سوگند دیگر*
به مناسبت ۳۴-مین سال حزب
به ایمانهای خارائین که در یلدای ستم از دمیدن سپیده نومید نمیشود
به آنان که «شک» و «وسوسه» آنها را به سوی منجلاب نمیراند
به مادران بیشمار که در برابر گور شهیدان خود ایستاده اند
و آن گلها که بر این گورها پژمرده اند
به آن خشم مقدس که سرمستیِ زور و پستی در جانهای شریف برمیانگیزد
به قهرمانان بنام و گمنام
به آنانکه هستی خود را چون گوگردی به خاطر کیمیای حقیقت فروسوختند
به شبهای بیخواب پاکانی که سینهشان از ضربت دغلان زخمدار است
به روگردانندگان از «جادّۀ طلا» و روآورندگان به «جادّۀ صلیب»
به آنها که «نعمت» چاکری، خیانت و حیلهگری را دیدند، ولی کماکان با «نکبت» اصولیت و آزادگی ساختند
به آنان که به همراه مردم نیامدند تا از آنها برای خود نردبانی بسازند
به آنان که ایمان را در نبرد با شکنجه پیروز کردند
به آنان که با «حقیقت» تنها ماندند ولی به لشکر مغرور «دروغ» نپیوستند
به آن موهای مشکین که در جادۀ پایداری سیمگون شد
به آنان که علیرغم پیمانشکنان به راه خود رفتند، زیرا با شرف و خلق خود پیمان داشتند
به لختههای خون دلی که چون گلهای سرخ لبخند بر چهرهها رویید
به همۀ مسافران تا آخر خط و به پاکبازی بیدریغ و توقع آنها
به آنان که در لحظههای قطعی از کورۀ آزمایش تابناک برآمدند
به سمندر انقلاب که از هیچ آتشی خاکستر نمیشود
به شکست خوردگان دیروز که پیروزمندان فردایند
که تا واپسین دم
به سوگند نخستین خود وفادار خواهیم ماند.
ا. ط.
———————
* پس از اعلام غیرقانونی شدن حزب تودۀ ایران، سرایندۀ این قطعه سوگندنامهای نوشت، که در ادبیات انقلابی از طرف سرایندگان دیگری تکرار شد. چون آن قطعه «سوگند» نام داشت، این قطعه «سوگند دیگر» نامیده شد.