«صهیونیزاسیون» و پی‌آمدهای آن

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: پاتریک لارنس
برگرفته از: گلوبال‌بریج
۱۰ اکتبر ۲۰۲۵

 

(تحریریه) پاتریک لارنس درست می‌گوید: بدبختی فلسطینی‌ها از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز نشد. از زمان تأسیس کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸، اسرائیل هرگز به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با جمعیت بومی تکیه نکرده، بلکه همیشه به خشونت و اخراج متکی بوده است. اما زمانه تغییر کرده است: در بسیاری از کشورها، مردم – مردم، نه رهبران سیاسی! – شروع به درک آن‌چه در حال وقوع است، کرده اند!

 

این هفته شاهد دومین سالگرد وقایع مهم ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بودیم. چه کسی می‌توانست دو سال پیش حدس بزند که در آن روز، تجاوز روزانه اسرائیل علیه فلسطینیان در نوار غزه وارد سومین سال خود شود؟ من هنوز شوکی را که دقیقاً یک ماه بعد، زمانی که وزارت بهداشت غزه گزارش داد که تعداد کشته‌شدگان فلسطینی به ۱۰.۰۰۰ نفر رسیده است، به یاد دارم. چه کسی فکر می‌کرد که طبق تخمین‌های بسیار محافظه‌کارانه وزارتخانه، اکنون تقریباً ۷۰.۰۰۰ نفر و بر اساس رقمی که در تابستان ۲۰۲۴ در مجله پزشکی بریتانیایی لنست منتشر شد، بیش از ۲۰۰.۰۰۰ نفر باشد؟

چه کسی دو سال پیش فکر می‌کرد که اسرائیل آپارتاید، که رفتارش مدت‌هاست محکوم است، اکنون به درستی با رایش (آلمان) و جنایات آن علیه فلسطینیان با هولوکاست مقایسه شود؟ چند نفر از ما آن زمان می‌دانستیم که نظرسنجی‌های متعدد از آن زمان تاکنون چه چیزی را نشان داده اند – این‌که اکثر یهودیان اسرائیلی نژادپرستانی تمام‌عیار هستند که کاملاً از نابودی جمعیت فلسطینی نه تنها در نوار غزه، بلکه در کرانه باختری نیز حمایت می‌کنند؟ این‌که اسرائیل یک ملت عمیقاً بیمارگونه است؟

این فضای زندگی فلسطینی‌ها بود – و این همان چیزی است که امروز پس از بمباران‌های ارتش اسرائیل به نظر می‌رسد. و کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده و آلمان، هنوز به اسرائیل سلاح می‌دهند…

تقریباً هم‌زمان با این سالگرد غم‌انگیز، در ساعات اولیه صبح پنج‌شنبه، اسرائیل رسماً موافقت کرد که به «طرح صلح» که از جانب بی‌بی نتانیاهو و دونالد ترامپ در کاخ سفید در ۲۹ سپتامبر رونمایی شد، متعهد شود. اگر تجربه تاریخی راهنما باشد، حماس به مفاد این توافق پایبند خواهد بود، در حالی‌که دولت صهیونیستی به آن‌ها خیانت خواهد کرد. و اگر این یک حقیقت وحشتناک باشد، این سومین سال ترور اسرائیل درست مانند دو سال قبل از آن ادامه خواهد یافت. تداوم وحشتناک رفتار اسرائیل، تداوم وحشتناک آن.

حملۀ جسورانۀ شبه‌نظامیان فلسطینی به جنوب اسرائیل در ساعات اولیه ۷ اکتبر ۲۰۲۳، آغاز هیچ چیز نبود. در ۶ اکتبر ۲۰۲۳، با وجود تحریف‌های بی‌وقفه‌ای که در رسانه‌های تحت کنترل صهیونیست‌ها می‌بینیم، همه چیز خوب پیش نمی‌رفت. ظلم اسرائیل به مردم فلسطین تا آن صبح هفت دهه طول کشیده بود – حتی بیش‌تر، بسته به این‌که چگونه تاریخ را بخوانید. آن‌چه پس از آن رخ داد، فقط برای توجیه‌گران اسرائیل یک «جنگ» است. با معیارهای قانونی و علمی بسیار واضح، این نسل‌کشی است. این دو سال تنها از نظر مقیاس و میزان ظلم و ستم و تعداد کشته‌شدگان با تمام سال‌های گذشته متفاوت است.

اگر تجربه تاریخی راهنما باشد، حماس به مفاد این توافق پایبند خواهد بود، در حالی‌که دولت صهیونیستی به آن‌ها خیانت خواهد کرد.

اما دو سال بعد، وقایع ۷ اکتبر اکنون نشان می‌دهد که چیزی به پایان رسیده است. اگر به خودمان برگردیم، چه کسی در پاییز ۲۰۲۳ تأثیر مخرب موج ترور اسرائیل بر پسا-دمکراسی‌های غربی را درک می‌کرد؟ حتی نگاهی گذرا به ویرانی‌های دو سال گذشته، سؤالات بیش‌تری را مطرح می‌کند. آیا دولت صهیونیستی غرب را همان‌طور که تا آن صبح شوم بود، نابود کرده است؟ آیا جهان آتلانتیک، که مدت‌ها قبل از ۷ اکتبر در حال زوال جدی بود، هرگز بهبود خواهد یافت؟

حتی در ماه‌های اول عملیات تروریستی اسرائیل در نوار غزه، مشخص بود کسانی که مدعی رهبری غرب جمعی هستند، مردم خود را به ورطه فساد اخلاقی فرو خواهند برد. دو عامل بسیار مهم بودند. ژئوپلیتیک حمایت اتحاد آتلانتیک از «دولت یهود» از زمان تأسیس کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ کم‌وبیش آشکار بود. از سوی دیگر، اسرائیلی‌ها سال‌ها وفاداری نخبگان حاکم غربی را خریده بودند و بدین ترتیب حمایت مادی و سیاسی و هم‌چنین پوشش دیپلماتیک آن‌ها را تضمین می‌کردند. این نیز مشخص بود. اما پس از ۷ اکتبر، دو واقعیت جدید آشکار شد.

نخست این‌که، حتی عیاشی‌های روزانه ارتش اسرائیل در قتل و ویرانی، که به صورت زنده گزارش و فیلمبرداری می‌شد، برای شکستن این وفاداری‌ها کافی نبود. نه، قدرت‌های بزرگ غربی، به رهبری ایالات متحده، به سرعت از حمایت از نسل‌کشی به هم‌دستی کامل، به عبارت بهتر، جنایتکارانه، در آن روی آوردند. این حتی فراتر از بزدلانه‌ترین ابراز سرسپردگی غرب به آرمان صهیونیستی قبل از ۷ اکتبر است که موارد بی‌شماری از آن وجود دارد.

دوم – و این برای بسیاری یک افشاگری بود – آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها ناگهان با این واقعیت تلخ روبه‌رو شدند که نهادهای سیاسی که قرار بود به آن‌ها صدای دمکراتیک بدهند، آن‌ها را ساکت می‌کردند. در حالی‌که دولت‌هایشان کمپین نابودی فلسطینی‌ها به وسیلۀ اسرائیل را تأمین مالی، تجهیز و تسلیح می‌کنند، شهروندان پسا-دمکراسی‌ها مجبورند هم‌دستی خود را در جنایات اسرائیل بپذیرند. به عبارت دیگر: افرادی که فکر می‌کردند شهروند هستند، در واقع متوجه می‌شوند که در واقع رعیت هستند.

حتی در ماه‌های اول عملیات تروریستی اسرائیل در نوار غزه، مشخص بود کسانی که مدعی رهبری غرب جمعی هستند، مردم خود را به ورطه فساد اخلاقی فرو خواهند برد.

زوال و فساد نهادهای غربی چیز جدیدی نیست و توضیحات زیادی برای آن وجود دارد که هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارد. اما سال‌های پس از ۷ اکتبر ما را با میزان تکان دهنده‌ای مواجه می‌کند که صهیونیست‌ها، به‌ویژه اما نه فقط در ایالات متحده، به طور سیستماتیک از طریق تبلیغات بی‌وقفه (هسبارا، آن‌طور که اسرائیلی‌ها آن‌را می‌نامند)، لابی‌های به طرز عجیبی قدرتمند، پول و اجبار و عملیات اطلاعاتی، در این نهادها نفوذ کرده اند. «صهیونیزاسیون» جدیدترین اسم ماست. این واقعیت جدید ترسناک ماست.

این اکنون بسیار فراتر از مشورت‌های دولتی و قضایی در واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی مشهود است. نفوذ ضد دمکراتیک صهیونیستی در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و مؤسسات فرهنگی آمریکایی و اروپایی از انواع مختلف گسترده است. با فروپاشی حمایت مردمی از آرمان صهیونیستی در سراسر غرب، به ویژه در میان جوانان، اسرائیل اکنون تلاش‌های گسترده‌ای را برای اعمال کنترل بیش‌تر نه تنها بر رسانه‌ها و مؤسسات مطبوعاتی، بلکه بر رسانه‌های اجتماعی مانند TikTok و «X» آغاز کرده است. آزادی بیان و سایر حقوق مدنی و دمکراتیک در هر دو سوی اقیانوس اطلس در معرض خطر است.

فساد صهیونیست‌ها و هم‌دستی رسمی غرب در آن، شکافی نوپا در پسا-دمکراسی‌ها بین فرمانروایان و فرمانبرداران، یا بهتر بگوییم، بین حاکمان و محکومان ایجاد کرده است.

به همان اندازه مخرب این است که لابی‌های اسرائیل و ماشین هاسبارای صهیونیستی (دیپلماسی عمومی اسرائیل) حداقل از سال ۲۰۰۵ تلاش کرده اند تا انتقاد از اسرائیل را به عنوان نوعی یهودستیزی تعریف کنند، زمانی‌که سازمانی به نام مرکز نظارت اروپایی بر نژادپرستی و بیگانه‌هراسی، پس از لابی‌های فشرده و اجباری از سوی سازمان‌های مختلف یهودی، از جمله کمیته یهودیان آمریکا و کنگره یهودیان اروپا، تعریفی جعلی از این اصطلاح منتشر کرد. این تعریف هنوز از طرف همه دولت‌ها، دانشگاه‌ها و سایر نهادها به رسمیت شناخته نشده است، اما در مسیر درستی قرار دارد. پی‌آمدهای آن باید آشکار باشد. من در ژوئیه گذشته در مورد این پدیده در روزنامه فلوتیست نوشتم. تیتر آن «تاریکی فرو می‌ریزد» بود.

در روزهای اخیر، تظاهرات گسترده در شهرهای اروپایی – لندن، پاریس، آمستردام، بروکسل، جنوا، رم، آتن و غیره – در حمایت از ناوگان‌های امدادی که تبلیغات زیادی در مورد آن‌ها منتشر شده و از دریای مدیترانه به سمت سواحل غزه حرکت می‌کنند و هم‌چنین حمایت از آرمان فلسطین به طور کلی، مرا تحت تأثیر قرار داده است. در حالی‌که هیچ اعتراضی با این وسعت در آمریکا وجود ندارد – آگاهی آمریکایی‌ها بیش‌تر تجزیه شده، خصوصی و آرام است – ارزیابی من این است که آمریکایی‌ها به طور قابل توجهی با وضعیت اسفناک فلسطین هم‌دردی می‌کنند.

ما اینجا شاهد چه چیزی هستیم؟

من نه یک جمعیت‌شناس هستم و نه یک نظرسنج سیاسی، اما به نظر می‌رسد اکثریت رو به رشدی در دو سوی اقیانوس اطلس تحت تأثیر تعدادی از واقعیت‌های پس از ۷ اکتبر قرار گرفته است. شهروندان در کشورهای پسا-دمکراسی نه تنها روزانه با رنج غیرقابل توصیف فلسطینیان روبه‌رو هستند، بلکه با صهیونیزاسیون خزنده جوامع خود و بی‌تفاوتی کامل نخبگان فاسد که آن‌ها را از اخلاق و انسانیت تهی کرده اند، نیز روبه‌رو هستند. چنین تغییری ناگزیر پی‌آمدهای ماندگاری خواهد داشت.

حالا به نکتۀ خودم در مورد اثرات ماندگار وقایع ۷ اکتبر می‌رسم. فساد صهیونیست‌ها و هم‌دستی رسمی غرب در آن، شکافی نوپا در پسا-دمکراسی‌ها بین فرمانروایان و فرمانبرداران، یا بهتر بگوییم، بین حاکمان و حکومت‌شوندگان ایجاد کرده است. این لزوماً چیز بدی نیست. در حال حاضر بسیاری از توهمات در حال فروپاشی هستند. نیاز به مقاومت آشکارتر می‌شود و همراه با آن نیاز به اقدام.

در بهترین حالت، دولت صهیونیستی واقعاً غرب را مانند قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نابود کرده است. این هم چیز بدی نیست. فضایی در حال باز شدن است – می‌توان آن‌را در خیابان‌ها و میادین آمستردام و رم دید – برای آفرینش چیزی جدید.

صحبت از «شکاف بین فرمانروایان و فرمانبرداران» شد، این ویدیو پلیس ایتالیا را در بولونیا نشان می‌دهد که علیه تظاهرکنندگان غیرمسلح برای فلسطین آزاد اقدام می‌کند – نه، نه افسران پلیس انفرادی، صدها مرد یونیفرم‌پوش از سه سازمان پلیس ایتالیا، کارابینیری، پلیس و حتی گاردیا دی فینانزا، علیه تظاهرکنندگان غیرمسلح راهپیمایی می‌کنند… اینجا (۱۶ دقیقه) و اینجا (۴ ساعت).