دور از منطق نیست، اگر در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲، صدمین سالگرد بنیانگذاری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، پیمان اتحادیه نوین به امضاء برسد!
اکنون یک بحث عمومی پر جنب و جوش در مورد اینکه اوکرائین پس از پایان عملیات ویژه نظامی به چه شکلی خواهد بود، وجود دارد. مقامات روسی نیز به نظر نمیرسد پاسخ قطعی برای این سؤال داشته باشند و میگویند مثل یک «بازی با نتایج چندگانه» خواهد بود.
میخواهم با این جمله شروع کنم که من هیچ توهمی درباره ماهیت طبقاتی قدرت در روسیه ندارم. این قدرت سرمایۀ بزرگ بر اساس اصول بازار با پیرایشهای مختلف است. اما امروز که دنیای سرمایه جهانی با روسیۀ تحتِ رهبریِ پوتین مخالفت میکند و جنگ سرد تمام عیار را علیه ما به راه انداخته است، که هدف آن از بین بردن رژیم سیاسی موجود است، مسؤولین کرملین به طور کلی و در مجموع تنها دو سناریوی اساسی برای مراحل بعدی دارند.
نخستین مورد آنست، که بیانیههای پر سر و صدای میهنپرستانه بیرون دهند، اما همچنان به راه رفتن در بیراهه ادامه دهند، در خدمت منافع آزمندانۀ الیگارشی بوده و امیدوار باشند که همه چیز «خودبهخود به نوعی حل شود.» اما این سناریو به هیچوجه برای شهروندان روسیه جذاب نیست و در درازمدت بسیج و انسجام اجتماعی را که امروزه به شدت مورد نیاز است، امکانپذیر نخواهد کرد.
من یقین دارم که مردم ما به خاطر سعادت مستمر الیگارشها، محرومیت را تحمل نخواهند کرد و کمربند خود را محکمتر نخواهند بست. بنابراین، در چنین سناریویی، رویارویی با غرب، با تمام عواقب غمانگیزی که برای روسیه به همراه دارد، در نهایت شکست خواهد خورد.
سناریوی دوم، تغییر اساسی در مسیر توسعه کشور، چرخش به چپ در اقتصاد و حوزه اجتماعی (با در نظر گرفتن تجربه شوروی، چین، اسکاندیناوی و سایر پروژههای سوسیالیستی)، ملی کردن بخشهای استراتژیک اقتصاد ملی، تقویت مؤلفههای برنامهریزی شده و ایجاد وضعیت عدالت اجتماعی به نفع اکثریت مردم است.
مشاهده میشود که اکثریت جمعیت کشور (تا حدی آگاهانه، تا حدی بر اساس شمّ خود) موافق این سناریو هستند. به هر حال، هواداران ایدئولوژیک پروژه جدید «سرخ» در مجریان قانون و سازمانهای دولتی وجود دارند (نه با تعداد زیاد، اما با این وجود). با اراده سیاسی رهبری کنونی روسیه (حتی برخلاف باورها و عادات آنها، اما حداقل برای بقا و حفظ نفس)، اجرای چرخش به چپ مقاومت جدی در داخل کشور ایجاد نخواهد کرد («ستون پنجم» غربگرا اکنون به شدت ضعیف شده است)، اما حمایت در میان شهروندان عادی بسیار زیاد خواهد بود.
بنابراین، با حرکت از دگرگونی مسالمتآمیز سوسیالیستی غیرمحتمل، اما از نظر تئوری هنوز امکانپذیر رژیم سیاسی کنونی، میتوانیم فوراً بهترین گزینه را برای آیندۀ اوکرائین غیرنازیشده تصور کنیم.
یادآوری میکنم که ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲، دقیقاً ۱۰۰ سال از تأسیس اتحاد جمهوریهای سوسیالیستی شوروی میگذرد. و این یک لحظه بسیار نمادین برای طرح مسأله تولد دوباره اتحاد جماهیر شوروی است. همان اتحاد برادرانه مردمی که اکثر ما در آن متولد شده ایم. و برای ما، فروپاشی خائنانه آن در سال ۱۹۹۱ به دردی تبدیل شد که هنوز در ضمیر ما باقی مانده است. بنابراین، بدون شک، اکثریت روسها مانند بسیاری از ساکنان جمهوریهای شوروی، از تأسیس مجدد اتحاد جماهیر شوروی استقبال خواهند کرد.
این حتی بیشتر از آن برای بقیه جهان صادق است، که از هژمونی خرد کنندۀ حرص و آز و مصرفگرایی غرب، بیزار است. در چین، ویتنام، لائوس و کوبا و همچنین در بسیاری از کشورهای دیگر در آسیا، آفریقا، آمریکای جنوبی و لاتین پشتیبانی وجود خواهد داشت. در غرب نیز عده کمی از تولد مجدد یک جایگزین جهانی «سرخ» در برابر قدرت مطلق ایالات متحده و اقمار آن استقبال خواهند کرد.
مهمتر از همه، احیای اتحاد جماهیر شوروی فرصتی عالی برای پایان تدریجی درگیریهای بین قومیتی در قلمرو پساشوروی، به ویژه درگیری اوکرائین فراهم میکند. ایجاد روبنای شوروی میتواند بسیاری از اختلافات داخلی را به سرعت از بین ببرد. من روسی هستم – و من اهل شوروی هستم. من اوکرائینی هستم و اهل شوروی هستم. من بلاروسی هستم و اهل شوروی هستم. و با هم، ما یک اتحادیه چند قومیتی قدرتمند هستیم که خود را به ارزشهای مترقی انسانگرایی، عدالت اجتماعی و دوستی برادرانه مردم متعهد میداند. آیا این یک بستر مناسب برای اتحاد و آشتی نیست؟
از نظر حقوقی هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. توافقنامه بدنام بلوژسکی که از سوی یلتسین، کراوچوک و شوشکویچ امضاء شد، جنایتکارانه و خلاف قانون اساسی بود که دومای دولتی روسیه در سال ۱۹۹۶ آنرا به رسمیت شناخت. بنابراین، برنامه ما کاملاً ساده است: در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲، سران و رؤسای دولتهای روسیه، بلاروس و اوکرائین غیرنازی شده (یا بخشی از آن) در «بیلاویژسکایا پوشا» (Belovezhskaya Pushcha) ملاقات خواهند کرد. این حداقل است. شاید دیگرانی هم مایل باشند- اما بیشتر به صورت داوطلبانه – بپیوندد. و آنها در حال امضای یک پیمان اتحادیه نوین هستند، در حالیکه در همان زمان قراردادهای ۱۹۹۱ را لغو میکنند.
همچنین، این معاهده میتواند در همهپرسیهایی که در اوایل سال ۲۰۲۳ در جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی تجدید شده برگزار شود، تصویب شود. این بهترین پاسخ به تمام تحریمها و ترفندهای غرب سرمایهداری خواهد بود!
تنها در این صورت پوتین واقعاً به عنوان یک دولتمرد برجسته در تاریخ ثبت خواهد شد. واضح است که پس از آن باید کارهای زیادی برای تطبیق شکل و ماهیت اتحادیه جدید انجام داد. اما ما میتوانیم همه کاری انجام دهیم – به عنوان مثال، همان شوراها (البته با محتوای متفاوت) هنوز در سطح محلی در روسیه و بلاروس امروز فعال هستند.
کاری را که شروع کردم تمام میکنم. من هیچ توهمی ندارم، اما ما، طرفداران سوسیالیسم، مؤظفیم این نسخه از نتیجه عملیات ویژه در اوکرائین را بیان کنیم. اگر کرملین چنین سناریویی را اجرا نکند، ما با انرژی مضاعف برای تولد دوباره اتحاد جماهیر شوروی به مبارزه ادامه خواهیم داد. زیرا ما معتقدیم که این یک ضرورت است که به جنگها پایان میدهد و صلح و رفاه را برای مردم روسیه، اوکرائین و – بدون اغراق – در سراسر جهان به ارمغان میآورد …