراً برای واشنگتن قابل قبول نیست. ولی آمریکا دیگر آن ابرقدرتی که بود، نیست و باید رفته رفته عقب نشینی خود را آغاز کند.
جهان امروزی توسط ایالات متحده آمریکا و سازمان نظامی ناتو رهبری میشود که خود را به عنوان تنها ابرقدرت جهانی معرفی میکند، در حالیکه فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین، هم از نظر اقتصادی و هم نظامی قویتر از آن شدهاند.
روز ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱ مسکو طرح یک قرارداد دوجانبه با واشنگتن را منتشر کرد که ضمانتهایی برای صلح (۱) و همینطور طرحی برای نحوه اجرای آن را در بر میگرفت (۲). این اسناد، علیه ایالات متحده آمریکا نیست بلکه این هدف را دنبال میکند که ایالات متحده را به جایی برساند که منشور سازمان ملل متحد را رعایت کرده و به تعهداتی که پذیرفته احترام بگذارد.
روز ۲۳ دسامبر در کنفرانس همهساله رئیس جمهور روسیه پوتین، یک سئوال خانم دیانا ماگنی Diana Magnay ، روزنامهنگار اسکای نیوز، را به مناقشه کشید. رئیس جمهور پوتین صریحاً به وی پاسخ داد که اظهارات روسیه در مورد رفتار ایالات متحده آمریکا به سال ۱۹۹۰ باز میگردد که آمریکا نه تنها به تعهدات خود عمل نکرد، بلکه هنوز اصرار دارد همینطور به کار خود ادامه دهد. از حالا و بزودی سلاحهای ناتو در اوکرائین استقرار خواهند یافت و این گام برای روسیه مطلقاً قابل قبول نیست(۳). تاکنون هیچ دولتمرد روسی به این نحو نظر خود را بیان نداشته بود. باید درک کرد که استقرار موشکهایی که میتواند طی ۴ دقیقه مسکو را هدف قراردهد، تهدید جدی را به وجود میآورد که میتواند علت آغاز جنگ شود.
روز ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ یک گفتگوی تلفنی بین رئیس جمهور بایدن و رئیس جمهور پوتین صورت گرفت. طرف آمریکایی پیشنهاداتی در مورد معضل اوکرائین مطرح کرد، در حالیکه طرف روسی پای بحث را به نقض منشور سازمان ملل متحد و عهدشکنی توسط ایالات متحده آمریکا کشید.
ایالات متحده قصد دارد حسن نیت خود را به این صورت نشان دهد که اوکرائین را به عضویت ناتو نپذیرد. این یک نوع واکنش تلویحی در مقابل سئوال مطرح شده است و میتواند احتمالاً مانع از وقوع جنگ شود، مشروط براینکه برخی از اقدامات عقبنشینی نیز بدان اضافه گردد.
ظاهراً ما وارد دوره رودر روییهای شدیدی شدهایم که سالها به طول خواهد انجامید و میتواند هرلحظه به جنگ منجر گردد.
ما در این مقاله به این مناقشه که در غرب بکلی ناشناخته است، خواهیم پرداخت.
۱. گسترش ناتو تا مرز روسیه
در طول جنگ جهانی دوم ایالات متحده آمریکا عمداً بزرگترین بار (نظامی) را بگردن اتحاد شوروی نهاد. بین ۲۲ تا ۲۷ میلیون شهروند شوروی (۱۳ تا ۱۶ درصد جمعیت کشور) جان خود را از دست دادند (در مقابل ۴۱۸ هزار آمریکایی، یعنی ۰،۳۲ در صد جمعیت). پس از اینکه این قتل عام به پایان رسید آمریکا یک پیمان نظامی(ناتو) در غرب اروپا تشکیل داد که در مقابل به تاسیس پیمان ورشو منجر گردید. بزودی ناتو خصلت یک فدراسیون را بخود گرفت، که با بند ۲ منشور سازمان ملل (۴) مغایرت داشت، که بر استقلال دولتی کشورها تکیه میکرد و کشورهای جهان سوم در سال ۱۹۵۵ در کنفرانس باندونگ(۵) آن را محکوم کردند. هنگامیکه اتحاد شوروی منحل شد، برخی از کشورهای سابق آن یک پیمان نظامی نوین، قرارداد امنیت جمعی(OVKS) تشکیل دادند و تصمیم گرفتند در مطابقت با منشور سازمان ملل متحد آن را به یک کنفدراسیون تبدیل کنند.
برای روشن کردن تفاوت بین فدراسیون و کنفدراسیون میتوان از مثال زیر استفاده کرد: در جنگهای داخلی آمریکا کشورهای شمالی یک فدراسیون تشکیل میدادند زیرا تصمیمات دولت آنها برای همه کشورهای عضو الزامی بود. برعکس کشورهای جنوب یک کنفدراسیون تشکیل میدادند زیرا تک تک کشورهای عضو، استقلال خود را حفظ میکردند.
هنگامیکه در سال ۱۹۸۹دیوار برلین و پرده آهنین فروریخت آلمانها در نظر داشتند خلق خود را در یک کشور واحد متحد سازند. ولی این به معنی گسترش ناتو به قلمرو جمهوری دمکراتیک آلمان بود. روسها در ابتدا مخالفت کردند ولی بعد اتحاد دو کشور با بیطرفی قلمرو آلمان دمکراتیک مد نظر قرار گرفت و در نهایت دبیرکل میخائیل گارباچف گسترش ناتو در قلمرو آلمان واحد را با این شرط پذیرفت که ناتو بیش از آن خود را به شرق گسترش ندهد.
صدراعظم آلمان غربی، هلموت کوهل و وزیرامور خارجهاش هانس دیتریش گنچر و رئیس جمهور فرانسه، فرانسوا میتران مشترکاً از موضع روسیه حمایت کردند: ناتو باید تعهد دهد که بیشتر به سمت شرق خود را گسترش نخواهد داد. رئیس جمهور آمریکا جورج بوش (پدر) و وزیر امور خارجهاش جیمز بیکر بارها در حضور طرفین مذاکره علناً اظهارات و تعهدات خود را تکرار کردند.(۶)
همین که اتحاد شوروی منحل گردید، کشورهای بیطرفی چون اتریش، فنلاند و سوئد به عضویت اتحادیه اروپا درآمدند. اتحادیه اروپا و ناتو در واقع یک نهاد واحد هستندکه یکی غیرنظامی و دیگری نظامی است و مقر اصلی هردو در بروکسل میباشد. مطابق با قرارداد در مورد اتحادیه اروپا، که با قرارداد لیسابون تغییر یافت (بند ۴۲،۷) این ناتو است که دفاع از اتحادیه اروپا را به عهده دارد، گذشته از این که اعضای آن عضو ناتو باشند و یا نباشند. عملاً این کشورهای بیطرف از وقتی که به عضویت اتحادیه اروپا درآمدند، دیگر واقعاً بیطرف نبودند.
۱۹۹۳ شورای اروپا از کپنهاگ اعلام کرد که کشورهای اروپای میانه و شرقی میتوانند به عضویت اتحادیه اروپا درآیند. از آنجا به بعد، اگر از اعتراضات سنتی روسیه بگذریم، روند عضویت در ناتو برای کشورهای سابق بلوک سوسیالیستی بی هیچ اصطکاکی آغاز شد.
ولی در دهه ۱۹۹۰ روسیه بسیار ضعیف شده بود. ثروتهای کشور توسط ۹۰ فرد، که «الیگارش» نام گرفتند، به تاراج رفت. استاندارد زندگی فروریخت و طول عمر متوسط ۲۰ سال کاهش یافت. در چنین شرایطی دیگر هیچکس برای روسیه تره هم خرد نمیکرد. در سال ۱۹۹۷ همایش ناتو در مادرید از کشورهای سابق عضو بلوک سوسیالیستی دعوت کرد به پیمان آتلانتیک شمالی بپیوندند. پس از آلمان شرقی (۱۹۹۰) ۵ بار بعدی نیز با عهد شکنی انجام شد: در سال ۱۹۹۹ جمهوری چک، مجارستان و لهستان؛ بعد در سال ۲۰۰۴ بلغارستان، استلاند، لتلاند، لیتوانی، رومانی اسلواکی، اسلونی؛ و در سال ۲۰۰۹ آلبانی و کرواسی؛ در سال ۲۰۱۷ مونتهنگرو و سرانجام در سال ۲۰۲۰ مقدونیه شمالی.
اوکرائین و گرجستان میتوانند بزودی به عضویت ناتو درآیند و سوئد و فنلاند هم میتوانند همینطور بیطرفی صوری خود را کنار گذارده و به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی درآیند.
آنچه که در سال ۱۹۹۰ قابل قبول نبود امروز نیز قابل قبول نیست. نمیتوان اجازه داد که موشکهای ناتو در جایی مستقر شود که بتواند تنها به فاصله چند دقیقه مسکو را هدف قرار دهد. همین وضعیت در سال ۱۹۶۲ نیز وجود داشت. ایالات متحده آمریکا در نزدیکی مرزهای اتحاد شوروی در ترکیه موشکهای خود را مستقر کرد. در واکنش به این عمل شوروی در نزدیکی مرزهای ایالات متحده در کوبا موشکهای خود را مستقر نمود. رئیس جمهور کندی در آخرین لحظه این چرخه شیطانی را که پنتاگون سبب شده بود شناخت. به همت سفیر خود در سازمان ملل توانست از رشد تنش جلوگیری کند. رئیس ستاد کل وقت ژنرال لیمان لمنیتزر به شدت ضد شوروی بود در نظر داشت یک جنگ اتمی را تحریک کند. خوشبختانه جانشین کنونی وی ژنرال مارک میلی بسیار خردمندتر است و روابط محترمانهای با همکار روس خود دارد.
۲. نقض منشور سازمان ملل متحد
منشور سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ در کنفرانس سانفرانسیسکو قبل از اینکه نیروهای شوروی برلین را تسخیر کنند و کاپیتولاسیون به حیات رژیم نازیها خاتمه دهد، توسط ۵۰ کشور تهیه شد. منشور سازمان ملل به اتفاق آرأ به تصویب رسید. از آن زمان تاکنون ۱۴۷ کشور دیگر یعنی رویهم رفته ۱۹۷ کشور آن را امضأ کردهاند.
پیشنهاد روسیه در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱ در مورد یک قرارداد دوجانبه بین ایالات متحده آمریکا و روسیه جهت تضمین صلح و امنیت در بند ۲ خود میگوید: «طرفین تضمین میکنند که تمامی سازمانهای بینالمللی، پیمانهای نظامی و ائتلافهایی که حداقل یکی از طرفین در آنها عضویت دارد به اصول مندرج در منشور سازمان ملل متحد پایبند باشند.» به دلایلی که در بالا به آن اشاره شد این امر به معنی تبدیل ناتو و یا انحلال آن است.
در بند ۴ همین طرح آمده که کشورهای سابق اتحاد شوروی اجازه ندارند به ناتو بپیوندند، یعنی استلاند، لتلاند و لیتوانی باید از ناتو بیرون روند و اوکرائین و گرجستان حق پیوستن به ناتو را ندارند.
بند ۷ پیشنهاد روسیه استقرار سلاحهای هستهای خارج از مرزهای طرفین را ممنوع میکند. این بند به معنی خروج فوری سلاحهای اتمی ایالات متحده است که مثلاً در ایتالیا و آلمان به طور غیرقانونی مستقر شده است و قرارداد ۱۹۶۸ در مورد منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض میکند.
علاوه براین احترام به منشور سازمان ملل به معنی بازگشت سازمان ملل به عملکرد اصلی آن و دست برداشتن از اقدامات غیرقانونی است که این سازمان پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی تاکنون بدان دست آزیده است.
به شکلی غیرمحسوس سازمان ملل متحد دیگر از دنبال کردن اهداف قانونی خود دست برداشته و به آژانسی برای تحقق بخشیدن به تصمیمات ایالات متحده مبدل گردیده است. مثلاً عملیات حفظ صلح سازمان ملل که «نیروهای مداخله» نام داشتند پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی «نیروهای حافظ صلح» نام گرفتند. از این لحظه به بعد دیگر آنها به این قناعت نمیکردند که وقتی دو طرف علیه یکدیگر وارد جنگ شدند، مداخله کنند و امکاناتی برای آتش بس پدید آورند. در آن زمان آنها با موافقت صریح طرفین بین دو طرف قرار میگرفتند تا آنها به تعهدات خود عمل کنند. امروز دیگر آنها کششی برای جلب نظر طرفین و حتی قرارو مدارهای بین آنان نشان نمیدهند. شورای امنیت سازمان ملل متحد عملاً در ۲۰ سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی تنها تصمیمات ایالات متحده آمریکا را مورد تایید قرار داد و کلاهخودآبیها در حقیقت عمدتاً در خدمت پنتاگون قرار داشتند.
برجستهترین نمونه مورد لیبی است. ایالات متحده در مقابل شورای حقوق بشر در ژنو با کمکهای مالی خود، شاهدین جعلی سازماندهی کرد و این شاهدین ادعا کردند که معمرالقذافی بر سر مردم کشور خود بمب فرومیریزد.(۷) این ادعاها در اختیار شورای امنیت گذاشته شد و واشنگتن قطعنامهای دریافت کرد که به ناتو اجازه میداد دخالت کند تا «مردم» لیبی را از دست «دیکتاتور» این کشور نجات دهد. در محل ناتو به روسای کشورهای افریقایی اجازه نداد که وقایع اتفاقیه در لیبی را بررسی کنند و تهدید کرد که همگی را به قتل خواهد رساند. بعد لیبی را بمباران کرد و تقریباً۱۲۰ هزار نفر را که گویا به خاطر حفاظت جان آنان دست به لشگرکشی زده بود به قتل رساند و بعد کشور را سه تکه کرد و تروریستها را در طرابلس به قدرت نشاند.(۸)
در مورد سوریه یک گام دیگر برداشته شد. سازمان ملل متحد که به لیگ عرب فرمان داده بود تحقیقاتی را در محل انجام دهد تا گزارشها در مورد جنگ داخلی را مورد بررسی قرار دهد، وقتی که ماموریت بدون هیچ توضیح و تفسیری قطع شد، هیچ پرسشی مطرح نکرد. ولی در واقع اینطور بود که کارشناسان ۲۱ کشور عربی در گزارش موقت خود مشخص کرده بودند که گزارشهای ایالات متحده غلط بوده است(۹). پس از آن ایالات متحده جفری فلتمان منشی وزیر امور خارجه آمریکا خانم هیلاری کلینتون که مسئول امور خاورمیانه بزرگ بود را منشی دبیرکل سازمان ملل متحد آقای بان کی مون کرد تا عملیات متفقین را در این جنگ از منظر اقتصادی، سیاسی و نظامی هماهنگ کند (۱۰). امروز که سالها گذشته و این فرد منصب خود را ترک کرده تا عملیات جنایتکارانه دیگری زیر آسمان کبود سازماندهی کند، دستورات او برای به زانو درآوردن سوریه هنوز در آژانسهای سازمان ملل معتبر است و عمل میکند.(۱۱)
این امر ما را مجبور میکند، مسایل آژانسهای سازمان ملل را مورد بررسی قرار دهیم. بسیاری از این آژانسها به عنوان برگ انجیر اقدامات ایالات متحده عمل میکنند. مثلاً در دوران اپیدمی کووید−۱۹ هرکس متوجه شد که پرداختی کشورهای عضو به این آژانسها کمتر از ۲۰٪ بودجه آنها است، در حالی که تنها اعانههای بنیاد بیل و ملیندا گیت ۱۰٪ هزینه این آژانسها را تامین میکند. در واقع بسیاری از اقدامات سازمان بهداشت جهانی به شدت زیر تاثیر منافع خصوصی قرار دارد. مثلاً ویتالی شورکین نماینده دایمی روسیه در شورای امنیت افشأ کرد که دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان در سال ۲۰۱۲ صدها تن از جهادگرایان مسلح را با کشتی از لیبی به ترکیه منتقل کرده بود تا ارتش به اصطلاح آزاد سوریه را ایجاد کند.
ولی اینهم تمام قضیه نیست. شورای امنیت در دوران ضعف روسیه یک سلسله از تحریمات علیه کشورهای مختلفی را به تصویب رساند. بسیاری از کارمندان بلندپایه سازمان ملل در محل شاهدند که این تحریمها قحطی و گرسنگی ایجاد میکند و به مرگ مردم غیرنظامی منجر می شود. با اینحال این تحریمها پذیرفته شدند و اکنون تنها با رایگیری قابل لغو هستند که البته مورد وتوی آمریکا قرار میگیرد. این به اصطلاح «تحریمها» مجازات نیست که پس از اعلام حکم محکومیت به اجرأ گزارده شده باشد بلکه اسلحهای است استتار شده، که به نام سازمان ملل متحد علیه خلقها به کار گرفته میشود.
از آنجا که واشنگتن دیگر نمیتواند چنین تحریمهایی را زیر نام سازمان ملل به تصویب رساند، اکنون تحریمهای یک جانبه اعمال میدارد و اتحادیه اروپا، یعنی نوچههای خود را مجبور به اجرای آنها میدارد و از این طریق اروپائیان، این بار زیر نام «دمکراسی». مردم غیرنظامی را به قتل میرسانند
۳. سیاست راهبردی روسیه و چین
در غرب پیشاپیش اعلام میشود که چه چیز باید صورت گیرد تا بتوان پدرخواندگی واقعه را به نام خود ثبت کرد ولی اغلب برای فراهم آوردن امکانات تحقق منظور، هیچ گامی برداشته نمیشود. آنها منتظر میشوند و پیشاپیش به خود تبریک میگویند. اسم این رفتار «تاثیر اعلام» نام دارد. برعکس در روسیه و چین، جایی که کمتر صحبت میشود، تنها آنچیزی اعلام میشود، که حتماً باید به آن رسید. معمولاً اعلامیهها، آشکار کردن چیزی است که در واقع انجام شده.
وقتی رئیس جمهور پوتین اعلام میکند که ایالات متحده آمریکا را سرجای خود خواهد نشاند، دیگر جای بحث و تعامل نیست. روسیه میداند که رئیس جمهور جو بایدن نمیتواند عقبنشینی کند ولی میخواهد او را مجبور کند، شاید آهسته آهسته ولی مطمئن. مانند یک بازی شطرنج مسکو چندین حرکت بعدی را پیشبینی کرده است. این کشور باید قدرت نشان دهد و احتمالاً در حاشیه ضربه وارد کند. منباب مثال ارتش روسیه میتواند نمایشی از موشکهای مافوقصوت خود را انجام دهد، به طوری که هرکس بتواند ببیند روسیه قادر است هرهدفی را در جهان منهدم سازد و یا مثلاً میتواند ارتش آمریکا را در سرزمینی که به طور غیرقانونی اشغال کرده مورد حمله قرار دهد.
روز ۱۵ دسامبر مسکو و پکن پیمان نظامی خود را جشن گرفتند. این واقعه دو روز پیش از انتشار طرح قرارداد با ایالات متحده آمریکا صورت گرفت. رئیس جمهور ولادیمیر پوتین و رئیس جمهور شی جینپینگ از طریق کنفرانس ویدئویی برای تقویت طرح پیشنهادی روسیه بایکدیگر گفتگو کردند. چین رسماً بر مشروعیت این خواستها تاکید کرد. در حالی که اختلافات و حتی نقاط تعارضی مثلاً در شرق سیبری وجود دارد، ولی مسکو و بیجینگ نفرین شدهاند که از یکدیگر حمایت کنند. هردو کشور در زمانی نهچندان دور مورد حمله قدرتهای غربی قرار گرفته بودند. آنها دوروئی این شرکا را تجربه کرده و میدانند که به یکدیگر نیاز دارند تا بتوانند در مقابل آنها مقاومت کنند.
در سالهای اخیر روسیه در زمینه تسلیحات نوین پیروز شد. در سال ۲۰۱۴ نشان داد که میتواند ارتباطات و دستورات یک ناوجنگی آمریکایی USS Donald Cook که با سیستم Aegis مجهز بود که کلیه موشکاندازها (۱۲) و حتی ناو هواپیمابر USS Ronald Reagan (۱۳) را به هم مربوط میکرد، از کار بیاندازد و خنثی کند. بعد از آن در شام نشان داد که میتواند فضایی را که کلیه ارتباطات و فرماندهی ناتو در آن صورت میگیرد خنثی سازد و این فضا را تا شعاع ۳۰۰ کیلومتر گسترش بخشد.(۱۴) در حال حاضر روسیه در مناقشات متعارف برتری خود را ثابت کرده است.
فناوری فرانسوی درسلاحهای مافوق صوت که مدتها مورد شناخت ناتو نبود از طرف شوروی و سپس روسیه تکمیل و تدقیق شد (۱۵). این سلاح اکنون سلاح تعیین کنندهای است که میتواند هر هدفی را در هرنقطه جهان با بمبهای اتمی منهدم سازد. یک موشک حامل از اتمسفر زمین خارج میشود، سرعت میگیرد، دور زمین میچرخد، به سوی هدف پرواز میکند و وارد اتمسفر زمین می شود. سرعت این موشک به حدی است که هیچ کس قادر به متوقف کردن آن نیست . این سلاح «چترحفاظ موشکی» ناتو را زاید و بی اثر میسازد(۱۶). در حال حاضر روسیه از نظر اتمی از ایالات متحده آمریکا پیشی گرفته است.(۱۷)
مسکو احتمالاً نمونههایی از این سلاح را در اختیار بیجینگ و کره شمالی قرار داده است. معاون رئیس ستاد کل ایالات متحده، آدمیرال کریستفر گریدی برتری روسیه در زمینه فناوری را به رسمیت شناخته و اعلام کرد که ایالات متحده به شدت در کوشش است تا این عقبماندگی را جبران کند. هرچند در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تحقیقات در زمینههای نظامی احیأ شد، ولی با اینحال پنتاگون برای غلبه براین عقبماندگی سالها زمان نیاز خواهد داشت.
جنگ در سوریه برای مسکو موقعیتی شد تا مقادیر زیادی از سلاحهای مدرن خود را مورد آزمایش قرار دهد که برخی از آنها برتری خود نسبت به سلاحهای غربی را به نمایش گذارد. و همزمان با آن شکست برنامه عظیم F-35 که قادر نیست کلیه تعهدات خود را تحقق بخشد، نشان میدهد که تحقیقات نظامی آمریکا دچار سکته شده است. این جنگندههای چندمنظوره عمدتاً به متفقین فروخته میشود ولی از طرف نیروی هوایی آمریکا که مجدداً به نوع جدید F-16 روی آورده است مورد استفاده قرار نمیگیرد.
گذشته از این چین توانسته است فناوری انهدام ماهواره کارا تری تکامل بخشد که ظاهراً با روسیه تقسیم کرده است. انهدام یک ماهواره شوروی در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ در نزدیکی پایگاه بینالمللی فضایی در درون ناتو شور و شری به پا کرد. اکنون چین و روسیه میتوانند در طی چند ساعت ارتشهای ناتو را کور و کر کنند.
زیرنویسها
[۱] “Draft Treaty betweeen the USA and Russia on Security Guarantees”, Voltaire Network, 17 December 2021.
[۲] “Draft Treaty betweeen the USA and Russia on Security Guarantees”, Voltaire Network, 17 December 2021.
[۳] “Vladimir Putin’s annual news conference”, by Vladimir Putin, Voltaire Network, 23 December 2021.
[۴] « Charte des Nations unies », Réseau Voltaire, 26 juin 1945.
[۵] Siehe die zehn Prinzipien der Bandung-Konferenz, die als Referenz für unsere Arbeit dienen, in : „Über das Voltaire Netzwerk“, Voltaire Netzwerk, 29. März 2016.
[۶] «NATO Expansion: What Gorbachev Heard», National Security Archives, December 12, 2017.
[۷] Ein von uns veröffentlichtes geheimes Dokument bestätigt, dass die Mitglieder des libyschen Übergangsrates Angestellte der Vereinigten Staaten waren. S/AC.52/2011/NOTE.93.
[۸] „Wie die Al-Qaida Leute in Libyen zur Macht kamen“, von Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich, Voltaire Netzwerk, 7. September 2011.
[۹] « Rapport du chef de la Mission des observateurs de la Ligue Arabe en Syrie pour la période du 24/12/2011 au 18/01/2012 », Réseau Voltaire, 2 février 2012.
[۱۰] „Deutschland und die Uno gegen Syrien“, von Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich, Sabine, Zeit Fragen (Schweiz) , Al-Watan (Syrien) , Voltaire Netzwerk, 28. Januar 2016.
[۱۱] „Parameter und Grundsätze der Hilfe der Vereinten Nationen für Syrien“, von Jeffrey D. Feltman, Übersetzung Horst Frohlich, Voltaire Netzwerk, 15. Oktober 2017.
[۱۲] „Was machte dem USS Donald Cook im Schwarzen Meer so Angst?“, Übersetzung Horst Frohlich, Voltaire Netzwerk, 22. September 2014.
[۱۳] „Russland stört die Steuerung des Flugzeugträgers Ronald Reagan und der 7. Flotte“, Übersetzung Sabine, Voltaire Netzwerk, 5. November 2015.
[۱۴] « L’armée russe bloque partiellement l’espace aérien du Liban et de Chypre », Réseau Voltaire, 21 novembre 2015.
[۱۵] „Die russische Hyperschall-Verteidigung“, von Valentin Vasilescu, Übersetzung Ralf Hesse, Voltaire Netzwerk, 29. Mai 2016.
[۱۶] „Das neue russische nukleare Arsenal stellt wieder die Bipolarität der Welt her“, von Thierry Meyssan, Übersetzung Horst Frohlich, Korrekturlesen : Werner Leuthäusser, Voltaire Netzwerk, 6. März 2018.
[۱۷] „Wladimir Putin Ansprache an die russische Föderalversammlung“, von Wladimir Putin, Voltaire Netzwerk, 20. Februar 2019.