فریادهای «روسیه! روسیه!» جوانان و شور و هیجان پیروزی حزب «روسیه متحد» که در واقع تقریباً یک حزب نیمه دولتی است در ستاد حزب در مسکو روز یکشنبه گذشته در وهله اول جو مشتاق و هیجان زده در میدان سرخ در مارس ۲۰۱۴ را به یاد انسان میانداخت ، هنگامی که شبه جزیره کریمه دوباره به آغوش روسیه بازگشت.
ولی در این یکشنبه بارانی و سرد ۱۹ سپتامبر وضعیت متفاوت بود. فریاد یکنواخت هوراکشها و خوشحالی کاربران حزبی مصنوعی به نظر میرسید. در واقع در این لحظه دلیلی برای خشنودی وجود نداشت، زیرا «روسیه متحد» پس از شمارش موقت آرأ تا ساعت ۲۳ تنها ۴۲،۸٪ آرأ و حزب کمونیست فدراسیون روسیه ۲۴،۹۵٪ آرأ را به خود اختصاص داده بود و اکنون اینطور به نظر میرسید که وزنه به نفع کمونیستها و به ضرر حزب دیوان سالار دولتی تغییر کرده است. در انتخابات دوما سال ۲۰۱۶ حزب «روسیه متحد» ۵۴،۲٪ و حزب کمونیست فدراسیون روسیه ۱۳،۳٪ آرأ را کسب کرده بودند.
پایینتر از ۲۰ درصد
ولی در نیمههای شب تغییرات معجزهآسایی در نتایج انتخابات پدید آمد. آرای «روسیه متحد» تا روز ۲۰ سپتامبر به ۴۹،۸۲٪ ارتقأ یافت در حالی که آرای حزب کمونیست فدراسیون روسیه به ۱۸،۳٪ کاهش پیدا کرد. در این میان رایگیری الکترونیکی که گویا ۲ میلیون شهروند مسکو از آن استفاده کرده بودند ولی نتایجش بسیار دیر اعلام شد، نقش مشکوکی ایفأ کرد. شمارش این آرأ به ضرر کمونیستها تمام شد. علاوه برآن یک نکته دیگر جالب توجه بود: در حالی که آرای حزب کمونیست فداراسیون روسیه تا پایان شمارشها مدام کمتر میشد، تعداد آرای حزب انشعابی شبه کمونیستی «کمونیستهای روسیه» که از طرف مقامات دولتی مورد حمایت قرار دارد از ۰،۸۵٪ به ۱،۲۷٪ ارتقاء یافت که کافی بود تا نتیجه آرای حزب کمونیست فدراسیون روسیه را به زیر ۲۰٪ برساند. و درست این همان چیزی بود که سیاستپردازان دولتی در نظر داشتند.
طی یک کنفرانس مطبوعاتی رئیس حزب کمونیست فدراسیون روسیه گنادی زیوگانف در شب انتخابات از رئیس جمهور ولادیمیر پوتین خواست که به مقابله با کسانی که «آرای مردم را میدزدند» برخیزد. زیوگناف هشدار داد که «گهگاه کشور انسان را به یاد یک بشکه باروت میافکند ». معاون رئیس حزب کمونیست فدراسیون روسیه، “دیمیتری نوویکف” اضافه کرد: «تنها دستور کار چپ میتواند باعث تغییر وضعیت شود.» آلترناتیو برای روسیه «رشد و تکامل سوسیالیستی کشور است.» که از جمله ملی کردن بانکها و بخشهای مربوط به مواد خام را در برمیگیرد.
این امر مورد پسند محافل الیگارش و دیوان سالار نیست که رشد آرا به نفع حزب کمونیست راتهدیدی برای منافع خود میبینند. از دهه ۱۹۹۰ در دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین، دستکاری نتایج انتخابات ابزار مرکزی دیوان سالاران کمپرادور بود، که با خصوصی سازی مالکیت دولتی به قدرت رسیده بود. دستگاه دیپلماسی رئیس جمهور یلتسین که توسط “آناتولی چوبایس” لیبرال و هوادار آمریکا رهبری میشد از طریق تقلب گسترده در ژوئن ۱۹۹۶ از پیروزی گنادی زیوگانف در انتخابات ریاست جمهوری جلوگیری کرد. ولی در آن زمان یک کلمه علیه تقلب در انتخابات روسیه از دفتر صدراعظم آلمان و یا کاخ سفید بیرون نیامد.
اتهامات تقلب در انتخابات تازه برای اولین بار از سال ۲۰۰۰ علیه رئیس جمهور منتخب روسیه ولادیمیر پوتین آغاز شد. البته نه فوراً بلکه هرچه او بیشتر سیاست مستقلتری را در مقابل ایالات متحده اتخاذ میکرد، این اتهامات شدیدتر میشد. بر عکس اینطور به نظر میرسد، هر جاکه حریفان ژئوپولیتیکی روسیه فعالیت داشتند، ظاهراً تقلب در انتخابات هیچگاه دلیلی برای دخالت جهان غرب نبود. مثلاً “میخائیل ساآکاشویلیِ” آمریکا زده در انتخابات گرجستان روز ۴ ژانویه ۲۰۰۴ دقیقاً ۹۶،۹۴٪ آرأ را از آن خود کرد!
در نوامبر همان سال “ویکتور یووشچنکو” همدست دیگر ایالات متحده در اوکرائین که با کارمند سابق وزارت امور خارجه ایالات متحده ازدواج کرده بود در انتخابات نوامبر ۲۰۰۴ در سه بخش غربی کشور نتایجی بین ۹۱،۸٪ و ۹۳،۵٪ کسب کرد. حال چه فرقی میان این نتایج و همینطور نتایج قلب شده “ویکتور یانوکوویچ” (به اصطلاح روسگرا) در “دونتسک” که ۹۶،۲٪ آرای این بخش از کشور را برای خود رقم زد، وجود دارد یک معمای لاینحل باقی میماند.
نمایش مفلوک «انتخاباتی»
در مقایسه با این نمونهها، اتهامی که امروز به رهبری سیاسی کنونی روسیه وارد میگردد، بسیار ناچیز است. ولی کمونیستهای روسی به عنوان تنها حزب قوی اپوزیسیون برخوردی بسیار جدی با آن دارند. آنها به علایم و شواهدی از دستکاری در انتخابات اشاره میکنند. در جمهوری خودمختار داغستان در سواحل دریای خزر کمیسیون انتخاباتی نتیجه آرأ را برای «روسیه متحد» ۸۱،۱۸٪ در “اینگوشتیا” در منطقه شمال قفقاز۸۵،۱۸٪ و در ایالت خود مختار چچن حتی ۹۶،۳۱٪ اعلام کرد. نتیجه آرأ رئیسجمهور “رمضان قدیروف” که همان روز صورت گرفت حتی ۹۹،۷٪ اعلام گردید. نامزد حزب کمونیست فدراسیون روسیه فقط ۰،۱۲ درصد آرأ را به خود اختصاص داد و صدایش درنیامد. این فرد کمونیست نبود بلکه به عنوان کارمند سربهزیر دولت محلی شهرت داشت.
صعود مجدد کمونیستها به عنوان حزب انتخابی، به موازات افزایش رشدیابنده محبوبیت استالین صورت میگیرد
کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه گزارشاتی از منطقه دریافت میکرد که مانند انتخابات در “ساراتف” مبین یک نمایش مفلوک انتخاباتی بود که آرای لازم برای کارمندان دولتی حزب «روسیه متحد» را فراهم میکرد. در منطقه “برژانسک” کارمندان دولت محلی صندوقهای رای را با اوراق انتخاباتی از قبل آماده شده، پر میکردند. در حومه مسکو نام افرادی که وفات یافته بودند در لیستهای انتخاباتی قرار داشت. به همین دلیل کمونیستها به یاد رمان نیکولای گوگول ، به نام «ارواح مردگان» میافتند که در آن یک بزرگ مالک نام رعایای وفات یافته خود را در لیست آمار منعکس میکرد.
در شرق دور روسیه کشش به سوی حزب کمونیست فدراسیون روسیه به قدری زیاد بود که حتی طبق نتایج رسمی، کمونیستها بر حزب «روسیه متحد» برتری قابل ملاحظهای به دست آوردند. در “یاکوتسک”، منطقهای که ۸ بار بزرگتر از آلمان است کمیسیون انتخاباتی تعداد آرای حزب کمونیست را ۳۵،۱۵٪ و آرای حزب نیمهدولتی «روسیه متحد» را ۳۳،۲۲٪ اعلام کرد. گنادی زیوگانف در مورد نتایج انتخابات حزب کمونیست فدراسیون روسیه در سرزمین پهناور سیبری گفت: «نسیم آزادی ، نسیم حیات دوباره کشور و نسیم عدالت، امروز از شرق وزان است.»
حزب دوم چپی «روسیه عادل−میهندوستان− در راه حقیقت»که نه فقط از نظر آرا (۷،۴۶٪) ضعیف بود مجدداً به دوما راه یافت. در طول مبارزات انتخاباتی سازمانهای حزبی، تنشهایی بین استابلیشمنت حزبی زیر رهبری رئیس حزب، “سرگئی میرونف” و هواداران نویسنده روسی “ساخار پریلِپین” پدید آمد. او در جمهوری خلق دونتسک چندین سال کمیسر سیاسی ارتش بود. او نماد مبارزه شدید با دیوانسالاران فاسد، الیگارشها و «شکمگندهها» است. دیوانسالارانِ ایرادگیرِ حزبی که بیش از دو دهه عادت کردهاند از کرملین پول و دستور دریافت کنند، کوشش کردند تا این نویسنده ۴۶ ساله، این سخنور برجسته را در مبارزات انتخاباتی ترمز کنند.
ولی روز ۱۴ سپتامبر، سه روز قبل از آغاز انتخابات، “پریلِپین” نامهای از دفتر مدیریت داخلی رئیس جمهور دریافت کرد. در این نامه آمده بود که او : «از طرف رئیس جمهور برای برنامه تکامل و توسعه ذخیره کادرهای مدیریتی» انتخاب شدهاست. به زبان معمول در مسکو در واقع این فورمول دیوانسالارانه، «مدرسه فرمانداران» نام دارد. پوتین “پریلِپین” را برای احتمالاً پست فرمانداری در آینده انتخاب کرده است. “پریلپین” کتباً «مراتب سرور و تشکر» خود را اعلام کرد. پیام کرملین مانند بسیاری از چیزهای دیگر در روسیه دوپهلو است. پوتین نیروهای اپوزیسیون چپ مانند “پریلپین” را اساساً برای انتصاب مدیریت دولتی مناسب میداند و در عین حال میخواهد آنها را در سیستم خود ادغام سازد.
لیبرالیسم مطلوب نیست
به ویژه برای شهروندان جوان روسیه که آرزوی دیدن چهرههای جدید در سیاست را دارند، در نگاه اول حزبی با نام «افراد جدید» قانع کننده به نظر میرسد. این سازمان که توسط یک سرمایهدار تاسیس شده و دارای یک برنامه لیبرالی است، فیالبداهه ۵،۳۳٪ آرأ را به خود اختصاص داد و وارد دوما شد. کارشناسان سیاسی پیرامون دستگاه دیپلماسی رئیس جمهور در گفتمانهای تلویزیون دولتی اشاره میکنند که این «پروژه» مصنوعاً ایجاد شده. “یوگنی مینچنکو” کارشناس سیاسی و مشاور حزب نامبرده، موفقیت آن را در «نیاز به نوسازی» تعبیر میکند.
این امر نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی ریاست جمهوری باید یک حزب بورژوایی جدید را ایجاد میکرد، زیرا چنین حزبی به خودی خود به وجود نمی آمد. زیرا احزاب لیبرال که تاکنون میتوانستند همینطور روی خیرخواهی دستگاه دیپلماسی ریاست جمهور حساب کنند، نسبت به گذشته نتایج بسیار بدی به دست آوردند. حزب “یابلوکو” لیبرال چپ “گریگوری یاولینسکی”که از نظر قدرت دولتی بسیار بیخطر محسوب میشد، تنها ۱،۳۴٪ آرأ را به خود اختصاص داد. همینطور «حزب رشد و توسعه» میلیارد روس “بوریس تیتوف” قویتر نشد و ۰،۵۲ در صد آرأ را به خود اختصاص داد با اینکه رئیس محترم حزب در مقام نماینده رئیس جمهور برای حقوق شرکتها به خدمت مشغول است.
لیبرالیسم به عنوان جریان سیاسی در روسیه به قدرت قابل توجهی تبدیل نمیشود. علل عمیقتر آن فقط گرایش اساسی محافظهکارانه و قیمومیتگرا جامعه روس نیست. علت عمده آن این است که ۳۰ سال پس از برکناری حزب کمونیست اتحاد شوروی و تخلیه جهان بینی آن هنوز طبقه بورژاوزی در روسیه شکل نگرفته است. مقامات انگلی دولتی و به اصطلاح «افراد بیزنس» که با آنها ارتباط دارند و به شکل قبیلهای سازمان یافتهاند، تنها می توانند ترکیبی از عناصر سرمایهداری و شبهسرمایهداری را تضمین کنند. آنها نمیتوانند جایگزینی برای بورژوازی باشند. در صورت لزوم ثروت آنها نوعی تیول است که «تزار» میتواند هرگاه که لازم دانست باز پس ستاند (مانند مورد میلیارد نفتی میخائیل خودورکفسکی).
«در این انتخابات آنتی کمونیسم و نظریات ضدشوروی با شکست کاملی مواجه شد. … آنتیکمونیسم در روسیه قابلیت حیات ندارد.»
از دست دادن حقوق
یکی دیگر از بازندگان انتخابات حزب «لیبرال دمکرات روسیه» مغلطهگر و ضدکمونیست پوپولیست راست، “ولادیمیر شیرینفسکی” بود. سهم آرأی او در مقایسه با انتخابات دوما در سال ۲۰۱۶ نصف شد و از ۱۳،۱ به ۷،۵۵٪ رسید. “شیرینفسکی” این فرد ۷۵ ساله که در شب قبل از آغاز انتخابات در تلویزیون دولتی علیه «کمونیستی و استالینیستی کردن» کشور داد سخن داد، شبیه دلقک سالخوردهای شده که در مقابل تماشاچیان سیرک دولتی همان حرفها و اداهای کهنه شده را تکرار میکرد. معاون رئیس حزب کمونیست “دیمیتری نوویکف” که یک تاریخ شناس است که در مورد نقش روشنفکران در شرق دور روسیه در اواخر دوران تزار تز دکترای خود را تهیه کرده، طی یک کنفرانس مطبوعاتی روز ۲۰ سپتامبر گفت: «در این انتخابات آنتی کمونیسم و نظریات ضدشوروی با شکست کاملی مواجه شد. … آنتیکمونیسم در روسیه قابلیت حیات ندارد.»
“یوری آفونین” تاریخ شناس که با ۴۴ سال جوانترین معاون دبیراول حزب کمونیست فدراسیون روسیه است، هم یک پدیده نوین را مطرح میکند: « برای اولین بار در این انتخابات شکافی بین نسلها وجود نداشت. انتخاب کنندگان حزب کمونیست فدراسیون روسیه جوانان و نسلهای میانه و سالخورده بودند.» در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ انتخاب کنندگان حزب هنوز از بازنشستگان و کارگران سالخورده تشکیل می شد. یکی از دلایل این موفقیت، یاس و سرخوردگی کارگران پس از ۳۰ سال حکومت سرمایهداری الیگارشی است. کمونیستهای روس نیروی خود را از تاریخ روسیه و شوروی دوران لنین و استالین کسب میکنند. و تا اندازه زیادی حزب کمونیست فدراسیون روسیه مانند اسوههای برجسته آن دارای این توانایی است میلیون نفر از افراد غیر کمونیست را بسیج کند.
تندیسی برای استالین
صعود مجدد کمونیستها به عنوان حزب انتخابی، به موازات افزایش رشدیابنده محبوبیت استالین صورت میگیرد که مورد نگرانی بسیاری از شهروندان لیبرال روس است. بنابر موسسه نظرسنجی لیبرال «مرکز لوادا» در روز ۴ اوت ۲۰۲۱ امروز ۴۸٪ شهروندان روسیه از برپایی تندیسی از استالین حمایت میکنند. تنها ۲۰٪ با این ایده مخالف بودند. هواداران استالین را میتوان در بین جوانان و یا سالخوردگان، در بین شهروندان شهرهای کوچک و یا دهات و لی به مراتب بیشتر در بین روشنفکران و شهروندان شهرهای بزرگ یافت.
۶۰٪ روسها به احترام فلدمارشال با ایجاد یک «مرکز استالین» موافقند ولی تنها ۳۰٪ با این ایده مخالفت میکنند. اساس برداشت مثبت از تصویر استالین شناخت آثار او و تعبیر ویژه او از مارکسیسم نیست. اغلب روسها اطلاعی از آن ندارند. ارزشگذاری مثبت استالین امروز در روسیه به دلیل پیروزی او بر هیتلر هم نیست. دلایل این ارزش گذاری مثبت را باید در شرایط امروز جستجو کرد. برمبنای نظرپرسیهای اجتماعی روزنامه دولتی “روسییِسکایا گازهتا” در ژوئیه ۲۰۱۷«رهبران جنبش احیای مجدد و خزنده استالین، جوانان بین ۲۶ تا ۴۰ سال می باشند.» انگیزه این جوانان ستایشگر استالین قبل از هرچیز «زندگی سخت کنونی و عدم وجود عدالت اجتماعی» یعنی گسترش ارتشأ که مبارزه با آن به طور کارا صورت نمیگیرد و همینطور انشقاق طبقاتی جامعه است.
امروز ۴۸٪ شهروندان روسیه از برپایی تندیسی از استالین حمایت میکنند
ولی رهبری حزب کمونیست فدراسیون روسیه میداند که نوستالژی، سیاست گذار نیست. حزب اکنون در مقابل یک معضل سخت و جدی قرار گرفته است و اتهام تقلب در انتخابات که در روسیه جرم محسوب میشود، حزب کمونیست را با یک مسئله جدی مواجه میسازد: آیا باید به رئیس جمهور پوتین متوسل شد و یا به اعتراضات برون پارلمانی روی آورد. در این زمینه حزب به اجماع مشخصی نرسیده است. در این صورت بخشهایی از حزب میتواند ناگهان خود را در کنار هواداران “آلکسی ناوالنی” پوپولیست راستگرا که در ایالات متحده آمریکا در موسسه “موریس گرینبرگ” دانشگاه “ییل” که به سازمانهای جاسوسی این کشور نزدیک است، تعلیم یافته، بیابند. تا چه حد این خطر موجود است را ما در روز دوشنبه پس از انتخابات در میدان پوشکین در مرکز مسکو دیدیم و شنیدیم. در آنجا رئیس سازمانهای حزب کمونیست فدراسیون روسیه در مسکو، “والری رشکین” در تظاهرات چندین صد نفر که هواداران “ناوالنی” نیز در آن شرکت داشتند تظاهر کنندگان را دعوت به مبارزه علیه «قوانین و دستورات بزهکارانه و قدرت ضدخلقی» دعوت کرد. قوانین و دستورات را رئیس جمهور ولادیمیر پوتین امضأ میکند. وقتی که رشکین او را بزهکار مینامد، تبلیغاتچیهای ناوالنی را مسرور میسازد و در عین حال در مقام مقابله با رهبری دولت قرار میگیرد که نمیتواند در آن پیروز شود.
لحن کلام مشابهی چون رشکین در این تظاهرات را رئیس فراکسیون حزب کمونیست فدراسیون روسیه، خانم “نینا اوستانینا” انتخاب کرد: « فردی که انتخابات را دزدید و در زیرزمین نشسته دارای نام فامیل مشخصی است». و منظور او پوتین بود. این ادعا که پوتین در «زیرزمین» نشسته را قبلاً ناوالنی مطرح کرده بود.
ولی زیوگانف، نوویکف و آفونین کورس محتاطانهتری را که واقعیات روسیه را در نظر میگیرد تبلیغ میکنند. یک روز پس از انتخابات زیوگانف خطاب به پوتین رسماً او را «ضامن اجرای قانون اساسی» نامید. او گفت: رئیس جمهور باید در رابطه با تقلب در انتخابات «فوراً وضعیت را روشن کند.» زیرا به گفته او «دزدی آرأ هرگز اعتماد ایجاد نمیکند. نه به قدرت دولتی و نه به رئیس جمهور و همینطور نه به راهی که رئیس جمهور دنبال میکند.» حزب کمونیست فدراسیون روسیه «برای یک گفتمان عادی آماده است». و معاون دبیر اول، “آفونین” اضافه کرد برای «تقویت مشروعیت انتخابات روسیه باید به طور کامل کلیه خلافکاریهای ناقض قوانین مورد بررسی قرار گیرد.» البته معاون زیوگانف جای تردیدی باقی نگذاشت که این کار بسیار مشکل است: «روسیه متحد» به یک کورپرواسیون قدرت تبدیل شده، که هرگاه لازم باشد جامه اغوأ کننده یک حزب سیاسی را به تن میکند.»
رهبری حزب کمونیست فدراسیون روسیه میداند که پوتین مطمئناً علاقمند نیست، که حزب «روسیه متحد» را به عنوان رکن مهم قدرت دولتی بی اعتبار کند و اتهامات تقلب در انتخابات را مورد بررسی دقیق قرار دهد.. جو کنونی در روسیه به طوری نیست که با طرح اتهام تقلب در انتخابات بتوان تودهها را بسیج کرد. علاوه براین قدرت دولتی کوششهای گروه ناوالنی برای آلت دست قراردادن حزب کمونیست و یا نفوذ در درون آن را با تمام قوا مانع خواهد شد.
شاهزاده روشنگر
در نتیجه با وجود نقش واقعبینانه سیاسی بلامنازع ولادیمیر پوتین، برای کمونیستها تنها ایفای نقش ساده شاهزاده روشنگر باقی میماند. زیرا آنها در کشوری زندگی میکنند که خواص مطلق گرایی، بناپارتیسم و یک مطلقگرایی مشاورتی را با هم مرتبط میکند. سیاستمداران و «فناوران سیاسی» که گهگاه با پوتین به طور محرمانه گفتگو میکنند، به طور متفقالقول براین عقیدهاند که رئیس جمهور روسیه همواره به حد اعلأ مطلع است و به هیچ وجه از مشورت ابأ ندارد. پوتین از مدتها پیش میداند که در توسعه و تکامل سیاست خارجی خود که رو به روز بیشتر در جهت استقلال کشور حرکت میکند، حزب کمونیست فدراسیون روسیه نقش آوانگارد ایفأ کرده است. حزب کمونیست آنگاه که «تزار» هنوز متردد بود، خواستار به رسمیت شناختن هردو جمهوریهای آبخاز و اوستیای جنوبی بود. و اکنون آنها خواستار به رسمیت شناختن دو «جمهوری خلق» دونتسک و لوگانسک میباشند. اگر روزی پوتین چنین تصمیمی را عملی سازد، میداند که کمونیستهای روسیه از او حمایت خواهند کرد.
یکی از ویژگیهای کشور این است که استقلال تنها در رابطه مثبت با تاریخ کشور شوروی تداعی میشود. از این رو قدرت دولتی غیر سوسیالیستی کنونی که کورس مستقلانهای را برای کشور دنبال میکند، همواره خواستار گفتمان با حزب کمونیست فدراسیون روسیه است
رئیس حزب در مسکو ، “والری رشکین” که به خاطر مبارزه دراز مدت خود علیه ارتشأ کماکان مورد احترام است، احتمالاً به خاطر نزدیکی با گروه ناوالنی به زودی هم از طرف دولت و هم از طرف حزب زیر فشار قرار خواهد گرفت. قدرت غیرمنتظره حزب کمونیست فدراسیون روسیه در این انتخابات و همینطور مشاجره ددر مورد صحت نتایج انتخابات مطمئناً به درگیریهایی در درون حزب کمونیست فدراسیون روسیه خواهند انجامید.
جستجوی برای نسل جدیدی از سیاستمداران دوران پسا پوتین که در بهار سال ۲۰۲۴ آغاز خواهد شد، در انتخابات اخیر دوما آغاز شده. در واقع مسئله بر سر شکل گرفتن یک الیت نوین و با ثبات سیاسی زیرا شرایط فشار شدید از خارج توسط ایالات متحده و اذنابش است.
“ساخار پریلپین” اخیراً گفت رئیس جمهور بعدی روسیه یک «محافظهکار چپ» خواهد بود. محافظهکار در روسیه اغلب به این معنی است که فرد دست راستی نیست بلکه حافظ سنت به معنای حفظ سنن شوروی است. زیرا یک خط سنتی ضد کمونیستی مثبت در روسیه وجود ندارد. یکی از ویژگیهای کشور این است که استقلال تنها در رابطه مثبت با تاریخ کشور شوروی تداعی میشود. از این رو قدرت دولتی غیر سوسیالیستی کنونی که کورس مستقلانهای را برای کشور دنبال میکند، همواره خواستار گفتمان با حزب کمونیست فدراسیون روسیه است. از این رو احتمال شانس و خطر برای کمونیستهای روس بسیار نزدیک به هم قرار دارد.