تنها دو ماه از سال ۲۰۲۳ میگذرد، و تا همین جا هم ستیز پنهان میان اسرائیل و ایران پر حادثه بوده است و میرود تا با خطای تل آویو که آشکارا و بیوقفه خود را آماده حمله به خاک ایران میکند، آتش آنرا شعلهور سازد.
در حمله اخیر اسرائیل به دمشق، پایتخت سوریه، پنج تن کشته و به چند ساختمان خسارت وارد شده است. آژانس خبری رویتر به نقل از دو مأمور اطلاعاتی غربی مینویسد که هدف حمله یک مرکز تدارکات بوده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آنرا اداده میکرده است.
حمله به مرکز شهر دمشق پس از دو واقعه «شگفتانگیز» در ماه ژانویه رخ داد. در شب ۲۸ ژانویه یک حمله پهبادی به تأسیسات نظامی در شهر اصفهان انجام گرفت. در شب بعد حمله دیگری علیه کاروان کامیونهای ایرانی که از عراق وارد سوریه میشدند، صورت گرفت. کارشناسان معتقدند به احتمال زیاد اسرائیلیها پشت این اقدامات پنهان بودند.
طی یک دهه گذشته، اسرائیل مدام به کارزار حمله هوایی خود برای جلوگیری از انتقال سلاحهای مدرن از سوی سپاه پاسداران به نیروهای شبهنظامی در منطقه، مشخصاً حزبالله لبنان، مشغول بوده است. اسرائیل همچنین تلاش کرد مانع سپاه پاسداران برای ایجاد جای پای نظامی محکم در سوریه شود. در حقیقت، گذرگاه مرزی القائم بین سوریه و عراق، محل حمله ۲۹ ژانویه، مرتب با چنین حملاتی مواجه بوده است. این باور هم وجود دارد که اسرائیل بانی یک رشته حملات خرابکارانه علیه تأسیسات تولید پهباد و برنامه هستهای ایران بوده است. به علاوه، اسرائیل مظنون اصلی در قتل دانشمند برجستۀ هستهای ایران، محسن فخری زاده است، که در نوامبر ۲۰۲۰ در یک حمله از کمینگاهی در نزدیکی تهران ترور شد. حملات پیدرپی در سال ۲۰۲۳ ممکن است نشانهای از تشدید و افزایش کارزارهای موازی اسرائیل به هنگام تغییر اولویتهای ژئوپلیتیک باشد.
توافقنامه هستهای سال ۲۰۱۵ ایران یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که هدفش محدود کردن غنیسازی اورانیوم ایران در برابر رفع تحریمها بود، علیرغم تلاشهای فراوان ایران عملاً از رمق افتاده است. بنا بر گفته رافائل ماریانو گروسی، مدیرعامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پس از بیرون آمدن گستاخانه ایالات متحده از توافق برجام، تهران نه تنها برنامه غنیسازی خود را محدود نکرد، بلکه غنیسازی اورانیوم را به حدی گسترش داد که، اگر بخواهد، میتواند «چند» سلاح هستهای بسازد. آقای گروسی همچنین یادآور شد که سطح غنیسازی «مدتهای مدیدیست» از سطحی که بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۱۲ در بارهاش هشدار میداد، «گذشته» است. معروف است، آن زمان ناتانیاهو با نشان دادن یک تصویر کارتونی در سازمان ملل ادعا میکرد ایران چه میزان اورانیوم غنیشده نیاز دارد تا بمب اتمی بسازد. او اعضای سازمان ملل را تهدید کرد که ایران بمب اتمی خواهد ساخت و اسرائیل را نابود خواهد کرد، اگر نه امروز فردا. یازده سال از آن زمان گذشته است ولی ایران با پیروی از فتوای رهبر انقلاب سلاح هستهای تولید نکرده است. اگر کسی در غرب آسیا وجود داشته باشد که بر طبل جنگ میکوبد، پیش از همه اسرائیل است که روزانه بر سر مردم سوریه بمب میریزد، به ایران حمله میکند و عملاً هر روز مردم عرب فلسطین را نابود میکند.
با توجه به چنین وضعیتی، بازگشت نتانیاهو به قدرت در رأس یک ائتلاف متزلزل با راستگرایان افراطی، ممکن است حملات بیشتر اسرائیل علیه ایران و فراتر از آن در منطقه را در هفتهها و ماههای پیش رو افزایش دهد. فرزین ندیمی، تحلیلگر دفاعی و امنیتی وابسته به انجمن انستیتوی واشینگتن برای سیاست خاورنزدیک، در مصاحبه با عرب نیوز رسانۀ سعودی گفت: «به نظرم هر دو حمله ادامه کارزار درازمدت اسرائیل برای جلوگیری ایران از مسلح کردن (کامل) سوریه و حزبالله و دستیابی به توان سلاحهای هسته ای است. زمان انجام آن ممکن است اتفاقی انتخاب شده باشد. سیاست دولت پیشین اسرائیل همینطور بود و اولویت دولتهای کنونی و آتی اسرائیل نیز همین خواهد بود.»
ندیمی پیشبینی میکند: «از آنجا که انتظار میرود رژیم ایران به تقویت برنامههای بازدارندگی دفاعی خود در آینده سرعت بخشد، چنین حملاتی احتمالاً در آینده افزایش خواهد یافت، هم در تعداد و هم در اندازه.» علیرغم «خطر دایمی افرایش تنش در هر لحظه»، وی مطمئن نیست که این بتواند به یک جنگ تمامعیار بین اسرائیل و ایران در سال ۲۰۲۳ تبدیل شود.
نیکلاس هراس، مدیر ارشد استراتژی و نوآوری در انستیتو نیو لاین مستقر در واشینگتن دی سی، معتقد است اگر ایران به سوی تولید سلاح اتمی گام بردارد، تقابل نظامی اجتنابناپذیر است: «ما داریم به نقطه حساس پیش از یک جنگ منطقهای بین ایران و اسرائیل و ایالات متحده نزدیک میشویم.» بسیاری از تحلیلگران معتقدند اسرائیل با حمایت ایالات متحده پیام روشنی به ایران فرستاده است و آن اینکه اگر ایران به ساخت سلاح اتمی مبادرت ورزد، در مذاکرات گزینه نظامی روی میز خواهد بود. هراس میگوید: «با بیثباتی در کرانه غربی، و فشار شرکای ائتلاف نتانیاهو برای انضمام سرزمین فلسطین، نتانیاهو در تلاش است تا متحدان سیاسی خود در اسرائیل را دوباره روی ایران متمرکز کند.» او همچنین یادآور شد که نتانیاهو، ایران و برنامه تسلیحاتیاش، به ویژه در هوش مصنوعی و موشکهای مدرن را تهدیدی علیه اسرائیل میداند. به عبارت دیگر، تل آویو به دنبال محدود کردن حتی توسعه علمی و کُند کردن پیشرفتهای ایران است.
در چنین شرایطی میتوان گفت که این اسرائیل است که میخواهد تعیین کند چه کسی میتواند سلاح هستهای داشته باشد یا نداشته باشد، نه سازمان ملل. اما اسرائیلیها فراموش میکنند که خود پنهانی با کمک غرب، بدون اجازه سازمان ملل سلاح هستهای ساختند و اکنون چماق اتمی را در منطقه بالای سرشان میچرخانند.
کایل اورتون، تحلیلگر مستقل غربِ آسیا حملات اخیر را بخشی از وضعیت «نو هنجار» یا جنگ در سطح پایین و در ادامه کارزار حملات هوایی به سوریه میداند. او به عَرَب نیوز میگوید: «به نظر میرسد عملیات اسرائیل در اصفهان اقدامی نمادین بوده است، پیامی از سوی دولت جدید اسرائیل و در درجه اول به مخاطب داخلی.» وی همچنین تأثیر جدی و درازمدت این نوع عملیات بر ایران و متحدینش را زیر سؤال میبرد و خاطرنشان میکند که اسرائیل یک هدف را بارها با تأثیر ناچیز مورد حمله قرار داده است. وی میگوید: «تمرکز حملات اسرائیل بر زیرساخت فیزیکی، و به ندرت بر کارکنان بخش علمی برنامه هستهای سپاه به این معناست که ایران به راحتی میتواند نیروهایش را بازسازی کند.» در عینحال، اسرائیل در دستگاه امنیتی ایران نفوذ کرده است، تا حدی که عملیات خارجی سپاه را خنثی کرده است و به درون ایران دسترسی یافته است. اورتون میگوید با این حال اسرائیل «در سطح راهبردی» پیوسته ناموفق بوده است.
تقویت موضع ایران در سوریه تنها عرصهای نیست که اسرائیل را به چالش میکشد. در ۱۰ فوریه یک پهباد ظاهراً ایرانی یک نفتکش حملونقل تجاری مرتبط به اسرائیل را در دریای عربی مورد حمله قرار داد. حمله به تانکر نفتی که با پرچم لیبریا تردد میکرد به بیلیونر اسرائیلی اِیال اُفِر تعلق داشت و خسارت زیادی ندید ولی ناظران آنرا بهانۀ «جنگ سایه» ایرانیان تلقی کردند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ایران همچنان بر عراق، لبنان، غزه و یمن تسلط دارد و پایگاههای جمهوری اسلامی در بحرین، افغانستان، و غرب آفریقا در حال رشد است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران همچنان کمیت و کیفیت سیستمهای تسلیحاتی نایبان خود را در لبنان، سوریه و غزه ارتقاء میبخشد. برای نمونه، به عنوان بخشی از برنامه سلاحهای نقطهزن، سپاه زرادخانه موشکهای حزبالله در لبنان را بهروز میکند تا حزبالله بتواند به دقت به اهداف مشخص در اسرائیل ضربه بزند. در نتیجه، به گفته اورتون، این گروهها میتوانند به طور بالقوه «خسارتهای فاجعهباری» در تلافی به حمله به برنامه هستهای ایران به اسرائیل وارد سازند. وی میگوید این ممکن است در برههای از زمان به اندازه کافی نیروی بازدارندگی ایجاد کند و اجازه ندهد اسرائیل به حمله فکر کند.
مسلماً، زمانی که اسرائیل احتمالاً میتوانست مانع دستیابی ایران به بمب شود، سپری شده است. ایرانیان بیشتر به دلایل سیاسی است که رسماً از آستانه هستهای شدن عبور نکرده اند، یعنی به آزمایش هستهای دست نزده اند، نه به دلایل فنی.