پیشگفتار
پس از اینکه ایالات متحده آمریکا بعد از دو جنگ جهانی و جنگ سرد به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل شد، به دنبال سرکردگی و حفظ آن روز به روز وقیحتر در امور داخلی کشورهای دیگر دست به دخالت زد و سوءاستفاده، توطئه و نفوذ به کار گرفت و عمداً جنگهایی را به راه انداخت و به جامعه بینالمللی خسارت فراوانی وارد آورد.
ایالات متحده آمریکا آن چنان ابزار سرکردگی را تکامل بخشید تا زیر لوای تشویق و ترغیب دمکراسی، آزادی و حقوق بشر «انقلاب»هایی به راه افکند، مناقشات منطقهای را دامن زند و حتی مستقیماً وارد جنگ شود. با توسل به خلق و خوی جنگ سرد ایالات متحده آمریکا سیاستهای جناحبندی را تشدید کرد و به تقابلهای نظامی دامن زد. آمریکا طرح امنیت بینالمللی را مختل کرد و از کنترل صادرات سوءاستفاده نمود و تحریمهای یکجانبه دیگری به جهان تحمیل کرد. ایالات متحده به طور انتخابی با حقوق و قواعد بینالملل رفتار کرد و بنا به میل خود از آنها استفاده نمود و یا آنها را لغو کرد و کوشش نمود به نام برپانگاهداشتن «نظم بینالمللی مبتنی برقانون» قواعدی را تحمیل کند که به نفعش است.
برپایه فاکتهای لازم این گزارش کوشش میکند، سوءاستفاده ایالات متحده از سرکردگی خود در زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناوری و فرهنگی را افشاء کند و توجه افکار بین المللی را متوجه خطرات ناشی از عملکردهای ایالات متحده برای صلح جهانی و ثبات و همینطور رفاه کلیه خلقهای جهان نماید.
I. سرکردگی سیاسی- آمریکا با وزنه خود دست به تکدی میزند
ایالات متحده مدتهاست که سعی دارد به بهانه ترغیب و ترویج دمکراسی و حقوق بشر، کشورهای دیگر و همینطور نظم جهانی را مطابق با ارزشها و سیستم سیاسی خود فرم بخشد.
• نمونههای فراوانی برای دخالت ایالات متحده در امور داخلی کشورهای دیگر در دست است. این کشور به بهانه «ترویج دمکراسی» در آمریکای لاتین «دکترین نوین مونرو» را دنبال کرد، در یوروآسیا «انقلابهای رنگین» به راه انداخت و در غرب آسیا و شمال افریقا «بهار عربی» را به صحنه آورد که در بسیاری از کشورها اغتشاش و فاجعه ایجاد کرد.
ایالات متحده در سال ۱۸۲۳ دکترین مونرو را اعلام کرد. در حالی که این کشور «آمریکا برای آمریکائیان» را تبلیغ میکرد، در واقع منظورش «آمریکا برای ایالات متحده» بود.
از آن زمان سیاست دولتهای مختلف ایالات متحده در مقابل آمریکای لاتین و جزایر کارائیب سرشار از دخالتهای سیاسی، تجاوزهای نظامی و نفوذ بوده است. سیاست ایالات متحده آمریکا درقبال این منطقه، از ۶۱ سال خصومت علیه کوبا و محاصره آن گرفته تا سرنگونی دولت آلینده در شیلی براین پایه استوار بوده است: هرکس که تسلیم شود، موفق خواهد بود و هرکس که مقاومت کند، از بین خواهد رفت.
سال ۲۰۰۳ آغاز یک سلسله از «انقلابهای رنگی» بود. «انقلاب گل سرخ» در گرجستان، «انقلاب نارنجی» در اوکراین، انقلاب «گل لاله» در قرقیزستان. وزارت امور خارجه ایالات متحده علناً اذعان کرد، «نقش مرکزی» در این تغییر رژیمها ایفاء کرده است. ایالات متحده آمریکا در امور داخلی فیلیپین نیز دخالت کرد و در سال ۱۹۸۶ رئیس جمهور فردیناند مارکوس پدر و در سال ۲۰۰۱ رئیس جمهور ژوزف استرادا را توسط به اصطلاح People Power Revolution سرنگون کرد.
در ژانویه ۲۰۲۳ وزیرامور خارجه سابق ایالات متحده مایک پمپئو کتاب جدید خود Nerver Give an Inch: Fighting fort the America I Love (حتی یک وجب از خاک آمریکا را نخواهم داد: مبارزه برای آمریکایی که به آن عشق میورزم) را منتشر کرد. او در این کتاب برملاء کرد که ایالات متحده آمریکا نقشه حمله به ونزوئلا را طراحی کرده بود. نقشه این بود که دولت مادورو را به وحدت با نیروی اپوزیسیون مجبور نموده و مانع از این شود که دولت ونزوئلا بتواند نفت و طلا در مقابل ارز تبدیل کند، اقتصاد کشور را زیر فشار قرار داده و روی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۸ تاثیر بگذارد.
• ایالات متحده در برخورد با قواعد بینالمللی همواره با دومعیار عمل میکند. این کشور به اینصورت که برای منافع خود ارجحیت قایل میشود، از قراردادها و سازمانهای بینالمللی فاصله گرفته و نسبت به حقوق بینالملل قوانین ملی خود را مقدم میشمارد. در ماه آوریل ۲۰۱۷ دستگاه دیپلماسی دونالد ترامپ اعلام کرد که کلیه کمکهای مالی این کشور به صندوق جمعیت سازمان ملل متحد را با این استدلال که این سازمان «در حمایت و یا سازماندهی مدیریت برنامهای برای سقطجنین اجباری و یا عقیمساختن غیر ارادی» شرکت دارد، قطع کرد. ایالات متحده آمریکا تا کنون دوبار (۱۹۸۴ و ۲۰۱۷) از یونسکو خارج شده است. این کشور در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد قرارداد پاریس در مورد تغییرات آب و هوایی را یک جانبه فسخ خواهد کرد و در سال ۲۰۱۸ به این بهانه که شورای حقوقبشر سازمان ملل در مقابل اسرائیل«جانبدار» عمل میکند و ناتوان از حمایت موثر حقوق بشر است این سازمان را ترک کرد. ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۹ خروج خود از قرارداد در مورد سلاحهای میان برد هستهای را اعلام کرد تا به تکامل بلامانع سلاحهای مدرن خود بپردازد و در سال ۲۰۲۰ خروج خود از از قرارداد در مورد آسمان آزاد را اعلام نمود.
ایالات متحده آمریکا همینطور کنترل سلاحهای بیولوژیکی را مانع شد، به این صورت که با تعامل در مورد تایید پروتکل برای معاهده سلاحهای بیولوژیکی مخالفت کرد و مانع از کنترل بینالمللی فعالیت کشورها در رابطه با سلاحهای بیولوژیکی گردید. به عنوان تنها کشور دارنده سلاحهای شیمیایی، این کشور کراراً نابودکردن این سلاحها را به تعویق افکند و با اکراه به تعهدات خود عمل کرد. این کشور بزرگترین مانع برای تحقق بخشیدن به جهانی «فارغ از سلاحهای شیمیایی» میباشد.
• ایالات متحده از طریق سیستمهای پیمانی، بلوکهای کوچکی تشکیل میدهد و به منطقه آسیایی-پاسیفیکی«استراتژی هندوپاسیفیکی» تحمیل میکند و کلوبهای انحصاری چون Five Eyes، Quad و AUKUS برپا میکند و کشورهای منطقه را مجبور میکند جبههگیری کنند. چنین گامهایی عمدتاً در خدمت تقسیم و انشقاق منطقه و دامن زدن به تقابلها و از بین بردن صلح است.
• ایالات متحده به دلخواه در مورد دمکراسیها و کشورهای دیگر حکم صادر میکند و روایاتهای جعلی در مورد «دمکراسی و اقتدارگرایی» به جریان میافکند تا بیگانگی، انشقاق، رقابت و تقابل به وجود آورد. در دسامبر سال ۲۰۲۱ این کشور اولین «گردهمایی برای دمکراسی» را ترتیب داد که از طرف بسیاری از کشورها مورد نکوهش قرار گرفت و طرد شد زیرا که روح دمکراسی را به سخره میگرفت و جهان را به انشقاق میکشید. در ماه مارس ۲۰۲۳ ایالات متحده یک «همایش مجدد برای دمکراسی» ترتیب خواهد داد، که بازهم مورد پسند نیست و مورد استقبال قرار نخواهد گرفت.