shoukhi 10 februar

شوخی ۱۰ فوریه

 
 
 
برگرفته از: فرهیختگان
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
 
 
رضا پهلوی، علی کریمی، مصی علی‌نژاد، گلشیفته فراهانی و ۴ نفر دیگر در نشستی به بررسی آینده جنبش دموکراسی ایران می‌پردازند
 
 
 

در جریان ناآرامی‌های ماه‌های گذشته در ایران، برخی شبکه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران و اکانت‌های چهره‌های نسبتا شناخته‌شده، سعی می‌کردند تا با خبرسازی‌های دروغینی همچون سقوط شهر اشنویه، به افراد در سایر شهرها، برای حضور در خیابان و آشوب‌ انگیزه بدهند. از آن اتفاقات هفته‌ها می‌گذرد و حاصل آن خبرهای دروغین ظاهرا ‌انگیزشی، سرخوردگی ناشی از برخورد به دیوار واقع‌گرایی بود. شکست پروژه اغتشاشات بدنه اجتماعی آن را به اضمحلال برده است و دیگر کسی به فراخوان‌ها و بیانیه‌های بی‌نام و نشان توجهی نمی‌کند. در چنین شرایطی، طراحان پروژه آشوب در ایران، به نظر به سراغ رهبران ظاهری آشوب رفته‌اند و تلاش دارند با کلیپ‌های‌انگیزشی حداقل آنها را سرپا نگاه دارند. کلیپ‌هایی که کلیدواژه آن مبتنی‌بر «خودت رو دست‌کم نگیر» است؛ هرچند می‌گویند سیاست ظریف‌تر از دیدن ادرار کردن یک پشه است اما با همه این ظرافت، هر اتفاقی در آن شدنی است. وقتی کمی آن‌سوتر از ایران، در اوکراین همسو با غرب، یک دلقک به مقام رئیس‌جمهوری می‌رسد، منطقا یک فوتبالیست با مدرک تحصیلی دیپلم یا بازیگر تقریبا بیکار یا آقازاده‌ای که ۴۰ سالی است خرجی‌اش را مادرش می‌دهد هم می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. 

این افراد بخشی از ترکیبی هستند که قرار است روز جمعه ۱۰ فوریه (۲۲ بهمن) در دانشگاه جرج تاون گرد هم بیایند تا از «آینده جنبش دموکراسی ایران» سخن بگویند. 
براساس اطلاعیه منتشر‌شده، سخنرانان این مراسم، حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علی‌نژاد، گلشیفته فراهانی، علی کریمی و عبدالله مهتدی هستند. در سایت «موسسه زنان، صلح و امنیت دانشگاه جورج تاون» ادعا شده است که این ۸ نفر «از چهره‌های کلیدی و مطرح جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان» هستند که قرار است در یک نشست حاضر شوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاه‌های مشترک‌شان درباره آینده ایران و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند. 

  غایب حاضر
سخنرانان این نشست هیچ کدام دارای وزن و اثر اجتماعی چه در اپوزیسیون و چه در داخل ایران نیستند. در غرب نیز مقامات کشورهای غربی آنها را چندان مهره موثری تلقی نمی‌کنند. این البته برای شرایط عادی است. در شرایط آشوب، اوضاع متفاوت می‌شود و کار تا جایی بالا می‌گیرد که مسیح علینژاد و بازیگران بی‌وزن‌تر از او هم می‌توانند در کاخ الیزه با امانوئل مکرون دیدار کنند. با‌این‌حال اما طراحان برنامه، ظاهرا عامل اصلی را به میدان نفرستاده‌اند؛ عاملی که برای همین هدف سال‌ها قبل نامش را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کردند، منابع مالی قابل توجهی به آن تزریق کردند و به نفوذش در بین مقامات غربی کمک کردند. برخلاف این ۸ نفر، گروهک تروریستی منافقین، در اروپا با پولپاشی توانسته گروهی موسوم به «دوستان ایران آزاد» را در پارلمان اروپا و پارلمان برخی کشورهای اروپایی ایجاد کند. این گروهک دارای ارتباط ویژه با سناتورهای آمریکایی و مقامات جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا است. با این وجود، طراحان این نمایش، ترجیح داده‌اند به عامل اصلی تریبون ندهند. منافقین در این اجلاس حضور ندارند اما هر آنچه آنها مطالبه کرده‌اند را اسماعیلیون، علینژاد، مهتدی و دیگران بیان خواهند کرد. دراین بین، بیش از سایر افراد، اسماعیلیون بیشترین نقاط اشتراک با گروهک منافقین را دارد. او عملا مسائلی را طرح و دنبال می‌کند که سال‌ها قبل از سوی منافقین طرح شده است. برای غرب این نمایش بدون منافقین، یک تیر و دو هدف است، هم مطالبات منافقین طرح می‌شود و هم از واریز ظرفیت منفی این جماعت به پای اعضای این نشست، جلوگیری می‌کند. 

  جمع اضداد
بهترین اصطلاح برای تئاتری که قرار است روز جمعه روی پرده برود، «جمع نقیضین» است. این اصطلاح یکجا بودن دو عنصر نافی و ضد هم در یک ظرف (زمان و مکان و…) محال و غیر‌ممکن می‌داند. به‌عنوان مثال می‌گویند محال است که همزمان در یک مکان هم شب باشد و هم روز. اما در دانشگاه جرج تاون قرار است این اتفاق بیفتد. در یک سوی این میدان، رضا پهلوی قرار دارد. او در گفت‌و‌گویی با شبکه «منوتو»، «حقوق بشر»، «دموکراسی» و «تمامیت ارضی» ایران را به‌عنوان محورهای ائتلاف و نزدیکی میان خود با گروه‌ها و شخصیت‌های اپوزیسیون ایرانی دانسته است. جدا از اینکه رضا پهلوی، فرزند و نوه دو دیکتاتور کودتاچی است و با این سابقه، پذیرش نسبت او با حقوق بشر و دموکراسی باورپذیر نیست اما در همین موضوعات ادعایی، جمع وی با عبدالله مهتدی، جمع نقیضین است. مهتدی دبیرکل حزب تروریستی کومله است که از هواداران همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق بود. با جدایی اقلیم از عراق، زمینه برای جدایی سایر مناطق کردی از ایران، ترکیه و سوریه فراهم می‌شد. سایر افراد نیز چندان با یکدیگر همراه و هم‌نظر نیستند. به‌عنوان نمونه حامد اسماعیلیون چندان با رضا پهلوی همراه و همخوان نیست و آن‌گونه که خودش گفته ناچار است برای مقابله با جمهوری‌اسلامی «بر سر حداقل‌ها» توافق کند. 

  چهره‌های کلیدی برای که؟
این ۸ نفر درحالی به‌عنوان چهره‌های کلیدی معرفی شده‌اند و قرار است برخی‌شان به‌صورت مجازی سخنرانی کنند که حتی هواداران‌شان صراحتا تاکید می‌کنند این نشست به منزله ائتلاف نیست و حتی افراد حاضر در آن نیز با یکدیگر گفت‌وگو و مکالمه‌ای نداشته‌اند. آنها قرار است ظاهرا در روز جمعه گام نخستی را بردارند، گامی که امید دارند بتواند اپوزیسیون وصله و پینه‌ای و غیرمتجانس را سر و شکل بدهد. در یک سوی این تئاتر، فردی ایستاده که جمهوری اسلامی پدرش را از تخت به زیر کشید. او ۴ دهه منتظر است تا جمهوری اسلامی سقوط کند. در سوی دیگر علی کریمی است که تا همین چند وقت پیش به‌عنوان کارشناس به برنامه یازده خداداد عزیزی می‌آمد تا به آسیب‌شناسی لیگ فوتبال در ایران بپردازد. طراحان غربی، این اوزان در هم را روی میز چیده‌اند؛ چراکه هیچ کدام توان نمایندگی اپوزیسیون را ندارند بر همین اساس یک جنس در هم ساخته و پرداخته‌شده تا همه سلایق بعضا متضاد را پوشش بدهد. اما واقعیت این است که بین این افراد اختلافات مهمی وجود دارد و طرفداران و نزدیکان‌شان هم با یکدیگر اختلافات جدی‌ای دارند. شاید مهم‌ترین موضوع در نشست که برخی اعضای آن به‌صورت مجازی در آن شرکت می‌کنند، نگرانی از پریدن افراد به یکدیگر باشد. برای پرهیز از این اتفاق احتمالا مجری برنامه سعی خواهد کرد بحث را به سمت تحریم بیشتر ایران و اتحاد علیه تهران سوق دهد. نگرانی دیگر در این نشست آن است که رضا پهلوی بخواهد برای خود وزنی سنگین‌تر از سایر افراد تعریف کند.  با فرض جمع اضداد این گروه، آنها مشخص نیست نماینده کدام گروه، حزب و دسته هستند. جدا از این بحران داخلی این افراد در حد و اندازه‌ تغییر و تحول در ایران نیستند. آنها با رندی سوار بر یک موج اعتراضی شدند و توانستند از این طریق خود را به‌عنوان چهره‌های کلیدی این اعتراضات به برخی کشورهای غربی قالب کنند. به‌طور حتم اگر هر یک از این افراد به‌تنهایی یا همگی با همکاری هم توان بسیج‌کنندگی علیه جمهوری اسلامی ایران و به تعبیر بهتر ایران را ‌داشتند، اوضاع در خیابان‌های‌ ایران چنین آرام نبود. 

  ۲ بار گزیده شدن از یک سوراخ
در آستانه برگزاری این نمایش دسته‌جمعی، «نیکولا رُش» سفیر جدید فرانسه در دیدار با سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان به تهران آمد و در دیدار رئیس‌جمهور گفت که «از طرف رئیس‌جمهور فرانسه ماموریت دارم در جهت رفع سوءتفاهم‌های موجود در روابط و گسترش همکاری‌های دو کشور تلاش کنم.» این اظهارنظر در کنار گفته‌های مصی علی‌نژاد به نقل از مکرون که گفته بود «انقلاب تمام شده پس چرا نباید به میز مذاکره برگردیم؟» نشان می‌دهد که غرب دیگر نمی‌خواهد از سوراخ این چند بلاگر فضای مجازی گزیده شود. این گروه یکبار غرب را با فضاسازی در شبکه‌های اجتماعی گول زده‌اند. تا جایی که امانوئل مکرون حاضر به دیدار با مصی علینژاد و ۳ همراهش در کاخ الیزه ‌شد. رئیس‌جمهور آلمان با علی کریمی دیدار کرد و جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا در تجمع ایرانیان در اتاوا در کنار اسماعیلیون ایستاد. گفته‌های مقامات غربی به بلاگرهای مجازی، نشان می‌دهد غرب قصد ندارد به‌صورت جدی روی اسب بازنده شرط‌بندی کند. 
اگر حمایت غرب نباشد، این ۸ نفر به‌خودی‌خود توانی برای حضور در میدان ندارند. آنها تلاش می‌کنند تا با میتینگ‌هایی مثل روز جمعه، حمایت غرب را به دست بیاورند. برای این کار، لازم است این افراد، سیاست‌های غرب علیه ایران را تکرار کنند. این‌گونه لابی‌هایی مثل آیپک برای حمایت به سراغ‌شان می‌آید. 

تخریب، تحریم و تردید
برای غرب نشست آینده جنبش دموکراسی ایران دارای سه کارویژه است. نخستین کارویژه این نشست که از نگاه طراحان در دسترس‌تر از دیگر اهداف به شمار می‌رود، تخریب سیاست خارجی ایران است. آشکار است این ۸ نفر قادر به فعالیت در داخل کشور نیستند اما با حمایت کشورهای غربی به دنبال ایجاد دولتی در تبعیدند تا دست به تخریب سیاست خارجی ایران در سراسر جهان ازجمله تلاش برای حمله و تصرف سفارتخانه‌های ایران بزنند. 

دومین کارویژه این نشست، ایرانی‌سازی تحریم‌هاست. کشورهای غربی تحت فشار افکار عمومی بین‌المللی و همچنین گروه‌های سیاسی داخلی خود به جهت وضع تحریم‌های غیرانسانی علیه ایران هستند. ساختن تصویری تیره از ایران و خارج شدن صدای تحریم از داخل گروه‌های ایرانی این تحریم‌ها را از مشروعیت برخوردار می‌کند. 
سومین هدف اما ایجاد تردید در میان بخشی از ایرانیان است، هدفی که دستیابی به آن دشوار اما در سطوحی قابل دستیابی است. این شورای ‌گذار به‌زعم طراحان «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» می‌تواند با ادامه بخشیدن به فشارهای سیاسی، تردیدهایی درباره آینده نظامی سیاسی کشور بیافریند. 

غایبان بزرگ تئاتر
علتش مشخص نیست اما نمایش روز جمعه اپوزیسیون غایبان بسیار بزرگی دارد. اینکه چرا از بین این افراد موثر و شناخته‌شده، تنها ۸ نفر برای سخنرانی دعوت شده‌اند، سوالی است که برگزارکنندگان نشست باید به آن پاسخ بدهند. «فرهیختگان» لیستی را از چهره‌های اثرگذاری که می‌توانستند در این نشست حضور پیدا کنند و از آینده دموکراسی در ایران برای جهان بگویند، تهیه کرده است.

غایبان بزرگ
علتش مشخص نیست اما نمایش روز جمعه اپوزیسیون غایبان بسیار بزرگی دارد. اینکه چرا از بین این افراد موثر و شناخته‌شده، تنها ۸ نفر برای سخنرانی دعوت شده‌اند، سوالی است که برگزارکنندگان نشست باید به آن پاسخ بدهند. «فرهیختگان» لیستی را از چهره‌های اثرگذاری که می‌توانستند در این نشست حضور پیدا کنند و از آینده دموکراسی در ایران برای جهان بگویند، تهیه کرده است

امیرعباس فخر‌آور

او شاید بزرگ‌ترین غایب نشست باشد. فخرآور که نخستین روزهای سال ۱۴۰۰ به جهت نگرانی از خطر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، «مجبور» به اعلام پادشاهی شد، حداقل برای دقایقی می‌بایست در این نشست سخنرانی می‌کرد. هرچند فخرآور پادشاهی خود را در مراسمی غیر‌رسمی در حین یک پیام تصویری با لباس خانگی اعلام کرد اما فخر‌آور می‌گوید رضاخان دایی پدر‌بزرگ وی بوده و به همین دلیل با خاندان پهلوی ارتباط دارد. او همچنین ارتباطات عمیقی با حزب جمهوریخواه دارد. برگزارکنندگان پادشاه فخرآور را حذف کرده‌اند و مدعی شاهزادگی را در نشست جای داده‌اند. 

سام رجبی

اگر علی کریمی ورزشکار است، سام رجبی نیز ورزشکار است. اگر علی کریمی به تازگی به مبارزه علیه جمهوری اسلامی پرداخته، سام رجبی سال‌هاست که با آن استایل خاص علیه ایران داد و فریاد کرده است. از هر سمتی که به این نشست بنگریم، جای او خالی است. حتی اگر از علی کریمی هم چشم‌پوشی کنیم، او چیزی کمتر از مصی علینژاد نیست. علینژاد کمپین دارد، سام هم دارد. اتفاقا کمپین «ایجاد شرمساری» سام را مصی هم تبلیغ کرده است. او حتی وظیفه ایجاد شور در سخنرانی‌های علینژاد را هم برعهده داشته است. رجبی اخیرا وارد حوزه تحلیل سیاسی نیز شده است. 

حمید فرخ‌نژاد 

فرخ‌نژاد مرد شماره یک مبارزه با جمهوری اسلامی است. شاید در بین غایبان هیچ‌یک اندازه او هزینه این مبارزه را نداده است. او با وجود اینکه زیر ماهیانه ۱۰ هزار دلاری که برای فرزندش به آمریکا می‌فرستاد، زائیده بود، سال‌ها در ایران ماند و مبارزه کرد. آخرین مبارزه او، به آذرماه بازمی‌گردد که پس از آنکه قسط یک فیلم تمام‌شده و پیش‌قسط فیلمی آغاز‌نشده را گرفت، از کشور خارج شد. فرخ‌نژاد در مصاحبه با شبکه «ایران اینترنشنال»، در خارج از ایران فهمید که اشتباه کرده که عمروعاص را فرد بدی می‌دانسته. 

شهناز تهرانی 

فحش‌ها را شهناز تهرانی می‌خرد اما سخنرانان کسان دیگری هستند. شهناز تهرانی در ابعاد مختلفی سابقه‌دار است. او که در بیش از ۱۰۰ فیلم و تئاتر بازی کرده، پس از انقلاب تشکیل گروه دزدی و سرقت مسلحانه را در کارنامه دارد. شهناز در آمریکا، امارات، ترکیه، گرجستان و رژیم‌صهیونیستی زندگی کرده و دست‌کم به مدت یک دهه در یک رادیوی فارسی‌زبان متعلق به رژیم‌صهیونیستی فعالیت کرده است. با این سابقه او یک مبارز خستگی‌ناپذیر است و جای خالی‌اش به‌عنوان سخنران در نشست حس می‌شود. شاید با دلجویی رضا پهلوی این مشکل حل شود. 

سید‌محمد حسینی

سید‌محمد حسینی طناز سابق صدا و سیما، از السابقون مبارزه علیه جمهوری‌اسلامی است. حسینی با خروج از کشور در برهه‌ای یکی از تواناترین شاخه‌های اپوزیسیون را اداره می‌کرد. وی به غیر از مجری‌گری برنامه‌های سیاسی، با اداره برنامه رادیویی «ری‌استارت» که به مباحث عرفانی و فلسفی می‌پرداخت، وزن سنگین خود در برابر دیگر سران اپوزیسیون را آشکار ساخت. او پس از مدتی پیروانش را به اقدام عملیاتی برای آتش زدن ساختمان‌های دولتی فراخواند. در یکی از مشهورترین اقدامات صورت‌گرفته تلاش شد ساختمان باشگاه فوتبال پرسپولیس به آتش کشیده شود. 

حسن شماعی‌زاده 

شاید اینجا نیز حسادت مانع از آن شد که حسن شماعی‌زاده خواننده خوش صدا و آهنگساز و ترانه‌سرای بزرگ ایرانی، برای دقایقی در نشست سخنرانی کند و جمعیت را به فیض برساند. برخی از ترانه‌های وی همچون «هنگام شنا مثل یه دست و پا چلفتی/ بپا به مسیر دهن کوسه نیفتی» یا «این خونه رو کی ساخته/ اوستای بنا ساخته/ با چوب نعنا ساخته» حاوی مضامین بسیار بلندی هستند. وی خود را فردی آزادیخواه و مخالف ایدئولوژی می‌داند با این‌حال وی احترام زیادی برای فرح پهلوی قائل است و وی را ملکه ایران، شهبانو و کسی می‌داند که رشدش را مدیون وی است. 

ابراهیم حامدی

«ابی» از خوانندگان مطرح پیش از انقلاب است که پس از انقلاب فعالیت‌های پررنگ سیاسی در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران داشته است. سابقه فعالیت سیاسی او علیه ایران به اندازه سن علی کریمی است. ولی مشکلش این است گاهی سیاسی می‌شود و گاهی غیرسیاسی. ابی در کنسرتی در امارات حاضر نشد آهنگ خلیج فارس را بخواند. وی در پیامی تصویری اعلام کرد خلیج‌فارس موضوعی سیاسی به حساب می‌آید و وی فردی سیاسی نیست. با‌این‌حال وی در جریان تحولات اخیر در بسیاری از تجمعات برگزار‌شده در آمریکا حضور یافت.

سوشا مکانی

سوشا مکانی در فوتبال ایران دروازه‌بان بسیار موثری به حساب می‌آمد. البته این تاثیر بیشتر برای تیم حریف بود تا تیمی که در آن بازی می‌کرد. با حضور مکانی در دروازه، تیم حریف مطمئن بود که راه چندان دشواری برای گل زدن ندارد. او در یک فصل به دلیل ایفای نقشی بزرگ، پرسپولیس یعنی تیم خودش را از قهرمانی محروم کرد. به جز گل‌های خاص، مکانی با شلوار باب اسفنجی‌اش در افکار عمومی شناخته شده است. او با بازی در لیگ نروژ، حوزه تاثیرگذاری خود را با پیوستن به اپوزیسیون به سیاست منتقل ساخت. 

محمد عمرانی 

می‌گویند احتمالا یک مانع بزرگ پیش رویش است که با وجود سکونت در کانادا، پیام‌هایش برای انقلابیون را در داخل خودرو ضبط می‌کند. عمرانی بازیگری آرام در هنر ایران بود اما با خروج از کشور و سکونت در کانادا، سیاستمدار شد. ویدئوهای وی مشتمل بر دیده‌های شهودی‌اش مانند مسائلی از آینده است که افرادی مانند «افکاری» در خواب به وی می‌گویند، تحلیل‌های پیچیده سیاسی مبتنی‌بر بازی پوکر و تقویت امید اپوزیسیون است. او از بزرگان دیپلماسی خواهش بود و از نخست‌وزیر کانادا خواسته بود به ایران واکسن بدهد. البته الان اوضاع ایران در مهار کرونا بهتر از کاناداست.

برزو ارجمند و احسان کرمی

حضور این دو بدون هم در نشست بی‌معناست. احسان و برزو رفقایی همراه هستند. آنها با هم برای مصیبت‌ها در ایران در مجازی اشک می‌ریزند و کمی بعد ویدئوشان در عروسی ساسی مانکن وایرال می‌شود. اکنون هم هر دو در خارج از کشور حضور دارند و از پرچمداران یا همان پرچم به دستان تجمعات ضد‌انقلاب هستند. از این دو هر‌یک به صورت مجزا فاقد صلاحیت برای سخنرانی است اما به هر دو می‌توان برای دقایقی در نشست آینده دموکراسی تریبون داد. این دو در کنار فرخ‌نژاد، ترکیب فوق‌العاده‌ای هستند.