BLM

لازم نیست کسی بداند

تارنگاشت عدالت

 

نویسنده: توماس روپر
برگرفته از: لینکه تسایتونگ
۲۶ آوریل ۲۰۲۱
 

در «رسانه‌های کیفیت‌دار» غربی BLM (جان سیاه‌پوستان مهم است) به عنوان یک گروه ایده‌آلیست معرفی می‌شود که علیه تبعیض نژادی  مبارزه می‌کند. حقیقت این است که آنها گروهی از افراد فاسد  هستند که از مردم سیاه‌پوست در ایالات متحده آمریکا برای رسیدن به اهداف خود سوءاستفاده می‌کنند و میلیونها دلار پول به جیب می‌زنند. موسس جنبش BLM یک قصر میلیونی خریداری کرده و فیس بوک گزارشات مربوط به آن را حذف میکند

در سال ۲۰۱۶ از طرف هواداران دمکراتها با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار مورد حمایت قرار گرفت تا این گروه رادیکال در مورد لزوم هواداران خود را بسیج نماید. بزرگترین اسپانسور  گروه، کارشناس انقلاب‌های رنگی، آقای جورج سوروس بود. در این مورد در سال ۲۰۲۰ به تفصیل نوشته بودم.

انقلاب رنگی در ایالات متحده آمریکا

یکی از سازمان‌هایی است که سوروس به کمک آن تغییر رژیم را ممکن می‌سازد. او در سال ۲۰۲۰ طبق شیوه‌های متداولی که ده‌ها سال در سطح جهان آزموده و تکمیل شده بود، عمل کرد و ترامپ را سرنگون کرد و بایدن را برسرکار آورد. آیا فکر می‌کنید این یک تئوری توطئه است؟ رجوع کنید به آدرس زیر /

خانم “پاتریس خان− کولورس” موسس BLM است که خود را مارکسیست می‌داند و این طور که می‌گوید از لنین و مائو الهام گرفته است و طبیعتاً یکی از پیشقراولان مبارزه برای احقاق حقوق سیاهان و علیه استثمار  سیاهان توسط سفیدپوستان است

رسانه‌های لیبرال آمریکایی و دستگاه‌های پژواک آنها یعنی رسایه‌های باب روز آلمانی نیز در این بازی سهیم بودند. این‌هم یک تئوری توطئه نیست. یکی از همکاران بلندپایه CNN در مقابل دوربین مخفی کاملاً بی‌پرده در این مورد سخن گفت که می‌توانید با تصویر و کلام در ویدئوی زیر ملاحظه کنید.

https://www.anti-spiegel.ru/2021/cnn-direktor-gesteht-vor-versteckter-kamera-geschichten-frei-erfunden-und-propaganda-gemacht-zu-haben/

و نه تنها این، کنسرنهای اینترنتی  نیز در این بازی نقش داشتند. همکاران بلندپایه گوگل در سال ۲۰۱۹ صراحتاً در مقابل دوربین مخفی سخن گفتند و درست هر آن‌چه که در سال ۲۰۱۹ گفته شد، کنسرن نامبرده در سال ۲۰۲۰ به اجرا درآورد.

https://www.anti-spiegel.ru/2019/wie-google-politik-macht-und-die-oeffentliche-meinung-beeinflusst/

و هنگامی که گویا همه اینها هنوز کافی به نظر نمی‌رسید، فیس‌بوک وقیحانه‌تر عمل کرد. در فیس بوک خانم “آنا ماکانجو”، مسئول امور «یک‌پارچگی انتخابات ایالات متحده آمریکا» بود و هرچه که در فیس بوک به ساخت‌وپاخت‌های مخفیانه بایدن اشاره داشت را حذف می‌کرد. خانم “ماکانجو” قبل از فعالیت در فیس‌بوک یکی از کارمندان بایدن، معاون رئیس جمهور در کاخ سفید بود.

چه تصادف‌های عجیبی!…

جزو لیست انقلاب‌های رنگینی که سوروس و همدستانش  در دهه‌های اخیر به راه انداختند تا حکومت‌هایی را که مورد پسند آنها نبود سرنگون سازند، باید «انقلاب سیاهان» در ایالات متحده آمریکا را نیز اضافه کنیم.

غلام‌زنگی دیگر وظیفه خود را انجام داده است

پس از این‌که تغییر رژیم در واشنگتن قطعی شد، دیگر وظیفه‌ای برای BLM وجود نداشت. رهبری جنبش دست از بسیج هواداران خود و کشیدن‌آنها به خیابان برای مبارزه علیه بی‌عدالتی نژادی برداشت. اسپانسورهای جنبش به اهداف خود دست یافته بودند، ترامپ سرکوب شده بود و روسای BLM پاداش‌های خوبی دریافت کردند و هنوز کاملاً مشخص نشده بود که جو بایدن به کاخ سفید نقل مکان خواهد کرد، که دمکراتها در دسامبر ۲۰۲۰ مقابله سخت با ناآرامی‌های سیاه‌پوستان را وعده دادند، هرچند که تا چندماه پیش از آن، آنان را به عنوان مبارزین راه عدالت مورد ستایش قرارداده بودند.

https://www.anti-spiegel.ru/2020/us-demokraten-wollen-gegen-blm-vorgehen-der-mohr-hat-seine-schuldigkeit-getan/

جزو لیست انقلاب‌های رنگینی که سوروس و همدستانش  در دهه‌های اخیر به راه انداختند تا حکومت‌هایی را که مورد پسند آنها نبود سرنگون سازند، باید «انقلاب سیاهان» در ایالات متحده آمریکا را نیز اضافه کنیم.

ولی هواداران BLM مانند شرکت‌کنندگان مایدان نبودند که به سادگی به خانه‌های خود بازگردند. ولی باز این‌جا هم رسانه‌ها کمک کردند. در حالی‌که CNN در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ در مورد BLM گزارشات مثبت منتشر می‌ساخت و وقتی ترامپ BLM را اوباش غارتگر معرفی می‌کرد و قصد داشت علیه آنها اقدام کند، خبیث جلوه می‌داد، اکنون CNN لحن کلام ترامپ را برگزیده و علیه غارتگری سیاهان تبلیغ می‌کرد. دیگر سخنی از BLM نبود و مبارزین دیروزی ناگهان غارتگران امروزی معرفی می‌شدند.

https://www.anti-spiegel.ru/2021/gewalt-und-proteste-in-den-usa-interessieren-die-medien-nicht-mehr/

ولی برای بایدن و حامیان او چون CNN و کنسرنهای اینترنتی و الیگارش‌هایی چون سوروس «غلام زنگی وظیفه خود را انجام داده. غلام زنگی می‌تواند برود!» (نقل از درام شیلر در توطئه فیِسکو  م.)

واکنش نیز تعجب‌آور نبود. اگر آشوبگران BLM در آغاز CNN را مثبت ارزیابی می‌کردند، اکنون روزنامه‌نگاران CNN را مورد حمله قرار ‌داده و مضروب می‌نمودند.

با این‌همه پول چه باید کرد؟

دلم می‌خواهد فکر کنم که موسسین BLM در آغاز افراد ایده‌الیستی بودند که جداً معتقد به اهداف رادیکال خود بودند ولی ظاهراً همه ایده‌آلیست‌ها قابل خریداریند. و همان‌طور که “یوشکا فیشر” (وزیر امور خارجه سابق آلمان)، آشوبگر و رادیکال چپگرا به یک شخصیت ترانس‌آتلانتیکی «متحول» شد و امروز یک مولتی میلیونر محسوب می‌شود و از منافع آنانی دفاع می‌کند  که تا دیروز به روی آنها سنگ پرتاب می‌کرد، موسسین BLM  نیز وقتی بامیلیون‌ها دلار تطمیع شدند، بسرعت اهداف ایده‌آلیستی خود را فراموش کردند.

خانم “پاتریس خان− کولورس” موسس BLM است که خود را مارکسیست می‌داند و این طور که می‌گوید از لنین و مائو الهام گرفته است و طبیعتاً یکی از پیشقراولان مبارزه برای احقاق حقوق سیاهان و علیه استثمار  سیاهان توسط سفیدپوستان است.

و درست همین مبارز مارکسیست و دشمن سرکوبگران ثروتمند سفیدپوست، از آن همه پولی که از طرف (سفیدپوستان ضد مارکسیست) چون سوروس و حامیان بایدن دریافت شده بود، یک ویلای زیبا به ارزش ۱،۴میلیون دلار خریداری کرد. این ویلا دارای سه دستگاه حمام و توالت، سه اطاق خواب و قطعه زمینی بزرگی است که یک ساختمان برای میهمانان را نیز دربر می‌گیرد. ولی بهتر از همه، همسایگان جدید ایشانند. ۸۸٪ شهروندانی که در این محل در نزدیکی لوس آنجلس زندگی می‌کنند، به اقشار و طبقاتی تعلق دارند که خانم “خان کولورس” مدعی مبارزه با آنها است: سفیدپوستان ثروتمند.

در این مورد نیویورک‌پست روز ۱۰ آوریل  گزارش داد و صحت خبر را کسی تکذیب نکرد. البته رسانه‌های «باکیفیت آلمان» انتشار این خبر را لازم ندیدند ولی حداقل بریتیش دیلی میل روز ۱۰ آوریل این خبر را منتشر ساخت.

و باز سانسورچی‌های همیشگی

ظاهراً برای سازمان‌دهندگان تغییر رژیم در واشنگتن داستان خرید ویلا توسط موسس BLM ناراحت کننده بود. هنگامی‌که خوانندگان مقاله نیویورک پست و دیلی‌میل  خواستند این خبر را در فیس‌بوک پست کنند، به اطلاعشان رسانده شد که انتشار این خبر ممکن نیست. در این مورد هم دیلی میل و هم رسانه‌های آمریکایی خبر دادند.

همین‌طور برای دائره‌المعارف خودخوانده آن‌لاینی، ویکی‌پدیااین داستان زیاد جالب توجه نبود که در مورد آن گزارش شود. در مقاله ویکی‌پدیای آلمانی  در مورد خانم “پاتریس خان کولورس” یک کلمه در این مورد یافت نمی‌شود و حتی در مقاله انگلیسی در بخش زندگی خصوصی ایشان با حجب و حیا آمده:

«در سال ۲۰۲۱ پس از خرید یک سلسله از مستغلات  توسط “کولورس” و یا شرکت مربوط به او به یک سلسله از بحث و گفتگوها دامن زده شد که به اتهامات نژادپرستی و انکار هرنوع عمل خلاف منجر گردید.»

نباید فراموش کرد که این خانم مارکسیست و ایده‌الیست و مبهوت لنین و مبارز آتشین علیه حاکمیت سفیدپوستان، از فقیرترین اقشار جامعه  می‌آید و اکنون نه تنها «یک سلسله از مستغلات» خریداری کرده، بلکه داری شرکت‌هایی که به او مربوط است نیز هست. برای یک مارکسیست فقیر  که به خاطر ایده‌آلیسم برای حقوق سیاهان مبارزه می‌کند، سرنوشت بدی از آب در نیامد. آیا این‌طور نیست؟

در این مورد که ویکی‌پدیا به هیچ وجه یک دائره‌المعارف آن‌لاین نیست، بلکه ابزار تبلیغات  نیروهای سیاسی مشخصی است در سال ۲۰۱۹  یک سریال ۵ تکه‌ای  تهیه کردم. ماجرای جاری خانم “خان کولورس”  بار دیگر این فرضیه را مورد تایید قرار می‌دهد. درست مانند «رسانه‌های با کیفیت» و شبکه‌های اجتماعی غربی، همین‌طور ویکی‌پدیا  نیز کوشش می‌کند، نیروهای سیاسی مشخصی را مورد حمایت قرار دهد و در صورت لزوم کذب و دروغ ترویج نماید و هر چیز را که تبلیغات آنها را بی‌اعتبار می‌سازد، سانسور کند.

غرب در دره بی‌خبران

من کراراً مجذوب این واقعیت می‌شوم که چگونه «رسانه‌های با کیفیت» و کنسرنهای  اینترنتی در غرب  (و به ویژه در آلمان) می‌توانند مردم را در دره بی‌خبران نگاه دارند. منباب مثال  اخیراً توسط تلویزیون روسیه مطلع شدم که خانم مرکل در مورد رسوایی فساد حزب مسیحی دمکرات در پارلمان آلمان چه گفت.

 https://www.anti-spiegel.ru/2021/warum-muss-man-aus-dem-russischen-fernsehen-erfahren-was-merkel-wirklich-gesagt-hat/

و همان‌طور که خوانندگان “آنتی اشپیگل” مطلعند، این یک استثنأ نبود. مدام از طریق رسانه‌های روسیه مطالبی را در مورد آلمان می‌شنوم که حقیقت دارد ولی از طرف «رسانه‌های با کیفیت» آلمان مسکوت گذارده می‌شود.

باری، کار ما به اینجا رسیده: دیگر شرق نیست، بلکه غرب است که باوجود شبکه جهانی وب و با حمایت دوستانه کنسرنهای اینترنتی، که با جدیت هر چیز را که با تصویر مورد نظر آنان مطابقت ندارد، سانسور و یا حذف می‌کنند، در دره بی‌خبران نشسته.

برخلاف تلویزیون آلمان، تلویزیون روسیه  روز یک‌شنبه  در برنامه «اخبار هفته» در رپورتاژی از ایالات متحده به طور جامع به این مسئله پرداخت. باید اذعان کرد که نسبت به تلویزیون آلمان ما از تلویزیون روسیه به مراتب بیشتر آگاهی کسب می‌کنیم.