صورتش یخ زده و سرخ است. ریش و سبیلش تازه درآمده؛ همینقدر کم سن و سال. ماسکش را داده روی چانهاش که صدایش شنیده شود. پریشان به دوربین نگاه میکند: «حامد اکبری هستم. سر دروازهدولت شیفتم. این راننده ماشین اومده بدون مجوز تردد خط ویژه به من گفته ل…ی منم جوابشو دادم بهش گفتم بچهخوشگل. خود نماینده مجلس پیاده شده زده تو گوش من. هم شاهد داریم، هم دوربین هست.» از آن طرف هم مردم را شاهد میگیرد که از نماینده سیلی خورده است. چند نفر هم میگویند که ما شاهدیم این آقا سیلی زد!
این راننده که احتمالا برای خوشخدمتی به این سرباز فحش داده تا بلکه نماینده سبزوار از این همه شجاعت و جسارتش به وجد بیاید و نهایتا لبخندی بزند، تکلیفش روشن است. آدم را یاد کاراکتر «نقی معمولی» میاندازد، وقتی راننده «مجلسیآدم» بود؛ کسی که فکر میکرد چون راننده مجلسیآدم است، پس حتما آدم مهمی است و میتواند از هر رانتی استفاده کند. برای همین پرچم ایران را روی لیموزین مشکی نصب کرده بود، اسلحه قلابی حمل میکرد، نانچیکو همراهش بود و هر کاری دلش میخواست میکرد.
اما خود آقای نماینده قضیهاش فرق میکند. او بوضوح میخواسته قانون را دور بزند و وقتی با مانعی به نام حامد اکبری مواجه شده، برآشفته شده است. خودش میگوید سیلی نزدهام و درگیر نشدهام و حتی مدعی است سرباز به او توهین کرده است. البته که بررسی این بخش ماجرا چندان کار سختی نیست اما چیزی که در حال حاضر مشخص است و هیچ شبههای دربارهاش وجود ندارد، این است که آقای نماینده داشته از خط ویژه عبور میکرده. نماینده سبزوار دقیقا در حال انجام چه ماموریت مهمی بوده یا داشته چه امدادرسانی فوریای میکرده یا به کدام جلسه خیلی مهم داشته میرفته که نیاز بوده از خط ویژه استفاده کند؟
سال ۹۴، رئیس وقت پلیس راهور تهران گفت که «نمایندگان مجلس به واسطه مسئولیتشان این مجوز را ندارند که در خطوط ویژه تردد کنند و تردد در خطوط ویژه، اعم از پلیس، اورژانس و آتشنشانی نیز دارای ضوابط خاصی است». گرچه سه سال بعد، یک نماینده مجلس از نامهای محرمانه خبر داد که در آن از جانب معاونت اجرایی مجلس اعلام شده بود امکان بهرهمندی نمایندگان از مجوز تردد در خطوط ویژه در سطح شهر تهران فراهم شده است!
از طرفی، علیاصغر عنابستانی هم آدم مسئولیتندیدهای نیست که چارچوبها را نداند و اتفاقا همین بیشتر آدم را نگران میکند. او سالها مدیرکل امور اجتماعی استانداری خراسان رضوی، معاون استانداری این استان، فرماندار سبزوار، استاندار استان چهارمحال و بختیاری و معاون امور اجتماعی دستیار ارشد رئیسجمهور در نهاد ریاستجمهوری در دوران محمود احمدینژاد بوده است.
اما فارغ از اصل این اتفاق تلخ، اگر جنجال خط ویژه را در کنار داستان چندی قبل کتکخوردن یک سرباز وظیفه از یک قاضی در شهرستان بابل و همینطور «پامنقلی»خواندن رئیس جمهوری توسط یک روحانی در برنامه زنده تلویزیونی بگذاریم، به دو عنصر مشترک میرسیم «قدرت» و «تریبون»؛ چیزهایی که انگار وقتی به آنها میرسیم رفتارهایمان عجیب و غریب میشود.
دکتر محمد رحیمی – جامعهشناس و استاد دانشگاه – در اینباره به ایسنا میگوید: «مصادیق بسیاری از رفتارهای نامتعارف توسط افراد صاحب قدرت و نفوذ را در زندگی روزمره شاهد بودهایم. اخیرا توهین آقای احمد جهانبزرگی به رئیس جمهوری و همچنین توهین و سیلی نماینده مجلس به سرباز وظیفه توجه همگان را به خود جلب کرده و همه دنبال چرایی این رخداد هستند. پیشتر هم که یک قاضی در بابل یک سرباز را کتک زده بود. از زوایای مختلفی میتوان به این مسأله نگاه کرد و به تحلیلهای مختلفی دست یافت. بنده با عینک جامعه شناختی به این مسأله نگاه میکنم و تلاش دارم تبیینهای جامعهشناختی از وقوع این رخداد داشته باشم.»
او ادامه میدهد: «جامعه ایران از یک بحران عمیق معرفتی و رفتاری رنج میبرد؛ بحرانی که باعث شده افراد نتوانند میان هنجار و ناهنجار تمایز قائل شوند و آنگونه که شایسته است رفتار کنند. برای فهم بهتر شکلگیری این بحران معرفتی نیازمند توجه به زمینههای اجتماعی این زیستجهان هستیم.»
این جامعهشناس اضافه میکند: «جامعهشناسان معتقدند انسانها در بسترهای اجتماعی شکل پیدا میکنند و رفتارهایشان تعین مییابد. بر این اساس میتوان گفت انسانها به میزان حقارتی که تجربه کردهاند توهین میکنند، به میزان تجربه زیستهشان از عشق به همدیگر عشق میورزند و به میزان کمبودشان دیگران را آزار میدهند. هرچه حقیرتر باشند بیشتر توهین میکنند تا عقدهشان را جبران کنند. هر چه در زمینه اجتماعی که فرد در آن رشد کرده ارزشهایی چون نوعدوستی، همدلی، هیجانات مثبت و نظایر آن بیشتر رواج داشته باشد، شخصیتشان بهنجار و اجتماعی بار میآید و محترمانهتر و انسانیتر رفتار میکنند. به نظر میرسد افرادی که در محیطهای آغشته به عقدهها و حقارتهای قدرت و اقتدار و انواع محرومیتهای اجتماعی رشد کرده باشند، پرخاشگر، ستیزهجو، وقیح و غیر قابل مهار خواهند بود و فاصله بیشتری با الگوی زیست بهنجار خواهند داشت.»
رحیمی معتقد است: «از سوی دیگر این مسأله را میتوان در قالب روابط قدرت و اقتدار تبیین کرد. انسانها ذاتا قدرتطلبند و از دستوردادن و امر و نهی کردن خشنود میشوند و حس خوبی به دست میآورند. به تعبیر «رندل کالینز» تجربههای فرماندهی و فرمانبری، تعیینکنندگان اصلی نگرشها و رفتارهای فردیاند؛ به طوری که هر چه شخص بیشتر فرمان دهد مغرورتر و به خود مطمئنتر و رسمیتر است و بهتر میتواند خودش را با آرمانهای سازمانی که به نام آن فرمانهایش را توجیه میکند، منطبق سازد. ماجرای درگیری نماینده مجلس با سرباز وظیفه را میتوان ناشی از روابط قدرت و اقتدار دانست؛ اقتداری که به این شخص اجازه میدهد خود را محق بداند و آنطوری که دلش میخواهد با افراد دیگر در روابط روزمره خود برخورد کند.»
این جامعهشناس تصریح میکند: «ما در هر شغل و سمتی که هستیم درست اجتماعی نشدهایم؛ به همین خاطر است که مسئولیتهای اجتماعی مربوط به آن شغل را به درستی انجام نمیدهیم. به همین سیاق، آن نماینده مجلس یا آن روحانی یا آن قاضی، فرآیند اجتماعیشدن را بدرستی طی نکردهاند و تشخیص نمیدهند در چه جایگاهی قرار دارند و باید طبق هنجارهای معمول و بر اساس انتظارات نقشی رفتار کنند. اجتماعیشدن فرآیندی است که شیوههای زندگی در جامعه را به انسان میآموزد، به او شخصیت میدهد و برای انجام وظایف فردی و به عنوان عضو جامعه، ظرفیتهای او را توسعه میبخشد. در واقع اجتماعیشدن را میتوان لازمه ورود به جامعه و موقعیتهای اجتماعی دانست. هر شخصی در کنار مسئولیتهای شغلی یکسری مسئولیتهای اجتماعی نیز دارد ولی بسیاری از افراد از این مسئولیت غافلند و این امر باعث میشود مشکلاتی برای خودشان و دیگران به وجود آورند.»
او همچنین میگوید: «خیلی از ما که دارای سمت مهم، دارای تریبون، پرستیژ، قدرت و اقتدار هستیم، گاهی حد و اندازه خود را نمیدانیم، از حدود و چارچوب خود خارج میشویم و هیچ معیاری برای کنشهایمان متصور نیستیم. در چنین وضعیتی اخلاق رنگ میبازد و با جامعهای خشن با رفتارهای غیر مدنی و ازهمگسیخته مواجه خواهیم بود. لذا جهت پیشگیری از وقوع چنین رخدادهایی که جامعه را به بحران و فروپاشی اجتماعی میکشاند و یأس و ناامیدی و احساس بیقدرتی را تزریق میکند باید بشدت و در کوتاهترین زمان با اینگونه افراد نابهنجار برخورد شود تا جامعه احساس آرامش کند وگرنه سهلانگاری و به اصطلاح «ماستمالیکردن» قضیه تبعات جبرانناپذیری را برای جامعه به دنبال خواهد داشت.»
یک روانشناس هم در اظهاراتی کوتاه به ایسنا میگوید: «به نظرم تستهای روانشناسی و شخصیتشناسی به اندازه بررسی سوابق قضایی و سیاسی و اجرایی افرادی که میخواهند مسئولیتهای مهم را برعهده بگیرند، اهمیت دارد. در کشور ما به هر کسی با هر وضعیت روحی و روانی گواهینامه رانندگی نمیدهند اما اجازه نمایندگی مجلس یا حتی ریاست جمهوری را میدهند و این خیلی عجیب است.»
بد نیست در پایان، این حکایت را مرور کنیم: در میانه جنگ جهانی دوم، وقتی لندن زیر بمباران نازیها بود، چرچیل قرار جلسهای بسیار مهم داشت و بخاطر اشتغال به کارهای دیگر، چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهاش گفت مرا فوری به محل جلسه برسان. راننده مسیر کوتاه ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی قبض جریمه در دست، دستور توقف داد. راننده گفت: «این ماشین نخستوزیر است. ایشان به جلسه محرمانهای میرود و باید سر ساعت به جلسه برسد». افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم من وظیفهمان را خوب میشناسیم.» پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد. وقتی راننده مشغول دور زدن شد، چرچیل سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشود.»
حالا این حکایت را بگذاریم کنار جنجالآفرینی علیاصغر عنابستانی که با رای امثال حامد اکبری به صندلی راحت و چرمین مجلس تکیه زده است. آیا ما هم واقعا جنگ را میبریم؟
واکنشها به سیلی آقای نماینده بر گوش سرباز قانون/ این قضیه هم با عذرخواهی تمام میشود؟
خبرگزاری فارس
۵ بهمن ۱۳۹۹
بد رفتاری با سربازانگار این روزها دارد کمکم عادی میشود؛ هنوز یک ماهی از بدرفتاری قاضی با سرباز بابلی نگذشته که خبر نواختن سیلی بر گوش سرباز راهور صدرنشین اخبار شده…
به گزارش مشرق، فیلمی را که در گوشی تلفن همراهش هست نشانم میدهد و میگوید: صورت این سرباز را ببینید؛ مگر چند سال دارد؛ انگار همین الان از پشت نیمکت درس و مدرسه بلند شده و آمده به سربازی؛ گناهش چه بوده که یکی آمده و سیلی به صورتش زده؛ چشم و پدر مادرش را دور دیدهاند؟
مزد سرباز با غیرتی که به سربازی آمده، سیلی نیست!
حالا که یکی هم غیرت داشته و به سربازی آمده، می آیند و می زنند در گوشش! این مزدش نیست؟ یک سیلی؛ آن هم از کسی که به قول خودش نماینده قانون است!
مرد عصبانی است؛ ادامه می دهد و میگوید: پسر من هم سرباز است، آن هم در مشهد. با خون دل بزرگش کردهام، اگر قرار باشد به این راحتی به سرباز مملکت اهانت و توهین کنند که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
مرد نفسی چاق میکند و همانگونه که عکس پسرش را در لباس سربازی به من نشان میدهد میگوید: خانم؛ اگر همان موقع که آن قاضی بر گوش سرباز سیلی زده بود قضیه با یک عذرخواهی تمام نمیشد حالا دوباره این اتفاق نمی افتاد؛ بعضیها فکر میکنند سرباز بیکسوکار است که هر جور دلشان میخواهد با او رفتار میکنند. از شما میپرسم سرباز کیست، از کره دیگر آمده که این رفتارها را می کنند؛ مگر نه اینکه سرباز یا پسر من است یا برادر شما یا پسر همسایه توی این کوچه یا آن خیابان بالایی؟ این که نمیشود من پدر که فرزندم را به سربازی فرستادم نگران باشم که با پسرم چه رفتاری میشود تازه حال و روز مادرها به کنار.
مرد ادامه می دهد: سر جریان بدرفتاری با سرباز بابلی، زندگی مان بهم ریخت. زنم آرام و قرار نداشت. پشت سر هم گریه می کرد. حالش آنقدر بد شد که کارش به بیمارستان کشید و شب تا صبح زیر سرم بود. از بد شانسی ما پسرم دو سه روز بود که تماس نگرفته بود آخر سر هم وقتی دیدیم آرام نمی شود با هواپیما فرستادیمش مشهد تا پسرمان را ببیند…با این قیمت بلیط و اوضاع بد اقتصادی و ممنوعیت تردد مجبور شدیم. خدا کند این بار پسرم هر چه زودتر زنگ بزند و بگوید که حالش خوبست و کسی او را نزده است!
مگر سرباز چقدر حقوق می گیرد که باید بی احترامی را هم تحمل کند
حرف مرد تمام نشده است که یک پسر جوان که اینطرفتر ایستاده میگوید: خانم، مگر یک سرباز چقدر حقوق میگیرد که بیاحترامی را هم باید تحمل کند. خود من سرباز وظیفه هستم مثلا دانشگاه هم درس خوانده ام، حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق میگیرم، بقیه مخارجم را هم برادر بزرگم تامین می کند چون بابایم یک کارگرساختمانی روزمزد بوده که حالا از کار افتاده است. حقوق ۴۰۰ هزار تومانی کفاف هزینه رفت و آمدم را هم نمی دهد. دیر به دیر مرخصی می روم. غذای پادگان هرچه باشد می خورم تا خرج تراشی نکنم. تا انجا که می شود فقط سعی می کنم شارژ گوشی بخرم. جلوی این و آن هم سر خم می کنم تا دوره خدمت سربازی به خوبی و خوشی تمام شود؛ اما حالا می بینم که اگر وظیفه مان را هم درست انجام بدهیم نتیجه اش می شود همین؛ یکی از راه می رسدو می زند در گوشمان.
پسر ادامه داده و می گوید: خانم یک سوال؛ اگر همان سرباز به گوش نماینده مجلس سیلی می زد جریان چه می شد؟ آن موقع با سرباز چه می کردند؟
یکی دیگر میگوید:خانم تو رو به خدا بنویسید که با بچه مردم درست رفتار کنند. شاید هم خیلیها حق دارند که به سربازی نمیروند نه حقوق درست و حسابی دارد و نه احترام؛ این روزها هم که مد شده هر از گاهی این و آن سربازان را به باد کتک میگیرند.
دیگر صدا به صدا نمی رسد؛ همه از سرباز و مظلومیت او صحبت می کنند تا اینکه یکی ازآن طرف میگوید نماینده مجلس حق داشت که سیلی به گوش سرباز راهور بزند. سکوت حاکم می شود همه نگاهها به سمت آن مرد خیره می شود؛ حتی برخیها با چشمان غضبناک منتظرند ببینند که منظور این مرد از این جمله چه بوده است؟
فردی که این جمله را گفته خودش را جمع و جور می کند و می گوید آرام باشید، بگذارید حرفم را بزنم به هر حال آن نماینده هم حق دارد…باید فرقی بین یک سرباز و امثال بچه من با آقا و آقازادهها باشد؛ حتماً این سرباز بیچاره هم از قشر ما بوده که اولاً به سربازی آمده و ثانیاً سربازیاش افتاده پاس دادن سر چهارراه! باید آن سرباز تعظیم هم میکرد و می گذاشت ماشین آقا برود. حالا متوجه شدید که منظورم چه بوده؛ آقای نماینده حتماً از ما بهتران بوده که به خودش اجازه داده به گوش سرباز سیلی بزند!
باد، باران، برف و سرما واژه های بی معنی برای ماموران راهور
«سرباز، مأمور وظیفه پلیس راهور است. در این سرمای طاقتفرسا و در آلودگی معابر پایتخت روزی هفت تاهشت ساعت باید شیفت بدهد. محل خدمتش خط ویژه است. ساعتها روی پا میایستد نه جایی برای نشستن دارد و نه مکانی برای استراحت، باد و باران و برف را هم نمی شناسند!
وظیفهاش ایستادن جلوی ورودی خط ویژه است؛ باید مانع از تردد غیرمجاز آنهایی شود که میخواهند بی دلیل و بدون مجوز وارد خط ویژه شوند چرا که خط ویژه مختص عبور اتوبوس و خودروهای انتظامی و امدادی است؛ اگر قرار باشد هر کسی وارد خط ویژه شود پس چرا خط ویژه را تعیین کردهاند» زن جمله اش را تمام می کند و می گوید: البته درست است که هنوز بررسی ها در حال انجام است و صحت و سقم موضوع در حال پیگیری است اماسرباز، سرباز است و به نظر من هیچ کس اجازه توهین، بدرفتاری، اهانت و بی احترامی به مجری قانون در هنگام انجام وظیفه را ندارد.
چرا نماینده مجلس به گوش سرباز سیلی زد؟
پیرمرد از من می خواهد فیلم بارگذاری شده در فضای مجازی را ببینم. می گویم فیلم را دیده ام اما اصرارش را که می بینم تسلیم می شوم. صدا را زیاد کرده و هر جمله سرباز جوان را تکرار می کند. میگوید: ببینید پسرک چطور حرف می زند. چشمانش را ببینید… د. «حامد اکبری هستم. سر شیفتم در دروازه دولت ایستاده بودم که این خودرو میخواست عبور کند. چون مجوز نداشت مانع شدم اما راننده عصبانی شد و به من توهین کرد… بعد از آن هم آقایی که نماینده مجلس بود از خودرو پیاده شد و یک سیلی بر گوشم نواخت! اینجا همه هم شاهد هستند حتی آن دوربینی که آن جلوتر هم هست حتماً صحنه را فیلمبرداری کرده است.»
پیرمرد چشم از صفحه گوشی برمیدارد و با تحکم می گوید:حرف سرباز در آخر فیلم تمام شد اما یک سوال داشت که هیچکس آن را ندید و نشنید؛ سوالی که حتما با بغض در گلویش مانده است … «چرا این آقا بر گوش من سیلی زد؟»
هنوز یک ماهی از قضیه سرباز بابلی نگذشته است که باز هم بدرفتاری با یک سرباز وظیفه خبرساز شده است.
قضیه سرباز بابلی را یادتان هست؛ یک قاضی، سرباز وظیفه دادگستری را مورد ضرب و شتم قرار داد چرا که سرباز، قاضی مذکور را که از درب ارباب رجوع مراجعه کرده بود نشناخت و او را مانند سایر افراد مورد بازرسی قرار داد؛ بعد از آن قاضی مربوطه سرباز وظیفه را به دفتر خود فرا خواند و با چندین ضربه سیلی، او را مورد عنایت قرار داد… سربازی که دست هایش با دستبند بسته شده بود!
اگرچه در همان هنگام با انتشار این خبر و جوسازیهای به وجود آمده، قاضی مربوطه از سرباز و خانوادهاش عذرخواهی کرد اما حالا خیلیها معتقدند که اگر برخورد قاطعی با آن قاضی صورت میگرفت اینبار این قضیه تکرار نمیشد.
«سیلی نماینده مجلس بر گوش مأمور وظیفه پلیس راهور» فضای مجازی و حقیقی را پر کرده است. مردم نگران شدهاند به خصوص آنها که فرزند یا یکی از نزدیکانشان در حال گذران خدمت سربازی است؛ در این بین واکنش مسوولان هم ادامه دارد.
تأکید فرمانده ناجا بر پیگیری «سیلی نماینده مجلس» بر صورت سرباز راهور
سردار مهدی حاجیان سخنگوی ناجا در واکنش به انتشار خبری مبنی بر سیلی یکی از نمایندگان مجلس به مامور وظیفه راهور در محدوده خط ویژه دروازه دولت پایتخت و بازتاب آن در فضای مجازی، اظهار داشت: سردار حسین اشتری؛ فرمانده نیروی انتظامی بلافاصله دستور ویژه ای برای حمایت از حقوق سرباز وظیفه راهور و پیگیری موضوع از طریق معاونت حقوقی و بازرسی ناجا صادر کرد.
وی با اشاره به اینکه صیانت از حقوق پرسنل ناجا از دستورات اکید فرمانده ناجا است، افزود: اعتقاد و باور سردار اشتری همواره بر این است که سربازان را چون فرزندان خود بدانیم و در صیانت از شخصیت، کرامت و حق و حقوقشان لحظه ای درنگ نکنیم، وی بارها تاکید کرده اند که این جوانان، امانتی در دستان ما هستند بنابر این اجازه نمی دهیم به ساحت مقدس سبزپوشان خدوم ناجا در هر جایگاه و مقامی توهین و تعدی شود.
سخنگوی ناجا تأکید کرد: در صورت احراز تقصیر نماینده مجلس، ناجا از حق کارکنان خود به جدیت دفاع خواهد کرد.
دستور بررسی دقیق و برخورد بدون مسامحه در صورت احراز تخلف
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار فیلم برخورد نامناسب یک نماینده مجلس با یک سرباز راهنمایی و رانندگی در صفحه شخصی خود نوشت: در برابر قانون همه مساوی هستند. مجلس به کسانی که به وظیفۀ قانونی خود عمل میکنند افتخار میکند و اولین مدافع حقوق آنهاست.
وی افزود: در حادثۀ اخیر، به محض شنیدن اولین گزارشها، دستور بررسی دقیق ماوقع صادر شد؛ درصورت احراز تخلف، هیئت نظارت بر نمایندگان بدون مسامحه بررسی وبرخورد قانونی خواهد کرد.
درگیری نماینده مجلس با مأمور راهور در حال بررسی است/ برخورد قانونی در صورت احراز تقصیر
سیّد امیرحسین قاضی زاده هاشمی، رییس هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس نیز به تشریح نحوه رسیدگی به موضوع برخورد فیزیکی یکی از نمایندگان مجلس با مامور راهنمایی و رانندگی پرداخت.
وی با بیان اینکه حادثۀ درگیری نماینده مجلس شورای اسلامی با مامور راهور در هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان در حال بررسی است، گفت: پس از رسیدن گزارشها و ادعاهایی مبنی بر درگیری نماینده مجلس و یکی از مامورین پلیس راهور، هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان پیگیریها را برای بررسی صحت و سقم و چگونگی موضوع آغاز کرد.
قاضی زاده هاشمی تصریح کرد: علیرغم پیگیریهای چند روزه، گزارش نیروی انتظامی در این باره هنوز به مجلس ارسال نشده است.
رییس هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: این هیئت، ادعاهای موجود را بررسی و در صورت صحت و سقم حادثه و چگونگی ماجرا را بررسی و در صورت احراز تقصیر، برخورد قانونی را انجام خواهد داد.
«سیلی آقای نماینده بر گوش مجری قانون» مهمترین مطلبی است که هماکنون در شبکه های مجازی یکه تازی میکند چرا که یک سرباز، یک فرزند بینام و نشان این ملت و فردی که با اراده خود آمده تا دو سال از بهترین روزهای عمرش را در راه استقرار امنیت و آرامش و آسایش مردم فدا کند موردتوهین، اهانت و بدرفتاری قرار گرفته است.
حال باید منتظر بررسی ها و پیگیری های تخصصی پیرامون صحت و سقم این موضوع ماند و دید در صورت تایید صحت بدرفتاری، چه سرانجامی در انتظار افرادی است که به خود اجازه بدرفتاری با مدافعان وطن را می دهند؟ باز با یک عذرخواهی قضیه تمام میشود یا نه؛ اینبار تصمیمات جدیدی برای پایان دادن به مقوله بدرفتاری با سربازان اتخاذ میشود.