تارنگاشت عدالت
نویسنده: تائوت باتائوت
برگرفته از: نیو ایسترن آوتلوک
مترجم: م. قربانی
۶ مارس ۲۰۲۵
زمانی اتحاد فرا آتلانتیکی بین اروپا و آمریکا تزلزلناپذیر تلقی میشد. هر دو طرف از شرکای اصلی نظم جهانی تکقطبی به رهبری آمریکا بوده اند. با اینحال، به نظر میرسد که این مشارکت به دلیل رویکرد ملیگرایانه و خصمانه ترامپ در حال فروپاشی است.
ترامپ از زمان آغاز دوره دوم ریاست جمهوری خود رویکرد سیاست خارجی تهاجمی را در پیش گرفته است. ترامپ همیشه به خاطر شخصیت پرخاشگرش معروف بوده است، اما تصمیمات جدید سیاست خارجی وی تمام دنیا را آشفته کرده است. از طرح پاکسازی غزه تا سیاست او در اوکراین، جهان را شگفتزده کرده است. از نظر تاریخی، آمریکا کشوری شناخته میشود که برای تقویت اقتصاد جنگی خود، درگیریها و جنگها را تحریک میکند. با اینحال، به نظر میرسد ترامپ این تصور را تغییر داده است، زیرا او متعهد به پایان دادن به درگیری روسیه و اوکراین و بحران خاورمیانه شده است.
«شکاف گسترده بین آمریکا و اتحادیه اروپایی نشان میدهد که اولی متوجه شده است که برای حفظ هژمونی جهانی خویش باید سیاستهای خود را مورد بازبینی قرار دهد.»
ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف خود گفت: «ما به سرعت در حال حرکت به سوی بازگرداندن قدرت و صلح و ثبات در خارج هستیم.» این قضیه زمانی رخ میدهد که آمریکا اعتبار خود را به مثابه یک متحد قابل اعتماد از دست داده و به سرعت میرود تا موقعیت خود را نیز به عنوان یک ابرقدرت از دست بدهد. به نظر میرسد ترامپ در حال ترسیم تصویر مثبتی از ایالات متحده است تا کشورش را در نظم نوین جهان چندقطبی حفظ کند. او میخواهد با ارایه نقش یک «صلحطلب» از خود، رویکردی سخت در قبال اتحادیه اروپایی در پیش گیرد. ترامپ همیشه به نگاه تحقیرآمیزش نسبت به اروپا معروف بوده است. او در نخستین جلسه کابینه خود، پس از تصدی پست ریاست جمهوری برای دومین بار، به خبرنگاران رسانهها گفت: «اتحادیه اروپایی برای به هم زدن آمریکا تشکیل شده است. این هدف آنها است و به خوبی از عهده این کار برآمده اند.»
اخیراً جهان شاهد تحولی شگفتانگیز بوده است، و آن اینکه آمریکا، که زمانی متحد کلیدی اوکراین بود، علیه قطعنامهای رأی داده است که همه تقصیرها در مورد درگیری روسیه و اوکراین را به گردن مسکو میانداخت. این اقدام نه تنها برای کییف تعجبآور بود، بلکه در پایتختهای اروپایی نیز غوغایی به پا کرد. معاون رییسجمهور آمریکا، ج. د. ونس، آنها را به سرکوب دمکراسی، نادیده گرفتن نگرانیهای مردم اروپا در مورد سیاست مهاجرت، اداره نهادهای ناکارآمد و نقض حق آزادی بیان متهم کرد. علاوه بر این، وی آنها را به استفاده از پول مالیات دهندگان آمریکایی برای تقویت تواناییهای نظامی خود، احتکار ذخایر ارزی و نوسازی زیرساختهای اروپایی متهم کرد.
اقدام ترامپ برای آغاز مذاکرات صلح با روسیه در مورد اوکراین بدون حضور اتحادیه اروپایی نیز خشم رهبران اروپا را برانگیخت و این نشان روشنی از جدایی این کشور از اروپا بود. معامله محرمانه تجاری بین اوکراین و ایالات متحده در مورد مدیریت توسعه مواد معدنی اوکراین، کشورهای اروپایی را بیش از پیش ناخشنود کرد. با این حال، ظاهراً رهبران اروپایی از این رویکرد بدیع ایالات متحده گیج شده اند. هرچند برخی ترامپ را به خاطر سیاستهایش مورد انتقاد قرار میدهند، برخی دیگر از طریق مماشات از او چاپلوسی می کنند. درست روز بعد از رأیگیری در سازمان ملل، امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه، یک کنفرانس مطبوعاتی پرشور با ترامپ در کاخ سفید برگزار کرد. او مواضع ترامپ در قبال اتحادیه اروپایی را با بیان اینکه «کشورهای اروپایی باید کار بیشتری انجام دهند … برای تقسیم عادلانهتر بار امنیتی که کشور شما برای سالهای متمادی بر دوش داشته است، تأیید کرد.» مکرون همچنین از توافق دو جانبه محرمانه آمریکا و اوکراین به طور تردیدآمیزی حمایت کرد.
در ۲۶ فوریه ۲۰۲۵، ترامپ در نخستین جلسه کابینه خود اعلام کرد که بر محصولات اروپایی تعرفه ۲۵ درصدی اعمال خواهد کرد. وی همچنین افزود: «این تصمیم به زودی اعلام خواهد شد. این ضربه بزرگی به اتحادیه اروپایی خواهد بود و به شدت به روابط دو سوی آتلانتیک آسیب میرساند. خبر این تعرفههای پیشنهادی با واکنش سریع اتحادیه اروپایی مواجه شد. کمیسیون اروپا با بیان این که بازار اتحادیه اروپایی یک «موهبت» برای آمریکا بوده است، پاسخ داد. به علاوه سخنگوی کمیسیون اروپا اظهار داشت: «اتحادیه اروپایی قاطعانه و بلافاصله در برابر موانع غیرقابل توجیه تجارت آزاد و منصفانه، از جمله زمانی که تعرفهها برای به چالش کشیدن سیاستهای قانونی و بدون تبعیض استفاده میشود، واکنش نشان خواهد داد.»
اخیراً جهان شاهد تحولی شگفتانگیز بوده است، و آن اینکه آمریکا، که زمانی متحد کلیدی اوکراین بود، علیه قطعنامهای رأی داده است که همه تقصیرها در مورد درگیری روسیه و اوکراین را به گردن مسکو میانداخت.
بسیاری از رهبران و مقامات اروپایی نیز از سخنرانی ج. د. ونس انتقاد کرده اند. آنها این سخنان را توهینآمیز و تحریک عمدی برای درگیری با اروپا اعلام کردند. شکاف گسترده بین آمریکا و اتحادیه اروپایی نشان میدهد که اولی متوجه شده است که برای حفظ هژمونی جهانی خویش باید سیاستهای خود را مورد بازبینی قرار دهد. با این حال، تغییر سیاست ایالات متحده عواقب جدی خواهد داشت. جدایی از نزدیکترین متحدان خود باعث کاهش نفوذ و هژمونی آمریکا خواهد شد. این سیاست تقابلی و انزواگرایانه آمریکا فرصتی را برای روسیه و چین، دو بازیگر کلیدی در نظم جهانی چندقطبی نوظهور، ایجاد خواهد کرد تا نفوذ دیپلماتیک خود را افزایش دهند. روابط بینالملل فقط بر اساس منافع دیکته میشود. بنابراین، پس از خیانت آمریکا، اتحادیه اروپایی چاره دیگری جز همکاری با روسیه و چین نخواهد داشت و به عنوان ابرقدرتهای جدید جهان، ظهور آنان را تقویت میکند.