برنامه موشکهای بالستیک ایران به دو برهه زمانی تقسیم میشود؛ دوره اول به زمان حکومت پهلویها بازمیگردد و دوره دوم نیز به پس از انقلاب. در نخستین دوره، حکومت پهلوی قصد داشت با پرداخت میلیاردها دلار به رژیمصهیونیستی به تعدادی موشک بالستیک دست یابد. این درخواست حکومت پهلوی از تلآویو درحالی بود که صهیونیستها خود از فرانسه موشکهای بالستیک را خریداری کرده بودند و در آن برهه قادر به ساخت مستقل موشکهای بالستیک نبودند.
ایران دارای قویترین و بزرگترین زرادخانه موشکی در منطقه است. در سطح منطقهای متحدان ایران نیز در رتبههای بعدی قرار دارند. ایران با بهرهگیری از توان موشک نوعی بازدارندگی برای خود ایجاد کرده است. نتیجه این بازدارندگی نیز ترس اعضای محور غربی-عربی برای انجام اقدامی مستقیم علیه ایران است. در سطح پایینتر نیروهای مقاومت لبنان با استفاده راکتها و موشکهای کوتاهبرد، رژیمصهیونیستی را در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ وادار به شکست کردند. بازدارندگی منطقهای مقاومت لبنان باعث شده رژیمصهیونیستی طی ۱۵ سال اخیر قادر به انجام اقدامی عمده علیه این کشور نباشد.
یمن نیز با بهرهگیری از موشکهای بالستیک و کروز و همچنین پهپادهای انتحاری در مدت هفت سال تهاجم ائتلاف متجاوز عربی مقاومت کرده و در آستانه یک پیروزی تاریخی قرار دارد.
در فلسطین اما فناوری موشکی محور مقاومت حتی از لولههای آب، راکتهای کوتاهبردی ساخته که یک قدرت اتمی را در چندین جنگ به زانو درآورده است. نیروهای مقاومت فلسطین با اتکا به چنین موشکهایی بود که در جنگ ۱۱ روزه سالجاری در اتفاقی نادر با ابتکار عمل خود به رژیمصهیونیستی حمله کرده و سراسر فلسطین اشغالی را برای صهیونیستها ناامن ساختند. به آتش کشیده شدن حومه تلآویو پایتخت رژیمصهیونیستی و رسیدن موشکها به بندر ایلات در جنوب فلسطین اشغالی توان تحمل صهیونیستها را در مدت زمانی کمتر از دوهفته درهم شکست. حمله موشکی به عینالاسد یا هدف قراردادن مقر گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان تنها بخش کوچکی از توانمندیای است که ایران در این سالها کسب کرده است. هیچ دشمنی نمیداند درصورت ماجراجویی قرار است از شهرکهای زیرزمینی موشکی ایران چه سرنوشتی برایش رقم بخورد. این فناوری موشکی، حاصل تلاش و مجاهدتهای شهیدحسن طهرانیمقدم و یارانش در دوران جنگ تحمیلی است. سفر آنان به سوریه و آموزشهای فشرده، مبدا ظهور قدرتی مهیب در قلب غرب آسیا شده است.
قرارداد ۴٫۵ میلیارد دلاری موشکی پهلوی با صهیونیستها
برنامه موشکهای بالستیک ایران به دو برهه زمانی تقسیم میشود؛ دوره اول به زمان حکومت پهلویها بازمیگردد و دوره دوم نیز به پس از انقلاب. در نخستین دوره، حکومت پهلوی قصد داشت با پرداخت میلیاردها دلار به رژیمصهیونیستی به تعدادی موشک بالستیک دست یابد. این درخواست حکومت پهلوی از تلآویو درحالی بود که صهیونیستها خود از فرانسه موشکهای بالستیک را خریداری کرده بودند و در آن برهه قادر به ساخت مستقل موشکهای بالستیک نبودند. رژیمصهیونیستی در اواخر دهه۱۹۷۰ میلادی یکمیلیارد دلار از دولت وقت ایران به بهانه ساخت موشک بالستیک و صدور فناوری آن به ایران گرفت. درحال حاضر هر ۴٫۵۳دلار، ارزشی معادل یکدلار در سال۱۹۷۷ دارد. این مساله نشان میدهد صهیونیستها تنها در این قرارداد ۴میلیارد و ۵۳۰میلیون دلار از ایران کلاهبرداری کردند. تلآویو خود در آن زمان فناوری ساخت موشک را دراختیار نداشت و با پول بهدست آمده از ایران دست به توسعه برنامههای موشکیاش زد. شکست دولت پهلوی در توسعه برنامه موشکی ایران در شرایطی رخ داد که همزمان دو کشور هند و پاکستان در مجاورت ایران درحال توسعه برنامه موشکی بودند. توسعه فناوری موشکی در این دو کشور یکی از پیشرانهای اراده تهران برای بهدست آوردن موشکهای بالستیک بود.
بومیسازی فناوری موشک با دستان خالی
پس از انقلاب ایران که دارای برنامه موشکی قابل اتکایی نبود، زیر آتش موشکی رژیم بعث عراق قرار گرفت. رژیم صدام در سالهای اولیه جنگ با راکتهای فراگ-۷ و نمونههای کوتاهبرد موشک اسکاد شهرهای غربی ایران را مورد هدف قرار میداد. در سالهای بعد موج حملات موشکی به تهران نیز رسید و ۱۲۲موشک اسکاد که برای افزایش برد ارتقا یافته بودند بهسمت پایتخت ایران پرتاب شدند.
ایران برای مقابله با عراق ناچار شد برنامه موشکی خود را کلید بزند. تهران در این زمینه مذاکراتی را با سه متحد خود یعنی لیبی، سوریه و کرهشمالی آغاز کرد. حاصل این مذاکرات و تلاشها در دوران جنگ دریافت ۳۰موشک از لیبی، آموزش ۱۳نفر برای شلیک و تعمیرات موشک در سوریه و همچنین دریافت دانش ساخت موشکهای کوتاهبرد از کرهشمالی بود.
در اوج ارتباطات موشکی با لیبی این کشور مستشاران موشکی خود را از ایران خارج کرد و به تبع آن ارسال موشکهای جدید نیز متوقف شدند. سوریه نیز بهدلیل تعهداتش با شوروی قادر به تحویل موشک به ایران نبود. در این شرایط تهران به لیست درخواستهایش از پیونگیانگ بهجز دریافت دانش موشکی، خرید موشک را نیز اضافه کرد. کرهایها که از مشکلات اقتصادی رنج میبردند درازای دریافت نفت به موازات ارسال موشک، کارخانههای ساخت این سلاح را نیز در ایران پایهگذاری کردند.
فناوری موشکی کرهشمالی در آن برهه برمبنای موشکهای اسکاد شوروی بود. این موشکها در ایران با نام شهاب توسط کرهایها در خط تولید قرار گرفتند اما هرچه زمان بیشتر به پیش میرفت برنامه موشکی ایران از استقلال بیشتری برخوردار میشد. تهران در سال۲۰۰۳ موشک شهاب-۳ را آزمایش کرد که میتوانست به بردی بیش از ۲۰۰۰کیلومتر دست یابد. این موشک اصلیترین وسیله دفاعی ایران در برابر حملات احتمالی رژیمصهیونیستی در آن دهه بود.
پس از شهاب-۳ و تعیین برد ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰کیلومتر بهعنوان سقف برد موشکهای بالستیک ایران، صنایع موشکی بهسمت افزایش تنوع و دقت موشکها رفتند. ایران درکنار موشکهای سری شهاب که تنهای بزرگ و بردی بلند داشتند، دست به توسعه موشکهای فاتح زد. اولین نمونه از این موشک در سال۱۳۸۱ وارد خدمت شد و بردی معادل ۳۰۰داشت.
ایران با ساخت موشکهای قدر، قیام و همچنین طراحی کلاهک عماد، موشکهای بالستیک میانبرد سنگین خود را از دقت برخوردار کرد و همزمان نیز دست به افزایش دقت موشکهای کوتاهبرد فاتح زد. به گفته مقامات ایرانی، موشکهای میانبرد ایران هر تیره یکمیلیون دلار و موشکهای کوتاهبرد هر تیره ۱۰۰هزار دلار قیمت دارند. این قیمتها نشان میدهد موشکهای ایران نسبت به نمونههای مشابه خارجی بسیار ارزان هستند. بهدلیل هزینه پایین ساخت موشکهای سری فاتح، صنایع موشکی دست به افزایش برد این موشکها زد که یکی از نتایج آن رونمایی از نمونه «حاجقاسم» بود. این موشک بالستیک تاکتیکی بردی معادل ۱۴۰۰کیلومتر دارد و تهران را قادر میسازد با هزینهای کم تاسیسات موجود در فلسطین اشغالی را تخریب کند. دقت موشکهای فاتح همچنین موجب شده از آن یک نمونه ضدکشتی با نام «خلیجفارس» ساخته شود.
فناوری موشکی ایران در حوزه فضایی نیز بهکار آمده است. ماهوارهبرهای سفیر و سیمرغ قادر به قرار دادن ماهوارهها در مدارهای ۲۵۰ و ۵۰۰کیلومتری زمین هستند. منابع غربی البته مدعی هستند تهران در پوشش برنامه فضایی خود درحال توسعه موشکهای قارهپیما است. این منابع میگویند ایران با استفاده از فناوری موشکهای ماهوارهبر خود درصورت اراده قادر به ساخت موشکهای بالستیک با برد بیشتر از ۴هزار کیلومتر خواهد بود. ایران قصد دارد در سالهای آتی ماهوارهبر سریر را به فضا پرتاب کند. این ماهوارهبر قادر خواهد بود محمولهای به وزن یک تن را در مدار ۱۰۰۰کیلومتری زمین قرار دهد.
چه شد که ایران بهسمت موشک رفت؟
ایران بهدلایلی تاکتیکی و راهبردی بهسمت توسعه برنامه موشکی حرکت کرده است. دلایل تاکتیکی متعدد هستند، اما در حوزه راهبردی ایران با استفاده از موشک بهدنبال ایجاد «بازدارندگی» است؛ یعنی یک توانایی عمده که دشمن با نگاه به آن از آغاز جنگ خودداری کند. در حوزه تاکتیکی، دلایل ایران برای توسعه برنامه موشکی عبارتند از:
۱٫ محدودیت ایران در خرید جنگندهها بهدلیل تحریمها و حساسیتهای جهانی بهگونهای که حتی بهنظر میرسد درصورت لغو تحریم، تهران امکان چندانی برای تجهیز نیروی هوایی خود ندارد. البته باید توجه داشت که شاید برخی از قدرتهای جهانی برای کاستن از سرعت برنامه موشکی ایران، راضی به فروش جنگنده به ایران شوند.
۲٫ خرید جنگنده هزینههای بسیار بالایی دارد. ایجاد یک نیروی هوایی کامل توسط ایران به حداقل ۳۰۰ جنگنده نیاز دارد. جنگندههای در دسترس ایران بین ۳۵ تا ۷۰ میلیون دلار قیمت دارند. اگر قیمت میانگین هر جنگنده را ۵۰ میلیون دلار فرض کنیم، تهران برای خریداری جنگندها برای نیروی هوایی خود به ۱۵ میلیارد دلار بودجه نیاز خواهد داشت. این مبلغ اما هزینه خرید است. یک جنگنده در طول ۲۵ تا ۳۰ سال خدمتش نیازمند صرف هزینهای در اندازه «دو برابر قیمت خرید» برای سرویس و نگهداری است. از سوی دیگر برای ۳۰۰ جنگنده با توجه به تکسرنشین یا دوسرنشین بودن آنها و همچنین لزوم وجود خلبان اضافه، چندصد خلبان نیاز است. خدمه جنگندهها هرکدام به چندین میلیون دلار هزینه آموزش نیاز دارند. هزینه آموزش خلبان جنگندهای غربی مانند اف-۱۶ چیزی در حدود ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار است. این رقم برای جنگندههای شرقی نباید چندان کمتر باشد. اگر عدد فرضی تعداد خلبانان برای یک نیروی هوایی با ۳۰۰ جنگنده را ۱۰۰۰ نفر فرض کنیم این تعداد نیازمند ۲٫۵ تا ۵ میلیارد دلار هزینه صرفا برای آموزش هستند. هزینههای یک نیروی هوایی به این موارد نیز محدود نمیشود، بلکه هزینههای دیگری مانند خرید تسلیحات، ارتقای جنگندهها نیز باید جزئی از بودجه باشند.
بخش دیگر هزینهها به هزینههای پرواز مانند سوخت بازمیگردد. پرواز هر یک ساعت با جنگنده بین ۱۰ تا ۲۰ هزار دلار هزینه دارد. اگر استاندارد پرواز هر خلبان جنگنده ۳۰۰ ساعت در سال باشد، تنها هزینههای پرواز او سالانه حداقل ۳۰۰ هزار دلار خواهد بود. برای یک هزار خلبان این مقدار به ۳۰۰ میلیون دلار در سال میرسد. بخش دیگر هزینههای یک نیروی هوایی خرید هواپیماهای سوخترسان برای سوخترسانی هوایی به جنگندهها است که هرکدام تا ۲۰۰ میلیون دلار قیمت دارند. برای یک نیروی هوایی کامل که با نیازهای ایران متناسب باشد حداقل ۱۵ سوخترسان به قیمت خرید ۳ میلیارد دلار و سرویس و نگهداری ۶ میلیارد دلار برای ۳۰ سال نیاز است.
بهطور کلی ایران برای ایجاد یک نیروی هوایی کامل با ۳۰۰ جنگنده برای خدمت در بازه زمانی ۳۰ سال به ۱۵ میلیارد دلار هزینه خرید جنگنده، ۳۰ میلیارد دلار هزینه سرویس و نگهداری جنگندهها، ۳ میلیارد دلار خرید سوخترسان، ۶ میلیارد دلار سرویس و نگهداری سوخترسانها، ۵ میلیارد دلار برای آموزش خلبانان و خدمه فنی هواپیماهای جنگنده و ترابری، ۱۰ میلیارد دلار برای هزینه پروازهای استاندارد برای خلبانان، درمجموع ۳۰ سال، حداقل ۱۰ میلیارد دلار برای ایجاد ۱۰ فرودگاه مجهز نظامی و همچنین دستکم ۱۰ میلیارد دلار برای خرید تسلیحات نیاز دارد.
این اعداد نشان میدهد ایران درصورت اتکا بر نیروی هوایی، برای ۳۰ سال تقریبا به ۹۰ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. این عدد بهطور میانگین سالانه ۳ میلیارد دلار میشود. این میزان بالاتر از کل بودجه سالانه ارتش است که نیروی هوایی تنها یکی از شاخههای چهارگانه آن است.
بودجه ارتش در سال ۱۴۰۰ چیزی در حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان است که با توجه به نرخ تسعیر ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان برای دلار، معادل ۱٫۷ میلیارد دلار میشود. هزینه لازم برای ایجاد یک نیروی هوایی متناسب برای ایران، تقریبا ۲ برابر کل بودجه ارتش است.
۴٫ ریسک استفاده از جنگندهها در نبردهای سنگین و شدید با کشورهای قوی بسیار زیاد است. این جنگندهها بهراحتی توسط رادارهای دشمن قابل شناسایی هستند و هنگامی که به حریم هوایی دشمن میرسند با موجی از جنگندههای شکاری و سامانههای پدافند هوایی مواجه میشوند. همچنین جنگندهها برای عملیات در بردهای بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر چندان کارآمد نیستند.
۵٫ جنگندهها برای عملیات به فرودگاههای نظامی وابسته هستند. مورد هدف قرار دادن این فرودگاهها میتواند یک ضربه بزرگ به توانایی عملیاتی نیروهای هوایی وارد آورد. اگر دشمن دارای موشکهای بالستیک باشد میتواند با استفاده از دهها موشک مراکز حیاتی آن را هدف قرار دهد. یک نمونه برجسته از چنین اقدامی حمله موشکی ایران در سال ۲۰۲۰ به پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در «عینالاسد» عراق است. در این حمله اتاقهای کوچک نیز توسط موشکهای دقیق نابود شدند.
بازدارندگی
بهلحاظ راهبردی تفاوت کمی میان استفاده از توان موشکی بهصورت تهاجمی و استفاده از ظرفیت آن در زمان صلح برای ایجاد بازدارندگی وجود دارد. حتی اگر کار به جنگ برسد، استفاده از موشکهایی که مناطق عمقی دشمن را هدف میگیرند میتواند جنگ را بسیار سریع از زمان ممکن به اتمام برساند. این موضوع باعث شده موشکها یک عنصر در ایجاد «بازدارندگی» باشند، زیرا بهرهگیری گسترده از آنها میتواند دشمن را از آغاز هر جنگ فراگیری منصرف سازد. این مساله البته وابسته به عمقبخشیدن مداوم با توانایی تولید موشکهای پیشرفتهتر و تولید انبوه آنها است. موشکهای بالستیک میتواند این قدرت را به یک کشور بدهد تا بهجای مبارزه با ارتش دشمن، پایگاهها و همچنین تاسیسات مهم اقتصادی و سیاسی دشمن را نیز بهطور همزمان هدف قرار دهد.
برنامه موشکی ایران اما عملا سهشاخه را ایجاد و پشتیبانی میکند؛ نخست موشکهای بالستیک، دوم موشکهای کروز و سوم پهپادهای انتحاری که تمامی این سهشاخه به بردهای بالای ۲ هزار کیلومتر رسیدهاند. برنامه پهپادهای انتحاری ایران از دانش بهدست آمده در حوزه موشکی بهویژه در بخش هدایت سامانهها و همچنین سوخت بهره برده است. این وسیله بهنوعی «مدل کمسرعتتر موشکهای کروز» به شما ر میآید. این سهشاخه بهصورت جزئی شامل موارد زیر هستند:
۱٫ موشک بالستیک بهدلیل ارتفاع گرفتن از سطح زمین در زمان شلیک و حرکت در این ارتفاع راحتتر از موشکهای کروز قابلشناسایی است. اما آنچه کار را برای مقابله با آنها سخت میکند، سرعت بالای آنها است. بهعنوان مثال موشکهای بالستیک ایران برای رسیدن به فلسطین اشغالی و طی حداقل ۱۵۰۰ کیلومتر تنها به ۷ دقیقه زمان نیاز دارند. ازسوی دیگر موشکهای بالستیک از بالا بهسمت هدف حمله میکنند که این مساله دفاع هوایی دربرابر آنها را بهشدت مشکل میسازد. سرعت سقوط کلاهک موشکهای بالستیک عامل دیگری است که آنها را منحصربهفرد ساخته است. این موشکها در فاز نهایی با سرعت ۳ تا ۹ برابر سرعت صوت به هدف برخورد میکنند. این سرعت ۲ تا ۶ برابر سرعت جنگنده است. این ویژگیها باعث میشود روبهرو شدن با موشکهای بالستیک بهرغم آسانتر بودن شناساییشان نسبتبه موشکهای کروز همچنان سخت باشد.
۲٫ موشکهای کروز ارزانتر از موشکهای بالستیک هستند. موشک کروز بهدلیل ارتفاع پایین پروازی که فاصله چندانی با سطح زمین ندارد، توسط رادارها قابلشناسایی نیستند، مگر در نزدیکی هدف که دیگر کاری از دست سامانههای پدافندی برنمیآید. بهدلیل ارتفاع پایین پروازی موشکهای کروز منشا شلیک آنها قابلکشف نیست و به همین دلیل مکان شلیک برای دشمن آشکار نمیشود تا آن را هدف قرار دهد. این مساله امکانی فراهم میکند تا در زمان مناسب ضربهای گیجکننده به حریف وارد آورد. ایران با سرمایهگذاری روی موشکهای کروز، انواعی از سری «سومار» را از سال ۲۰۱۵ ساخته که بین ۲ هزار تا ۳ هزار کیلومتر برد دارد.
۳٫ پهپاد انتحاری تفاوت چندانی با موشک کروز ندارد، بلکه فقط سرعتی کمتر از آن دارد. آنها همچنین بسیار ارزانتر از موشکهای کروز هستند. اگر قیمت موشک بالستیک با برد ۲ هزار کیلومتر یکمیلیون دلار باشد، موشک کروز ۵۰۰ هزار دلار و پهپاد انتحاری در حد چند دههزار دلار قیمت دارد. منشأ شلیک آنها حتی غیرقابلشناساییتر از موشکهای کروز است، زیرا هم از وسایل کمتری برای شلیک اولیه بهره میگیرند و هم ازسوی دیگر بهدلیل قابلیت برنامهریزی درطول مسیر میتواند در نقاط متعددی جهتهایش را عوض کند و از زاویهای متفاوت از محل شلیکش به هدف برخورد کند. پهپاد را میتوان از جهت شمال بهسوی هدف شلیک کرد، اما این پهپاد میتواند ازسمت شرق یا غرب به هدف برسد. ایران در این حوزه تلاشهای گستردهای داشته و موفق به ساخت پهپادهای برد بلند شده است. دوربردترین پهپاد انتحاری ایران «آرش» نام دارد که برد آن به ۲ تا ۴ هزار کیلومتر میرسد. مقامات ایران میگویند این پهپادها میتوانند به بردهای بلندتری نیز دست یابند.